بخشی از مقاله

گونه شناسي فضاهاي معماري مسکوني بافت تاريخي شهر سمنان
چکيده
خانه هاي تاريخي در شهرهاي قديمي، شيوه زندگي و تفکر انسان ها را در زمان هاي مختلف به منصه ظهور ميگذارند و اگر به اين ميراث گران بها ارج ننهيم درواقع هويت خود و شهرهايمان را ازدست داده ايم .باگشتي در بافت تاريخي سمنان شاهد خانه هاي فراواني هستيم که ازلحاظ کالبدي دچار پيري شده و حال وروز مناسبي ندارند، ظاهري خميده و سيماي نامناسب به خود گرفته وگاها تأثيرات بصري ناخوشايندي بر محيط پيرامون خود يا محله نهاده اند .اما زماني که با نگاهي نگران به درون اين بازمانده هاي تاريخ قاجار پا نهاده وباچشم دل شروع به نگريستن مينماييم ، با تنوعي از جزييات معماري آرامش و آسايش ساز در فرم ، حجم ، فضاهاي داخلي و ترکيبي هدفمند با حياط مرکزي روبرو ميشويم و به جرئت ميتوان گفت نظاره گر بناهايي که بخشي از هويت تاريخي اين سرزمين کهن ميباشند، هستيم .بناهاي تاريخي متنوعي که عموما در معرض تخريب و نابودي قرارگرفته اند و بايد براي احيا و حفظ آن ها که از عناصر شاخص و شکل دهنده ي محلات تاريخي ميباشند تدبيري انديشيد .از همين رو در اين نوشتار بر اساس اطلاعات و اسناد تاريخي، حضور در بافت ، بافت تاريخي موردمطالعه ، ويژگيهاي آن بيان و گونه هايي از بناها که واجد ارزش تاريخي ميباشند شناسايي شد .نهايتا بر اساس شکل کلي پلان و حياط مرکزي با نگاه گونه شناسي، دسته بندي والگوهاي معماري آن مشخص شد که ميتوان در آينده با پژوهش هاي تکميلي، براي صيانت اين روايتگران تاريخ برنامه اي تدوين نمود و از درس هاي قابل آموزش آن ها به رهيافتي راهبردي جهت دستيابي به الگوهاي معماري پايدار رسيد.
واژگان کليدي :
بافت تاريخي سمنان ، گونه شناسي معماري ، فضاهاي مسکوني ، الگوهاي مسکن


مقدمه
اصيل ترين و زيباترين نمونه هاي معماري بومي خانه ها هستند که در ارتباط با شرايط آب وهوايي منطقه ، مصالح بوم آورد، شيوه هاي ساخت ، سبک زندگي ، سنت و فرهنگ هر منطقه شکل گرفته اند .خانه يکي از مباحث مهم در معماري ما است که کمتر به آن پرداخته شده است .نياز به خانه ( به مفهوم واقعي )در اين زمان بسيار احساس ميشود، ولي بايد با شناخت معماري گذشته و تطبيق آن با معماري معاصر، اين نياز را به درستي برطرف نمود .محصول معماري گذشته در کنار هماهنگي با شرايط محيطي به دنبال حفظ آسايش کاربران و بيان کننده هويت جامعه بود، اما فرآيندهاي تقليدي طراحي ساختمان هاي امروز بدون توجه به ارزش هاي هويتي، فرهنگي، خاطرات فردي و جمعي و شيوه زندگي اصيل ساکنان ، بحران هويت در خانه هاي معاصر را به همراه داشته است گذر زمان ، ورود تکنولوژي در عرصه هاي مختلف زندگي، تغييرات نظام اجتماعي و تحولات فرهنگي، دگرگونيهايي را در کالبد شهرها به وجود آورده است .بافت تاريخي هر شهر، ميراث ارزشمند و گران بهايي است که از گذشتگان ، در اين دوره از تاريخ به وديعه سپرده شده است و ما در مقابل آن مسئول هستيم لذا بايد براي صيانت از هويت و تاريخ فرهنگي خود، اين ميراث عظيم را حفظ نموده و براي آيندگان به ارث بگذاريم .خانه هاي قديمي در بافت تاريخي شهر سمنان نمونه اي از تلاش هاي موفق انسان براي خلق فضاي زندگي با ايجاد آرامش و آسايش مادي و معنوي در ميان شرايط اقليمي گرم و خشک است .امروزه بيتوجهي به اين خانه ها به حدي زياد شده است که اگر کمي ديگر تعلل کنيم به زودي تمام ارزش هاي فرهنگي، هويتي و معماري آن ها در پس ساخت وسازهاي بياصالت معاصر مدفون خواهد شد .
آن چنان که ديگر نخواهيم توانست هيچ خاطره ي فردي و جمعي را در فضا متراکم کرده و براي آيندگان به ارث گذاريم .تلاش براي شناسايي ويژگيها و الگوهاي اين بناها ميتواند در کنار راهکارهاي حفاظتي، احيا و مرمت ، راهي براي حفظ اين الگوها و جلوگيري از فراموشي آن ها در اثر تخريب شود .بنابراين گونه شناسي و دسته بندي الگوهاي فضايي و خصوصيات مفهومي معماري و عناصر شکل دهنده آن در بافت قديم سمنان و بيان ويژگيهاي اين عناصر ازلحاظ معنايي و عملکردي هدف اين پژوهش است .در اين مسير با تکيه بر اصول گونه شناسي که از پايه ايترين روش ها و فعاليت هاي کليدي و راه گشا در علوم مختلف بخصوص در مرحله شناخت ميباشد استفاده شده است .
روش تحقيق
با توجه به کمي منابع مرتبط به ويژه منبعي که به طور خاص به ويژگيهاي ابنيه مسکوني شهر سمنان بپردازد، بخش عمده مقاله حاضر بر مطالعات و برداشت هاي ميداني استوار است . لذا براي مطالعه حاضر چند منزل مسکوني بر اساس اولويت هايي که در ادامه ميآيد انتخاب شد .سپس با مطالعات کتابخانه اي ساير اطلاعات موردنياز گردآوريشده و درنهايت مورد تجزيه وتحليل قرارگرفته اند.
در انتخاب نمونه ها همچنين سعي شده است تا حد امکان به معيارهايي همچون زمان ، مکان ، ارزش معماري و هنري، ثبت در فهرست آثار ملي، و ... نيز توجه شود .نمونه ها پس از انتخاب بررسي و مطالعه شده و اطلاعات حاصل از آن ها در قالب جداول و توضيحات طبقه بنديشده در بخش مربوط به يافته هاي پژوهش آمده است .و در انتها نتايج حاصل جمع بندي شده است .
پيشينه پژوهش
منابع مکتوب درزمينه ٔ سبک شناسي گونه هاي معماري اندک است و درزمينه ٔ معماري مسکوني شهر سمنان هم به طور دقيق مطالعات زيادي صورت نگرفته است به جز مواردي که در کتب بررسي اقليمي ابنيه سنتي وحيد قباديان ، گونه شناسي معماري مسکوني معماريان يا کتب درزمينه ٔ اقليم گرم و خشک و معماري آن محمود توسلي ، چند منبع ديگر و مقالات درزمينه ٔ گونه شناسي در شهرهاي مختلف ايران و اين پژوهش ميتواند اولين مطالعه به صورت خاص بر روي اين گونه مسکوني در شهر سمنان باشد .
معرفي سمنان
در زمان شاهنشاهي ماد، سرتاسر استان سمنان امروزي جزئي از امپراتوري بزرگ ماد بود. پس از مادها کورش بزرگ پس از تسخير آسياي صغير به نواحي شرقي ايران شتافت و تا رود سيحون پيشروي نمود. نوشته اند که او ايالت پارت که شامل خراسان و کومش (قوس - به طور تقريبي استان سمنان امروزي) مي شد را به علاوه ي سيستان (زرنگ ) و خوارزم را پيوست گستره ي خود کرد. پس از کورش که کمبوجيه به پادشاهي رسيد، بنا به وصيت کورش حکومت خوارزم ، پارت و کارمانيا(کرمان ) بر عهده ي برديا گمارده شد. در اين دوره ، سمنان به مانند پلي، سه ايالت راگا(ري)، خراسان و استرآباد(گرگان ) را به هم وصل ميکرد .پس از حمله ي اسکندر مقدوني و حکومت سلوکيان ، سلوکيان براي رضايت ايرانيان و عدم شورش آن ها، اختيارات بسياري به ايرانيان پارتي دادند. حکمرانان پارتي نيز براي راضي نگه داشتن مردم ، شصت شهر در ايالت کومش ساختند که ميتوان به آپاما (لاسجرد کنوني از روستاهاي شهرستان سرخه ) و هکاتم پليس (صددروازه يا دامغان کنوني) اشاره کرد .در دوره ي اشکانيان کومش يکي از ايالات هجده گانه ي اشکاني بود و بانام هاي کميسن و قوميس شناخته ميشد. در دوره ي ساسانيان سمنان به دليل قرار داشتن در مرکز تردد شمال و جنوب و نيز شرق و غرب ، همواره محل کشمکش بر سر قدرت بوده است . در دوره ي ساسانيان و پس از اسلام محل تمرکز پايگاه هاي دولت هاي مرکزي در اين ناحيه بوده است . بسياري از بناهاي به جامانده در اين شهر مربوط به دوره ي غزنويان و زمان سلطان مسعود غزنوي و پس ازآن است که از اين ميان ميتوان از «منار مسجد جامع سمنان » و
«بقعه ي پير علمدار» يادکرد. در زمان اسماعيليان ، سمنان از کانون هاي مهم ايشان بوده به گونه اي که حدود ١٥٠ قلعه در سمنان در اختيار اسماعيليان قرار داشته است . در دوره ي زنديان و زمان کريم خان زند، نواحي سمنان ، دامغان ، شاهرود و سرخه و بسطام در اختيار بزرگان قاجار قرار گرفت . به همين علت بود که محل تولد بسياري از شاهان و بزرگان قاجار، سمنان است .سمنان در دوره ي قاجار و به ويژه در زمان فتحعليشاه - که زادگاهش سمنان بود- بسيار موردتوجه قرار گرفت . فتحعلي شاه سه برادر سمنانياش را براي حکومت سمنان برگزيد، اما ظلمي که ايشان بر مردم سمنان روا داشتند درنهايت باعث قيام مردم به رهبري بزرگان و انديشمندان و پيوستن ايشان به صف مشروطه خواهان شد
.
بافت تاريخي سمنان
شهر سمنان يکي از کهن ترين شهرهاي ايران زمين بوده و قدمت آن به پيش از دوره ي اسلامي مي رسد .شهر سمنان در عهد ساسانيان نيز وجود داشته و در فتوح مسلمين از آن نام برده شده است ، امروزه نيز محله اي بسيار قديمي در شهر سمنان وجود دارد که کهن دژ نام داشته و در داخل محله تاريخي ناسار قرارگرفته است که آثار همان بخش حاکم نشين دوران ساسانيان است .استقرار شهر در مسير جاده ي ابريشم که از چين تا مديترانه امتداد داشت موجبات رشد و شکوفايي تجاري شهر را فراهم آورده بود.پس از اسلام و در قرن اول هجري مسجد جامع سمنان در داخل محله اسفنجان و جنوب محله ي کهن دژ شکل گرفت .در اين دوره در کنار راه اصلي شرقي- غربي که بعدها به صورت بازار منسجمي درآمد ميدان کهنه که محل خريدوفروش و مبادله ي کالا بود شکل گرفت .تدريجا دو محله ي ناسارو اسفنجان در جوار مسجد جامع ،ميدان کهنه و کهن دژ توسعه يافتند.در غرب شهر هم سه آبادي کديور ،کوش مغان و زاوغان به صورت قلعه هاي مربوط اما ناپيوسته با شهر شکل گرفتند.قدمت مساجد جامع اين دو آبادي که به قرن هاي اول و دوم هجري مي رسد، نشانگر قدمت آن هاست .در دوره ي مغولان و در عصر شيخ علاءالدوله ي سمناني که از عرفاي بنام ايراني است ،محله ي اسفنجان همچنان از مرکزيت برخوردار بوده است .و در اين دوره گذر قديمي شرقي- غربي که در جوار آن ميدان کهنه شکل گرفته بود، به بازارچه اي تبديل گرديد. علاوه بر اين بازارچه ، بازار اصلي شهر از جوار مسجد جامع و به سمت شمال شکل گرفت . سمنان تدريجا در جهت شرق و جنوب رشد نموده و محلات لتيبار و (شاهجوق در شرق و محله چوب مسجد در جنوب محله اسفنجان شکل گرفتند. (گروه طراحي بافت قديم سمنان ، ١٣٦٨ )
در دوره نادرشاه پيرامون شهر حصاري کشيده شد که اين محلات را دربرمي گرفت .در دوره ي قاجاريه اين شهر موردتوجه خاص قرار گرفت و مقر حکومتش از محلي به نام منزل کلانتر که در جنوب شرقي محله اسفنجان واقع بوده و هنوز نيز وجود دارد به شمال شهر منتقل شد.احداث ارگ حکومتي در شمال حصار نادرشاهي موجبات توسعه شهر به سمت شمال و امتداد يافتن بازار تا حد دروازه شمالي شهر را فراهم آورد.اين توسعه به سمت شمال تدريجا از مرکزيت کالبدي و عملکردي محلات قديميتر شهر کاسته است ، به طوري که اين محلات درگذشته ي خود مانده اند . ( مخلصي ، ١٣٦٤ )
معماري مسکن
با توجه به موقعيت جغرافيايي و وضع قرارگيري شهر و همچنين نيازهاي خواسته شده از طرف اهالي شهر ، معمار سمناني خانه اي ساخته است که ساکنان آن در دل گرما و طوفان خاک کويري و همچنين سرماي شديد زمستان بتوانند به راحتي ( نسبت به شرايط زماني ) زندگي کنند . همان گونه که ديوار و باروي شهر تأمين کننده امنيت او در برابر تهاجمات انساني و قهر طبيعت است ، ديوارهاي خانه نيز به نحوي ديگر اين نقش را ايفا مي کند . در کوير و حاشيه آن فضاهاي خانه بايد محصور در اين چهارديواري باشد . اين نوع سازمان دهي فضا نه تنها ازلحاظ طبيعي بلکه ازلحاظ روحي و اعتقادي نيز داراي اهميت است . آن ها که در کوير بوده و طوفان هاي خاک و شن را ديده اند مي دانند که خانه به غيراز ورودي نبايد روزني ديگر به بيرون داشته باشد . همچنين محيط خشک و فاقد پوشش گياهي بيرون از خانه ارتباط بصري و يا فيزيکي کمتري را با آن مي طلبد و اينجاست که سازندگان ، ديد ساکنان را به داخل خانه معطوف نموده ، حوض ها و باغچه هاي زيبا را شکل داده اند .
موضوع ارتباط با طبيعت و برخورد و هماهنگي با آن مانند اغلب نقاط ايران بحث کوچ داخلي در خانه را به همراه داشته است . بر اين اساس فضاهاي خانه به بخش تابستان نشين و زمستان نشين تقسيم شده است . فضاهاي مختلف يک خانه بنا بر نياز صاحب خانه در يک تا چهار طرف حياط استقراريافته است . قسمت تابستان نشين و فضاهايي مثل زيرزمين ، تالار ، حوض خانه ، پاياب ، و طنبي را شامل مي شود و در قسمت زمستان نشين فضاهايي مانند سه دري ، بالاخانه ، کرسيخانه با ارتفاع کم تر از قسمت تابستان نشين ساخته شده است . بخش تابستان نشين خانه در جبهه پشت به آفتاب ( جنوب ) و فضاهاي زمستاني در جبهه مقابل و غربي ساخته شده است . معمولا در جبهه شرقي به دليل تابش نور غرب ، طاق نما و ايوان هاي کوچک رديف بندي مي شود ولي در برخي از خانه ها براي استفاده در فصل هاي بهار و پاييز ، در اين جبهه فضاهاي مختلف ساخته شده است . فضاهاي ديگر مانند هشتي ، مطبخ ، مستراح ، حمام ، انبار ، چاه خانه و غيره ميباشند يکي از ويژگيهاي برخورد با طبيعت در خانه هاي سمنان و ديگر مناطق کويري يا گرم ، استفاده از بادگير است . اين عنصر مهم و زيبا در فصل گرما باد مناسب را به داخل خانه هدايت مي کند و باعث خنکي بيشتر خانه ميشود . در کنار مسائل جغرافيايي ، اعتقادات سازندگان و ساکنان خانه در نحوه آرايش فضاها بسيار مؤثر بوده است . بر اين اساس نقش درون گرايي تشديد شده و با استفاده از روش هاي جالبي به جدايي فضاهاي اندروني ( خصوصي ) و بيروني ( غيرخصوصي ) پرداخته اند . اين طرح فقط در خانه هاي چند حياطه اجرانشده و همان گونه که خواهيم ديد در خانه هاي داراي يک حياط نيز اعمال شده است .
ويژگيهاي فضاهاي خانه
معماري بافت قديم سمنان نسبت بهشهرهاي کويري اطراف نگاهي موازي داشته است اما در سمنان به وسيله معماران زبردست ، بر روي هرکدام از عناصري که خواهيم ديد در طول زمان کارشده و درمجموع هر عنصر به درجه اي بالا از تکامل و گسترش خود رسيده است . از ديدگاه تاريخي نيز هرکدام از اين عناصر قدمت زيادي دارند . در کتاب تاريخ سمنان از عناصر مختلف خانه مانند : تالار ، بادگير ، ورودي و هشتي ، حياط مرکزي ، پشت بام ، حوصخانه ، شاه نشين و باغچه مشجر در شکل هاي زيبا ياد مي کند . در ادامه به اختصار اشاره اي به برخي فضاها و عناصر معماري خانه هاي مسکوني سمنان در دوره قاجار و پهلوي خواهيم پرداخت :
- تالار
تالار يا صفه فضايي نيمه باز ، مهم و مشترک در برخي از خانه هاي سمنان است . اين عنصر در معماري ايران سابقه اي چند هزارساله دارد و در معماري بومي بيشتر نقاط ايران از لرستان تا کردستان و از شمال تا مرکز و جنوب و خراسان بزرگ ديده مي شود . در برخي مناطق صفه و فضاي ديگر کنار آن مثل اتاق ، تشکيل دهنده کل بنا است . از اين عنصر در ساخت ابنيه ديگر مثل مساجد ، کاروانسراها و حتي آب انبارها نيز استفاده شده است .
- بادگير
برخي بادگيرهاي خانه هاي قديمي مسکوني سمنان هم ازلحاظ شکلي و هم ازلحاظ اندازه و ابعاد با ديگر نقاط استان تفاوت هايي دارد . جهت وزش باد مطلوب به سمنان از طرف شمال و شمال غرب بوده و به باد اصفهاني معروف است . کار بادگيرها هدايت باد مناسب به قسمت تابستان نشين خانه براي ايجاد حرکت هوا و خنک کردن آن محيط است . اصولا با
توجه به عملکرد بادگيرهاي سمنان ميتوان آن را به دودسته کلي تقسيم نمود :
١- بادگيرهاي صرفا عملکردي
٢- بادگيرهاي عملکردي – نمادين
نوع اول را بيشتر خانه هاي معمولي سمنان مي توان ديد اما نوع دوم در برخي از خانه هاي قديمي سمنان ديده ميشوند مه علاوه بر عملکرد خاص آن ، نمايانگر تشخيص ( مهم بودن ) صاحب خانه نيز بوده است . در اين موارد ابعاد بادگير از يک اتاق سه دري نيز بيشتر شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید