بخشی از مقاله
مقدمه:
حجاب ، شاني از شئون انسان است وپديده اي است كه تقريبا"به اندازه طول تاريخ بشر سابقه وبقدر پهنه جغرافياي امروزي ، گسترش وتنوع دارد .
اين پديده با خصوصيات فردي واجتماعي انسان در ارتباط است و لذا ميتوان آنرا از ديدگاههاي مختلفي از قبيل فرهنگي ، اخلاقي ، جامعه شناسي ، مذهب و قانون مورد مطالعه قرار داد.
سلامت انسان و توسعه اجتماعي رابطه اي جدائي ناپذير دارند وسلامت انسان نعمتي است كه از مجموعه عوامل زيستي ، رواني و اجتماعي و حيات معنوي او تاثير مي گيرد.
جهان در قرن بيستم و بخصوص بدنبال دو جنگ ويرانگر بين المللي تغييرات زيادي را تجربه كرده است . انقلاب صنعتي ، پيشرفت فناوري تغييرات كمي و كيفي در نحوه زندگي انسانها ، ارزشها و نگرشهاي آدميان را نيز دگرگون ساخته است ، بسياري از نهادهاي اجتماعي تضعيف گرديده اند و روابط بين فردي و تعامل آدميان با يكديگر نيز تغييرات كمي و كييفي زيادي را تجربه كرده است. يكي از نهادهاي اساسي كه تغييرات زيادي را متحمل شده ، نهاد خانواده است . در گذشته اي نه چندان دور ، نهادهايي مانند خانواده گسترده ، خويشاوندان قوميت ونژاد ، مذهب و فرهنگ را احاطه كرده واو را تحت حمايت خود قرار ميدادند و بنابر اين نوجوانان و جوانان زمان طولاني را صرف كسب استقلال نكرده و به سرعت از بحران هويت گذر ميكردند وبراي گذر از بحران ، از حمايت بيدريغ تمامي افراد خانواده نيز بر خوردار بودند.
با كوچكتر شدن خانواده هاي گسترده و تبديل آن به خانواده زن و شوهري يا خانواده هسته اي تغييرات زيادي در اهميت و كاركرد نهاد خانواده نيز آشكار گشت ، مها جرت و شهر نشيني و گستردگي زندگي شهري ، ميزان حضور والدين در خانواده را كاهش داده و نحوه تعامل آنان را با ساير اعضاء خانواد ه بخصوص جوانان تغيير داده است حلقه روابط اجتماعي روز بروز نا پايدارتر واستمرار روابط انساني بين افراد مختلف از جمله افراد خانواده ضعيف تر گرديد و نوعي بي تفاوتي اخلاقي نسبت به يكديگر در بعضي از افراد شكل گرفته است خانواده هاي امروز نسبت به خانواده هاي گسترده با مشكلات بيشتري روبرو هستند و حل اين مشكلات توان بيشتري رااز والدين طلب ميكند واين در شرايطي است كه تغييرات زيادي در تعريف كاركردهاي خنواده نيز صورت گرفته است . در بسياري از كشورهاي آفريقايي ، آسياي مركزي ، آمريكاي جنوبي ، خاور ميانه و نيز ايران توسعه شهر نشيني به شدت در حال گسترش است و به دنبال آن تعداد بزهكاران اجتماعي رو به فزوني نهاده است.
تحولات نظام سياسي ايران در ساليان اخير ،همراه با تغييرو تحول در ساختار طبقاتي جامعه موجب افزايش اختلاف طبقاتي ، ورشد اقشار كم در آمد گشته است . تعدادي از مردم از دريافت خدمات حمايتي ، آموزشي و بهداشتي مناسب محروم مانده اند و جوانان و نو جوانان در اين ميان نخستين گروهي هستند كه بشدت تحت تاثير اين محروميتها قرار گرفته اند
. رشد غير متعادل جمعيت در طول ساليان نخستين انقلاب و مشكلات ناشي از جنگ براي گروهي عظيم از جوانان اين ارمغان را به همراه آورد كه براي تامين زندگي واستفاده از مزاياي شهر نشيني به شهرها روي آور شدند ، با توجه به هرم سني جمعيت ايران ونرخ رشد آن ،اگر براي مشكل جوانان (دختر وپسر)چاره انديشي نشود بزودي تبديل به يك معضل انساني _ اجتماعي خواهد گرديد . زيرا با توجه به اينكه جرم بيشترين قربانيان خودرا از ميان اقشار آسيب پذير مي گزيند، انتظار افزايش جرم وبزه بدنبال افزايش آماري جوانان بزهكار امري اجتناب ناپذير بنظر ميرسد. بنابراين بنظر ميرسد عوامل بوجود آورنده بزهكاري در جوانان ويا بطور كل در سطح اجتماع از جمله معضل بد حجابي را بايد هم در سطح كلان و هم در سطح خرد جستجو نمود . سطح كلان آن مربوط به نابرابريها و تضادهاي اجتماعي و رو به گسترش جامعه امروز ايران است كه اختلاف طبقاتي را بشدت دامن زده است و سطح خود آن مربوط به تغيير ساختار و بهسازي رواني محيط خانواده هاست كه آسيبهاي روني و اجتماعي زيادي آنان را تهديد مي كند.
عدم طرح و تبيين درست و جذاب الگوها و اسوه هاي ديني از طرف دولتمردان و سياستهاي فرهنگي كشور در طول بعد از انقلاب ،متناسب با مقتضيات و تحول نيازهاي نسل حاضر ، الگو پذيري تعدادي از جوانان و نو جوانان از ماهواره ها ، اينتر نت ، فيلمها ،هنر پيشه ها خواننده ها و ورزشكاران باعث گرديده كه نحوه رفتار و حضور جوانان در جامعه به شكل تقليد از پوشش ،گفتار و آرايش آنان باشد . متاسفانه در اين بين بايد ضعف و عمق نداشتن باورها و اعتقادات ديني در خانواده را بدان اضافه نمود كه باعث ميگردد جهان بيني توحيدي و اعتقادات مذهبي در بين فرزندان باعث عدم پيروي و همانند سازي فرزندان با برخي از والدين ديندار گردد.
تعاريف واصطلاحات:
حجاب :حجاب در لغت به معناي حايل شدن ، پوشاندن ، مانع شدن است.الحجاب مفرد كلمة حجب به معناي :پرده ،پوشش ، لباس ، پارچه ، و هر چيزي كه چيز ديگري را بپوشاند يا هر مانع و حايل و فاصله ميان دو يا چند چيز.
اجتماع :گروهي وسيع شامل سازمانهاي متعدد و مركب از كثيري زن ومردوكودك كه طي زمان درازي از اتكاي متقابل و نظم گروهي بهره مند باشند، جامعه (سوسايتي)خوانده ميشودوجامعه اي كه وابسته محلي معين و از جامعه هاي ديگر كم و بيش بي نياز باشد اجتماع(كاميو نتي) ناميده ميشود.
فرهنگ:همه يافته هاي بشر را فرهنگ گويند.
نهاد:نهاد عبارت از بخش نا خود آگاه هر فرد.
هنجار:(استاندارد شرايط)همان رعايت كردن رفتارهاي مورد قبول جامعه است.
انحراف :يعني دوري جستن از هنجارها و زماني اتفاق مي افتد كه فرد يا گروهي معيارهاي جامعه را رعايت نكنند . انحراف همان رفتار منفي است.
تاريخچه حجاب :
استاد مطهري در كتاب مسئله حجاب اشاره مي كنند در ايران باستان در ميان قوم يهود و احتمالا"در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است. اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته و بوسيله اسلام در عرب پيدا شده است.
ويل دورانت درصفحه30جلد 12 تاريخ تمدن راجع به قوم يهود و تلمود مي نويسد: (( اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت چنانكه قبلا" بي آنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت يا در شارع عام نخ مي رشت يا با هر سخني از مردان درد و دل مي كرد يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم مي نمود همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد))اگر عقيده بر اين باشد كه حجاب رايج ميان مسلمانان عادتي است كه از ايرانيان پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرده باز هم سخن نا درستي است ،زيرا قبل از اينكه ايرانيان مسلمان شوند آيات موصوف به حجاب نازل شده بود.
كنت گوببنو در كتاب سه سال در ايران معتقد است كه حجاب شديد دوره ساساني در دوره اسلام ميان ايرانيان باقي ماند ،او معتقد است كه آنچه در ايران ساساني بوده است تنها پوشيدگي زن نبوده است بلكه مخفي نگه داشتن زن بوده است . به هر حال آنچه مسلم است اين است كه قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است .
علت پيدايش حجاب:
مخالفان حجاب سعي كرده اند جريانات ظا لما نه اي را به عنوان علت پيدايش حجاب ذكر كنند ، و در اين جهت ميان حجاب اسلامي و غير اسلامي فرق نمي گذارند و نيز وانمود مي كنند كه حجاب اسلامي از همين جريانات ظالمانه سر چشمه مي گيرد.
در باب علت پيدايش حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است و غالبا" اين علتها براي ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است .كه در اينجا به مجموع آنها اشاره مي شود.نظرياتي كه بدست آوردهايم بعضي فلسفي ،بعضي اجتماعي ،بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي وبعضي رواني است كه ذيلا" ذكر مي شود:
1-ميل به رياضت و رهبانيت(ريشه فلسفي ):
ارتباط مسئله پوشش يا فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه چون زن بزرگترين موضوع خوشي و كامراني بشر است ، اگر زن ومرد معاشر و محشور با يكديگر باشند ، خواه نا خواه دنبال لذت جويي و كاميابي مي روند پيروان فلسفه رهبانيت وترك لذت براي اينكه محيط را كاملا" باز دهد ورياضت سازگار كننده بينزن ومرد حريم قائل شده پوشش را وضع كرده اند.
2-عدم امنيت وعدالت اجتماعي:
ريشه ديگري كه براي بوجود آمدن پوشش ذكر كرده اند نا امني است. در زمانهاي قديم هر كسي زن زيبائي داشت ناچار بود او را از ديد زور مندان مخفي نگه دارد زيرا اگر آنها اطلاع پيدا مي كردند او ديگر مالك زن خود نبود . ايران دوره ساساني ناظر جنايتها و فجايع عجيبي دراين زمينه بوده است شاهزادگان وموبدان وكدخداها واربابها هر گاه از وجودزن زيبايي در يك خانه مطلع مي شدند به آن خانه مي ريختند و زن را از خانه شوهرش بيرون ميكشيدند در آن موقع سخن از پوشش وحجاب نبود.
3-پدر شاهي وتسلط مرد بر زن واستثمار نيروي وي در جهت منافع اقتصادي فرد
4-حسادت وخودخواهي مرد
5-عادت زنانگي زن واحساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزي كم دارد.
آثار و فوائد حجاب :
1- حرمت بخشيدن به زن :
زن مسلمان ،تجسم حرمت و عفت در جامعه است ، حفظ پوشش به نوعي احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وي از نگاه هاي شهواني و حيواني است .
2- مبارزه با نفس:
ميل به خود نمايي و جلوه گري به مصالحي در سرشت زن ،نهفته است كه بايد در مسير درست و هدفي والا بكار گرفته شود . بي گمان اين گرايش در وجود زن اگر همچون ساير ميلها به درستي بكار گرفته شود ، ثمرات مطلوبي خواهد داشت و در جهت كمال او كار آمد خواهد بود و در مسير فراهم آوردن محيطي مناسب همراه با زندگيش ،سودمند خاهد شد . چراكه هيچ گرايش دروني بدون جهت درجان انسان به وديعت نهاده نشده است . اما اگر اين گرايش ،مرزي نداشته باشد وخودنمايي وجلوه گري همواره ودر همه جا نمود داشته باشد ،قطعا" فساد آخرين خواهد بود و در ايجاد زمينه هاي نا هنجاري در جامعه خواهد كرد . (پوشش را ميتوان مهمترين عامل تعديل اين ميل دانست).
3-جواز حضور در اجتماع :
بدون هيچ ترديد ،زن بخش عظيمي از نيروي انساني يك جامعه را تشكيل ميدهد و در ابعا د مختلف فرهنگي واجتماعي واقتصا دي وسياسي مي تواند نقش آفريني عظيمي داشته باشد . اسلام با طرح پوشش زن در حقيقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است وا زسوي ديگر جلوي فساد گستري ونا هنجاريهاي ناشي از اختلاط زن ومرد را گرفته است . همه احاد جامعه در مقابل سلامت نفساني جامعه مسئو لند ومسئوليت مهمتر در اين با ره بر دوش خانم ها است .
4-آرامش رواني جامعه :
از جمله فلسفه هاي اصلي حجاب ايجاد آرا مش رواني وامنيت روحي در جامعه است چراكه امنيت وآرامش در ابعاد مختلف زندگي از حقوق مسلم همه شهروندان بوده و هيچ كس حق ندارد با بهانه هاي مختلف موجبات سلب آسايش ديگران رافراهم كند ودر نكوهش مردم آزاري وايجاد مزاحمت براي ديگران همه مكاتب و مذاهب اتفاق نظر دارند اما افراد مادي نگرو ودنيا زده كه آسايش وآرامش دو گيتي را فقط در امور مادي خلا صه مي كنند
مزاحمت وآزار را هم فقط مزاحمتهاي بدني ومادي مي دانند در حالي كه آزارهاي روحي و معنوي و توهين به اعتقادات ومقدسات ديگران بسيار زشت تر از ساير آزار ها است . اگر چه حجاب خواهران وپوشش برادران تا حدودي يك امر شخصي وسليقه اي وانتخابي است اما اصل مسلئه پوشش داشتن با تفاوتهاي خاص مربوط به زن ومرد امري اجتماعي است وتكليف است نه حق . هر انساني كه در جامعه زندگي ميكند مكلف وموظف است به حقوق سايرين احترام بگزارد وكاري نكند كه باعث آزار وصدمه به ديگران شود وچه صدمه وآسيبي بالاتر از تحريك شهوت در نيروي جوان كشور؟
كدام ظلم وگناه بالاتر از اينكه خانمي آرايشهاي آنچناني واجراي نمايشهاي زننده در كوچه وبازار در ذهن وفكر جوانان معصوم و نا پخته آشوب به پا كرده وآتش عشقهاي خياباني وهوسهاي خانمان سوز راروشن كند !كدام خيانت بالاتر از آنكه غرايز خفته نسل جوان را بيدار كنيم بدون اينكه امكان اشباع آنها وجود داشته باشد؟
5-حجاب ومعنويت :
يكي از آثار وفوائدي كه براي حجاب در قرآن ذكر شده علاوه بر حفظ آرامش رواني كل جامعه ،حفظ بانوان محترم از آزار واذيت افراد بي سرو پا است كه همه جوامع كم وبيش وجود دارند از اين نظر" حجاب نوعي هويت است نه محدوديت " وهمان گونه كه گلهاي زيبا و خوش رنگ وبو بايد حصار خارها قرار بگيرند از دستبرد كودكان بازي گوش در امان بمانند زنان نيز بايد گلبرگهاي وجود خود را در پوششهاي مناسب قرار دهند تا از نيش ونوش نگاه نامردان ونامحرمان دور بماند .
"قرآن كريم در آيه 59 سوره احزاب فلسفه حجاب را مد نظر قرار داده ومي فرمايد :
" اي پيامبر به همسران ودخترانت وبه موفقين بگو كه روسري هاي خويش را بهخود نزديك كنند وهمچون زنان عفيف بپوشانند تا به (عفت وپاكدامني )شناخته شوند ودر مورد آزار واذيت قرار نگيرند وخدا آمرزنده ومهربان است "
6-ايجاد امنيت :
جامعه موظف است امنيت را در ابعاد مختلف براي افراد فراهم سازد ،بخش عمده از اين مهمبه عهده زن است كه با حفظ پوشش به اين امر جامه عمل بپوشانند.
در سايه رعايت حجاب ،زن با شهامت هر چه تمامتر به وظيفه خود مشغول شده و خطري از ناحيه اجتماع متوجه وي نمي شود. بدين ميان معتقد هستيم كه پوشش ،امنيت رادر جامعه فراهم ميسازد ودر حريم پوشش است كه مي توان با خيالي آسوده بهجامعه آمد وبه فعاليت پرداخت ودر سنگر حجاب ،حضور عيني خود را در ابعاد مختلف اجتماع،تحقق بخشيد
7-حفظ بنياد خانواده:
از ديگر فلسفه ها وفوائد حجاب تاثير آن در استحكام وتداوم هسته اصلي جامعه يعني خانواده است.
"رابطه حجاب وتاثير آن در حفظ بنياد خانواده و يا اثري كه بد حجابي در تزلزل و نابودي ساختار خانواده دارد از دو بعد ميتوان برسي كرد"
حجاب در فرهنگ ملل جهان:
بنا به گواهيمتون تاريخي ،در اكثر قريب به اتفاق ملتها و آيينهاي جهان حجاب در بين زنان معمول بوده است هر چند حجاب در طول تاريخ ،فرازو نشيبهاي زيادي را طي كرده وگاهي با اعمال سليقه حاكمان تشديد يا تخفيف يافته است ولي هيچگاه بطور كامل از بين نرفته است.
ميتوان گفت متداول بودن حجاب در ميان ملل مختلف با آنكه داراي عقايد ،وذاهب و شرايط جغرافيائي متفاوتي بوده اند نشانگر آن است كه تمايل به پوشش و حجاب ،امري فطري است .
فريد وجدي به نقل از دايرةالمعارف لاروس مي گو يد:
((حجاب گرفتن زنان قدمتي طولاني دارد . زنان يوناني در دوره هاي گذشته صورت واندامشان راتا روي پا مي پوشاندند . زنهاي فينيقي نيز داراي حجابهاي قرمز رنگ بودند .
زنان سيبري نيز حجاب داشته اند و در اين ميان روماني از حجاب محكمتري بر خوردار بوده اند.))
بطور كلي پوشش وحجاب زن در اكثر نقاط جهان رعايت مي شده است اما در برخي از موارد از حالت تعادل خارج و به شكل افراط وتفريط نماينگر مي شده است ،اما صرف نظر از اين افراط و تفريتها رواج حجاب نزد اكثر ملل دليلي روشن بر گرايش باطني و فطري زن و جوامع بشري به سوي حجاب مي باشد .
لباس ملي كشورها دليلي آشكار بر حجاب زنان:
اگر به لباس ملي كشورهاي جهان بنگريم ،بخوبي حجاب و پوشش زن را در آن مي بينيم.
دقت در لباس ملي كشورها ما را از ورق زدن كتب تاريخي براي يافتن ملل و اقوامي كه زنان آنها داراي حجاب بوده اند ، بي نياز مي كند و به خوبي اثبات مي كند كه حجاب در ميان اكثر ملتهاي جهان معمول بوده و اختصاص به مذهب يا ملت خاصي نداشته است .
نگاهي به كتاب پوشاك اقوام مختلف تاليف براون واشنايدر ، روشنگر اين واقعيت است كه در عهد باستان ،در ميان يهوديان ،مسيحيان ، اعراب ،يونانيان ، آلمان ، خاور نزديك و... پوشش زن بطور كامل رعايت مي شده است و همه زنان سر خود را نيز مي پوشاندند. از نيمه دوم قرن هجدهم دراروپاآثاري مبني بركم شدن حجاب و پوشش به چشم مي خوردولي حتي تا اواخر قرن نوزدهم پوشاك محلي اكثر قريب به اتفاق اروپائيان همچنان با پوشيدن سر ولباس بلند همراه بوده است.
نظريه هاي مختلف در مورد حجاب :
1-نظريه زيست شنا سان:
برخي از زيست شناسان به وجود نوعي احساس حياء و خجلت در جنس ماده اشاره مي كنند و منشاء حشمت و حجاب زنان را نيز همان حياء مي دانند.
دكتر فخري فيزيولوژيست مصري چنين مي گويد :
ريشه و مبداء حجاب ،همان احساس حيا و خجلت است،زيرا انسان از آن جهت كه از چيزي احساس حيا مي كند ،از ظهور آن نزد ديگر مردمان دوري مي ورزد و از همين احساس حياء ،پوشاندن و حجاب سر چشمه مي گيرد.
2- نظريه روانشنا سان:
برخي از روانشناسان در تاييد اين مطلب كه حجاب وپوشش زن فطري است از وجود حياء در نهاد انسان نام مي برند كه به دو صورت باز دارنده و هدايت كننده ايفاي نقش مي كند ، بدينسان از نظر آنان ،حيا تعديل كننده غرايز و ضامن اجراي بسياري از قوانين اجتماعي _ اخلاقي است.
روانشناسان معتقدند كه حياء با آفرينش زن به هم آميخته است و تغييرات جسمي دوران بلوغ كه معمولا" با بروز حالات روحي و رواني مختلفي همراه است ،عامل دروني حياء را به نمايش مي گذارد.
3- نظريه جامعه شنا سان :
از آنجا كه انسان موجودي است اجتماعي و به تعبير ديگر (( مدني طبع )) جامعه شناسان حجاب و پوشش زن را مقتضاي طبيعي جامعه بشري معرفي كرده اند.
در كتاب زن از نظر حقوق اسلامي آمده است :
لزوم پوشانيدن زن در برابر مردان ، يكي از امور طبيعي است زيرا با ثابت بودن اين اصل كه هر چه زن به تقوا وعفاف و پرهيزكاري از هر گونه اعمال مخالف عفت مايلتر باشد اساس زندگي خانوادگي مستحكمتر ودر نتيجه ، سعادت و رفاه اجتماعي كاملتر خواهد بود. جاي ترديد باقي نمي ماند كه زنان موظفند به منظور جلوگيري از شيوع زنا وتحريك احساسات پست شهوي ، با لباس ساده خود را بپوشانن وهنگام معاشرت با مردان و بيرون رفتن از منزل و شركت در مجالس از پرده دري خودداري نمايند.
استاد شهيد مرتضي مطهري:
حياءو عفت و ستر و پوشش، تدبيري است كه خود زن با يك نوع الهام براي گرانبها كردن خود و حفظ موقعيت خود در برابر مرد بكار برده است . زن با هوش فطري و با يك حس مخصوص به خود در يافته است كه از لحاظ جسمي نمي تواند با مرد برابري كند و اگر بخواهد در ميدان زندگي با مرد پنجه نرم كند از عهده زور و بازوي مرد بر نمي آيد واز طرف ديگر نقطه ضعف مرد را در همان نيازي يافته است كه خلقت در وجود مرد نهاده است كه او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقيت و مطلوبيت قرا داده است.
پوشش و حجاب در اديان
حجاب در اسلام:
پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردانبدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خود نمايي نپردازد . حجاب در اسلام از يك مسئله كلي تر و اساسي تري ريشه مي گيرد و آن اين است كه اسلام مي خواهد انواع التذاذهاي جنسي ، چه بصري و چه سمعي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج قانوني اختصاص يابد اجتماع منحصرا" براي كار و فعاليت مي با شد بر خلاف سيستم غربي عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذتهاي جنسي به مي آميزد ، اسلام مي خواهد اين دو محيط را كاملا" از يكديگر تفكيك كند. علت اينكه در اسلان دستور پوشش به زنان اختصاص يافته است اين است كه ميل به خود نمائي وخود آرائي مخصوص زنان است ، از نظر تصاحب جسم وتن زن شكار است ومرد شكارچي ، از نظر تصاحب قلبها مرد شكاراست و زن شكارچي.
اسلام هرگز نمي خواهد زن بيكار بنشيند ووجودي عاطل وباطل بارآيد. پوشانيدن بدن به استثناء وجه و كفين مانع هيچگونه فعاليت فرهنگي ، اجتماعي يا اقتصادي نيست آنچه كه موجب فلج كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار با لذت جوئيهاي شهواني است .
حجاب در قرآن :
قران مجيد در سوره نور آيه 31 در باره حجاب بانوان مي فرمايد:
((زنان ودختران پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت به عنوان الگوهاي جامعه اسلامي از اين جهت موظفند مراقبتهاي بيشتري داشته باشند زيرا انان انسانهائي هستند كه علاوه بر خودشان به پيامبر خدا نسبت داده مي شوند. ))
در سوره احزاب آيه 30 مي خوانيم :
((زنان پيامبر هرگاه گرفتار خلافي شوند كيفر آنان دو برابر خواهد بود. ))
و در آيه بعدي بطور صريح مي فر مايد:
((اي زنان پيامبر شما مثل ساير زنان جامعه نيستيد هنگامي كه با مردان بر خورد مي كنيد طوري سخن بگوييد كه آنان حتي از آهنگ صدايتان سوء استفاده نكنند))
همچنين در آيه 59 سوره احزاب با داشتن زنان ودختران پيامبر بر ساير زنان مي فرمايد:
((اي پيامبرخدا به زنان و دخترانت بگو كه روسري هاي بلند بر خود فرو افكنند )) لذا در نقل وقول آمده ((آنگاه كه حضرت فاطمه (س) براي ايراد سخنراني به مسجد تشريف مي بردند چادر ايشان به زمين كشيده مي شد كه حتي حدود پائين پاها نيز ديده نشود.))
قرآن زنان ايده آلرا كه در بهشت جاي دارند به مرواريد محجوب پوشيده در صدف تشبيه نموده ومي فرمايد: ((كامثال اللؤؤالمكنون)) سوره واقعه – آيه 23
حجاب در ايران:
با ورود اسلام به ايران، تمدن ايراني شكلي ديگر به خود گرفت و رفته رفته فرهنگها، باورها،عقايد وسنتها ي محدود ودست وپاگير گذشته و بعضا" افراطي شكل نهادينه تر يافت . چنانچه مي توان گفت فرهنگ ايراني اسلامي جايگاه واقعي خود را بعد از گذشت چندين قرن باز يافت چرا كه با ورود اسلام آزاديهاي رنگارنگي كه تا آن روز جهان هم در خواب نديده بود در چارچوبي قانونمند ظاهر گرديد.
آزادي حقوق زنان ، قداست بخشيدن به شخصيت و پايگاه و منزلت اجتماعي آنان شايد تنها نمونه اي كوچك باشد كه بر آن دست نهاده ايم ، چرا كه زنان در سايه همين اسلام قديسه اي شدند آسماني كه بعد ها با بر قراري حكومت اسلامي در ايران به عنوان الگو وحتي اسطوره اي براي زنان مدرن غربي بشمار مي آيند.
فرازهايي از سخنان امام خميني (ره) در مورد حجاب :
(( زنان در انتخاب فعاليت وسر نوشت و همچنين پوشش خود ، با رعايت موازيني آزادند و تجربه كنوني فعاليتهاي ضد رژيم شاه نشان داده است كه زنان بيش از پيش آزادي خودرا در پوششي كه اسلام مي گويد يافته اند .)) 10/8/1357
((خطري كه ماحس مي كنيم اين است كه زنان دو مرتبه به آن ابتذالها كشانده شوند . اما حجاب اسلامي چه معني دارد ، حجاب اسلامي يعني حجاب وقار ، حجاب شخصيت ، ساخته من يا فقيه و ديگران نيست ، اين نص صريح قآن است ، آنقدري كه قرآن مجيد بيان كرده است ، نه ما مي توانيم از حدود خارج شويم و نه زناني كه معتقد به اين كتاب بزگ آسماني هستند . آيه حجاب براي شخصيت دادن به زنهاست ، براي شخصيت انساني اوست .)) 21/6/1358
((البته بايد توجه داشته باشيد كه حجابي كه اسلام قرار داده است ، براي حفظ آن ارزشهاي شماست . هر چه كه خدا دستور فرموده است ، چه براي زن وچه براي مرد ، براي اين است كه آن ارزشهاي واقعي كه اينها دار ند و ممكن است به واسطه وسوسه هاي شيطاني يا دستهاي فاسد استعمار پايمال مي شدنداينها ،اين ارزشها زنده
بشود. ))
21/12/1363 پاره اي از زمينه هاي گسترش عفت و حفظ پوشش:
عفت عمومي و ارتباط آن با پوشش:
گاهي شرايط نا مناسب اجتماعي ،نتايج نا مطلوبي به دنبال دارد ، موارد بسياري از نا هنجاريها سبب انزواي زن مي شود . بسياري از كساني كه عادت كرده اند چون با مشكل مواجه شدند به جاي چاره جوئي از بنياد با همه چيز مخالفت كنند و نسخه منع بپيچند در مواردي چنين ،گويا براي حفظ حرمت زن ها اعتقاد به محبوس شدن او در خانه و ...دارند .
اما اسلام با برخورد اصولي مشكل را بر طرف ساخته و زمينه رشد و تعالي زن را فراهم نموده است . اسلام نا رسائيها و ضعفها و نا هنجاريهاي جامعه را مي كوشد اصلاح كند و با طرح برنامه هايي راهگشا و رساندن جامعه به سلامت اصيل خود زمينه حضور تمام آحاد جامعه را فراهم آورد .
- عفت عمومي: حفاظت و مراقبت از عفت عمومي بر عهده زنان و مردا ن است ، مردان با غيرت فردي و اجتماعي و زنان با آزرم و حياء بايد عفت عمومي جامعه را پاس بدارند.
- غيرت فردي: مرد پاسدار حرمت زن و نگهبان كرامت ناموس است . اعمال قدرت و قيوميت كه خداوند آنرا براي مردان رقم زده است ، زمينه اين پاسداري و حراست از ساحت نواميس است . در روايات لزوم غيرت بر مردان تاكيد شده و مردان غيور ستوده شده اند . غيرت ، استواري فرازمندي ، راستي ، حراست ، پاك نگري و پاك كرداري است. كه در روايات در حراست از ناموس و حفاظت از كرامت زن بكار رفته است .
حضرت علي (ع) فرموده اند: (( غيرةالرجل ايمان))
((غيرت مرد و حراست او از ناموسش از ايمان است . ))
همچنين علي (ع) مي فرمايند: ((عفت وپاكدامني نشانه غئرتمندي مرد است. ))
- غيرت اجتماعي : جامعه اسلامي جامعه اي است به هم پيوسته ،فرد فرد اين جامعه نبايد خود را تافته جدا بافته از ديگران تلقي كند . انسان مسلمان ، در جامعه اسلامي حيثيتي شخصي دارد و حيثيتيمكتبي و اسلامي ،ناموس شخصي دارد . انسان مؤمن نا هنجاري اجتماعي را به همان اندازه كه بر ناموس خود بر نمي تابد و حيثيت ربايي از زن و فرزند خود تحمل نمي كند اين ها را در باره زن مسلمان نيز نبايد تحمل كند. مردان موظفند در مقابل بي مبالاتيها ، مرز شكني ها و حرمت زدائيها بايستد ، نسبت به هر زن مسلماني كه باشد و خود هرگز به شكستن مرزها نزديك نشود و زمينه هاي حرمت شكني از ناموس اسلامي را فراهم نياورند و فقط در چنين اجتماعي است كه از سلامت شخصيت زن خود و حراست از ناموس خود نيز مي توانند مطمئن باشند.
عدم كنترل رفتار اجتماعي و شكستن حرمت زنان در حالتي صورت مي گيرد كه مرد نسبت به خويشان خود احساس امنيت كند . اگر چنانچه خطا كار در حين خطا به ياد بياورد كه چه بسا ديگري نيز نسبت به خويشانش ، خطائي را مرتكب شده و حرمت شكني نمايد ،قطعا"غيرت فردي به غيرت اجتماعي تبديل مي گردد. روشن است كه غيرت اجتماعي از جمله ضمانتهاي اجرايي امنيت جامعه است و زمينه فعاليت اجتماعي زن را فراهم مي سازد.
حياء عمومي : زن مسلمان با رفتاري متانسب و متين ، زمينه گسترش عفاف را فراهم مي سازد . اساسا"روح پوشش ، كنترل رفتار و رعايت وقار و متانت است . چنانچه به پوشش ظاهري بسنده شود ، حجاب همچون كالبد بي روح خواهد بود كه تاثير مطلوب را نخواهد گذاشت.
نقش حجاب در تامين امنيت اجتماعي :
در دهكده كوچك جهاني امروز كه افراد در هجوم مباني گوناگون تصميم گيري از سراسر عالم قرار دارند تثبيت و نهادينه كردن باورهاي اصيل و ناب با چالش مواجه خواهد شد . زدودن چنين تاثيرات مخربي ف نيرو و مسئوليت مضاعفي را از سوي متفكرين متعهد و مسئولين جامعه طلب مي كند .
بايد ديد كه كشورهاي استعماري غربي به ويژه آمريكا در زمينه مباني عقيدتي و فكري مردم جامعه ما چگونه بر خورد مي كنند و از چه راههايي در صددويران كردن عقايد و باورهاي آنان براي سلطه هر چه بيشتر هستند. مي توان گفت گسترش ماهواره ها و ترويج استفاده از آن و به تبع آن ، كمرنگ كردن اعتقادات و باورهاي ديني دقيقا"در راستاي اهداف اينگونه كشورها قرار دارد. به مين دليل تبليغات منفي و ارائه چهره اي خشن از كشورهايي كه داراي اعتقادات مذهبي هستند يكي از حربه هايي است كه اين كشورها در دست دارند . بنابر اين نبايد اجازه داد كه دشمن بتواند به راحتي اهداف استعماري خود را در جامعه ما تعقيب نمايد.
اولين كار استعمار اين است كه زنان را به ابتذال بكشاند زيرا وقتي زن به ابتذال كشيده شد و از حجاب دور شد ، خانواده متزلزل مي شود يعني همان چيزي كه خواست بيگانگان است.
پاسداري از سنگر حجاب و عفاف :
حجاب و پوشش براي بانوان و توجه به حريم عفاف و حراست آن از اصيلترين سنگر زنان و از مهمترين و عميقترين و سودمندترين قانون الزامي آفرينش براي آنها و براي جامعه است و به عبارت روشنتر ، حجاب و پوشش، سنگر سعادت و پيروزي و رستگاري زنان و جامعه است كه اگر اين سنگر آسيب ببيند و يا فرو ريزد ، عوامل سعادت و پاكزيستي و شرافت آنها فرو ريخته . قطعا"انها بدون اين سنگر ، در سرا شيبي سقوط و انحراف قرار گرفته و موجب آلودگي خود و جامعه خواهند شد.
با كمال تاسف دنياي غرب و دنباله روهاي آنها ،اين مسئله بسيار مهم اسلامي و اخلاقي را ناديده گرفته بلكه برعكس با كمال گستاخي بر ضد آن گام بر مي دارند و آن را عامل تحذير و ركود واپس گرايي دانسته تا آنجا كه در دانشگاههاي خود ، دختران داراي پوشش را اخراج مي كنندو چنين كار ضد بشري را از نشانه هاي تمدن مي نامند .
حجاب سنگر حفظ شخصيت زن و جامعه ، سنگر حفظ زيبايي وشكوه زن ، و حفظ شخصيت و وقار زن ، سنگر حفظ صحيح ارتباطي و رشته هاي اجتماعي ، سنگر حفظ اخلاق فردي و اجتماعي ، سنگر و دژخلل نا پذير براي حفظ مرزها و شيرازه هاي روابط مختلف بوده و كيان خانه و خانواده را از هر گونه انحراف و گمراهي و از هم پاشيدگي حفظ مي كند.
براستي در چه دوران و دنياي جاهليتي قرار گرفته ايم كه دنياي غرب و الگو تراشان ، حتي در كشورهاي اسلامي ، شكستن چنين سنگر و دژي را علامت ترقي ، رشد و تمدن مي دانند و بر عكس حجاب و حفظ حريم عفاف را نشانه عقب گرد و واپسگرايي ،غربيها چنين القاء مي كنند كه حجاب زنجير اسارت بر دست و پاي زنان است و سدي بر سر تكامل آنهاست . حجاب زنان را در زندان زندگي حبس كرده و آنها را از تعالي و رشد باز مي دارد و از توسعه علمي ، فكري ، فرهنگي ، و هنري زن مي كاهد .
در جامعه اي كه بر اثر نبودن قانون حجاب ، شخصيت زن تا سر حد يك عروسك ، يا يك كالاي بي ارزش ، سقوط كند ، ارزشهاي معنوي آن به كلي فراموش مي گردد ، در چنين جامعه اي چگونه يك زن مي تواند به هويت خود پي ببرد و شخصيت انساني خود را از گزند آلودگان تبهكار حفظ كند.
عوامل بد حجابي :
عوامل بد حجابي از دو عامل بيروني و دروني نشات مي گيرد كه در ذيل به آنها اشاره ميگردد.
الف)عوامل بيروني ترويج بد حجابي و بي حجابي در جامعه ما عبارتند از :
1- بيم دشمنان انقلاب اسلامي از اصولگرايي و رشد روز افزون معنويت در مقابل ماترياليسم غربي و در نتيجه مقابله با پيشرفت چنين آموزه اي در ايران و جلوگيري از ورود و صدور آن به ديگر كشورها و به خطر افتادن منافع آنان.
2- تبليغات گسترده فرهنگي (تهاجم غرهنگي )دشمنان علي الخصوص آمريكاي جنايتكار و اسرائيل و... از طريق ماهواره ، اينتر نت و ... به منظور جلو گيري از ترويج اسلامگرايي در جهن خصوصا"كشورهاي غرب.
3- بي هويت كردن نسلهاي آينده جمهوري اسلامي و بي تفاوت كردن نسل فعلي و تخريب آموزه هاي نسل اول و دوم انقلاب اسلامي .
4- فشارهاي سياسي بر نظام بين الملل وسازمانهاي وابسته به آن در بر خورد با جمهوري اسلامي ايران از قبيل سازمان حقوق بشر ، كنوانسيون برابري حقوق زن و مرد ، يو نسكو و ... با توجيهات كاذبانه عدم وجود آزادي ، وجود زندانيان سياسي ، پايمال كردن حقوق زنان و...
5- ارائه مدهاي غربي كه منطبق با نوع حكومت ماترياليستي آنهاست به عنوان الگو و سنبل پيشرفت و مقابله با الگوهاي برتر اسلامي و ايراني .
6- ايجاد جو نا خرسندي عمومي از حكومت جمهوري اسلامي و بزرگنمائي مشكلات احتمالي با تبليغات گسترده و ايجاد جو بد بيني نسبت به نهادهاي نظارت و هدايت كننده مانند سپاه ، بسيج ، قوه قضائيه و...
ب)عوامل دروني بد حجابي و بي حجابي :
1- بي تفاوتي حكومت و مردم نسبت به شيوع منكر و كم توجهي و يا بي توجهي نسبت به انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر.
2- تبديل شدن ناهنجاريها به هنجارها به دليل بي توجهي و يا كم توجهي مردم و حكومت به نا هنجارها.
3-توليد الگوها و محصولات فرهنگي و البسه هاي غير متعارف با مدهاي غربي و عرضه ارزان قيمت آن به بازار خريد.
4- بر خوردهاي غير اصولي و غير كارشناسانه با پديده بدحجابي در بين جوانان و مردم و جري كردن آنان در بر خوردها.
5- منفي نگري به پديده ارزشمند حجاب و عدم توجه به نقاط مثبت حجاب و تبليغ آن از طريق رسانه هاي گروهي بخصوص صدا و سيما ، تئاتر و سينما و ...
6-عدم ارائه الگوي مناسب و در خور شان نظام مقدس جمهوري اسلامي .
7- بي تفاوتي و بي توجهي دستگاههاي فرهنگي جامعه در بر خورد با پديده حجاب در مواجهه با مردم بخصوص جوانان از قبيل وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي - وزارت آموزش و تحقيقات و فن آوري – وزارت آموزش وپرورش – صدا وسيماو ...
8- خصوصي سازي مراكز و موسسات فرهنگي و ارائه محصولات آن بدون توجه به نظارت كامل به كيفيت و نحوه فعاليت آنان .
9- فاصله گرفتن جوانان از آموزه هاي ديني و فرهنگ غني اسلام به دليل تبليغ غلط آن و عدم توجه به خواستهاي منطقي آنان.
10 عدم تعيين حدود مشخص عملي و اجرائي در قانون براي مقابله دستگاههاي قضايي و انتظامي در بر خورد با بي حجابي .
عدم توجه والدين به رعايت اصول اخلاقي و نوع پوشش لازم در منزل و در حضور فرزندان .
11- بر غير اصولي و غير منطقي با پديده هاي تكنولوژي ، مانند ماهواره و اينتر نت و عدم توانايي در ارائه تكنولوژي برتر براي جايگزيني .
12- ...
نتيجه يك تحقيق:
به جهت شناخت عوامل اجتماعی ،اقتصادی،فرهنگی و روانی موثر در شکل گیری و گسترش پدیده بد حجابی در استان آذر بایجان غربی لازم شدکه از تعدادی دختران و زنان جوان که پوشش ظاهری مناسبی نداشتنددر شهرستان ارومیه سوالاتی به عمل آید که نتایج حاصله و یافته های تحقیق به شرح ذیل می باشد:
1-متغییر سن:
تحقیق حاضر که از تعداد یکصد نفر بعمل آمد نشان می دهدکه بیش از 9/89درصداز افرادی که حجاب اسلامی را رعایت نم یکنند در گروههای بین 14-26سال واقع شده اند.
بررسیهای بعمل آمده حاکی است دختران و پسران ایرانی بطور متوسط در سنین 11 تا 13 سالگی به بلوغ میرسندو بطور میانگین در سنین 26تا 28 سالگی اکثر آدنها متاهل و شاغل می شوند و هویت اجتماعی آنها شکل می گیردو زندگی بزرگسالی خود را آغاز می کنند.با عنایت به اینکه تمامی قوای زیستی،روحی،روانی،فکریو عاطفی فرد از دوران بلوغ تغییر و تحولات اساسی می یابد
و بر هر یک از این تغییرو تحولات نیز قانونمندی خاصی حاکم است(هندسه دوران جوانی) بنا به گفته زیگمو ند و آنا فروید ،در دوره بلوغ به علت تغییرات شدید فیز یولوژیککه طی آن روی میدهد یک مرحله طغیانی است.
ویژگی های روانی دوران نو جوانی و جوانی از قبیل آمارگیرانی که در آن فر معمولا بر علیه نظامهای رایج کشور طغیان ممی کندو مبنایمحاسبه و قضاوت وی مبانی آرمانی و مدینه فاضله می باشد،هیجان طلبی ، تنوع طلبی ،هویت جوئی ،تاثیر پذیری ،و والگو پذیری از گروه وهمسالان ،مربیان ،رسانه ها ،تحرک وانرژی فوق العاده که در حال حاضر زیر ساختهای لازم در جهت گذارن بهینه اوقات فراغت وتخلیه معقول آن به اندازه کافی در دسترس نمی باشد،لذت طلبی ،خود نمایی و سعی در جذب جنس مخالف،عدم وجود پیوستار و هماهنگی در تجربه های زندگی فرد ،عدم جامعه پذیری کامل و عدم درک صحیح مسوئولیت همه از مواردی می باشند که قرار گرفتن 91درصد از از مقاطع سنی 14 تا 26 را در بین افراد مورد بحثتوجه وتبیین می نماید.
2-متغییرشغل:
توجه و امعان نظر به جدول 2 مربوطبه متغییر شغل نشان می دهدکه 48 در صد افراد مورد نظر خانه دار و در مجموع 46 درصد نیز دانشجو و محصل بوده اند
توجه به جدول شماره 3 و قرار گرفتن 8/79درصد از افراد در وضعیت مجرد حاکی از آن می باشد که اکثریت این افراد که شغل وخود را خانه دار اعلام کردهاند متاهل نبوده اندو مجرد بوده اند واقعیت این است که در خصوص جنسیت مونث کسانی که ازدواج نکرداند و بعد از اخذ دیپلم و فارغ التحصیلی شغل خویش را خانه دار عنوان می نمایند در مقطع سنی 14 -25 سال به سر می برند .
3-متغییر وضعیت تاهل:
نتیجه برسی نشان می دهد بیشترین آمار بد حجابی با 81 درصد به مجردین تعلق دارد از آنجا که یکی از کار کرد های خانوانده ار ضاءتمایلات جنسی طرفین می باشد و با توجه به افزایش سن ازدواج و عدم تحقق شرایط برای ازدواج فرد با فقدان ارضاء جنسی مواجه می شود و از طرف دیگر با عنایت به اینکه فرد با تشکیل خانواده خود را در قبال همسر فرزند متعهد و مسئلیت پذیر حس می کندعدم تشککیل دزدواج بموقع و یا دیر هنگام بانوان بعضا آنها را وادار به انجام برخی انحرافات از جمله بد حجابی و....می نماید.
4-در مجموع بیش از 98 درصد افراد از جمعیت شهری می باشندبا صنعتی شدن کشور ها ،از دیاد وسایل نقلیه ،سرعت مهاجرت از روستا ها به شهر ها ازدیاد بی سابقه ای یافت به طوری که به یکباره جمعیت بسیاری از شهرها به چندین برابر افزایش یافت و این دگرگونی باعث بروز مشکلات و گرفتاریها ی عدیده ای در زندگی شهری نشینی گردیده است .زندگی در شهر عامل مستقیم وقوع جرایم نیست بلکه شرایط موجود در آن زمینه را برای انحرافات و بزه مستعد و آماده می سازد فقدان پیوند ،همبستگی ،عطوفت،و محبت خانوادگی ،دوستی و همسایگی ،بی اعتنایی به معنویات در شهر ها سبب افزایش آزادی ،بی قیدی،بی بند باری و بالا خره عدم انطباق با محیط شهری و تخلف از رعایت قوانین و مقررات می گردد.
5- متغییرسطح تحصیل:
نتیجه برسی نشان می دهد که بیشترین افراد بد حجاب به ترتیب 18 درصد17 درصد26درصد و21درصد متعلق به محصلین دوره راهنما یی،متوسطه،دیپلم و فوق دیپلم می باشند.
7-متغییر مذهب:
نتیجه این بررسی نشان میدهد که بیشترینافراد بد حجاب متعلق به به مذهب تشییعبا 92 درصد می باشد.
بحث ونتیجه گیری :
به اعتقاد جامعه شناسان ،ناهنجاریهاو جرائم اجتماعی در تمام اعصار و جوامع وجود داشته ،لیکن برخی از شرایط ،با گسترش دامنه این ناهنجاریها ،معضلاتی ایجاد می شود که تداوم حیات اجتماعی را با خطر مواجه می کند بروز این مسئله در جامعه ای که دارای فرهنگ غنی دینی و مبتنی بر اخلاق و دستورات رفتاری در حوزه زندگی فردی و اجتماعی است قابل تاملو دقت بیشتری می باشدعلائم هشدار دهندهای نظیر افزایش نرخ ارتکاب به جرائم با توجه رشد جمعیت ،کاهش سن ارتکاب به جرایم در میان زنان ،ارتکاب علنی بسیاری لز جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی نشان می دهد که سنگ بنای اجتماع یعنی خانواده و نیز قشر زنان بعنوان مادران آینده و ÷رورش دهندگان نسل آتی در معرض آسیب ها و تهدیدات جدی است.
اگر وجوه مشترک آکثر قریب به اتفاق افراد بد حجاب را مورد برررسی قرار دهیم مشاهده می نماییم که تقریبا همه آنها در بسیاری از خصوصیات روانشناختی مشترک هستند اکثر آنها جوان ویا نو جوان دارای تحصیلات راهنمایی تا فوق دیپلم و همچنین مجرد می باشند بروز گسترش بد حجابی سلامت و امنیت جامعه را بطور جدی به مخاطره می اندازد بطوریکه نه تنها حرمت خودفرد بلکهحرمت جامعه را نیز مورد آماج بسیاری از جنبه های اجتماعی ،فرهنگی ،اخلاقی ،بهداشتی،و حقوق می گرددبطور کل از جمله علل بد حجابی می توان به عوامل ذیل اشره کرد:
الف-علتهای خانوادگی:
مشاجرات خانوادگی،بد سرپرستی،طلاق،ازدواج اجباری،اعتیاد و خشونت خانوادگی
ب-علتهای اجتماعی:
دوستان ناباب ،اغفال،مهاجرت،فساد اجتماعی ،عدم الگو یابی و الگو پذیری صحیح ،
ج-علتهای فرهنگی:
ماهواره،فیلم های مبتذل،اعتقادات ضعیف،بی بند وباری،نهادینه نشدن ارزشهای مذهبی،افزایش سن ازدواج در بین جوانان
د-علل اقتصادی :
فقر مالی ،فاصله طبقاتی ،زیاده طلبی
ه-علل فردی:
اختلالات روانی،اختلالات جسمانی،مشکلات جنسی،بلوغ زود رس،افسردگی،عقده خود کم بینی،تنوع طلبی زیاده طلبی،خودنمایی،لذت طلبی.
پیشنهاد و راهکار ها:
ارائه هر نوع راهکاروپیشنهاد با اهداف ذیل جهت جلو گیری از شیوع معضل بد حجابی ارائه می گردد.
-پیشگیری از بروز و گسترش آسیب ها و ناهنجاریهای اجتماعی.
-مقابله با روند روبه رشد دامنه آسیبها جهت افزایش ضریب امنیتی اخلاقی ،بهداشتروانیو سلامت جسمانی ، محافظت سرمایه انسانی از گزند آسیبهای اجتماعی.
-ایجاد هماهنگی در بر نامه ریزیهای کلان و جامع توسط دستگاه های ذیربط به منظور جاری ساختن اراده ملی و تقویت انگیز مردم در تحقق نظارت اجتماعی نسبت به پیشگیری و مهار آسیب های اجتماعی.
-تلاش جهت شناخت بهره مندی از ظرفیت ها،منابع و امکانات و دستگاه های دولتی وغیر دولتی جهت پیشگیری ،مقابله و اصلاح آسیب دید گان اجتماعی .
پیشنهادات که در این مقوله ارائه می گرد د در چهار مولفه:1- فرهنگ 2- خانواده 3-اقتصاد4- حقوق می باشد.
مولفه 1 ((فرهنگ))
تعمیق باورها و ارزشههی دینی ،اخلاقیات ،پایبندی به اجرای احکام و حدود الهی ،تقویت کنترل درونی و پرورش پاک دامنی و ایجاد مصونیت در برابر آسیبهای اجتماعی .
-اصلاح نگرش جامعه نسبت به شان و کرامت زنو رعایت حقوق اسلامی ،انسانی زن و ارتقا آگاهی های اجتماعی در خصوص مصادیق ظلم و اجحاف به زن در نظام اسلامی .
انجام مستمر مطالعات و تحقیقات ملی پیرامون آسیبهای اجتماعی ،تعیین میزان شیوع آن در سطح ملی و جغرافیای کشور جهت اتخاذ روشها و بر نامه ریزیهای جدید .
-پاس داشت شعاعر اسلامی و احکام شرعی و پرهیز از تو جیح های شرعی برای ترویج مفاسد اجتماعی و اخلاقی
-سامان دهی و تقویت زمینه اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در تمام ابعاد به ویژه توسط نیروهای مردمی و با نوان متعهد و متدین.
- گسترش حضور و مشارکت دینی ،فرهنگی و اجتماعی بانوان و ارتقا سطح آگاهی های آنان .
-آگاه سازی آحاد جامعه از قوانین و مقررات، تهدیدات و خطرات اخلاقی .
-اطلاع رسانی به موقع و همه جانبه نسبت به پیامد های منفی (فردی ،خانوادگی و اجتماعی)آسیب ها و انحرافات اجتماعی به خانواده ها و دختران توسط صدا و سیما و رسانه های مکتوب ،آموزش و پرووش و دانشگاهها.
-توجه به تامین و غنی سازی اوقات فراغت جوانان و زنان توسط خانواده هاو نهاد های مدنی و کاهش اوقات بیکاری آنان .
-توسعه فرهنگ نقد و نقد پذیری در عرصه مسائل فرهنگی زنان و جوانان .
-نظارت بر تولید و کیفیت کالا های فرهنگی و رسانه های جمعی (کتب ،مجلات،فیلم ها،اینترنت،ماهواره)به منظور جلو گیری از تولید و ترویج آثار فرهنگی موثر در تهییج جوانان به لا ابلی گری ،ابتذال اخلاقی ،و عدم رعایت عفاف.
-پیشگیری از بهره گیری عاملان انحرافات اجتماعی از تنش ها و فضای نا آرام جامعه.
-ارائه الگو های صحیح و عملی جوانان و دختران جهت الگو پذیری و جامعه پذیری صحیح و درست.
مولفه 2((خانواده)):
-تسریع و تسهیل امر ازدواج و تامین نیاز های اساسی جوانان از طریق هماهنگی و سامان دهی امکانات دولتی و غیر دولتی ذیربط .
- ایجاد زمینه و بستر مناسب در خصوص توسعه مشارکت های مر دمی در تاسیس بنیاد های ازدواج دائم و تقویت و ارتقا فرهنگ وسا طت در ازدواج و همسر یابی و رفع نیاز های اساسی جوانان.
-بهره مندی از نیرو های مددکار اجتماعی و توسعهخ خدمات مشاوره ای رایگان و اجباری قبل از ازدواج ودر زمان بحران.
-معطوف نمودن اذهان خانواده ها و جوانان به تعدیل تو قعات .
-ضرورت توجه به تامین نیاز های عاطفی و روانی دختران و زنان در خانواده و تقویت ارتباط میان خانه و مدرسه و رفع مشکلات اخلاقی و رفتاری فرزندان .
-آشنا نمودن دختران وپسران با آئین همسر داری ،حقوق و تکالیف یکدیگر در خانواده .
-آموزش و اطلاع رسانی به خانواده ها در مورد ایمن سازی اعضا خانواده از ابتلا به انحرافات اخلاقی فر زندان.
-تقویت و توسعه مراکز مشاوره تخصصی (اورژانس های اجتماعی)جهت دستیابی خانواده ها در طرح و حل مشکلات ،هدایت فرزندان و بهبود روابط میان فرزندان با والدین.
مولفه 3((اقتصاد))
ضرورت بر قراری عدالت اجتماعی و امنیت اجتماعی ،کاهش شکاف طبقاتی و رفع فقر ،بیکاری و تبعیض به عنوان عوامل موثر در بروز آسیب های اجتماعی.
-توسعه اقتصادی و تامین امکانات زندگی در شهر های کو چک جهت جلو گیری از مهاجرت نیروی کار به سوی شهر های بزرگ و افزایش دامنه آسیبها.
-تقویت فرهنگ حمایت اقتصادی از زنان و دختران توسط خانواده.
-ایجاد مشاغل پاره وقت جهت اشتغال جوانان در دوران تحصیلات عالی و فراهم شدن امکان ازدواج آنان.
-تاکید بر توانا سازی اقتصادی زنان از طریق احتساب ارزش مادی و معنوی کار آنها در خانواده با ایجاد بستر های قانونی و فرهنگی لازم .
-طراحی ساختار و الگوی مناسب شغلی برای زنان با توجه به نقش همسری ،مادری و مدیریتی آنان در خانواده.
مولفه 4((حقوق)):
استخراج خلا های قانونی و حقوقی موثر در وقوع تخلفات و جرائم مختلف از سوی زنان و تصویب قوانین موثر جهت کاهش جرم.
-لزوم ارائه طرحها و بر نامه های اجرایی مربوط به آسیب های اجتماعی منطبق با قانون اساسی وسایر قوانین کشور.
-آموزش حقوق اساسی و مدنی به دختران و زنان توسط رسانه ها و دستگاه قضایی در خصوص ظلم های خانگی و اجتماعی و اتخاذ تدابیر لازم جهت حمایت و امداد رسانی فوری به آنان در بروز بحرانها (طرح پلیس مدنی و صلب .حق از والدین ناصالح)
-تعیین اشد مجازات در خصوص عاملان فریب ، باند های اغفال در انحرافات اخلاق و اجتماعی .
-انجام حمایت های لازم قانونی نسبت به حقوق زنان و دختران در معرض آسیب جسمی،روحی و جنسی در خانواده و اجتماع توسط دستگاه قضایی و انتظامی .
پایان