بخشی از مقاله
چکیده:
بقاع متبرکه، در کنار ارزش معنوی و دینی که در جوامع دارند، بهواسطه دارا بودن اشکال مختلفی از تزئینات در ساختارشان نماینده فرهنگ و هنر عامه نیز میباشند. نقاشی دیواری با محوریت مضامین شیعی، عمدتا در فضاهای مذهبی و امامزادگان مورد توجه هنرمندان بوده است. دیوارنگاریها در اماکن مذهبی به فراخور تمایزاتی که هنرمندان در آثار خود ایجاد نمودهاند، از ویژگیهای مشخص و گویایی برخوردارند. ضامن آهو مضمون شناختهشدهای در تصویرگری شیعی بوده و در رابطه با امام هشتم شیعیانموضوع کار هنرمندان در تزئینِ بقاع متبرکه واقع شده است.
ضرورت بررسی چگونگی نقاشی دیواری با موضوع مشترک در مناطق مختلف ایران این زمینه را فراهم نمود که دیوارنگارههایی با وضوعِم ضامن آهو از سه امامزاده مجزا - اصفهان، مشهد اردهال و دزفول - مورد توجه قرار گیرند. در کنار خصوصیات مشترک فنی که در تمامی نقاشیهای مذهبی ایرانی حاکم است، موضوع ضامن آهو در هر یک از سه منطقه یاد شده دارای تمایزاتی بوده کهسلیقه هنریِ نقاش و مخاطبین بومی، تاثیرپذیری هنرمندان از سبکهای ایرانی و غیرایرانی پس از عهد صفوی، از آشکارترین آنها است. روش تحقیق در نوشتار حاضر تحلیلی - تطبیقی بوده و اطلاعات و دادهها به شیوه کتابخانهای و تصویرخوانی گردآوری شدهاند.
مقدمه:
بقاع و آرامگاه مقدسین درجامعه و فرهنگ ایرانِ اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است و کمتر شهر و روستایی را بدون چنین فضاهایی شاهد هستیم. آنچه پراهمیت میباشد، اصالت هویتی است که در ذهن مردم و تمایلات مذهبی قوام یافته و به اشکال گوناگون بروز و ظهور مییابد. توجه معنوی انسانها به چنین فضاهای مذهبی از نیاز ذاتی آنها به داشتن منشأ و روح مشترک سخن میگوید. تزئینات مختلف در فضاهای داخلی و خارجی بقاع و امامزادگان سبب گردیده که هنرهای سنتی- اسلامی بستری ارزشمند از تمایلات و علائق فرهنگ عامه باشند. بخشی از تزئینات مذکور، نقاشیهای دیواری است که در راستای روایات مختلف بزرگان دینی تصویر شدهاند.
موازین اسلامی، نقاشی و تصویرگری پیکرهنگارانه را مورد تحریم قطعی قرار نداده و انتخاب مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور در عصر صفوی، با حضور پررنگ قزلباشها، تاثیر چشمگیری بر هنر و خصوصا تصویرگری داشت. پس از صفویه، حرکت اصلی در شکلگیری شمایلنگاری در ایران، توسط هنرمندان قاجار صورت گرفت و رواج ادبیات دینی و گرایش مردم به مضامین مذهبی، منجر به جدی شدن تصویرگری دینی در ادوار بعد گشت.
در این زمینه پژوهشهایی با رویکردها و سطوح مختلف انجام پذیرفته است که می توان به مواردی همچون خیالی نگاری، پایه گذار شمایل نگاری به مفهوم امروزین - افشاری، - 1386، شمایل نگاری در هنر تیموری و صفوی هنر شیعی - عرفان، - 1385، مفهوم فضا در نقاشیهای عامیانه مذهبی - حسینی، - 1382، رویکرد شمایل نگاری و شمایل شناسی در مطالعات هنری - نصری، - 1389 اشاره نمود. در بررسیهای مذکور بیشتر به کلیت تصویرگری مذهبی با محوریت مضامین عاشورایی پرداخته شدهو علیرغم تنوعِموضوعیِ محسوس در این شاخه از هنر سنتی-مذهبیِ ایرانی دیگر مضامین در حاشیه قرار گرفتهاند.
در نوشتار پیشرو تلاش گردیده که گستردگی دامنه موضوعات نقاشی مذهبی در بقاع متبرکه مورد تاکید و نمونههای منتخب در سه حوزه مختلف از یک مضمون مورد توجه قرارگیرند. نگاره ضامن آهو از پرآوازهترین مضامین مرتبط با امام هشتم شیعیان است که نگاه دینی و سلیقه هنرمند در انعکاس مفهوم آن به مخاطب نقش بهسزایی داشته است. سه امامزاده از مناطق مرکز - امامزاده سلطان علی در مشهد اردهال و امامزاده زید در اصفهان - و جنوب ایران - بقعه آقا رودبند - در این ارتباط انتخاب شدهاند و ویژگیهای بارز بصری آنها مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات به شیوه کتابخانهای و مشاهده تصاویر جمعآوری شده و روش تحقیق تحلیلی - تطبیقی بوده است.
جایگاه معنوی بقاع متبرکه در ایران:
بقعه، خانه دوم و مقدس مردم یک منطقه است که در میان آنها از جایگاه ویژهای برخوردار است. باور به شفابخشی و برآورده شدن حاجات در این مکانهای مقدس نشانه جایگاه معنوی است که این مکانها در میان مردم دارند. بقاع، محل دفن انسانهای پاکسرشت است که به سبب این سرشت پاک میتوانند ارتباط انسان با عالم فرا جسمانی را برقرار کنند. - الیاده، - 108 : 1385 در ایران بیشتر آرامگاهها و بقعهها در قسمت شمال کشور متمرکز شدهاند و تا کشورهای آسیای میانه امتداد یافته اند.
احتمالاً» آرامگاهها بناهایی برای تجلیل از شهدایی است که در راه ایمان جان خود را فدا کردهاند. - « کیانی، :1379 » - 62مقبره در جامعه اسلامی و اغلب در سطحمذهبِ توده مردم یا عوام الناس مرتبه بسیار والا یافت، این جنبه اخیر فقط به مقابر شخصیتهای مقدس و مشهور مذهب تشیع مربوط میشد؛ گاه نام شخص اصلی مدفون در آرامگاه فراموش میشد و به شخصیت دیگری یا پیوندی مذهبی منسوب میگشت و گاه نیز ممکن بود که تمام آن از واقعیت بیبهره بوده باشد.
این فکر که قبر قدیس، اعقاب امام - امامزاده - شهید یا مجاهد منشأ تقدس و برکت الهی بوده، بازتاب وسیعی داشت. - «هیلن برند، - 264-263 : 1387 برپایی آئینهایی نظیر زیارت قبور ائمه، خواندن نماز و قرآن و ادعیه بر مزار آنها زمینه رشد روزافزون فضای آرامگاهی و بقاع متبرکه را فراهم آورد. با پر رنگ شدن شعائر و آئینهای مرتبط با فرهنگ شیعهمحور، آرامگاههای امامان و بزرگان شیعه از مختصات معنوی و مادی ویژهای برخوردار گردید. به دلیل ارتباط بیواسطه این فضاها با مردم، سلایق و تمایلات متنوع و عامتری در آنها به نمایش درآمد.
ضرورت و علل شکلگیری صورتگری مذهبی در بقاع متبرکه در ایران:
بالندگی و گسترش شیعهگرایی، رواج بناهای آرامگاهی را به شکل گسترده در پی داشت و نقطه تمرکز این بناها بر مقابری مرتبط با امامان شیعه و نوادگان آنها بود. در ایران بناهای آرامگاهی و بقاع متبرکه از پراکندگی بالایی برخوردارند و قدمت، تزئینات و اقلیم منطقهای که در آنها احداث شده همگی از عواملی است که میتواند تنوع و چندگونگیشان را توجیه نماید. اگرچه فضای آرامگاهی آنها از جزئیات مشخصی برخوردار است که نرده، ضریح و الحاقات دیگر از آن جمله هستند.
ضرورت آراستگیِ بقاع در آغاز ورود اسلام، به موازات تزئیناتِ مساجد شکل گرفت که عمدتا شامل نقوش تجریدی گیاهی و نوشتاری بود. قابل توجه اینکه تصویر انسانی در اماکن مذهبی ممنوع بوده است. این ممانعت در مساجد ایران و کشورهای اسلامی دیده می شود. ولی هنرمندان مذهبی در ایران این ممنوعیت را در بقعه و امامزاده ها رعایت نکردهاند. به نظر میرسد بقعه و امامزاده در بهوجود آمدن نقاشیهای فیگوراتیو - انسانی - در این اماکن نقش بهسزایی داشته باشد. بهتدریج تصویرگری پیکرهنگارانه با موضوعات شاخص مرتبط با بزرگان مذهبی وارد فضاهای مذهبی گردید. شمایلنگاری از چهرههای مذهبی با مضامین شیعی، احتمالا از اواخر دوران آل بویه بیشتر با موضوعات عاشورایی و شمایلهایی از حضرت علی - ع - معمول گشت. »