بخشی از مقاله

هویت و رشد اجتماعی کودکان

مقدمه:
کودکان در دوران کودکی ، کم کم درک می کنند چه کسی هستند و چه موقع و مقامی در جامعه خود دارند. آنان الگوهای کنش متقابل اجتماعی پایداری با دیگران تشکیل می دهند و قواعد اجتماعی و اخلاقی فرهنگ خود را در هم ادغام می کنند و آن را به صورتی در می آورند که بتوانند به کمک آن به رفتار خود

نظم دهند . هنگامی که کودک به اواخر دوران ابتدایی می رسد آن حس اولیه او از خویشتن به صورت شبکه پیچیده و نسبتا ثابتی ار ادراکات و احساسات در می آید. در کودک به عنوان یک دختر یا یک پسر ویا عضوی از اعضاء گروهی اجتماعی یا قومی حس هویت ایجاد می شود .آغاز حس همدلی و تسلط بر خود که در سالهای نو پایی آشکار بود از جنبه های عمده شخصیت و رفتار کودک در دوران کودکی می شود .


کودکان در باره جهان پیرامون خود ، آدمهایی که میبینند ، ارتباط بین مردم ، و گروه هایی که در آن شرکت می کنند چه استباطی دارند ؟ و چگونه بین عملکرد شناختی اجتماعی و رفتار های اجتماعی ارتباط بر قرار می شود ؟ اینها سئوالاتی اساسی است که در حوزه رشد شناختی اجتماعی مطرح می شود .
مطالعه شناخت اجتماعی در سالهای اخیر توجه بسیاری از روانشناسان را به خود جلب کرده است ، زیرا آنان تشخیص داده اند که واکنشهای عاطفی و اجتماعی کودکان تا حدودی بستگی دارد به اینکه چگونه می اندیشند.


اگر بخواهیم تعریف کلی تری بیاوریم باید بگوییم که شناخت اجتماعی به ادراک ، تفکر و استدلال در باره انسانها و روابط انسانی اطلاق می شود . بررسیهای مربوط به رشد اجتماعی شناختی بر دانش و فهم کودکان در باره جهان اجتماعی _ مردم ،خود و روابط اجتماعی _ تاکید دارد.


بطور کلی می توان گفت که تفکر اجتماعی کودکان از جهات مختلفی که وابسته به هم است رشد می کند. ( الف ) «از سطح به عمق « یعنی از ظواهر تا در نظر گرفتن خصوصیات پایدار تر مثلا ،از در نظر گرفتن جذابیت دوستان تا تا قضاوت در باره انگیزشهای شخصی ( ب ) ساده اندیشی تا تفکر پیچیده ، یعنی از تمرکز بر یک جنبه موضوع یا مسئله ( تمرکز ) تا در نظر گرفتن جنبه های مختلف به طور همزمان ( ج ) از خشک اندیشی تا انعطاف پذیری ، از توجه به خود و وضعیت فعلی تا توجه به رفاه دیگران و آینده ، ( د ) از تفکر عینی به تفکر انتزاعی ، و ( ه ) از افکار پراکنده و گاهی بی ثبات تا افکار منسجم و با نظام و سازمان یافته .


هویت و رشد اجتماعی کودکان
کودکان در دوران کودکی ، کم کم درک می کنند چه کسی هستند و چه موقع و مقامی در جامعه خود دارند. آنان الگوهای کنش متقابل اجتماعی پایداری با دیگران تشکیل می دهند و قواعد اجتماعی و اخلاقی فرهنگ خود را در هم ادغام می کنند و آن را به صورتی در می آورند که بتوانند به کمک آن به رفتار خود نظم دهند . هنگامی که کودک به اواخر دوران ابتدایی می رسد آن حس اولیه او از خویشتن به صورت شبکه پیچیده و نسبتا ثابتی ار ادراکات و احساسات در می آید. در کودک به عنوان یک دختر یا یک پسر ویا عضوی از اعضاء گروهی اجتماعی یا قومی حس هویت ایجاد می شود .آغاز حس همدلی و تسلط بر خود که در سالهای نو پایی آشکار بود از جنبه های عمده شخصیت و رفتار کودک در دوران کودکی می شود .


کودکان در باره جهان پیرامون خود ، آدمهایی که میبینند ، ارتباط بین مردم ، و گروه هایی که در آن شرکت می کنند چه استباطی دارند ؟ و چگونه بین عملکرد شناختی اجتماعی و رفتار های اجتماعی ارتباط بر قرار می شود ؟ اینها سئوالاتی اساسی است که در حوزه رشد شناختی اجتماعی مطرح می شود .
مطالعه شناخت اجتماعی در سالهای اخیر توجه بسیاری از روانشناسان را به خود جلب کرده است ، زیرا آنان تشخیص داده اند که واکنشهای عاطفی و اجتماعی کودکان تا حدودی بستگی دارد به اینکه چگونه می اندیشند.


اگر بخواهیم تعریف کلی تری بیاوریم باید بگوییم که شناخت اجتماعی به ادراک ، تفکر و استدلال در باره انسانها و روابط انسانی اطلاق می شود .
بررسیهای مربوط به رشد اجتماعی شناختی بر دانش و فهم کودکان در باره جهان اجتماعی _ مردم ،خود و روابط اجتماعی _ تاکید دارد.


بطور کلی می توان گفت که تفکر اجتماعی کودکان از جهات مختلفی که وابسته به هم است رشد می کند. ( الف ) «از سطح به عمق « یعنی از ظواهر تا در نظر گرفتن خصوصیات پایدار تر مثلا ،از در نظر گرفتن جذابیت دوستان تا تا قضاوت در باره انگیزشهای شخصی ( ب ) ساده اندیشی تا تفکر پیچیده ، یعنی از تمرکز بر یک جنبه موضوع یا مسئله ( تمرکز ) تا در نظر گرفتن جنبه های مختلف به طور همزمان ( ج ) از خشک اندیشی تا انعطاف پذیری ، از توجه به خود و وضعیت فعلی تا توجه به رفاه دیگران و آینده ، ( د ) از تفکر عینی به تفکر انتزاعی ، و ( ه ) از افکار پراکنده و گاهی بی ثبات تا افکار منسجم و با نظام و سازمان یافته .

 

آغاز زندگی
رشد انسان از آن زمان شروع می شود که یک سلول اسپرم پدر به دیواره تخمک مادر نفوذ کند . باروری تخمک از طریق اسپرم فر آیند پیچیده ای به دنبال داردکه به آن «میتوز » می گویند . در این فرآیند تخمک بارور شده اصلی تقسیم می شود و سپس به تقسیمات فرعی تقسیم می شود و آنقدر این تقسیم ادامه می یابد تا هزاران سلول بـه وجود آید . به تدریج ، همچنان که این فر آیند ادامه دارد ، گروهی از سلولها وظا ئف بخصوصی به عنوان بخشی از سیستم عصبی ، استخوانبندی ، ماهیچه یا گردش خون و غیره به عهده می گیرند . جنین که در ابتدا به نظر می رسد توپی است که به تدریـج بزرگ می شود کم کم شکل می گیرد و سر ، چشم ، بدن ، بازو و پا آغاز به پیدایش می کنند . تقربیا 9 ماه پس از لقاح ، نوزاد آماده تولد می شود.


تاثیرات مخصوص ژنتیکی کودکان در باروری
1_ خصوصیات جسمانی ،مثل رنگ مو ، چشم و پوست 2_ هوش
3 _اختلالات ذهنی 4 _ویژگی های شخصیتی
تشخیص افراد از اشیاء
هر چند از اصول رشد شناختی برای کودک هر دو جهان اجتماعی و مادی به کار می رود کودکان از همان آغاز می دانند که اشیای جاندار از بی جان متفاوتند . ظاهرا از دیگران انتظار کنش متقابل دارند و از اشیا ندارند. کودک خصوصیاتی که افراد را از اشیای بی جان متمایز می کند . مانند توانایی حرکت مستقل و داشتن حس را تشخیص می دهد . کودک 24 ماهه وقتی می بیند صندلی به خودی خود حرکت می کند حیرتزده می شود ولی از دیدن حرکت یک آدم حیرتی نمی کنند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید