بخشی از مقاله

چکیده:

این پژوهش با هدف بررسی رابطه تمایز یافتگی با نگرش به ازدواج در بین دانشجویان دانشگاه هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه عبارتست از کلیه دانشجویان دانشگاه هرمزگان و نمونه آماری شامل 200 دانشجوی دختر بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. آزمودنی ها به دو پرسشنامه مقیاس» تمایزیافتگی « اسکورن و » نگرش به ازدواج « روزن و براتن پاسخ دادند. جهت تجریه تحلیل داده ها و آزمون سوال های پژوهش از نسخه 20 نرم افزار spssاستفاده شد. نتایج نشان دادکه بین مؤلفههای تمایزیافتگی - واکنشپذیری عاطفی، جایگاه من، گریز عاطفی و همآمیختگی - با نگرش به ازدواج رابطه وجود دارد وفرضیه های پژوهش در سطح p<0/01 معنی دار بودند. لذا توجه به نتایج حاصل و کاربست آنها در برنامه های آموزش پیش از ازدواج می تواند موثر باشد.

واژه های کلیدی:تمایز یافتگی از خود،نگرش به ازدواج

مقدمه:

در طول تاریخ بشر، ازدواج به عنوان بخش جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی ،اگر چه در گذر زمان دستخوش تحولات بی شماری شد اما در کنار سایر نهاد ها همچنان به بقای خود ادامه می دهد و یکی از مهم ترین تصمیم های تمام زندگی است.طلاق ازهم پاشیدگی روابط زناشویی است؛ اغلب این روابط ممکن است به درگیری ختم شود. ممکن است انتظار برود که قرار گرفتن در معرض طلاق در یک خانواده مبدأ ممکن است بر تمایل افراد به ازدواج تأثیر بگذارد. کودکان بزرگسال طلاق تعهد کمتری به ازدواج [24]را نشان میدهند و نگرش مطلوب بیشتری نسبت به طلاق نسبت به بزرگسالان خانواده سالم دارند .[24]

با توجه به نحوه شکلگیری ٌنگرش به ازدواج، این سؤال مطرح میگردد که مطالعه نگرش به ازدواج چه لزوم و اهمیتی دارد. در پاسخ هولمنٍ [15] معتقد است که شناسایی درست و ارزیابی صحیح نگرش به ازدواج یکی از اساسیترین فعالیتها در مطالعاتی است که هدف آنها پیشبینی و شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی است. در سالهای اخیر نگرش جوانان نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده جهتگیری منفی یافته و به دنبال این نگرش منفی تباهی اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی در جوانان عمومیت یافته است.[16] در اکثر جوامع نگرشها در مورد ازدواج و معیارهای انتخاب همسر در حال تغییر و دگرگونی است. در دهه گذشته نرخ ازدواج روند کاهشی و نرخ طلاق روند افزایشی به خود گرفته است. نگرش به ازدواج و تشکیل خانواده از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد. توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییر سریع و قابلتوجه شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد، تغییر در نگرش به ازدواج و تأخیر آن را موجب شده است .[8]

پژوهش در مورد نگرشها از موضوعات مهم بهویژه در حوزه روانشناسی اجتماعی است. اهمیت نگرش تا به آنجاست که برخی از محققان موضوع اصلی روانشناسی اجتماعی را بررسی نگرشها میدانند.[7] نگرشهای زناشویی عبارت است از عقیده ذهنی فرد از رسم معمول ازدواج با جنس مخالف .[12] ادبیات تجربی و نظری هر دو پیشنهاد میکنند که رابطه پدر و مادر و کودک باید با نگرش نوجوانان نسبت به روابط زناشویی در ارتباط باشد. در این میان نگرشها و انتظارات نسبت به ازدواج وزندگی زناشویی نقش کلیدی را بازی میکند .[1] ناسازگاری و عدم رضایت زناشویی پس از ازدواج نهتنها برکنشهای روانی- اجتماعی زن و شوهر بلکه بر رشد و تحول کودکان و نوجوانان آن خانواده نیز اثرات سوء بهجا میگذارد .[5] یکی از عوامل مهم که در سالهای اخیر به آن توجه شده است و بر روی رضایت زناشویی تأثیر دارد تجارب اولیه فرد با والدین و یا نوع رابطه عاطفی فرد با والدین خود در دوران کودکی است. برخی از مطالعات تلاش کردهاند به این سؤال پاسخ دهند که چگونه تجارب اولیه فرد در دوران کودکی میتواند وی را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار دهد .[26]

به عقیده بوئن، روابط انسانی از دونیروی برقرارکننده تعادل زندگی مشتق میشود: فردیت و باهم بودن. هر یک از ما نیازمند همنشینی و مقداری استقلال هستیم .[9] ساختار و محیط خانواده اصلی در نگرش به ازدواج و نیز زندگی خانوادگی فرزندان نقش دارد .[10] نگرش به ازدواج بهوسیله عوامل خانوادگی و ویژگیهای جمعیتی تحت تأثیر قرار میگیرد. علاوه بر این، ارتباطات سالم میان اعضای خانواده با درجه بهتری از شادمانی میان زوجها و روابط والد فرزندی رابطه دارد، بنابراین افزایش احتمال نگرشهای مثبت درباره ازدواج به نسل بعدی هم منتقل میشود .[20] کر و بوئن [18] نظریه سیستم های خانواده چند نسلی را مطرح کرد که از چهل سال پیش تاکنون در میان درمانگران خانواده بهعنوان نظریهای آگاهی بخش محبوب بوده است. بوئن هشت سازه نظری را برای توضیح پویاییهای خانوادگی و فردی مطرح نموده است:

تفکیک خویشتن، انتقال چند نسلی، مثلث سازی، گسلش عاطفی و امتزاج، فرافکنی خانوادگی، جایگاه همشیرها، فرآیندهای عاطفی- اجتماعی و نظام عاطفی خانواده هستهای .[23] مفهوم تمایز یکی از مفاهیم اساسی تئوری بوئن است که به توانایی تجربه صمیمیت با دیگران و درعینحال استقلال از دیگران اشاره دارد .[21] افرادی با تمایزیافتگی بالا با تنشهای زندگی بهتر کنار میآیند، خود را بیشتر میتوانند وقف دهند و انعطافپذیرترند، عملکردشان مستقل از احساسات اطرافشان است و کمتر توسط آن تحت تأثیر قرار میگیرند. سطح بالایی از تمایزیافتگی با رضایت زناشویی، رابطهای پایدار با جنس مخالف و ارتباط والد فرزندی موثرارتباط دارد. سطح تمایزیافتگی بالا همچنین با عملکرد عقلانی- هیجانی در ارتباط است و به داشتن هویت فردی و روابط بین فردی مثبت کمک میکند. همچنین آنهایی که سطوح بالایی از رضایت از زندگی رادارند سطوح هیجانی پایدارتر و نگرش مثبتتر نسبت به ازدواج را نشان میدهند .[20]

در زمینه تحقیقات انجام شده در حیطه نگرش به ازدواج ، شفالی [25] در پژوهشی تحت عنوان » نگرش نسبت به ازدواج و رضایتمندی از زندگی میان بزرگسالان« نمونه شامل 60 بزرگسال در دامنه سنی 35-50 سال را انتخاب کردند. ابزارهای مورداستفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج و مقیاس رضایتمندی از زندگی بود. نتایج نشان دادند که هیچ تفاوت معنادار جنسیتی در نگرش به ازدواج و رضایت از زندگی در بین بزرگسالان وجود ندارد. همچنین هیچ تفاوت معناداری بین بزرگسالان شهری و روستایی در نگرش شان به ازدواج و سطوح رضایتمندی در زندگیشان وجود ندارد. یافتهها نشان دادند که این دو متغیر از هم مستقل هستند و هیچ رابطه معناداری بین این دو وجود ندارد.

کیم و جانگ [20] نیز در تحقیقی تحت عنوان » تمایزیافتگی، عملکرد خانواده، رضایت از زندگی و نگرش نسبت به ازدواج در میان دانشجویان دانشگاه کره جنوبی 759 « نفر شرکت کردند و برای گرداوری دادهها از پرسشنامههای تمایزیافتگی، مقیاس عملکرد خانواده FES - - ، مقیاس زندگی شاد - HLS - و پرسشنامه نگرش به ازدواج استفاده شد و نتایج حاصل بیانگر این بود که نمرات بالا در نگرش نسبت به ازدواج با نمرات بالا در تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و رضایت از زندگی مطابقت دارد.

گنزالز، اسکورون و دگرگریور [14]، در تحقیقی تحت عنوان» تمایزیافتگی، انتخاب همسر و سازگاری زناشویی« اعتبار فرضیههای تئوری بوئن در نمونه اسپانیایی را سنجیدند. نمونه شامل 118 زوج جنس مخالف میشد. ابزارها شامل پرسشنامه تمایزیافتگی، مقیاس سازگاری زوجی - DAS - و دیگر ابزارها شامل پرسشنامه دموگرافیک به منظور کسب اطلاعاتیدرباره سن، جنیست، وضعیتاستخدام، تحصیلات، مدترابطه مدترابطه - شریک - و بچهها - تعدادشان و سنشان - . در نظریه بوئن تمایزیافتگی بهتر و شباهت بیشتر با سطوح تمایزیافتگی والدین سازگاری زناشویی بهتری را پیشبینی میکند. برخلاف این نظریه، تفاوتهای جنسیدر S-DSI مشاهدهشده، مردان نمره تمایزیافتگی بالاتری را نسبت به زنان نشان دادهاند و لینک مفروض بین تمایزیافتگی و انتخاب همسر مشاهده نشده است.

کالتا [17]، درپژوهشی تحت عنوان »رضایتمندی زناشویی، تمایزیافتگی خود استرسهای ادراکشده از زنان« نمونه شامل 220 نفر از زنان متأهل میشد و ابزارها شامل پرسشنامه رضایت زناشویی، پرسشنامه استرس ادراکشده و پرسشنامه تمایزیافتگی میباشند. نتایج حاکی از آن است که رضایتمندی زناشویی بیشتر با تمایزیافتگی بهتر - واکنش عاطفی کمتر،جایگاه من بهتر،گسلش عاطفی و امتزاج کمتر با دیگران - همراه است و تمایزیافتگی کمتر بهطور معناداری بااحساس اضطراب بالاتر در ارتباط است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید