بخشی از مقاله

چکیده

اصلی ترین معظل نظام برنامه ریزی کلان کشور طی برنامه های توسعه کشور غفلت از رسالت اصلی انقلاب، یعنی »فرهنگ« بوده است. متاسفانه عدم توجه به این رسالت در برنامه های توسعه کشور باعث شده است که ما در تحقق اهدافمان در این برنامه ها موفقیت چندانی نداشته باشیم. مقام معظم رهبری در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور و تهیه پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم را ضرورتی اجتناب ناپذیر اعلام نموده اند. بدون در نظر گرفتن نیازها و لوازم مورد نیاز برای فعالیت های فرهنگی، نمی توان به پایان مطلوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت امید داشت.

بر این مبنا با توجه به اینکه رهبر انقلاب بصیرت، تسلط و درک همه جانبه ای در زمینه ی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و فرهنگ دارند و به عنوان طراح اولیه ی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و پرچمدار حوزه ی فرهنگ در کشور مطرح می باشند، رهنمودها و منویات ایشان می تواند نقش تعیین کننده ای در این زمینه داشته باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش داده بنیاد انجام گرفته است.

جامعه ی آماری پژوهش، بیانات مرتبط با موضوع پژوهش حضرت آیت االله خامنه ای طی سالهای 1368 تا 1394 در نظر گرفته شده است. تمامی بیانات بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته اند. بنابراین سعی شده است با کمک و بهرهگیری از اسناد و مدارک موجود مرتبط با موضوع پژوهش - سخنان و نوشتهها و سایتهای مربوط به حضرت آیت االله خامنهای - به سوالهای پژوهش پاسخ داده شود.

-1 مقدمه

هدف انقلاب اسلامی »تحقق تمدن اسلامی« است. و لازمه تحقق »تمدن اسلامی« طراحی و تولید الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت می باشد. زیرا الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانستهاند وعدههایی را که در خصوص ارزش هایی نظیر آزادی و عدالت داده بودند، محقق کنند. وضعیت نامناسب برخی کشورهای دنبالکننده این الگوها در شاخصهایی نظیر بدهیهای کلان مالی دولت ها، بیکاری، فقر و اختلاف طبقاتی شدید نشانههایی از ناکارآمدی الگوهای رایج است.

این جوامع اگرچه پیشرفت هایی نیز داشتهاند اما پیشرفت ها تا اعماق آن جوامع نفوذ نکرده و به »اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت« منتهی نشده است، بنابراین ما باید الگوی پیشرفت بومی خود را متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف و ارائه کنیم. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع مقام معظم رهبری در نخستین جلسه اندیشه های راهبردی، موضوع »الگوی اسلامیB ایرانی پیشرفت« را مطرح نمودند.

در واقع ضرورت طراحی این الگو با بهره گیری از تضارب آرای اندیشمندان و نخبگان الگو پرداز و آشنا با ملاحظه های نظریB علمی - فکریB اجرایی - ، آن است که بالندگی و پیشرفت، بدون الگو، مقدور نمی باشد. تعیین مبانی، ارکان، چارچوب و مسیر پیشرفت کشور در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باید با مشارکت گسترده و حضور همه جانبه دانشمندان، محققان، نخبگان دانشگاهی و حوزوی و جوانان این مرز و بوم صورت گیرد. به گواه تاریخ و تجارب گذشته، پیشرفتی همه جانبه و پایدار خواهد بود که مبانی اسلامی و اقتضائات ایرانی در آن توامان مورد توجه باشد.

مفهوم الگوی اسلامیB ایرانی پیشرفت در گرو تعیین معنا و مفهوم سه واژه ی کلیدی است. در گام نخست باید مشخص شود که مراد از الگو چیست و سپس روشن شود که اسلامی بودن آن به چه معناست، و در پایان مشخص شود که از ایرانی بودن این الگو چه چیزی اراده شده است. منظور از الگو در الگوی اسلامیB ایران پیشرفت به معنای یک کلان نظریه پیشرفت و یک کلان طرح اجتماعی جهت خروج از وضع موجود و وصول وضع مطلوب است. در واقع این الگوی پیشرفت در دل خود عناصر لازم جهت یک مهندسی بزرگ تحول اجتماعی را حائز است.

الگو نقشه ی جامع است. وقتی می گوییم الگویB اسلامی ایرانی، یعنی یک نقشه ی جامع، بدون نقشه ی جامع دچار سردرگمی خواهیم شد - واعظی، . - 11 :1390 واژه ی اسلامی در این ترکیب حکایت از این ضرورت دارد که نظریه پیشرفت مورد نظر باید همخوان و مبتنی بر مبانی اسلامی و نظام ارزشی و تعالیم اسلامی باشد. نا گفته پیدا است که مدل های متنوع توسعه که توسط غربیان و وابستگان مکاتب فکری لیبرالیستی و سوسیالیستی تا کنون عرضه شده است همگی مبتنی بر پیش فرض های انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی متناسب با درون مایه آن مکاتب فکری و فلسفی بود است.

از این رو واژه ی »اسلامی« در این الگو تاکید بر لزوم همخوانی و ابتناء این الگو بر درون مایه تعالیم و مبنای اسلامی است. مقام معظم رهبری نیز »اسلامی بودن« الگوی پیشرفت را اساس کار می دانند و معتقدند که لازمه تحقق این موضوع تحقیقات عمیق اسلامی و ارتباط وثیق و پیوسته با حوزههای علمیه و فضلای متفکر، آگاه و مسلط بر مبانی فلسفی، کلامی و فقهی است - دیدار اعضای شورایعالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت . - 1395/2/6 واژه ی »ایرانی« در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت اشاره به دو مضمون دارد.

نخست آنکه در صورت استحصال و تدوین این الگو می توان گفت که فکر و ابتکار ایرانی این الگو را پدید آورده است. اسلام فقط مختص به ملت ایران نیست، ولی این ملت ایران بوده که توانسته است یا می تواند این الگو را با توجه به منابع اسلامی استخراج کند - بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار با دانشجویان فردوسی مشهد . - 1386/2/25 معنای دوم از واژه ی »ایرانی« اشاره به آن دارد که این الگوی پیشرفت با توجه به واقعیات و ظرفیت های باالفعل و باالقوه ی سرزمین و ملت ایران تدوین یافته است.

واقعیت این است که حتی در تلقی غربی از توسعه، یک مدل عام و جهان شمول برای توسعه نداریم بلکه با »مدل های توسعه« روبه رو هستیم. هر مدل توسعه افزون بر نرم ها و اصول و ضوابط و شاخص های عام توسعه باید چشمی هم به واقعیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن جامعه خاص داشته باشد. در واقع شرایط گوناگون تاریخی، جغرافیایی، طبیعی، انسانی و شرایط سیاسی و دیگر جنبه های عینی موجود یک ملت و سرزمین در مدل پیشرفت پیشنهادی برای یک ملت تاثیر می گذارد.

بنابراین همان گونه که رهبر معظم انقلاب بیان می فرمایند، پیشرفت در کشور ما با شرایط تاریخی، جغرافیایی، اوضاع سرزمینی، وضعیت آداب، فرهنگ و با میراث ما الگوی خود را دارد. بنابراین باید الگو متناسب و بومی خودمان را پیدا کنیم - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشگاهیان و جوانان کردستان، اردیبهشت . - 1388 ایران زمینهی تحقق این الگوست و اگر به فرهنگ، تاریخ، جغرافیا، اقلیم، آداب و سنن و سرمایههای انسانی و طبیعی کشور توجه نشود، الگوی پیشرفت، سندی غیرقابل تحقق و بدون استفاده خواهد شد - دیدار اعضای شورایعالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت . - 1395/2/6

مقام معظم رهبری، دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامیده اند و در راستای آن، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مطرح نمود. یکی از ابزارهای لازم برای تحقق این مهم، ضرورت توجه به رویکرد فرهنگی در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می باشد. حوزه فرهنگی یکی از اصلی ترین اهداف انقلاب اسلامی و سرلوحه انقلاب است.

جاری کردن فرهنگ و ارزش های دینی و اخلاقی در جامعه و اداره و زندگی بر اساس اصول یادشده، از اصلی ترین اصول در سیاست گذاری فرهنگی از سوی سردمداران و بزرگان انقلاب به ویژه رهبر انقلاب - ره - بوده است. علاوه بر این، در دوره های بعد به ویژه در سال های اخیر به دلیل پشت سر گذاشتن شرایط اضطرار در سایر حوزه ها، حوزه فرهنگی از سوی بزرگان نظام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.

در هزاره سوم، بحث در باب فرهنگ و توجه به ابعاد مختلف آن و نیز تأثیرگذاری هایش در ابعاد مختلف زندگی بشری، بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. اولین توجه عمیق و تخصصی به این مسئله، با هدایت یونسکو در دهه 60 قرن بیستم رخ داد و از آن به بعد، دولت ها در عرصه های مختلف، فصل جدیدی را به این مهم اختصاص دادند - اشنایدر1، . - 4 :1379

امروزه با توجه به فاصله ایجاد شده بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و آگاهی فعالان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این جوامع از نقش تأثیرگذار فرهنگ و توسعه ی فرهنگی در ابعادکمّی و کیفی به عنوان زیربنای توسعه ی پایدار و همه جانبه، این امر اهمیت چشم گیری پیدا کرده و اندیشمندان و متفکران و مدیران و سیاستمداران بسیاری را وادار به تفکر و تعمق کرده است.

فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است. فرهنگ سازمانی، به عنوان مجموعه ای از باورها و ارزش های مشترک، بر رفتار و اندیشه اعضای سلازمان اثر می گذارد و می تواند نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید - سرزگری و محمدی آریا، . - 136 : 1394 سازمان ها دارای سرمایه های انسانی با تمایلات، اخلاقیات و فرهنگ های متفاوتی هستند، ولی با تاکید و نهادینه نمودن یک فرهنگ سازمانی و شناخت رفتارهای انسانی می توانند راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از بروز رفتارهایی که باعث می شود بهروزی سازمانی کاهش پیدا کند یا حیات سازمان به مخاطره بیفتد، اتخاذ کنند. - اسکات و همکاران، . - 2015

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید