بخشی از مقاله

چکیده

بررسی روند تاریخی و تاثیرگذاری الگوهای توسعه نشان میدهد که این الگوها نقش مهمی در تعیین سیاست خارجی کشورها ایفا کرده اند. به نحوی که کشورهای استفاده کننده از الگوهای غربی توسعه - مارکسیستی و کاپیتالیستی - عموما به یکی از دو قدرت بزرگ - شوروی و آمریکا - وابسته بودند و یا از خط مشی آنها پیروی می کردند. در این بین با توجه به ارتباطی که میان الگوهای توسعه با سیاست خارجی کشورها وجود دارد، طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت توسط مقام معظم رهبری موجب توجه به ابعاد خارجی و کاربرد آن در حوزه سیاست خارجی نیز شده است. زیرا چنین الگویی با توجه به اهداف متعالی انقلاب اسلامی صرفا نمیتواند متوجه داخل کشور باشد.

بر این اساس نوشتار حاضر با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و تحلیل گفتمان در پی پاسخگویی به این سوال اساسی است که »ضرورتهای کاربردی تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه سیاست خارجی ایران و جهان اسلام چیست؟« در پاسخ به این سوال، یافتههای بحث نشان می دهند که » تبدیل شدن به الگوی جهان اسلام، فراگیر نمودن الگوی مقاومت اسلامی و پیشبرد هدف تمدنسازی نوین اسلامی، از جمله ضرورتهای کاربردی تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه سیاست خارجی ایران و جهان اسلام به شمار میآیند..«

مقدمه

انقلاب اسلامی که به ایجاد حکومتی اسلامی در ایران منجر شد، در عرصه سیاست خارجی نیز مانند سایر عرصهها، تحولی ریشهای به همراه آورد. در واقع انقلاب اسلامی بر اساس قرائت خاص فرهنگی و سیاسی خود تحت تاثیرات تفکرات اسلامی و شیعی، برداشت خاصی از نهصت اسلامی ارایه کرد که به درازای 1400 سال از تاریخ اسلام معنا داشت و نوع خاصی از حاکمیت را در نظام بینالملل ایجاد کرد. از این رو جلوههایی از آیندهنگری و ایدهپردازی راهبردی در آموزههای انقلاب اسلامی وجود داشت که موجب تغییر نگرش سنتی غرب به ایران از یک کشور دست نشانده به کشوری مستقل با توان بالقوه برای رهبری جهان اسلام شد.

این امر موجب تغییر موقعیت جغرافیایی و فرهنگی ایران از یک کشور تحت سلطه به یک کشور مستقل گردید. به خصوص که انقلاب اسلامی اهداف فراملی نیز داشت و در سطح منطقهای و جهانی خواهان شکلگیری یک نظم جدید بینالمللی بود که در آن امت اسلامی از جایگاهی شایسته برخوردار شود. بر اساس آرمانهای انقلاب اسلامی باید جهانی شکل میگرفت که در آن استکبار ستیزی، وحدت سیاسی کشورهای اسلامی، حکومت جهانی اسلام، صدور انقلاب و دفاع از مسلمانان و مستضعفان رواج مییافت و نظم موجود را دگرگون میساخت.

در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها نظم موجود در نظام بینالملل مبتنی بر پیروی از ابرقدرتهای شرق و غرب را بر هم زد، بلکه به دلیل بهره مندی از اصالتهای مذهبی اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی، الگوی جدیدی برای سایر ملل شد و راه سومی پیش روی کشورهای دیگر قرار داد. اگر چه الگوی انقلاب اسلامی در سالهای بعد با چالشهایی همچون جنگ تحمیلی و تحریمهای بینالمللی مواجه شد، اما تاثیرگذاری و الهامبخشی خود را در سطح جهان اسلام و نظام بینالملل از دست نداد.

در این بین طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت توسط مقام معظم رهبری موجب توجه به ابعاد خارجی و کاربرد آن در حوزه سیاست خارجی نیز شده است. زیرا چنین الگویی با توجه به اهداف متعالی انقلاب اسلامی صرفا نمیتواند متوجه داخل کشور باشد. بر این اساس نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به این سوال اساسی است که »ضرورتهای کاربردی تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه سیاست خارجی ایران و جهان اسلام چیست؟« در پاسخ به این سوال، فرضیه بحث چنین تبیین شده که »تبدیل شدن به الگوی جهان اسلام، فراگیر نمودن الگوی مقاومت اسلامی و پیشبرد هدف تمدنسازی نوین اسلامی، از جمله ضرورتهای کاربردی تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه سیاست خارجی ایران و جهان اسلام به شمار میآیند.

« با توجه به آنکه ویژگی اساسی تحقیق علمی، اتکا به دادهها و اطلاعات دست اول است، در پژوهش حاضر سعی شده تا حد امکان به منابع دست اول رجوع شود. به عنوان مثال در مباحثی که مرتبط با دیدگاههای رهبر انقلاب اسلامی به عنوان اولین طرح کننده الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است، به صورت مستقیم به بیانات ایشان رجوع شده است. همچنین درباره مباحث مرتبط با الگوهای توسعه نیز سعی شده یا به کتابهای دست اول رجوع شود یا از منابع معتبری که در توضیح و تفسیر آنها به رشته تحریر درآمدهاند، استفاده گردد.

با این اوصاف نوشتار حاضر نخست به بحث الگوهای توسعه و سیاست خارجی خواهد پرداخت و روشن خواهد کرد که میان این دو هم از جنبه نظری و هم از لحاظ تاریخی ارتباط برقرار است. پس از آن ضرورتها و قابلیتهای الگوسازی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار خواهند گرفت و در پایان نیز به بررسی ضرورتهای کاربردی تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در جهان اسلام پرداخته خواهد شد.

الگوهای توسعه و سیاست خارجی

سیاست خارجی1 به معنای یک راهبرد یا یک رشته اعمال از پیش طرحریزی شده توسط تصمیمگیرندگان حکومتی است که دستیابی به اهدافی معین در چهارچوب منافع ملی را در محیط بینالمللی دنبال میکند. در واقع سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف در راستای تامین امنیت و منافع ملی است که در عرصه بینالمللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی میتواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد. - مقتدر، - 131-132 :1358 در این بین بررسی الگوهای توسعه نشان میدهد که این الگوها نقش مهمی در تعیین سیاست خارجی کشورها ایفا کرده اند.

.1 تاثیرگذاری الگوهای توسعه بر سیاست خارجی

در مغربزمین فکر و اندیشه توسعه در سده روشنگری - رنسانس - بروز و ظهور یافت و نشانههای آن، در عصر انقلاب صنعتی آشکار شد. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، مسأله توسعه بهعنوان یکی از مهمترین مسائل در محافل دانشگاهی و نیز مراکز برنامهریزی کشورهای مختلف جهان مطرح شد و با توجه به آنکه کشورهای توسعهیافته و همچنین کشورهای عقبمانده در نتیجه دو جنگ جهانی و نیز فروپاشی دولتهای استعماری، در آستانه طراحی مجدد بنای اقتصادی و اجتماعی کشورهای خود قرار گرفته بودند، لذا این مسئله که چگونه میتوان ضمن سریعتر بناکردن این نظام اقتصادی و اجتماعی، بهبود و تکامل واقعی آنرا نهادینه کرد، در معرض توجه قرار گرفت.

در اوایل دهههای بعد از جنگ جهانی دوم، که سازمان ملل آنها را بهنام دهههای توسعه نامگذاری کرد، عبارت توسعه و نیز گرایشهای نژادپرستی بهصورت موج گستردهای در اروپا، آمریکای شمالی و در بین نخبگان کشورهای نیمهصنعتی انتشار یافت. در این کشورها در بیشتر موارد، مفهوم توسعه با مفهوم غربگرایی یا اروپاگرایی همراه بود. براساس این گرایش، ملتها و جوامعی که بخش عمده کره زمین را تشکیل میدادند، ابتدا عقبمانده و بعد از مدتی، با عناوین توسعهنیافته یا در حال توسعه توصیف شدند. - محلاتی، 1378، 11؛ علوی، 1386، 150-149 و توکل، 1381، - 11 در گذر زمان مباحث توسعه اقتصادی به طور بیسابقهای در کانون توجهات قرارگرفت و همچون الگویی در نظر گرفته شد که طی آن، شالودههای اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون میشود.

بهطوری که حاصل چنین دگرگونی و تحولی در درجه اول، رشد اقتصادی و تغییراتی در زمینههای تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود. در این الگو، توسعه فرایندی همه جانبه است که ابعاد گوناگون توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی - دفاعی - و ارتباطات متقابل آنها را در برمیگیرد؛ بهگونهای که هرکدام از ابعاد این فرایند در ارتباط مستمر با ابعاد دیگر قرار داشته و در کنش و واکنش و تأثیر و تأثر متقابل، یکدیگر را کامل و یک پیکره واحدی بهنام توسعه ملی را پدید میآورند. - نظرپور، 1378، 44؛ ازکیا، 1380، 19 و - 20 در یک تقسیم بندی کلان میتوان رویکردهای مختلف به توسعه را در چهار دسته اصلی گنجاند: .1 رویکردهای مبتنی بر رشد، که به اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک وابسته است و طرفدار رشد اقتصادی بدون توجه به مسائل عدالت اجتماعی، کاهش فقر و یا کاهش فاصلههای طبقاتی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید