بخشی از مقاله
تاثیر تبلیغات در خرید
تعریف تبلیغات:
تبلیغات یک فرایند است و نه یک رسانه با حقوق خاص خودش، اگر چه که تبلیغات به شکل های گوناگون رسانه ای برای ارتباط برقرار کردن بکار می رود. تبلیغات در ساده ترین شکل آن، روشی است که فروشنده یا صاحب کارخانه یک محصول، با مشتری و مصرف کننده از طریق یک رسانه یا رسانه های زیادی ارتباط برقرار می کنند. این امر می تواند به سادگی یک تابلو ((فروشی)) باشد که در تابلوی اعلانات یک سوپر مارکت قرار دارد.
فروشنده متوجه این موضوع است که محصولی برای فروش با قیمت داده شده به مردم می باشد تا کسانی که احتمالا این محصول مورد علاقه شان است، آن را بخرند. این موضوع شکل های ابتدایی تبلیغات را به یاد می آورد، هنگامی که کالاهای جدید و عجیبی با کشتی از خاور دور و هند (( مانند چای و چاشنی ها)) به اروپا فرستاده می شد، نیاز بود تا برای خرید آنها، توجه مردم به محصولاتی که تا آن زمان با آن مواجه نشده بودند، جلب شود.
در هر صورت، حتی تابلوی اعلانات یک سوپر مارکت ممکن است به عنوان یک مکان بازاریابی شلوغ در نظر گرفته شود. در حالی که آنجا ممکن است میزهای دیگری نیز برای فروش پیشنهاد شوند و آگهی های دیگری برای مصرف کنندگان خوانده شود. به خاطر جلب توجه مشتریان به یک آگهی مخصوص، شخص پیشنهاد فروش یک میز برای فروش را به صورت جالب و چشمگیری_ شاید با کاربرد ساده ای از رنگ _ ارایه می دهد.
آنها همچنین مجبور هستند تا بر منافع و سودهای محصول پیشنهادی خود تاکید کنند. تنها دو راه برای سود اساسی وجود دارد تا یک محصول با دیگر موارد و انواع مشابهش مورد مقایسه قرار گیرد. آن باید به صورت بهتر و یا ارزان تر یا (هر دو این موارد با هم) توصیف گردد.
بازاریابی: تبلیغات از کجا آمده است؟
تعداد زیادی از مردم فکر می کنند که بازاریابی فقط شامل فروختن و آگهی دادن است و متعجب نمی شوند که ما هر روزه در معرض بمباران تبلیغات تجاری تلویزیون، آگهی های روزنامه و فعالیت ها و تبلیغات پستی مستقیم هستیم. در هر صورت، فروختن و آگهی دادن تنها نوک کوه یخ _ قسمت کوچکی ¬_ از بازاریابی محسوب می شوند.
امروزه بازار یابی نه تنها به صورت منطق قدیمی آن مبنی بر فروش کالا درک می شود، بلکه در منطق جدید آن به منظور راضی و قانع کردن مشتریان بکار می رود. اگر فعالیت بازاریابان در مورد فهمیدن نیازهای مشتریان به خوبی انجام شود، محصولاتی بوجود می آید و توسعه می یابد که دارای ارزش بیشتری بوده و به نحو کارآمدتری قیمت گذاری شده، توزیع گردیده و ترویج و تبلیغ می شوند و این تولیدات خیلی آسان تر به فروش می روند.
بنابراین فروختن و تبلیغات کردن فقط قسمتی از مجموعه بزرگ بازار یابی به شمار می روند. مجموعه ای از وسایل بازاریابی که در جهت اثر گذاشتن بر مراکز فروش فعالیت می کنند.
مجموعه بازاریابی شامل اعمال و فعالیت های هر شرکت یا موسسه ای می شود که با آن می توان بر میزان درخواست و یا تقاضای محصولات آنها تاثیر بگذارند. احتمالات زیادی می تواند در قالب 4 گروه متنوع جمع بشود که به نام ((4 پی)) شناخته می شوند که شامل (محصول)، (قیمت)، (مکان) و (تبلیغ) می باشد.
محصول: محصول به معنای ترکیبی از کالاها و خدماتی است که کمپانی به بازار مورد نظرش ارایه می دهد. بنابراین، محصولات و قطعات شرکت فورد تشکیل می شود از پیچ و مهره، شمع، پیستون، چراغ اصلی و هزار قسمت دیگر می شود. فورد محصولات را به شیوه های گوناگون و به صورت انتخابی ارایه می کند.
ماشین به صورت کامل سرویس شده و یک وارانتی _ ضمانت نامه به شرط تعویض _ است که شامل بیشتر قسمت های محصول از جمله لوله اگزوز هم می شود.
قیمت: قیمت مقدار پولی است که مشتریان باید برای بدست آوردن محصول بپردازند. محاسبات شرکت فورد قیمتی را برای مصرف کننده پیشنهاد می کند که ممکن است واسطه ها و یا فروشندگان برای هر قطعه محاسبه نمایند. اما فروشندگان محصولات فورد به ندرت همه هزینه های قطعات را با هم مطالبه می کنند.
در عوض آنها با هر قیمتی با هر مشتری معامله می کنند، با او چانه می زنند، به او تخفیف می دهند، با مبلغی پول ماشین کهنه را با ماشین جدید عوض می کنند و شرایط اعتباری برای تنظیم موقعیت رقابت تجاری و آوردن قیمت به سطح توانایی و ادراک خریدار برای پرداختن ارزش ماشین انجام می دهند.
مکان: مکان شامل فعالیت های شرکت می شود که در آنجا محصول برای رسیدن به دست مصرف کننده ایجاد می شود. شرکت فورد مجموعه بزرگی از نمایندگی های فروش است که هر کدام به طور مستقل، مالک محسوب می شوند و مدل های مختلف فراوانی از محصولات شرکت را می فروشند و اداره می کنند. شرکت فورد این فروشندگان و توزیع کنندگان را با دقت بسیار زیادی انتخاب و به صورت قوی از آنها پشتیبانی و حمایت می کند.
توزیع کنندگان صورتی از موجودی های اتومبیل های فورد را در دست دارند، آنها را به خریداران مستعد و توانا نشان می دهند، بر سر قیمت ها چانه می زنند، فروش را انجام می دهند و پس از فروش، به ماشین ها سرویس و خدمات پس از فروش ارایه می دهند.
تبلیغ: تبلیغ، فعالیت هایی است که امتیازات و برتری های محصول را بیان می کند و مصرف کننده مورد نظر را برای خرید محصول قانع می کند. شرکت فورد سالانه بیشتر از 1.1 بیلیون دلار برای تبلیغ شرکت و محصولاتش به مصرف کنندگان هزینه می کند. فروشندگان و نمایندگی های فروش نیز از طریق خریداران مستعد و قانع کردن آنها مبنی بر اینکه فورد برای آنها بهترین ماشین است،در این کار _تبلیغ_به شرکت کمک می کنند.
شرکت فورد و فروشندگان آن به شیوه خاصی تبلیغ می کنند. _ فروختن بخش کوچکی از سرمایه ای است که بازگردانده می شود._ و به عنوان انگیزه و محرکی برای خرید اضافی و بدست آوردن سود بیشتر. یک برنامه بازاریابی مطلوب، ترکیبی از همه این مجموعه عناصر بازاریابی را داخل یک برنامه هماهنگ و یکپارچه برای بدست آوردن موفقیت اهداف بازاریابی شرکت، بوسیله رساندن ارزش به مصرف کنندگان طراحی می کند.
مجموعه بازاریابی از مجموعه ابزار تاکتیکی برای ایجاد یک موقعیت قوی در بازارهای هدف تشکیل شده است.
در میان این (4 پی) برای مجموعه بازاریابی، تبلیغ یا ترویج مورد مهمی است که ما به آن علاقه مند هستیم.بازاریابی یکی از شاخه های تبلیغ یا ترویج محسوب می شود.
تبليغات در نقطه خريد
هفتاد و پنج درصد در فروشگاه تصميم ميگيرند
صنعت تبليغات در نقطه خريد در انگليس در سال 2003 رقمي برابر با 1/1 ميليارد پوند (56/1 ميليارد يورو) بود كه طيف گستردهاي از شركتهاي توليدي، مونتاژ، طراحي و نمونهسازي، چاپ، انبارداري، توزيع و نصب تجهيزات تبليغگري تا ساير حرفههاي مربوط به تفريحات را در بر ميگرفت. هيچ شركتي به تنهايي سهمي بيش از 5 درصد بازار را در دست ندارد و اين صنعت بسيار بخشبخش بوده و در واقع 6 درصد كل هزينههاي بازار و بازاريابي در انگليس را شامل ميشود.
تبليغات در نقطه خريد در ابتدا به خاطر ماهيت منطقهاي و خرد آن، رابطه ضعيفي با تبليغات به معناي اعم آن داشت.
تبليغات در نقطه خريد طي سالهاي اخير رشد يكنواختي را تجربه كرد و اين امر مرهون تلاشهاي انجمن تجاري بينالمللي تبليغات در نقطه خريد (POPAI) بود كه بهطور مشخص بر پيامي تحت عنوان <سهچهارم> تأكيد كرد و اين تأكيد به اين معني بود كه سهچهارم تصميمات مشتريان براي خريد كالا يا خدمت در نقطه خريد شكل ميگيرد.
عامل ديگري كه در افرايش گرايش به تبليغات در نقطه خريد نقش داشت، تفكيك فزاينده رسانههاي معطوف به مخاطب گسترده بود. البته اين فرايند از مدتها پيش قابل پيشبيني بود و به اتخاذ شيوههاي مستقيم بازاريابي انجاميد و در عين حال باعث شد تا از ميانه دهه 1990 رسانههاي ديگري نيز در كانون توجهات قرار بگيرند. البته بايد يادآور شد كه تبليغات در نقطه خريد، بازخيزش خود را زماني تجربه كرد كه خردهفروشان به داشتن تجهيزات تبليغگري در فروشگاه و محل كار خود تمايل و گرايش نشان دادند.
ديدگاه ها از آن زمان به بعد از انعطاف كمتري برخوردار بوده است و خردهفروشان از داشتن خرت و پرت فاصله گرفتهاند و در عوض طراحي تبليغات در نقطه خريد حالت به مراتب پيچيدهتري به خود گرفته است.
اين تحول پابهپاي تحول ديگري صورت گرفته است و آن تحول محصول توسعه و گسترش شبكهاي حمايتي در زمينه انبارداري، توزيع، نصب و خريد و فروش و مميزي كالاها بوده است و در واقع بايد گفت آنچه تبليغات در نقطه خريد را تقويت كرده به نحوي از انحا به تمامي اين تحولات مربوط بوده است.
به اين ترتيب، در حالي كه تبليغات داخل مغازه مورد توجه بيشتري قرار گرفته، بسياري از صاحبان ماركهاي تجاري به استفاده از تبليغات در نقطه خريد راغبتر شدهاند واين در حالي است كه آنها در انتخاب نوع تبليغ خود، به جاي حمايت از قيمت كالاهاي خود، به نوعي از ارتقاي تبليغاتي ديگر فكر ميكنند كه محور آن فروش عادلانه و برابر در مقايسه با كالاهاي ديگر است.
اكنون روند كنوني حاكي از اين است كه ابزارهاي تبليغ در نقطه خريد تا حدودي به پديده ابزارهاي تبليغي دايمي در نقطه خريد تبديل شده و اين اقدام از سوي خواربارفروشيها بيشتر به چشم ميخورد. آنها، هم در واقع از موضوع صرف بحث درباره قيمت فاصله گرفتهاند.
فلسفه اصلي استفاده از ابزارهاي موقت تبليغگري اين بوده كه هزينهها و قيمتهاي چنين كارهايي، پايين باشد، اما اكنون با پديدهاي ديگر به نام EDLP (قيمتهاي پايين همه روزه) مواجه شدهايم و با استراتژيهايي سروكار داريم كه هدف آنها روشنتر ساختن چهره فروشگاههاست و بازيگران اين عرصه هم كساني هستند كه ميكوشند در فروشگاههاي خود يك تآتر مغازهاي را به اجرا درآورند و با استفاده از ابزارهاي تبليغ براي نقطه خريد، در واقع مفهوم تازهاي به نام مغازههايي در درون يك مغازه را به اجرا درآورند و اين در حالي است كه عدهاي هم از اين پديده با عنوان شهر مقوايي ياد ميكنند.
روشهاي چاپ براي تبليغ در نقطه خريد
تبليغات مربوط به نقطه خريد يكي از بزرگترين بازارهاي صنعت چاپ است كه در واقع مشتري بخش لارجفرمتهاي عريض است. البته در كنار اين امر بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه تبليغات در نقطه خريد به يكي از اهداف بزرگ چاپ ديجيتال هم تبديل شده است. افزون بر اين، استفاده از چاپ ديجيتال در عرصه فرمتهاي بسيار بزرگ به اين معني نيست كه مزاياي چاپ سيلك هم فراموش شود و بهخصوص ارزانتر بودن و سرعت بالاي آن ناديده گرفته شود. اما در هر حال، اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم بايد بگوييم كه چاپ ديجيتال از نفوذ خوبي در بازار نقطه خريد برخوردار شده و در مقايسه با چاپ سيلك و چاپ عكس سهم بيشتري گرفته است.