بخشی از مقاله
چکیده
پانزده قرن پس از ظهور حضرت ابراهیم - ع - ، عصر طلایی یونان آغاز شد. در آیین مسیحیت، قرن پانزدهم آغاز روشنگری و تجددگرایی در غرب محسوب میشود. حال که ما در قرن پانزدهم هجری هستیم، چه اتفاقی باید بیفتد؟ ظاهراً تجربه حکم میکند که چارهای بجز توسعه و پیشرفت نداریم. لکن ما تفاوتهایی با غرب داریم؛ شروع روشنگری در غرب، برای فرار از مذهب مسیحیت بود اما شروع روشنگری در کشور ما، فرار بسوی اسلام و آموزههای اسلامی- ایرانی خواهد بود.
اگر کتاب مقدس غربیها تحریف شده است، قرآن مجید، هرگز قابل تحریف شدن نیست. بر عکس تمدن غرب و تا حدودی هم شرق دور که نهایتاً به انحطاط ختم خواهند شد، ما باید به تعالی برسیم. قوم ایرانی هرگز حاضر نخواهند شد به بهای از دست دادن ارزشهای اخلاقی و فضایل انسانی، به پیشرفت تکنولوژیکی و ماشین محور، دست یابند! منتها چیزی که هست با توجه به نفوذ ارزشهای زندگی غربی به درون جامعه امروز ایران، گردآوری یک الگوی ایرانی- اسلامی مانند ساختن یک مسجد در یک زمین غصبی است. باید قبل از هر چیز آن زمین را پاکسازی و تطهیر کنیم سپس درصدد گردآوری الگویی
-1 مقدمه
چرا باید ایران پیشرفت کند؟ اصلاً به چه چیزی پیشرفت میگویند؟ اسلام چه نظری در تأیید یا رد آن دارد؟ آیا علم امروزی همان علم مطلوب مذهب و بزرگان دین است؟ و نهایتا اگر به این نتیجه برسیم که پیشرفت فرایند خوبی است، چگونه باید عمل کنیم تا به کشوری پیشرفته تبدیل شویم؟ در این مقاله سعی بر آن داریم که به سوالات مطرح شده، جواب قانع کنندهای داده شود. بدین ترتیب که در ابتدا به طرح سؤالات بنیادی بیشتری در خصوص موضوع مورد بحث خواهیم پرداخت و آن را از نقطه نظر ایرانیت و اسلامیت بیشتر مورد واکاوی قرار داده و به چالش خواهیم کشید. سپس به طرح راهکارهایی در این خصوص میپردازیم.
چیزی که ما دنبال آن میگردیم یعنی همان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شباهت به ادعای شخصی دارد که میگوید: میخواهم گوشت و خونم را عوض کنم و در بدن دیگری ادامه حیات بدهم! چرا که ما داریم با یک الگوی غیر ایرانی و تا حدی هم غیر اسلامی زندگی میکنیم! ما وقتی که هر روز صبح از آپارتمان خود بیرون میآییم، به اتومبیل خود سوار می شویم، به بانک، اداره یا دانشگاه مراجعه میکنیم، در راه بازگشت با خود مقداری سوسیس و کالباس خریداری نموده و به خانه میآوریم و شب هنگام تلوزیون را روشن کرده و پای سخنرانی مقام ریاست جمهوری کشور خود که با رفراندوم او را انتخاب کرده ایم می نشینیم که در مورد بیمه و بهداشت صحبت می کند و .... .
در واقع ما هر روز یک سناریویی کاملا غربی و تا حدی غیر اسلامی را پشت سر گذاشته ایم!؟ چراکه آن آپارتمان، آن اتومبیل و آن بانک و دانشگاه یا اداره، آن سوسیس کالباس، آن تلوزیون، آن مقام ریاست جمهوری - یا هر مقام دیگری که از طریق انتخابات به قدرت برسد - ، آن قانون بیمه سلامت و قوانین دیگر، همگی ارمغان تمدن غرب است که ما در حال پیاده سازی آنها در زندگی خود هستیم البته در پاره ای مواقع هم خیلی با اسلام سازگار نیستند! با این حال آیا میتوانیم از الگویی ایرانی B اسلامی سخن گفته و در صدد تدوین آن برآییم؟ در ادامه به تحلیل بیشتری در این رابطه و مطالب مطروحه بالا خواهیم پرداخت.
-2 تعریف پیشرفت و نگاه دین به آن
پیشرفت به چه چیزی میگویند؟ با رجوع به ذهنیت عمومی افراد جامعه، پیشرفت یعنی همان آمریکا و آلمان یا شاید هم ژاپن و کره! به عبارتی دیگر یعنی فناوریهای جدید و اتومبیلهای آخرین مدل و لوکس، آسمانخراشهای عجیب و غریب یا شاید بمب افکنهای اف35 و فضاپیماهای آتلانتیک و .... شاید مراد برخی از ما از پیشرفت نیز دستیابی به همین فناوریهای سختافزاری باشد! اما نوع دیگری از پیشرفت نرمافزاری هم موجود است که قدرت بیشتری نسبت به تکنولوژیهای ماشینی دارد که در ادیان آسمانی به آن »تعالی« گفته می شود.
به تعریف دیگر، حرکت بسوی کمال و کسب فضایل و زدودن رذایل را پیشرفت نرمافزاری مینامیم. البته در این حوزه، ما نسبت به غرب یا شاید هم تا حدودی شرق، پیشرفتهتر هستیم. چرا که ما از سه هزار سال قبل - زمان ظهور زرتشت - آن را شروع کردهایم! در آینده هم ادامه خواهیم داد. حال نگاه دین به تکنولوژیهای جدید چگونه است؟ برای جواب دادن به این پرسش باید نخست بگوییم کدام دین؟ در اسلام دو دیدگاه بیشتر از همه به چشم میخورد، یکی بیشتر در بین اهل سنت رخ مینماید که عربستان آن را پیشوایی میکند. آنها خیلی با رشد تکنولوژی موافق نیستند و در بعضی موارد هم به حرام بودن آن، فتوی دادهاند! دیدگاه دیگر، در ایران خودمان است. ما بدمان نمی آید پیشرفت کنیم و نظر مذهب تشیع را نیزمساعد میدانیم.
حال باید بیابیم که چرا پیشرفت نمیکنیم!؟ سؤالی که در اینجا مطرح میشود اینست که اگر فرد یا کشوری از نظر تکنولوژیهای جدید، به پیشرفت برسد، آیا مرتکب عمل ثوابی شده و دیگر بهشتی خواهد بود؟ آیا اگر شخص یا کشوری فضاپیماهای پیچیده یا زیردریایی اتمی ساخت، رضای خدا را بدست آورده و از نظر مذهب، انسانی خوب و متعالی خواهد بود؟! یا برعکس، خشم خدا را برانگیخته و به جهنم داخل خواهد شد؟ باید بگویم جواب این پرسشها، به نیت دانشمند مخترع و به شیوهی استفادهی عموم مردم از آن فناوری یا اختراع بستگی خواهد داشت.
راستی آلبرت اینشتین الان دارد تحسین میشود یا عذاب؟ عذابهای آسمانی خدا که بر اقوام عاد و ثمود نازل شد، آدمهای بیشتری نابود کرد یا بمبهای اتمی اینشتین و رفقایش که از آسمان ژاپن نازل شد؟ از سوی دیگر چقدر حسنه و ثواب بخاطر چراغانی کردن خیابانها و مساجد در نیمه شعبان و برق سیستم صوتی پخش اذان که از نیروگاه اتمی بوشهر به شبکه سراسری تزریق میشود، به حساب خانم ماری کوری و جناب اینشتین و سایر دانشمندان کوانتوم واریز خواهد شد؟ البته ما نباید منتظر یافتن جواب قانع کنندهای برای پرسشهای فوق بمانیم چون جواب خوبی نخواهیم نیافت! منتها باید کاری را که فکر میکنیم درست است و منع مذهبی هم ندارد را انجام دهیم. پس ما »باید پیشرفت کنیم« اما باید دید چگونه؟
-3 سیر تاریخی پیشرفت
از نظر تجربی ثابت شده است که عدد - 15پانزده - عددی است که در آن نوعی بلوغ صورت میپذیرد. هم برای پسر بچهها و هم برای ادیان آسمانی! لکن برای پسر بچهها پانزده سال و برای ادیان پانزده قرن طول میکشد! بر طبق شواهد و مستندات تاریخی، شروع عصر روشنگری غرب، در قرن پانزدهم میلادی رخ داده است که لوتر 1، کپرنیک2 و کلمب3 آغازگران آن بودند. اما کمی قبلتر از آن، عصر طلایی یونان شروع شده بود و این امر مهم و خارقالعاده، پانزده قرن بعد از ظهور حضرت ابراهیم - ع - و آمدن آیین مقدس حنیف رخ داده است!]عهد عتیق:پیدایش4[ که با تالس، منجم و هندسهدان مشهور شروع شد و پس از آن با فیثاغورس و سپس سقراط بزرگ پیگیری شد. حالا ما در قرن چندم هجری به سر میبریم؟ نکند قرن 15اُم هجری شده؟! پس با اسقرای سادهای مییابیم که چارهای جز پیشرفت و تجددگرایی نداریم. به قول شاعر شاید زمان آن رسیده است که فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو براندازیم.