بخشی از مقاله

چکیده :

اتیسم ناتوانی رشدی پیچیدهای است که به طور شاخص در طول سه سال اول زندگی در نتیجه یک اختلال نورولوژیک تأثیرگذار برعملکرد نمایان میشود. مطالعه حاضر با هدف، بررسی فراوانی تعدادی از حوادث تأثیرگذار در دوران رشد در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم و سپس مقایسه این حوادث در کودکان طبیعی انجام شد.

مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی روی 50 کودک مبتلا به اختلال اتیسم و50 کودک طبیعی11-4 ساله شهر اصفهان انجام شد. ابتدا حوادث مهم و تأثیرگذار قبل، حین و بعد از تولد کودکان مبتلا به اتیسم با بررسی متون جمع آوری گردید و سپس در قالب پرسش نامه واحدی توسط مادر کودک تکمیل شد. نتایج به دست آمده توسط نرم افزارSPSS14 و سطح معنی داری P<0/05، به وسیله آزمونهایx2 ،Mann-Whitney test و Fisher's exact test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

یافته ها: افزایش سن پدر و مادر، بالا بودن استرس مادر در دوران بارداری، وجود علایم آلرژیک در دوره بارداری، ازدواج فامیلی در والدین کودک، وجود سابقه اختلالات ارتباطی و گفتار و زبان در خانواده، زایمان مادر به صورت سزارین، تب بالا، ضربه به سر و تشنج با وقوع اختلالاتیسم رابطه معنیداری داشتند

نتیجه گیری: اگر چه به کمک این مطالعه قادر نخواهیم بود که علل قاطعی برای اختلال اتیسم ارایه دهیم، ولی به این وسیله عوامل خطرساز احتمالی معرفی خواهند شد. علاوه بر این یافته های این مطالعه بیانگر این است که عوامل قبل، حین و بعد از تولد که به نوعی به انحراف در رشد جنین مربوط می شوند، در ایجاد اختلال اتیسم نقش مهمی دارند.

مقدمه

اختلالات فراگیر رشدی، گروهی از اختلالات رشدی هستند که در مقایسه با سایر اختلالات اجتماعی- عاطفی، اساس عصب شناختی تأیید شده و واضح تری دارند و با نقایصی در تعاملات اجتماعی- ارتباطی و الگوهای تکراری و کلیشه ای در علایق و رفتارها خود را نشان می دهند - . - 1 این اختلالات با پنج تشخیص متفاوت شناخته می شوند که شامل اختلالات اتیسم، آسپرگر، رت، اختلال از هم پاشیدگی دوران کودکی و اختلال نافذ رشد که به گونه ای دیگر مشخص شده است.

اتیسم در واقع اختلالی با آسیب کیفی در تعاملات اجتماعی و ارتباط می باشد که با رفتارها و علایق کلیشه ای، تکراری و محدود، قبل از سن سه سالگی بروز می کند و علایم و ویژگی های آن به سایر اختلالات همچون اختلال رت و اختلال از هم پاشیدگی دوران کودکی قابل استناد نیست

وقتی این اختلال در سال 1940 برای نخستین بار مطرح شد، شیوعی در حدود1-4 تولد در هر 10000 تولد زنده داشت. در سال 2004 مرکز کنترل و پیش گیری ازبیماری ها - Centers for disease control یا - CDC با مشارکت آکادمی طب کودکان آمریکا با استفاده از معیارهای دو سیستم تشخیصی شیوع اتیسم را 2-6 نفر در هر 1000 مورد تخمین زدند و در آمریکا این آمار افزاینده به یک تولد در 166 تولد می رسد .

اگر چه در حوزه علت شناسی این اختلال در حال افزایش، نظریات متفاوتی مطرح می باشد، اما هنوز هیچ کدام به قطعیت لازم نرسیده اند. برخی از این تئور یها اتیسم را یک بیماری ژنتیکی و ارثی می دانند که در بین اعضای یک خانواده و نیز در دو قلوهای تک تخمکی احتمال بروز آن بیشترمی باشد

چون افراد مبتلا به اتیسم تفاوتهای عمدهای با هم دارند، محققان در این که فقط تعداد خاصی از ژن ها مسئول انتقال این اختلال هستند، تردید دارند. به همین منظور تحقیقات جدید بررسی دقیق این ژن ها را مورد هدف قرار داده است. این در حالی است که محققان متعددی نیز معتقدند که این عوامل محیطی هستند که نقش مهمی را در ایجاد این اختلال بر عهده دارند و نظریاتی همچون مادران یخچالی، نقش رفتارهای سرد و بی احساس والدین و به ویژه مادران را در همین راستا مطرح کردند . خوشبختانه این نظرات تند با پیشرفت تحقیقات و تجارب کلینیکی بی اعتبار و مردود شدند.

از دیگر مطالعات انجام شده در زمینه علت شناسی این اختلال می توان به مطالعاتی در زمینههای عصب شناسی و اساس نوروبیولوژیک اختلالات طیف اتیسم و اختلال در فاکتورهای نوروشیمیایی در این اختلال، مشکلات ایمنی شناسی و بدعملکردی های سیستم ایمنی، ناهنجاریهای ساختمانی در اندازه و ساختار مغز و مطالعات انجام شده پیرامون حوادث دوران رشد در مبتلایان به این اختلال اشاره کرد

از آن جا که امکان پیشگیری از عوامل خطرساز دوران رشد توسط خانواده و به ویژه مادر نسبت به پیشگیری از فاکتورهای ژنتیکی و یا عصب شناختی که بسیار در مطالعات مورد تأکید هستند بیشتر است، با شناسایی این عوامل خطر می توان والدین را قبل از وقوع چنین مشکلاتی آگاه نمود تا پیش گیری در سطح اول انجام شود.

با توجه به این که در همه حوزه های مربوط به مراقبت های پزشکی، یک گرایش عمومی به وجود آمده است، مبنی بر این که به جای توجه به توان بخشی و تحمیل هزینه های بالای آن بر جامعه، به تلاش های مربوط به پیش گیری توجه بیش تری شود - - 1؛ بنابراین می توان با اعمال پیش گیری اولیه که در واقع از رشد و شروع اختلال جلوگیری میکند به جای پیش گیری در سطح سوم که همان توان بخشی جسمی یا ذهنی و فراهم آوردن امکانات توان بخشی برای افراد معلول می باشد، از آسیب های جبران ناپذیر جسمی، روحی و مالی به خانواده این گروه از کودکان و حتی جامعه پیش گیری نمود.

مطالعات بی شمار انجام گرفته در زمینه بررسی حوادث دوران رشد در کودکان مبتلا به اتیسم را می توان به دو بخش کلی مطالعات مورد شاهد و کوهورت - - Cohort تقسیم نمود.

مهم ترین نتایج حاصل از مطالعات مورد شاهد، تفاوت معنیدار میان وقوع اختلال اتیسم و متغیرهایی نظیر استرس مادر در دوره بارداری، وزن پایین بدو تولد، عفونتهای ویروسی در دوره بارداری - - 8، خونریزی داخل رحمی - - 9، زایمان به روش سزارین، وزن پایین موقع تولد، سیگار کشیدن مادر، سقط های خطرناک - - 10، ابتلا به زردی در بدو تولد، تون عضلانی پایین در بدو تولد - 11 - و سن بالای مادر در هنگام زایمان و زایمان زودرس - 12 - می باشد.

در گسترده ترین پژوهشی که توسط سازمان کنترل و پیش گیری از بیماری ها در سال 2005 انجام شد، مشخص گردید که از حوادث غیر معمول قبل از تولد کودک، نقص در رشد نوزاد در دوره جنینی و از حوادث حین تولد آنوکسی و هایپوکسی کودک - تولد نوزاد از پا - ، زودرس بودن - طول مدت بارداری کمتر از 35 هفته - و نمره آپکار کمتر از 7 در 5 دقیقه اول بعد از تولد می باشد.از میان سایر فاکتورهای مورد بررسی، سابقه اختلال اسکیزوفرنیا در والدین، سن کمتر از 20 سال مادر و سن بالای 39 سال پدر را می توان بر شمرد که دارای ارتباط معنی داری با وقوع اتیسم بودند

از جمله مهم ترین مطالعات کوهورت - - Cohort انجام شده در این زمینه نیز می توان به مطالعهEaton و همکاران در سال 2001 - به نقل از - 10، Croen و همکاران در سال 2001 - به نقل از - 10 و Larsson و همکاران - - 13 اشاره نمود که به ترتیب میان سن بالای مادر، وزن کم موقع تولد، رتبه تولد، سقط های متعدد، زایمان به صورت سزارین، پسربودن، چند قلو بودن، تحصیلات بالای مادر، سن بالای پدر - بیشتر از 35 سال - ، سابقه اختلال روان پزشکی در مادر و سابقه اختلالات طیف اتیسم در خواهر و برادرها با وقوع اتیسم ارتباط معنی داری گزارش کردند.

با توجه به این که به نظر می رسد امکان پیش گیری از عوامل خطرساز دوران رشد توسط خانواده ها و به ویژه مادران نسبت به پیش گیری از عوامل ژنتیکی و عصب شناسی که به عنوان جدیدترین مطالعات علت شناسی مورد تأکید هستند، بیشتر است، تصمیم گرفته شد تا با بررسی این فاکتورها درکودکان مبتلا به اتیسم، عوامل خطر شناسایی شود تا با افزایش آگاهی متخصصان، هشدارهای لازم به خانواده ها داده شود.

مواد و روش ها

این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در شهر اصفهان در سا لهای 1386 و 1387 انجام شد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش را کودکان مبتلا به اتیسم شهراصفهان تشکیل دادند. از این تعداد 50کودک مبتلا به اختلال اتیسم در محدوده سنی 4-11 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند.

معیار اصلی انتخاب کودکان مبتلا به اختلال اتیسم، برای کسب امتیازهای لازم در آزمون تشخیصی DSM-IV اختلالات طیف اتیسم بود - - 14، که برای هر کودک توسط روان پزشک تکمیل شده بود و با مراجعه به پرونده کودکان در مرکز اتیسم مورد بررسی قرار می گرفت. به دلیل پراکندگی نمونه های در دسترس در گروه مبتلا به اتیسم، فاکتورهایی نظیر اختلالات همراه، نقایص شنوایی و بینایی کودکان، وجود عقب ماندگی ذهنی و سایر فاکتورهای رفتاری خاص به عنوان معیارهای خروجی در نظر گرفته نشد ونمونههای مورد مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس و مطابقت با معیار لازم یعنی شرایط سنی و نیز تشخیص اتیسم وارد مطالعه شدند. پس از انتخاب نمونه های مبتلا به اختلال اتیسم، نمونه های طبیعی نیز که 50 نفر بودند، بر اساس سن و جنس با آن ها همسان سازی شدند. این نمونه ها از مهد کودک ها و مدارس ابتدایی و راهنمایی ناحیه 4 شهر اصفهان انتخاب شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید