بخشی از مقاله
روانشناسی
1- تعريف و اهميت نگرش ( Attituole )
2-
باتوجه به اینکه نگرش در انسان یکی از فاکتورهای مهم و اساسی است وگوشه ای از شخصیت پیچیده هر انسان را تشکیل میدهدمیتواندمیزان روابط ما با دیگران را دستخوش تغییر قرار دهد. شدت یا ضعف این حس درونی میتواند تاثیرات بسزایی در ذهنیت.عملکرد.رفتار.گفتار ونتیجه گیریهای ما داشته باشد
وهمچنین یکی از عوامل تاثیر گذار وتعیین کننده در میزان اعتماد به نفس ما در مسیر پر پیچ وخم زندگی خواهد بود.با این همه بد نیست کمی مطالب علمی در مورد ایجاد نگرش مثبت در خود .پر رنگ سازی آن وچگونگی تغییر نسبی در آن را از نظر بگذرانیم.
1- تعريف نگرش
نگرش عبارت است از يك روش نسبتا ثابت در فكر ، احساس و رفتار نسبت به افراد ، گروهها و موضوعهاي اجتماعي يا قدري وسيعتر ، هر گونه حادثه در محيط فرد مؤلفههاي نگرش افكار و عقايد ( مؤلفه شناختي ( cognitive ) ، احساسات و عواطف ( مؤلفه عاطفهاي )( Affective ) ، تمايلات رفتاري ( مؤلفه رفتاري ( Behaviorel ) ميباشد كه مؤلفه اول به فكر و تغييرهاي خاص و مؤلفه دوم به هيجانات منفي يا مثبت و مؤلفه سوم به نحوه خاصي از كنش فرد اشاره دارد
ويژگيهاي نگرش
1- سازهاي فرضي است چون وراي مؤلفههايش چيزي عيني نيست.
2- اكتسابي ( تجربه و آموزش ) است و به تدريج حاصل ميشود
3- نسبتا پايدار است چون يك نظام است و داراي ابعاد مختلف و هماهنگ است كه سخت تغيير ميكند .
4- فردي يا گروهي است . چون در بسياري از انواع نگرش ما ناشي از موقعيتهاي گروهي است .
5- هر 3 مؤلفه شناخت ميتواند به صورت هشيار يا ناهشيار باشد
6- نگرشها فرعي و اصلي دارند
7- مؤلفههاي نگرش اعم از اصلي يا فرعي با يك ديگر تعامل دارند .
8- مؤلفههاي نگرش با هم تناسب سطح دارند . وقتي بعد شناسي قوي و ريشهدار باشد بعد رفتاري و عاطفي نيز محكمتر و ريشهدارتر ميشود . ولي اگر شناخت بر پايۀ شايعه بود دو بعد ديگر ؟؟؟ ترند .
9- نگرشهاي اصلي در زندگي نقش اساسي دارد و به راحتي از رفتار و افكار ديگران قابل تشخيص است .
10- نگرشهاي اصلي بر نگرشهاي فرعي تاثير مستقيم دارند . بيشتر دروني شده و كمتر به موقعيتهاي خارجي وابسته است البته اصلي و فرعي بودن نگرش بستگي به صاحب آن دارد
ايمان يك نگرش اصلي
در اسلام 3 نگرش اصلي وجود دارد كه عبارتند از : نگرش ايماني ، كفري و منافقانه . در اين جا به شرح نگرش ايماني خواهيم پرداخت
1- مؤلفههاي نگرش ايماني : ايمان داراي 3 مؤلفه عقيده و شناخت ، حلقه قلبي و عاطفي و رفتار ظاهري است
مؤلفه رفتار از زبان آيات و روايات : بسياري از وظايفي كه خدا بر فرد مؤمن مقرر كرده وظايف رفتاري است مثل : انفاق ، نماز ، روزه ، استفاده از روزي پاك ، همچنين به صراحت آورده كه ادعاي ايمان كافي نيست و به عمل شما نيز توجه ميشود
مؤلفههاي شناختي و عاطفي : براي صدور يك رفتار علم كافي نيست بلكه انگيزش نيز لازم است . قرآن مواردي را مثال ميزند كه مردم به دانش خود عمل نكردهاند ( داستان فرعئن ) . يا آمده نگوييد ما ايمان آورديم بگوييد اسلام آورديم ، چون ايمان در قلب شما رسوخ نكرده آنجا كه از عقيده قلبي سخن به ميان ميآيد همان دو جزء شناخت و عاطفه است
3- ويژگيهاي نگرش ايماني : ايمان حالتي اكتسابي و اختياري و تدريجي و قابل شدت و ضعف است بين كفر و ايمان يك طيف وجود دارد از ويژگيهاي ديگر آن اين است كه حالت رواني است و حقيقتي واحد دارد و تفكيك مؤلفه از روي مسامحه است قابل استكبال و سنجش است
3- آثار نگرش ايماني : 1 ) روان شناختي . 2 ) رفتاري . 3 ) اخروي
1- آثار روانشناختي : به ياد خدا دلها آرام ميگيرد . خدا را مدافع و ناظر در همه جا ، ولي و ياور خويش ميدانند ، باعث مؤدت بين يكديگر است . قدرت تشخيص حق از باطل را مييابند . بر او توكل ميكنند . با خوانده شدن آيات الهي بر ايمانشان افزوده ميشود خود را پيروز ميدانند . عزت را فقط براي خدا و رسول و مؤمنان ميدانند . به هنگام مصيبت صبور به هنگام خشم داراي حلم هستند .
2- آثار رفتاري : در تنهايي از تقوت و در تنگدستي از صدقه دادن غافل نيستند . حتي با بيم ضرر راستگويند ، در نماز فروتنند ، از بيهوده رو گردان هستند ، زكات ميدهند در نيكي سبقت ميگيرند . حلال خدا را بر خود حرام نميكنند ، از بعضي گمان ها پرهيز دارند ، تجسس و غيبت نميكنند ، چشم و دامن خود را حفظ كرده و در امانت خيانت نميكنند ، به عهد خود وفا دارند ، اموال ديگران را به ناحق نميخورند ، به دنبال برقراري عدل و ؟؟؟ هستند ، با مال و جان در راه خدا ميكوشند
3- آثار اخروي : داخل بهشت ميشوند ، مورد آمرزش خدا هستند ، با صالحان هستند ، اجر و پاداششان با خداست
3-1 بحث نگرش : محوري ترين مباحث روانشناسي اجتماعي : برخي نظريه پردازان ميداني ، يادگيري و پديدار شناسان كوشيدهاند اعتبار نگرش را خدشهدار كنند . ولي اين انتقادها كاربرد آن را افزايش داده اين مفهوم در كتب درس روانشناسي اهميت دارد . چون بر افكار اجتماعي مؤثر است . بر پردازش اطلاعات مؤثر است ، به عنوان طرح ذهني عمل كرده و چهارچوب شناختي اطلاعات را در مورد مفاهيم و حوادث و موقعيتها سازماندهي و نگهداري ميكند و سرانجام ، بر فرايند رفتار تاثير ميگذارد .
4-1 مفاهيم مرتبطه با نگرش
1- ارزش با بعد عاطفي نگرش ارتباط دارد . تفاوت اين دو اين است كه ارزش كلي و انتزاعي است ولي نگرش مياني مصداقي است كه به فرد يا گروهي نسبت داده ميشود
2- عقايد و باورها جز شناختي نگرشند و نسبت آن جزء به كل است .
3- رغبت و علاقه مرتبط با مؤلفه عاطفي نگرش مرتبط است ولي تفاوت اين دو در اين است كه شخص علاقه و رغبت را به رفتار خويش محدود ميكند ولي در نگرش فرد انتظار دارد ديگران نگرش را تاييد كنند يا رد كنند
4- نقش و نگرش تاثير متقابل بر هم دارند و ايفاي هر نقش بيانگر پارهاي از نگرشهاست.
2- راهبردها و عوامل مؤثر در تكوين نگرش : نگرش به تدريج در انسان ايجاد ميشود . حال بايد ببينيم اين نگرش چگونه شكل ميگيرد
.
2 – 1 . يادگيري اجتماعي ( Social learning ) :
1 – شرطي سازي كلاسيك( classical couditioning ) : تحقيقات نشان ميدهد كه شرطي سازي كلاسيك اغلب به صورت ناهشيار و حتي زماني كه فرد از محرك بي اطلاع است صورت ميپذيرد به دو گروه در دو مرحله تصاويري از رفتارهاي يك فرد در زندگي روز ؟؟؟ نشان داده شده . در مرحلۀ اول تصاويري كه هيچ بار عاطفي نداشتند .
و در مرحلۀ دوم به يك گروه تصاوير با بار عاطفي مثبت مثل ازدواج و خنده و به يك گروه تصاوير با بار عاطفي منفي مثل صحنههاي پرخاشگرانه و ... نشان داده شد . اين دو گروه هر كدام تحت تاثير صنفي تصاوير ، تصاوير خنثي از همان بار عاطفي نسبت ميدادند . در مثال ديگر كودكي شاهد اخم مادر به نژادي خاص است عواطف او با واكنش منفي پيوند ميخورد و نسبت به آن شرطي ميشود .
2 – شرطي سازي كشي : كودكي كه درباره يك فرد سياسي نظر ميدهد خود بينش نسبت به آن ندارد بلكه از والدينش شنيده حتي شايد اتفاقي بيان كرده و تشويق شده . اين روند در كودكان تاثير بيشتري دارد .
3 – مشاهده و تقليد : ساز و كار ديگر الگو برداري است . مثلا والدين كاري را انجام ميدهند و كودك ياد ميگيرد . حتي زماني كه از طرف والدين به آن منع شود .
2 – 2 . مقايسه هاي اجتماعي
1 – مقايسه خود و ديگران از جهت رفتاري : انسان گاهي خوب و بد بودن نگرشهايش را از راه مقايسه خويش با ديگران درك ميكند . مثلا گاهي ما اظهار نظر سياسي استادي كه حيطه درسي او اين نيست را ميپذيريم .
2 – مقايسه رفتار گروه خود با گروههاي ديگر : گاهي افراد بدون هيچ شناختي دربارۀ يك موضوع تحت تاثير گروه نگرشي نسبت به آن مييابند . مثلا طي تحقيقي به دو گروه از مهاجرت يك گروه فرضي به كانادا خبر داده بودند به يكي فهمانده بودند كه انگليسيها آنها را با شخصيت مي دانند و به گروه ديگر گفته شده بود كه انگليسي ها از آنها متنفرند . گروه اول بدون هيچگون اطلاعي از اين گروه با مهاجرت آنها موافق و گروه دوم مخالف بود .
2 – 3 . منابع انگيزش فرهادي :
1 – نيازها : ما نسبت به اموري كه ما را در جهت رسيدن به اهداف و نيازهايمان ياري ميكند نگرش مثبت نسبت به اموري كه مانع رسيدن به نيازهايمان ميشود نگرش منفي داريم .
2 – شخصيت فرد : ويژگيهاي شخصيتي باهث ايجاد تثبيت نگرشهاي خاص ميشود و نگرش منعكس كننده شخصيت است .
2 – 4 . منابع انگيزش اجتماعي :
1 – وضعيت اقتصادي : تفاوت اقتصاد و شاخصهاي آن علاوه بر عاملهاي اقتصادي به نگرش افراد جامعه به كارو سود و پس انداز و ... بستگي دارد . طبق تحقيقي كه صورت گرفت اين نتيجه حاصل شد كه بين نگرش افراد به رقابت رشد توليد؟؟؟ مستقيم وجود دارد . همچنين بين نگرش افراد به ثروت و رشد توليد نيز ارتباط مستقيم وجود دارد .
2 – فرهنگ : فرهنگ معني وسيعي دارد و هر يك از حوزههاي فرهنگ از قبيل دين اخلاقيات دانش زبان اقتصاد و ... به طريقي بر نگرش مؤثر است . اثر پذيري نگرش از فرهنگ واضح است . چون اكثر عوامل شكل گيري و تغيير نگرش پديدههاي فرهنگي است. مثلا با ظهور اسلام بسياري از نگرشهاي قوم جاهليت نسبت به معيار افتخار جنس زن و ... تغيير كرد .
راهبردهاي شكل گيري و تغيير نگرش در فرهنگ اسلامي :
1 – تثبيت از طريق تقليد و تكرار : از اين روش به ويژه در دوران كودكي كه تفكر و استقلال شكل نگرفته استفاده ميكنيم . و دوران كودكي مهمترين موقع در ايجاد نگرش ايماني در كودك است . مثل شركت دادن آنها در جهات ديني در بزرگسالي نيز كارهاي مكمل نماز يوميه ، روزه ، جشنها و مراسمات آدابهاي هاي خاص هر عملي مثل خوابيدن باعث تثبيت تدريجي آن ميشود .
2 – انگيزهها و هيجانها : انگيزه هاي افراد سبب شكل گيري يا تغيير نگرش ميشود . انگيزه نزديكتر شدن برادران يوسف نگرششان را نسبت به پدرشان و يوسف تغيير داد .
در موقعيت ها و رويدادهاي مثبت و منفي شكل تصادف و آتش سوزي بيماري افراد از نظر عاطفي نياز به همدلياند . و اسلام پر است از دستوراتي كه رفتار اجتماعي ما را در جهت شكل گيري و تشديد نگرشهاي ايماني سامان ميدهد .
3 – تفكر و استدلال : مثلا داستان حضرت ابراهيم در شكستن بتها و نسبت دادن آن به يك بزرگ ، باعث شد كه مشركان به اين توجه كنند كه بتها هيچ سود و ضرري بر ايشان ندارند .
4 – ايجاد نا هماهنگي شناختي : قرآن گاهش بر آنچه ما انسانها قبول داريم تاكيد ميكند و اگر به لوازم آن توجه نكنيم ما را مورد سؤال قرار ميدهد و در ما نوعي نا هماهنگي شناختي ايجاد ميكند .
مثلا براي منكران معاد ميگويد اگر در آن نريد داريد بدانيد ما شما را از خاك و نطفه و ... آفريديم . بعضي با پذيرفتن اين بايد معاد را بپذيريد وگرنه دچار نا هماهنگي شناختي ميشويد . براي حل ناهماهنگي شناختي يا رفتاري كه مطابق شناخت ما نبوده خط شمرده و توبه ميكنيم با ارزش آن نگرش را زير سؤال ميبريم مثل كافران كه ميگفتند اگر نگرش ايماني ؟؟؟ خوبي بود ما در آن پيشي ميگرفتيم .
5 – دعا : دعاهاي معصومين يك منبع شناخت براي ماست دعاها نگرشهاي ايماني را يادآوري ميكند .
6 – توجيه شناختي نسبت به پيامد هر كار : در قرآن آمده كه بعدي به اندازۀ خود و خوبي براي پاسخ داده ميشود . مؤمن داخل بهشت ميشود و روزي بي حساب خواهد داشت . و ...
7 – توجه دادن به عظمت خدا : ساحران با معجزه موسي ايمان ميآورند . خدا در قرآن ميگويد كه آيا آفرينش شما سختتر است يا آ،رينش آسمان با آن نظم .
8 – وضعيت زماني و اقتصادي : انسان غافل با بهبود وضع اقتصادي طغيان ميكند و با كمترين بدي كه به او ميرسد از همه چيز مايوس ميشود .
9 – وابستگيهاي گروهي : اگر دز زمينههاي مختلف با گروهي انطباق داشته باشيم به صورت هيئت و يا ناهشيار تحت تاثير اين تعلق گروهي قرار خواهيم گرفت .
10 – مراوات دوستانه و خلق خوش : رفتار خوش و اخلاق خوش پيامبر و اهل بيت نگرش مخالفان نسبت به ايشان را تغييري داده است . در قرآن آمده اگر بداخلاق بودي از كنار تو پراكنده ميشدند .
2 – 5 . ژنتيك ( وراثت ) : نگرش از سير مغز ميگذرد و مغز هم امري جسماني است . بسياري از تحقيقات روي دو قلوهاي يك تخمكي و دو تخمكي انجام شده و به اين نتيجه رسيده است كه هم بستگي نگرشي دو قلوهاي يك تخمكي ناشي از وراثت است . حتي وقتي يك دو قلو رااز ابتدا از هم جدا كردند هم بستگي نگرش ها مشاهده ميشود .
3 – نگرش و رفتار : ترديد نيست كه نگرش بر رفتار تاثير ميگذارد حتي گاهي رفتار بر نگرش . يكي از مؤلفه هاي نگرش مؤلفه رفتاري است منظور از مؤلفه رفتاري رفتار خارجي نيست بلكه آمادگي ذهني براي انجام دادن يك رفتار است . اينكه هر نگرشي به رفتار منجر ميشود يا نه ؟ بايد گفت كه هر نگرشي به رفتار نميانجامد يا اينكه رفتار ما بدون پايه عاطفي و شناختي تحقق نميشود .
الف ) چگونگي تاثير نگرش بر رفتار : دو ساز و كار وجود دارد . يكي نگرش – تفكر مستدل – رفتار . اين سازو كار زماني به كار ميافتد كه تفكر عميق و دقيقي در باب نگرشهايمان داريم . و كاربرد آن دررفتار را مورد سنجش قرار ميدهيم . آفرن معتقد است كه پيش بيني كننده چگونگي رفتار ما در موقعيتي خاص ميرومندي قصد ما در آن موقعيت خاص است
. قصد تحت تاثير عامل است الف ) نگرش ما را به آن رفتار خاص ( ميزان اهميت رفتار ) ب ) ارزيابي ديگران از آن رفتار ( هنجارهاي ذهني (subjective Norms ) ) ج ) سخت يا آسان پنداشتن رفتار .
سازو كار دوم نگرش – رفتار بي تامل است . سازو كار اول متناسب با مواردي است كه فرصت كافي داريم ولي در جايي كه فورا ميخواهيم تصميم بگيريم بر اين اساس عمل ميكنيم . نگرش ما و اطلاعات حاصل آمده از موقعيت بيروني باعث شكل گيري شناخت ما از آن موقعيت شده و همين شناخت باعث بروز رفتار مناسب ما ميگردد .
ب ) چگونگي رابطۀ نگرش – رفتار و عوامل مؤثر بر آن : رفتار از دو عامل دروني و بيروني ( نگرش ها و فشار محيط ) نشات ميگيرند كه اين دو به عوامل متعددي بستگي دارد :
1 – ويژگيهاي نگرش : رفتارهايي كه يكسري به آن پايبند هستند و عدهاي ترجيح ميدهند انجام ندهد بستگي به ويژگي نگرششان دارد . نگرشها تثبيت شده مؤثرترند تا نگرشهاي ناشي از شايعه نگرشهايي كه ريشه در اعتقادها و عواطف ديني دارند نيز از نگرشهاي سياسي مؤثرترند . نگرشهايي كه با تجربه و بي واسطه حاصل شده زودتر به ذهن ميآيند و به رفتار شكل ميدهد . ويژگي ديگر نگرش نيرومندي آن است نيرومندي چند شاخص دارد :
الف ) شدت نگرش ( Intensity ) : نيرومندي عواطف مربوط به نگرش .
ب ) اهميت نگرش( Importance ) : ميزان توجه و دقت فرد و اثر پذيري شخصيت فرد از نگرش .
ج ) قابليت دسترسي( accessibility ) : به دسترسي ذهني اشاره دارد هر چه نگرش فرعيتر و موقعيت هيجاني تر باشد قابليت دسترسي به نگرش كم تر است .
2 – ويژگيهاي فرد صاحب نگرش : بعضي تحت تاثير نگرش خود عمل ميكنند و بعضي بيش تر به انتظارات ديگران توجه دارند و رفتاري را كه ديگران تمايل دارند انجام ميدهند ( خود نظارتي ) ( self monitoriug ) .
3 – ويژگي موقعيتي : در موقعيتهاي خاص مكاني و زماني ما نگرش خود را ابراز نميكنيم مثلا اگر در مكاني عملي هنجار باشد ولي با نگرش با موافق نباشد يا زماني كه ما وقت كافي نداريم گاهي از بيان نگرش خود صرف نشر ميكنيم . عوامل موقعيتي ديگر نيز قابل فرض است مثل انطباق نگرش كنوني با رفتاري كه قبلا انجام دادهايم با بر عكس . اين نيز باعث ميشود تا نگرش كنوني مان را بيان نكنيم چون ما سعي ميكنيم بين آنچه ميگوييم و آنچه عمل ميكنيم سازش وجود داشته باشد .
بحث ويژه : رابطه نگرش ايماني با رفتار : نگرش ايماني به صورت مستقيم يا غير مستقيم و از طريق حالت روانشناختي فرد بر رفتارش تاثير ميگذارد . گونه اول مثل نماز و روزه و ... كه چون مؤمن هستيم انجام ميدهيم . گونه دوم كه از طريق حالت روانشناختي ، بر رفتار اثر ميگذارد مثل آرامش رواني ، عدم ترس و خوف ، اعتماد به خدا ....