بخشی از مقاله

ايجاد تغييرات کالبدي و ارتقاء کيفيت سطح زندگي با استفاده از فرايند اعيان سازي (محله ابيوردي شيراز)
چکيده
بافت هاي فرسوده و رها شده ي شهري، چه در درون شهرها و چه در حاشيه آنها، از مسائل و معضلات غير قابل چشم پوشي شهرهاي امروزي به شمار ميآيند. بافت هاي شهري با گذر زمان به ميزان زيادي کيفيت خود را از دست ميدهند و جريان زندگي در آنها با مشکلات فراواني روبرو ميشود. عدم توجه به اين بافت ها، سبب گسترش شهرها به سمت اطراف شده و هزينههاي هنگفتي را دربر خواهد داشت . لذا به منظور پيشگيري از عواقب نامطلوب و گاه غير قابل جبران ، مداخله صحيح در اين بافت ها و نوسازي آنها ضروري ميباشد.اما اغلب نوسازيهاي شهري در عين حال که ضروري هستند و منافع بسياري دربر دارند،آثار نامطلوبي را بويژه در زمينه اجتماعي در پي دارند.
يکي از صورت هاي نوسازي شهري "اعيان سازي" است که برخي صاحبنظران آن را مثبت و برخي نيز منفي دانستهاند. بنابراين در اين مقاله سعي بر آن است تا با هدف ايجاد تغييرات کالبدي و ارتقاي کيفيت سطح زندگي با استفاده از فرايند اعيان سازي، به تعريف اعيان سازي پرداخته و ابعاد مختلف آن بررسي ميشود. سپس به مطالعه ادبيات و تجربيات جهاني از اعيان سازي و معيارها و شاخص هاي تاثير گذار بر آن پرداخته تا بتوان با استقرار آن ها در چارچوب يک مدل سنجش مناسب به ارزيابي سطح کيفيت سکونت در محدوده ي مورد مطالعه و ميزان رضايتمندي ساکنين از محيط سکونتشان پرداخت . روش انجام تحقيق بر مبناي تحليل رگرسيوني چند متغيره سلسله مراتبي و مدل مورد استفاده در فرايند تحليل نيز به مدل تجربي سنجش کيفيت محيط سکونت موسوم است . اين مدل داراي ساختاري سلسله مراتبي بوده و متشکل از معيارها و جزء معيارهايي است که در سطوح مختلف آن قرار مي گيرند. در اين ميان جزء معيارهاي سطح آخر مدل ، مبناي تنظيم پرسشنامه تحقيق قرار گرفته و بر اساس ميزان رضايتمندي يا نارضايتي ساکنين محيط مورد نظر امتيازدهي شدند. در نهايت پس از انجام تحليل هاي آماري مناسب ، سطح کيفي سکونت در محدوده ي مورد مطالعه در حد متوسطي ارزيابي و وجود رابطه ي معني داري بين معيارها و جزء معيارهاي واقع در سطوح مختلف مدل با متغير وابسته ي کيفيت محيط سکونت تاکيد شد.
کلمات کليدي: دگرگوني مسکوني، دگرگوني اجتماعي، اعيان سازي، محله ابيوردي


١- مقدمه
اعيان سازي را در حالت کلي، مي توان ارتقاي کيفيت يک محيط از جنبه هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي دانست که در اثر جايگزيني طبقات فرودست يک محدوده شهري با طبقات متوسط و بالادست رخ مي دهد.در حقيقت سعي بر آن است تا با جايگزيني اقشار اجتماعي در جهت حل مشکلات کالبدي و اجتماعي بافتهاي فرسوده و رها شده شهري توجه شود. اگرچه فرآيند اعيان سازي به صورت برنامه ريزي شده و خودآگاه نيز صورت ميپذيرد، لذا دراکثر موارد در خلال اقدامات نوسازي، بازسازي و بهسازي، به صورت غير ملموس درپس زمينه ي اين گونه اقدامات انجام ميگردد. لذا شناسايي اين مفهوم از اهميت بالايي برخوردار است . اين مقاله بر آن است که به معرفي "اعيان سازي"، بررسي نقش اين مفهوم در ارتقاء کيفيت زندگي ساکنان مناطق رها شده شهري، تحليل اين مفهوم در منطقه ابيوردي شيراز و بررسي رابطه بين متغيرهاي کيفيت محيط مسکوني و تاثير آن بر تمايل به ارتقاي واحد مسکوني پرداخته و پس از آن به بومي سازي اين مفهوم در کشور از طريق مطالعات و اقدامات تطبيقي (Comparative) و انطباقي (Adaptive) بپردازد .
براي اولين بار درسال ١٩٦٤ ميلادي، جامعه شناسي با نام روث گلس ١ اين واژه را براي بيان جايگزيني طبقاتي که در مرکز شهر لندن رخ داده بود، به کار برد. از آن زمان به بعد اين واژه در تحقيقات و مقالات متعددي و در قالب پروژه هاي گوناگون به کار گرفته شده است . از آن جمله مي توان به تحقيقات اسميت و ويليامز٢ در سال ١٩٨٦ اشاره کرد. پس از آن نيز کندي و لئونارد٣ در سال ٢٠٠١ اعيان سازي را اينگونه تعريف کردند که فرآيندي است که طي آن جايگزيني طبقه کارگري با خانه هاي متروکه توسط طبقات متوسط را شاهد هستيم که در نتيجه آن پيشرفتهاي اساسي در واحدهاي همسايگي و دگرگوني مشخصه هاي آن را انتظار داريم . تاکنون ٧٠% بزرگترين شهرهاي شمالي امريکا زير اعيان سازي رفته اند. از ٣٠ سال پيش در بريتانيا، فرانسه و آلمان در اين زمينه تحقيقاتي صورت گرفته است . همچنين در چين به خصوص در شهر نانجينگ اين فرآيند با تمايل شديدي انجام و توسعه يافته است ، اما سيستم تئوريک و استخوان بندي تحقيق هنوز نياز به پيشرفت و توسعه دارد.
در اين ميان ، اگر چه که اعيان سازي در معناي خودآگاه آن ، در حدود ٤٠ سال در جهان قدمت دارد، اما در ايران با وجود آنکه در برخي از مقالات در زمينه بهسازي و نوسازي، به تعريف اين مفهوم اشاره شده و نيز اعيان سازي بافت هاي شهري بصورت خودرو و سازمان نيافته در بافت هاي شهري (بويژه در بافت هاي حاشيه و نوساز شهري ) همواره وجود داشته است ، اين مفهوم به صورتي کاملا نوپاست و تاکنون فرآيند هدايت شده اعيان سازي بر اساس پيگيري هاي انجام شده به ايران وارد نشده است .
در کليه اقدامات مربوط به بهسازي و نوسازي، با ارتقاي شرايط محيطي، زمينه هاي بروز پديده "Gentrification" بوجود مي آيد. سمت گيري اقدامات بصورتي که بتوان از اين پديده در جهت مثبت استفاده نمود، اهميت بسيار در موفقيت طرح هاي مرمت شهري دارد. بدين لحاظ شناخت نحوه بکارگيري درست پديده "اعيان سازي" مي تواند نقش بسيار مهمي در تداوم اقدامات مرمت شهري و مقاوم سازي بافت هاي شهري ايفا نمايد.
اعيان سازي مي تواند در اثر اقدامات سرمايه گذاري توسط دولت يا گروههاي محلي در بافتهاي فرسوده شهري روي دهد. اين اقدامات افزايش قيمت املاک وبه تبع آن افزايش درآمد دولت ناشي از افزايش مالياتها را در پي دارد.
اين فرآيند يک "هزينه انساني"براي ساکنان کم درآمد اين محلات دربر دارد. افزايش اجاره بها باعث پراکنده شدن ساکنان اين محلات مي شود، زيرا از يک سو آنان در ميابند که اين مسکن ها ديگر مناسب توان اقتصادي آنها نيست ، ازسوي ديگر افزايش مالياتهاي املاک، اغلب خانواده ها را وادار ميکند که خانه خود را فروخته و به محلات ارزانتر نقل مکان کنند.
با اين تعاريف اعيان سازي ٣ شرط دارد : جابجايي ساکنان اصيل بافت ، ارتقاء کيفيت کالبدي محله بويژه در زمينه مسکن ، تغيير هويت محله.
اعيان سازي در بافت هاي مرکزي شهر و احياء و نوسازي کالبدي آن باعث احياء اقتصادي و اجتماعي اين مراکز مي شود، اين تغييرات مزيت هايي دارد که شامل :
افزايش ارزش مسکن براي صاحبان و مالکان آنها : اين افزايش که در نتيجة تغييرات کالبدي در بافت صورت مي گيرد، باعث احياي مجدد بافت هاي مرکزي شهرها مي شود. صاحبان اصلي املاک از افزايش قيمت مسکن هاي خود سود ميبرند؛ افزايش درآمدهاي ناشي از ماليات براي خدمات شهري: با مالياتي که کسب مي شود مي توان خدمات زير بنايي براي شهر فراهم کرد؛ سرمايه گذاري مجدد در ساخت زيرساخت ها، جاده ها، شبکه هاي اصلي آب و مدارس محلي؛ افزايش واحد هاي تجاري براي خدمات رساني ساکنان جديد؛ نوسازي و بهبود امکانات واحد هاي مسکوني و خانه هاي موجود ؛ گسترش فرصت هاي شغلي موقت و طولاني مدت ؛ توسعه مجدد هسته و مرکز شهر. کاهش سفرهاي روزانة شهري ،که براي کارکردن در قسمت مرکز شهرصورت مي گيرد ؛ تمرکز جمعيت و خدمات در نواحي موجود با کاهش توسعه افقي حومة شهراست ؛ وقتي که به جاي مستأجران ، کساني در بافت ساکن شوند که خود توان خريد مسکن و مالک شدن را دارند، محله پايدارتر ميشود. ؛ وقتي که در محلهاي فرآيند اعيان سازي به وقوع ميپيوندد، تعداد مسکن هاي خالي از سکنه به شدت کاهش مييابد، زيرا تقاضا براي مسکن بيشتر ميشود؛ افزايش ارزش املاک و نيز بالا رفتن اجاره بها، تعمير و مرمت ساختمان هاي متروکه را مقرون به صرفه و سودمند ميکند. اين امر موجب کاهش ميزان جرايم در محلات ميشود. ؛ با افزايش تعداد ساکنان ، ميزان تبادلات اقتصادي در محله افزايش مييابد. اين امر موجب رشد فعاليت هاي اقتصادي و شکل گيري فعاليت هاي اقتصادي جديد و به تبع آن اشتغالزايي براي ساکنان کم درآمد محله ميشود.

اما علي رغم تمام مزايايي که در ذيل ذکر خواهد شد تغييرات کالبدي، اجتماعي و اقتصادي در بافت هاي مرکزي شهر معايبي هم دارد:
- مهمترين انتقاد وارد بر فرآيند اعيان سازي، جابجايي ساکنان قديمي محله است . افزايش قيمت مسکن و اجاره بها براي ساکنان قبلي محله قابل پرداخت نيست ولي براي ساکنان جديد که وضعيت اقتصادي بهتري دارند، مناسب است . بنابراين ساکنان قبلي به سمت محلاتي نقل مکان ميکنند که مسکن مطابق با توان اقتصادي آنها در آنجا يافت ميشد.
- امکان بروز تنش ميان ساکنان قديمي و جديد همواره وجود دارد.
- خانواده هايي که ديگر قادر به ادامه سکونت در محله خود نيستند، ممکن است در ساير محلات شهر نيز نتوانند مسکن متناسب با توان اقتصادي خود بيابند و در نتيجه بيخانمان شوند.
- تحميل هزينه هاي اقتصادي جابجايي به ساکنان که تعداد کمي قادرند از عهدة آن برآيند ؛
- گسيختگي سازمان هاي اجتماعي در محلات مسکوني ؛
- وادار کردن مردم به جابجايي ، دور از سازمان هاي اجتماعي که توسط خودشان براي رفع نيازهايشان ساخته شده بود(CURL,٢٠٠٢٦)
- افزايش تضاد نژادي و اقتصادي در طول دورة گذر يا جايگزيني
:اعيان سازي در بافت هاي مرکزي شهر باعث يک هجوم اکولوژيکي به اين منطقه از شهر مي شود، در واقع هجوم اکولوژيکي در شرايط خاص و تحت عواملي صورت مي گيرد که يک عامل آن سرمايه گذاري است
(شکوئي،٣٠ :١٣٦٥).
- افزايش تراکم شهري و مشکلات ترافيک و پارکينگ در محلات مسکوني .
با توجه به مطالب ذکر شده در بالا و اثرات مثبت فرآيند اعيان سازي در ارتقاء سطح زندگي ساکنان محدوده هايي که اين فرآيند درآنجا صورت پذيرفته، همچنين به دليل اينکه در اين مورد در ايران مطالعات بسيار اندکي انجام گرفته و ضرورت بررسي و تحقيق در اين زمينه کاملا مشهود است و ميتواند تاثيرات مثبتي در اقدامات دستگاه هاي ذيربط در امر مرمت و بهسازي بافت هاي تاريخي و فرسوده شهرسازي ما داشته باشد در اين مقاله به طرح اين مسئله پرداخته شده است .
٢- روش پژوهش :
انتخاب يک روش تحقيق بستگي به شرايطي از جمله؛ سؤال ها و هدف هر تحقيق ، توانايي هاي شخص محقق و امکانات او، نوع داده هاي در دسترس ، شرايط مورد مطالعه و محدويت هاي آن دارد. مطالعات و تحقيقات اجتماعي را مي توان بر اساس ملاکها و معيارهاي مختلفي دستهبندي کرد:
اين تحقيق بر اساس نوع داده هاي جمع آوري و تحليل شده ، تحقيقي کمي است . مطالعات کمي به بررسي هايي اطلاق مي شود که امکان گردآوري مجموعه اطلاعات قابل مقايسهاي را از واحدهاي مورد مطالعه داشته باشد.
اين تحقيق از لحاظ نوع برخورد با مساله مورد بررسي و ورود به آن مطالعهاي ميداني است . مطالعات ميداني بررسي هاي علمي غير آزمايشي هستند که هدفشان کشف روابط و تعامل بين متغيرهاي جامعهشناسي ، روان شناسي و آموزشي در ساختارهاي اجتماعي واقعي است . پژوهشگر مطالعه ميداني ابتدا موقعيت اجتماعي يا موسسهاي را در نظر مي - گيرد و سپس روابط بين نگرش ها، ارزش ها، ادراکات و رفتارهاي افراد و گروه هاي موجود در موقعيت را مطالعه مي کند. مطالعات ميداني به دو نوع عمده تقسيم مي شوند: اکتشافي و فرضيهآزمايي . در تحقيقات اکتشافي به دنبال کسب شناخت اوليه از بستري هستيم که هيچ اطلاعات خاصي از آن در دست نيست و اطلاعات به دست آمده به منظور انجام تحقيقات بعدي مورد استفاده خواهد بود. در تحقيقات فرضيهآزمايي يا تبييني، بر اساس مباحث تئوريک ، روابط علت و معلولي بين متغيرهاي تحقيق سنجيده ميشود. اين نوع تحقيق در پي يافتن پاسخ سوالات چرايي است . بنابراين اين تحقيق ، هم مطالعهاي اکتشافي و هم تبييني است .
در اين تحقيق از تکنيک پيمايش استفاده شده است . تحقيق پيمايشي يا زمينهيابي جمعيت هاي کوچک و بزرگ ( يا کل ها ) را با انتخاب و مطالعهي نمونههاي منتخب از آن جامعهها براي کشف ميزان نسبي شيوع ، توزيع ، و روابط متقابل متغيرهاي مختلف مورد بررسي قرار مي دهد. مشخصه پيمايش ، مجموعه ساخت مند يا منظمي از داده هاست که ماتريس متغير بر حسب داده هاي موردي ناميده مي شود. بدين معنا که اطلاعاتي درباره متغيرها يا خصوصيات يکسان ، دست کم دو مورد(و معمولا خيلي بيش از اين ) جمع آوري شده و به صورت ماتريس داده ها نمايش داده مي شود.
جمع آوري اطلاعات در اين تحقيق از طريق مراجعهي مستقيم پژوهشگر به پاسخگويان و مصاحبه و همچنين ارايه پرسشنامه به آنها، انجام گرفته است .
بخشي از اطلاعات مورد نياز از طريق مصاحبه با اساتيد مجرب و متخصص در زمينه بهسازي، بازسازي و مرمت و توانمندسازي بافتهاي فرسوده جمع آوري شده است .
بخش ديگري از اطلاعات از طريق پخش پرسشنامه در بين ساکنان محله ابيوردي جمع آوري شده است . پرسشنامهها فرم هايي چاپي براي جمع - آوري داده هاست که حاوي پرسش ها يا اظهاراتي است که آزمودني اغلب بدون ذکر نام خود به آنها پاسخ مي دهد(سليجر و شوهامي ، ١٣٧٨: ١٦٢). پرسشنامه بعد از تعريف نظري و عملياتي مفاهيم طراحي مي - شود. پرسشنامه تابع تعريف عملياتي مفاهيم است . محتواي پرسشنامه را سنجههاي قابل مشاهده تشکيل مي دهد. در پرسشنامه هر يک از معرف ها تبديل به يک سوال مي شوند.
ماهيت سوالاتي که در پرسشنامه مطرح مي شود مي تواند متفاوت باشد.
از نظر کيوي و کامپنهود، سوالات معمولا شامل وضعيت اجتماعي ، شغلي و خانوادگي افراد مورد بررسي ، درباره عقايد و ايستارهايشان راجع به مسايل انساني ، دنيوي و معنوي، درباره انتظارشان ، سطح معرفت يا آگاهي شان در مورد يک حادثه يا يک مساله و يا کلا درباره هر نکتهاي مي باشد که اطلاع از آن براي محقق جالب توجه است .
ديلمان ١ چهار نوع محتوا براي پرسش مطرح مي کند: رفتار، اعتقادات ، نگرش ها و خصيصه ها(دواس ، ١٣٨٣: ٨٨).
لازم به ذکر است که بر اساس دو گروه متغير مستقل (پيش بين ) و وابسته(ملاک)، پرسشنامهاي تلفيقي مشتمل بر اجزاء زير تنظيم گرديده است .
بخش اول پرسشنامه شامل ويژگيهاي شخصي و خانوار پاسخگويان بوده است . سوالاتي از قبيل جنس ، سن ، تعداد افراد خانوار، مدت اقامت در واحد مسکوني مربوطه، مدت اقامت در محله ابيوردي، ابعاد واحد مسکوني و درآمد ماهانه ميباشد.
در بخش دوم ، سوالات مربوط به کيفيت زندگي در منطقه ابيوردي و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است . بر اين اساس روايي سوالات پرسش نامه به صورت زير مشاهده مي شود:
دسترسي: بر اساس ٤ سؤال تهيه شده و آلفا برابر٠.٦٤١ گزارش شده است .
تسهيلات کالبدي- خدماتي: بر اساس ١٠ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٨٣٥ گزارش شده است .
تعاملات اجتماعي و تعلق مکاني: بر اساس ١٠ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٧٨٥ گزارش شده است .
امنيت .ايمني: بر اساس ١١ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٥٧٠ گزارش شده است .
متغيرهاي محيطي: بر اساس ٩ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٧٢٩ گزارش شده است .
بناها و فضاها: بر اساس ٣ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٤٦٩ گزارش شده است .
واحد مسکوني: بر اساس ٥ سؤال تهيه شده و آلفا برابر ٠.٦٧٢ گزارش شده است .
بخش سوم پرسشنامه شامل سوالاتي ميباشد که بر اساس برخي ويژگيهاي واحد مسکوني، از پاسخگويان پرسيده شده است که آيا با ارتقاي اين ويژگي ها حاضر به ارتقاي واحد مسکوني خود خواهند بود. با توجه به اين سوالات ، متغير وابسته سنجيده ميشود.
علاوه بر متن توضيحي که در مورد هدف و کاربرد تحقيق در بالاي صفحه اول پرسشنامه درج شده بود، پژوهشگر خود، اقدام به بيان اهميت و کاربرد اين تحقيق در بهسازي مکان هاي فرسوده شهري و کارايي آن در حل برخي مسايل اجتماعي و شهري و افزايش کيفيت منطقه مسکوني، مي - نمود که در ترغيب پاسخگويان به پاسخگويي و دقت آنها در پاسخ هاي ارايهشده ، تاثير زيادي داشت .
شيوه نمونهگيري در تحقيق حاضر، تصادفي بوده و اطلاعات از نقاط مختلف محله ابيوردي شهر شيراز در مقاطع زماني مشخص در روز جمع - آوري شد. نمونه مورد بررسي شامل ٢٠٠ نفر از ساکنان محله ابيوردي بوده که در دو گروه ١٠٠ نفره ، پرسشنامه را پر کردند.
داده هاي جمع آوري شده توسط پرسشنامه، تحت نرم افزار اس پي اس اس پس از کدگزاري به صورت کدبنديشده در کامپيوتر قرار گرفته است .
به منظور انجام تحليل نهايي، عمليات آماده سازي داده ها از قبيل تطبيق داده هاي پرسشنامه با فايل کامپيوتري به طور تصادفي تعدادي از پرسشنامهها مورد بازبيني مجدد قرار گرفتند.
براي تحليل داده ها از قابليت ها و آماره هاي موجود در نرم افزار اس پي اس اس ١٨.٠ استفاده شده است . براي تجزيه و تحليل از آماره - هاي توصيفي مانند جدول فراواني و درصد براي توصيف داده ها استفاده شده است . از آماره رگرسيون لجستيک به منظور بررسي فرضيات تحقيق به فراخور سطح سنجش متغيرهاي هر فرضيه، مورد استفاده قرار گرفته است .
به منظور آگاهي دقيق تر از چگونگي ارتباط بين متغيرهاي تحقيق ، از رگرسيون لجستيک چند متغيره به روش گام به گام استفاده شده است .
از آزمون آلفاي کرونباخ و تحليل عاملي براي بررسي روايي و پايايي پرسشنامه استفاده شده است .
٣- بررسي کاربري اراضي موجود محله ابيوردي:
محله ابيوردي از جمله محدوده هاي توسعه جديد شهري است که در اثر توسعه شهر به سمت شمال و شمال غرب شکل يافته است و اکنون در اين محله علي رغم شکل نامناسب زمين ، شاهد رونق ساخت و سازهاي مسکوني هستيم . در اين محله کاربري غالب مسکوني است به طوري که از ١٣٣١ قطعه موجود با مساحت ٣٠٧٨٩٦ مترمربع ، بخش اعظم قطعات کاربري مسکوني دارند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید