بخشی از مقاله
مقدمه
امروز رقابت در سطح جهانی و سرعت افزایش تغییر وتوسعه مداوم در صنعت وتجارت مشکلاتی قابل توجه وفزاینده درهمه سازمنها محسوب می شوند . آنچه مسلم است به منظور کسب فواید رقابتی بلند مدت از دیدگاه اطلاع رسانی و مدیریت دانستن تنها تکیه به منابع اطلاع رسانی داخل و خارج در روند اجرای کارکافی نیست بلکه در حال حاضر بهره برداری موثر از آنچه که در عمل با آن مواجه هستیم و نه فقط آنچه که در اختیار داریم به یک نیاز و ضرورت شغلی تبدیل شده است .
دانش پایگی در سازمانها
دانش پایگی یک فرایند ایجاد تایید ارائه توزیع و کاربرد دانش می باشد این پنج حامل برای یک سازمان زمینه آموزش با زخورد آموزش مجدد و یا حذف آموزش را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد نگهداری و احیاء قابلیتهای سازمان مورد نیاز است .
و یژگیهای سازمنها دانش پایه
1- مراحل و گردش کارسازمانها
2- حدومرز علمی و سازمان . در راستای خلق و بهره مندی از دانش
3- ماموریت و استراتژی سازمان و نحوه خدمتگزاری به مشتریان خود پ
4- محیط و فرهنگ حاکم که بر تصمیمات و عملکرد سازمان تاثیر گذاری می باشد .
1. مراحل و گردش کارسازمان یک سازمان دانش پایه باید از آخرین تکنولوژی و پیشرفتهای روز جهت گردش کار سازمان استفاده نمایند پ
2- حدومرز علمی سازمان در راستای خلق و بهره مندی از دانش
سازمان دانش پایه 2- پروسه را خوب انجام می دهد .
الف ) استفاده موثر از دانشهای موجود در سازمان
ب ) در جهت خلق دانش مدیر حرکت می کند
سازمان دانش پایه ترکیبی از انسانها و منابعی هستند که در خلق و استفاده دانش از طرف ارتباطات موثر و متداول انجام می شود .
3- ماموریت و استراتژی سازمان و نحوه خدمتگزاری به مشریان
سازمان دانش پایه یک منبع استراتژیکی است به همین دلیل احتیاج به فرویه کردن استراتژی خود را بر این نیاز دانش پایگی تعیین می نمایئم .
4- محیط و فرهنگ حاکم بر تصمیمات و عملکرد سازمان تاثیر گذارند
یک سازمان دانش پایه حد منظور از اینکه محصولات و خدماتش ملموس یا غیر ملموس باشند یک تصویر ذهنی دانش پایه ای از خودش خواهد داشت .
نقش دانش پایگی در اثربخشی سازمانی
جهت رسیدن به سازمان دانش پایه در ابتدا نیازمند مدیرانی کارآمد بر پایه علوم نوین و از طریق برنامه های هماهنگ و منسجم آموزش و تجربه و مهارت آموزی می توان به آن دست یافت.
به عبارت دیگر حل مسالئل سازمان را نمی توان با دانش عمومی حل و فصل نمود. در کنار دانش عمومی، معرفت و بصیرت خاص لازم است که زائیده شعور عمل و بازنگری است. از این رو آموزشهای مدیریت در خدمت تحول سازمانی با توجه به مسائل زیر قرار گرفته است.
پیشرفتهای دانش مدیریت حاصل یافته های پژوهشی و تجارب اندوخته کشورهای پیشرفته صنعتی می باشد. بجای تاکید بر رویکرد سعی و خطا که شیوه پیرهزینه و گاه پرخطری است باید از این پیشرفتهای دانش مدیریت به صورت سنجیده و گزیده بهره گرفت. رویکرد دنیای پیشرفته صنعتی به روند پویایی محیط، تاکید بر گزینش افراد واجد شرایط، تجهیز آنان به آخرین دستاوردهای علمی و فنون مدیریت و از سوی دیگر سعی در ایجاد سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین بوده است.
شرایط در حال دگرگونی و بی ثبات از یک سو و پیچیدگی های دنیای واقعی از سوی دیگر به نوعی است که نمی توان از قبل برای آن ها نسخه ای تجویز نمود. به عبارت دیگر تصور وجود حل المسائل مدیریت و برخورداری از آن و استفاده از آن در عمل بیهوده و عبث خارج است. جهت رسیدن به مسائل دانش پایه و اثربخش نیازمند داشتن اهداف و برنامه ریزی جامع در جهت رسیدن به آرمان نهایی و کلی سازمان با مشخصه های زیر می باشیم.
1-توسعه ی منابع انسانی
2-خلاقیت و نوآوری
3-ارتباطات موثر
4-مدیریت شخصی و حرفه ای
اول: توسعه منابع انسانی
در ابتدا هر بنگاه اقتصادی بنا به ماهیت کار خود، مسائل خاص خود را دارد و نیز افراد آن بر حسب پیشینه تحصیلی و تجربی خود نیاز آموزشی و علایق ویژه ای دارند. لذا برنامه توسعه مدیران و کارشناسان یک سازمان دانش پایه را باید منحصر به فرد به صورت ویژه طراحی نمود.
در واقع برای رویارویی با چالش های جهانی شدن، مدیران و کارشناسان باید از یک سو فنون ارتقای بهره وری و استفاده از منابع انسانی را فرا گیرند و از سوی دیگر قابلیتهای شخصی و رهبری خود را توسعه دهند تا بدینوسیله قادر باشند کیفیت و خدمات مورد انتظار سازمان را در دنیای رقابتی تأمین نمایند.
دوم: خلاقیت و نوآوری
خلاقیت بکارگیری توانائیهای ذهنی جهت ایجاد یک فکر و اندیشه نو می باشد. در خلاقیت دانش و اطلاعات جدید به دست می آید. خلاقیت نقطه آغاز هر نوآوری است. ساختار سازمانی، فرهنگ و توانایی منابع انسانی آن همگی در توسعه خلاقیت و نوآوری نقشی مهم ایفا می نماید و عملی و کاربرد یساختن افکار و اندیشه های نو ناشی از خلاقیت و نوآوری و اطلاعات جدید به طرق گوناگون در بازار عرضه می شود. نوآوری و تلاش بریا تبدیل ایده خلاق به محصولات یا فرایندهایی است که نهایتاً موجب بهبود خدمات به مشتری کاهش هزینه و با ایجاد درآمدهای جدید می گردد.
توسط نیریو تخیل می توان استعدادهای خویش را ظاهر ساخت و تصویر واقعی خود را نشان داد. تخیل نقش خطیری در زندگی فکری و روحی آدمی بازی می کند و عنصر سازنده و خلاقه روح است و با گرایشهای آفریننده ای که دارد هم در دنیای خارجی شخصی اثر می گذارد. و هم در حیات و هستی وی.
با تخیل خود می توان به ایده های خویش شکل داد و آنگاه تصویرهای ذهنی را بر پرده ی زندگی به نمایش درآورد.
سوم – ارتباطات موثر
اجازه ندهیم با تصورات و پیش فرض های ذهنی خود با دیگران ارتباط برقرار کنیم. این تصورات و پیش فرض ها در ایجاد مدل های ذهنی ما و نهایتاً رفتار و کردار ما نقش اساسی ایفا خواهند کرد.
هرگونه ارتباطات انسانی، چنانچه قادر باشیم بوسیله خطی فرضی مکالمات منطقی و حرفه ای خود را از مکالمات و ارتباطات احساسی و شخصی جدا نمائیم بهترین بستر ارتباط سازنده و مفید را فراهم کرده ایم. چنین بستری از هرگونه سوء تفاهم و برداشت های شخصی و احساسی جلوگیری کرده و ارتباط را بصورت کاملاً حرفه ای و موثر مطرح می نماید.
با ایمان به قدرت نهفته در ذات، می توان در خوشبختی و شادکامی زیست. قلب خود را به روی عشق و امید بگشاید تا اثرات شگفت انگیز آن را در زندگی خود شاهد کنید با عوض کردن روحیه ی خود می توانید زندگی تان را نیز تغییر دهید دنیا و سرنوشت انسان بر اساس افکار و اندیشه های او ساخته می شود و توسط اعتقاداتی که دارد دوام و قوام می یابد.
ترس و تردید را از خود دور کنید و به خود اعتماد داشته و بگذارید تا عقل زمان هستی شما را در کف پرکفایت خود بگیرد. خود می داند چگونه خواستهایتان را برآورده سازد. درهای زندان روح خود را باز کنید و هرچه کینه و نفرت و خصومت و بددلی و حسد در آن انباشته شده بیرن بریزد و روح را پاک و مصفا سازید. همواره برای هر مساله ای هرچند غتمض و پیچیده با دیگران مشورت و همفکری کنید چون راه حلی نیز وجود دارد. آرامش خود را حفظ کنید تا بهتر بتوانید بر خود و سختیهای زندگی مسلط باشید.
چهارم:
مدیریت شغلی و حرفه ای
موفقیت بیش از آنکه بتواند واقعیت عینی باشد، باید در عرصه ی ذهن آفریده شود. از این منظر برای ساختن یک زندگی موفق باید به بازسازی نسبی شخصیت و افزایش توان روحی هود پرداخت. و آن را بر پایه ای محکم و استوار بنا کرد.
برای دستیابی به موفقیت همه جانه در زندگی به دو چیز ضروری و حیاتی باید دست یافت: نخست در عرصه شخصی، رابطه ای عادلانه و معقول با خود، خانواده و مردم و خالق خود برقرار کرد و در عرصه ی حرفه ای احساس موفقیت در کار و حرفه خود که از اهمیت خاصی برخوردار می باشد چرا که انسان بطور طبیعی طالب پیشرفت و موفقیت است.