بخشی از مقاله
حسابداری اسلامی و جایگاه آینده آن در ایران
كيده
در این مقاله به بررسی حسابرسی از دیدگاه اسلام پرداخته شده است. به استناد آیات قران، احادیث و روایات پیامبر اسلام و امامان شیعه نه تنها اسلام بطور کلی ضرورت حسابرسی و نقش آن را در سالم سازی محیط اقتصادی و اجتماعی یاد آور شده است، بلکه بطور صریح به مفاهیمی از قبیل استقلال رأی، دانش و تجربه، مراقبت و دقت حرفه یی، شناخت موضوع، مشاوره، برنامه ریزی و تقسیم کار که از عناصر اصلی حسابرسی هستند، اشاره کرده است. به بیان دیگر، نتایج بررسی نشان می دهد که اسلام حسابرسی و عناصر اصلی آن را در شکل پیشرفته¬ی امروزی آن مورد تأیید قرار می دهد.
واژه هاي كليدي: حسابرسی، استقلال، دانش و تجربه، مشاوره، تقسیم کار، مراقبت و دقت حرفه¬یی.
مقدمه
در طول تاریخ اسلام، مسلمانان و علمای دینی همواره به استناد قرآن، احادیث و روایات پیامبر اسلام، امامان و بزرگان دینی ادعایی مبنی بر جامعیت دین اسلام داشته و دارند و معتقدند که این منابع و در رأس آنها "قرآن" به عنوان کلام خداوند، فراگیری نسبت به تمامی موضوعات دارند. حال، این سئوال به ذهن می رسد که آیا در 1400 سال قبل که حسابرسی به شکل امروزی توسعه و گسترش نیافته بود قران، پیامبر اسلام و امامان شیعه به ضرورت حسابرسی و تأثیر آن در اصلاح امور اشاره یی کرده اند؟
خداوند در قرآن در سوره¬ی قمر آیه های 32،22،17 و 40 می فرماید "و به تحقیق آسان کردیم قرآن را برای پند گرفتن، پس آیا پند گیرنده¬یی هست؟"
علمای اسلام و مفسرین قرآن به استناد این آیه و آیه های متعدد دیگر معتقدند که قرآن فراگیری به تمامی موضوعات دارد و این انسان است که باید با استفاده از معانی ظاهری و باطنی قرآن موضوعات خاص خود را استنباط نماید. با توجه به اینکه کلمه¬ی "پند گرفتن" در آیه¬ی مزبور محدود و مقید به موضوعی خاص نشده است، می توان چنین استنباط کرد که با کنکانش ماهرانه، هر موضوعی را می توان در قرآن به عنوان یک مرجع مطلق یافت کافی است که انسان جوینده و پند گیرنده باشد.
خداوند در سوره¬ی آل عمران (آیه های شماره¬ی 17 و 199)، سوره-ی رعد (آیه¬ی شماره¬ی 41)، سوره¬ی ابراهیم (آیه¬ی شماره¬ی 51)، سوره¬ی نور (آیه¬ی شماره¬ی 39) و سوره¬ی مومن (آیه¬ی شماره¬ی 17) می فرماید: " به درستی که خداوند سریع ترین حسابداران و حسابرسان است."
علاوه بر این، خداوند در سوره¬ی انبیاء (آیه¬ی شماره¬ی 1)، سوره¬ی ص (آیه¬ی شماره¬ی 53)، سوره¬ی انشاق (آیه¬ی شماره¬ی 8) به ترتیب می فرماید: " حسابدهی مردم نزدیک است و ایشان در بی خبری باشند". "این است آنچه برای روز حساب وعده داده می شود". " پس به زودی حسابرسی کرده، حسابرسی آسان."
همچنین، خداوند در سوره¬ی حجر (آیه های شماره¬ی 92و 93)، سوره¬ی نحل (آیه¬ی شماره¬ی 93)، سوره¬ی اعراف (آیه¬ی شماره¬ی 7)، سوره¬ی توبه (آیه¬ی شماره¬ی 127) و سوره¬ی غاشیه (آیه های شماره¬ی 25 و26) به ترتیب می فرماید: " پس به پروردگار توقسم که هر آینه خواهیم پرسید از همه، هر آنچه بودند و هر آنچه را انجام دادند، به درستی که خدا می داند آنچه می کنید، و سنجش اعمال در آن روز حق است، آیا نمی بینید که آزموده می شوند در هر سال یکبار یا دو بار، به درستی که بازگشت انسانها به سوی ماست. پس به درستی که حساب ایشان با ماست".
علاوه بر آیات مزبور، بحث حسابدهی و حسابرسی و بازخواست انسانها به صورت مستقیم و غیر مستقیم در سوره های فجر(آیه های شماره¬ی 14و16)، اسراء (آیه های شماره¬ی 14 و 15)، عنکبوت (آیه های شماره¬ی 2 و1)، محمد (آیه های شماره¬ی 2و1)، الرحمن (آیه های شماره¬ی 7،6 و 8)، لقمان (آیه¬ی شماره¬ی 15)، انبیاء (آیه¬ی شماره¬ی 48)، زلزال (آیه های شماره¬ی 7،6 و 8)، نساء (آیه¬ی شماره¬ی 61 )، مائده (آیه¬ی شماره¬ی 54) و انعام (آیه¬ی شماره¬ی 152) اشاره شده است.
از معانی ظاهری آیات مزبور صرف نظر از معنای باطنی که استنباطی تخصصی است، می¬توان چنین نتیجه گیری کرد که بحث حسابدهی و حسابرسی مورد تأکید اسلام وقرآن است و قرآن به صراحت ضرورت حسابرسی در جهان آخرت و بالتبع این جهان را گوشزد کرده است.
پیامبر اسلام و امامان شیعه نیز به دفعات متعدد داشتن حساب و حسابرسی را به مسلمانان یادآوری می کردند. برای نمونه به دو مورد اشاره می شود. امام علی (ع) (نهج البلاغه، خطبه¬¬ی 88 ) می فرماید: " قبل از این که به حسابتان رسیدگی شود، خود رسیدگی نمائید" و امام صادق (ع) (حر عاملی، 1376) نیز فرموده است: " از ما نیست کسی که به حساب خود نرسد ".
اینک که تا حدودی ضروت حسابرسی بطور کلی از دیدگاه قرآن، پیامبر و امامان شیعه مشخص گردید. در ادامه¬ی مقاله نظر قرآن، پیامبر و امامان شیعه در مورد اصول حسابرسی ارائه می شود.
1- استقلال رأی حسابرس
انجمن حسابداران رسمی آمریکا (میگز و دیگران، 1989) در مورد استقلال رأی حسابرس مقرر کرده است " حسابرس یا حسابرسان باید استقلال رأی خود را در تمام موارد مربوط به حسابرسی حفظ کنند".
خداوند نیز در قرآن سوره¬ی مائده (آیه¬ی شماره¬ی 49) در مورد استقلال می فرماید " در بین مردم طبق دستور خدا داوری کن و از هوی و هوس آنها پیروی مکن".
پیامبر اسلام (ابوالقاسم پاینده، 1374) می فرماید" از مردم بی نیاز باشید و یک چوب مسواک هم از آنها نخواهید. استوار باش و رفتار خویش را در باره¬ی مردم نیک ساز. استوار باشید و چه نیک است که استوار باشید".
امام علی (فیض الاسلام ، 1364) نیز در مورد استقلال می فرماید " برای مسند قضاوت و دادگری بهترین اشخاص را انتخاب کن، کسی که کاری بر او سخت و دشوار نیاید و نزاع کننده و مخالف، رأی خویش را بر او تحمیل نکند".
از آیه¬ی قرآن، سخنان پیامبر اسلام و امام علی چنین استنباط می شود که جوهره و روح قضاوت و حسابرسی
استقلال رأی است. اگر داور و حسابرس استقلال رأی نداشته باشند، مردم در مورد قضاوت و نظر او تردید خواهند داشت. قرآن شرط داوری و قضاوت را دوری از هوی و هوس، پیامبر اسلام بی نیازی و امام علی جلوگیری از تحمیل نظر دیگران می دانند. همان چیزی که امروزه به صراحت در استانداردهای حسابرسی تدوین شده توسط مجامع حرفه¬یی دنیا به ویژه حسابداران رسمی آمریکا بدان تأکید می شود.
2- دانش و تجربه¬ی حسابرس
انجمن حسابداران رسمی آمریکا (میگز و دیگران، 1989) در مورد دانش و تجربه¬ی حسابرس مقرر می دارد " رسیدگی و حسابرسی باید توسط فرد یا افرادی اجرا شود که دارای صلاحیت و آموزش فنی کافی به عنوان حسابرس باشند".
قران نیز در موارد بسیار زیادی تأکید بر علم و دانش کرده است، به طوری که در اولین آیه¬یی که بر پیامبر اسلام نازل شده، به وی دستور داده است"بخوان" سوره علق (آیه¬ی شماره¬ی ا).
خداوند در سوره¬ی قلم (آیه¬ی شماره¬ی 1) به قلم و آنچه می¬نویسد، سوگند یاد می¬کند و در جای دیگر تبعیض و تفاوت در مورد انسانها را پذیرفته و صراحتاً بیان می دارد "آیا آنهایی که می¬دانند با آنهایی که نمی¬دانند، برابر هستند؟" (سوره¬ی الزمر آیه¬ی شماره¬ی 9).
امام صادق از پیامبر اسلام (حر عاملی، 1376) نقل می کند" هر کس کاری را بدون داشتن علم و دانش انجام دهد، خرابی در آن کار بیشتر از اصلاح در آن است".
امام علی (فیض اسلام، 1364) می فرماید" هر کسی تجربه¬اش کم باشد، زود گمراه می¬شود و فریب می خورد. هر معرفت و شناختی نیازمند تجربه است. برترین پس اندازها و توشه¬ها، دانش است که به کار گرفته شود. اگر کسی بدون علم و دانش در بین مردم فتوی داده و حکمی صادر کند، زمین و آسمان بر او لعن و نفرین می فرستند. عدل بر چهار عنصر است: بر فهمی ژرف نگرنده، دانش پی به حقیقت برنده، نیکو داوری کردن و در بردباری استوار بودن".
از مجموعه¬ی آیات قرآن و سخنان پیامبر اسلام و امامان شعیه چنین استنباط می¬شود که داشتن دانش و تجربه در امر داوری، ضروری و این دو لازم و ملزوم یکدیگرهستند. به همین دلیل، عده¬یی نیز معتقدند که دانش شرط لازم و تجربه شرط کافی در انجام هر امر تخصصی و از جمله حرفه¬ی حسابرسی است.
3- مراقبت و دقت حرفه¬یی
انجمن حسابداران رسمی آمریکا (میگز و دیگران 1989) در مورد مراقبت و دقت حرفه¬یی حسابرس مقرر می دارد " در اجرای عملیات حسابرسی و تهیه¬ی گزاش حسابرسی باید مراقبت حرفه¬یی لازم به عمل آید".
خداوند نیز در قرآن در سوره¬ی نساء (آیه های شماره¬ی 58و135 ) می فرماید "خدا به شما امر می¬کند که امانات را به صاحبان آنها باز دهید و چون میان مردم قضاوت می¬کنید به عدالت داوری کنید.... ای اهل ایمان نگهدار عدالت باشید و برای خدا موافق حکم خدا شهادت دهید، هر چند به ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد. برای هر کسی که شهادت می¬دهید چه غنی باشد یا فقیر، نباید در حکم شهادت از هیچ کدام از آنها طرفداری کرده، از حق عدول نمائید....".
امام علی (احمد آرام، 1369) می فرماید " همانا انسان در حساب کردن هیچ مسامحه و اهمالی را نمی پذیرد. بنابراین، بر خود فرض می¬نماید که کارهای خود را تصحیح و تذهیب نماید...".
علاوه بر این، امام علی (فیض الا سلام، 1364) می فرماید" کجایند پرهیزگاران در تجارت و پاکان آراسته در کردارشان... من مالک اشتر را بر شما فرمانروا کردم. مالک اشتر شخصی است که از هیچ کس نمی ترسد و هرگز خطایی از او سر نمی زند. در آنچه باید با احتیاط عمل کرد کندی بکار نبندد و نسبت به هر چیزی که باید محتاط باشد و صبر نماید، هیچ وقت شتاب نکند... کسی بر مسند قضاوت بنشیند که اگر به ناحق حکم راند و پس از آن متوجه شد از بازگشت به سوی خداوند خودداری ننماید، آزمند و طمع کار نباشد، بدون رسیدن به کنه کاری، به اندیشه¬ی اندک اکتفا نکند ... البته وفا و صدق قرین یکدیگرند و من سپری نگهدارنده تر از وفای به عهد سراغ ندارم ... آنکس که حساب نفس خود کرده، سود برد و آن کس که از آن غافل ماند، زیان دید و هر که ترسید، ایمن شد و هر کس پند گرفت، بینا شد، فهمید و آن که فهمید دانش ورزید".
امام صادق (احمد آرام، 1369 ) نیز می فرماید " اظهار نظر در مورد چیزی از قبل آنکه درباره¬ی آن مطمئن باشی، موجب تباهی می شود".
از مجموع آیات قرآن و سخنان امام علی و امام صادق چنین استنباط می شود که دقت، مواظبت و مراقبت حرفه¬یی برای انجام امور تخصصی از اهمیت ویژه¬یی برخوردار است. بالطبع حسابرسان نیز باید در انجام وظایف تخصصی مراقبت و دقت حرفه¬یی لازم را داشته باشند.
4- شناخت موضوع حسابرسی
انجمن حسابداران رسمی آمریکا(میگز و دیگران، 1989) در مورد شناخت موضوع حسابرسی مقرر می¬دارد " برای برنامه ریزی حسابرسی و تعیین نوع، زمان بندی و میزان آزمونهایی که باید اجرا شود، شناخت کافی از ساختار کنترل داخلی باید کسب شود".
پیامبر اسلام (ابوالقاسم پاینده، 1374) به صراحت به شناخت قبل از اقدام تأکید می نماید و می فرماید" کار اندک که با بصیرت و دانش انجام گیرد، بسیار است و کار بسیار که با نادانی صورت گیرد، اندک است".
امام علی (احمد آرام، 1369) نیز می فرماید" آگاه باش که کار اندک و مداوم همراه با آگاهی و شناخت کافی بهتر از کار زیاد اما بدون آگاهی و شناخت نزد خداست".
از سخنان پیامبر اسلام و امامان شیعه چنین استنباط می شود که حسابرس قبل از شروع عملیات حسابرسی باید نسبت به موضوع شناخت و آگاهی کافی کسب کند. زیرا، شناخت قبل از عمل، انسان را از انجام صحیح کار مطمئن می سازد.
5- مشاوره
استانداردهای حسابرسی (انجمن حسابداران رسمی آمریکا 1975) لزوم مشورت با کارشناسان را در موارد تخصصی و ضروی برای گردآوری شواهد قابل اطمینان توصیه کرده است.
خداوند نیز در قرآن در سوره¬ی شورا می فرماید"... و کارشان را با مشورت با یکدیگر انجام می دهند ... در امور با یکدیگر مشورت کنید...".
پیامبر اسلام (ابوالقاسم پاینده، 1374) نیز می¬فرماید " هر کس فقط وابسته به نظر خودش بود گمراه می شود".
امام علی (فیض الاسلام، 1364) نیز می فرماید"بر فرد عاقل است که به رأی و نظر خود، رأی و نظر عقلای دیگر را اظافه کند و به علمش علم حکمای دیگر را جمع کند. یا هشام! نشست و برخاست با اهل دین مشرف دنیا و آخرت است و مشورت با عاقل نصحیت گو، میمنت و برکت و رشد و توفیق از خداوند است. پس اگر به تو اشاره کرد، فرد عاقل خیر خواه نصیحت گو، پس بر حذر باش از خلاف که همانا در آن ملامت است... هر کس با دانایان مشورت کرد به راه درست هدایت می شود...
مشورت کن با مردان عاقل که همانا امر نمی کنند به تو به جز خیر و نیکی و بر حذر باش که خلاف آن عمل نمایی که این فساد در دین و دنیاست".
امام صادق (احمد آرام، 1369) به نقل از پیامبر اسلام می فرماید "مشورت با انسان عاقل، رشد و توفیق از خداوند است...".
از مجموع آیات قرآن و سخنان پیامبر اسلام و امامان شیعه استنباط می شود که اسنان به طور اعم و حسابرس بطور اخص درموضوعاتی که تخصص ندارد یا ابهام دارد باید با کارشناسان و عقلای آن موضوع خاص مشورت نماید و همه متفق القولند که مشورت با انسانهای صادق وکاردان به دانش انسان اضافه و او را از پشیمانی نجات می¬دهد. حتی معتقدند عدم مشورت موجب فساد در دین و دنیا خواهد شد.
6- برنامه ریزی و تقسیم کارحسابرسی
انجمن حسابداران رسمی آمریکا (میگز و دیگران، 1989) در مورد برنامه ریزی و تقسیم کار مقرر می دارد " عملیات حسابرسی باید به میزان کافی برنامه ریزی شود و در صورت وجود کارکنان، بر کار آنان به گونه¬یی مناسب نظارت شود".
خداوند در قرآن، سوره¬ی نساء (آیه¬ی شماره¬ی 58) می-فرماید "خداوند به شما امر می¬کند که امانت را به اهلش بسپارید...".
پیامبر اسلام (ابوالقاسم پاینده، 1374) نیز می¬فرمایند: پس از آن در حال نویسندگانت بنگر و بهترین ایشان را از جهت راستی گفتار و درستی کردار بکارهایت بگمار... برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار ده که بزرگی کارها او را مغلوب وناتوان نکند و بسیاری کارها او را پشیمان نسازد... پس در کارهایشان کاوش و رسیدگی نما و بازرس های راستکار و وفادار بر آنان بگمار زیرا، جلوگیری و بازرسی تو بر کارهای آنها، سبب می¬شود که آنان امانت داری و مدارا و نرمی با رعایا را مبنای عمل خویش قرار دهند".
به استناد آیات و سخنان مزبور، باید شایستگی و لیاقتهای اشخاص شناسایی و آنگاه تقسیم کار بر اساس این شایستگی¬ها انجام شود. بالطبع برنامه ریزی برای شناسایی توامندیها و لیاقت¬های تیم حسابرسی و آنگاه تقسیم کار بر اساس این توامندیها در حسابرسی نیز بسیار ضروری است.
حسابداري اسلامي
در محافل دانشگاهي و مراجع حرفهاي کشورهاي مسلمان مدتي است که بحث حسابداري اسلامي مطرح و در اين زمينه سمينارهايي نيز برگزار شده است. گروهي از حسابداران مسلمان معتقدند بنابه ملاحظات جهان بيني اسلامي و غربي، حسابداري سنتي که مبتنيبر جهانبيني غربي است نميتواند پاسخگوي تأمين نيازهاي گزارشگري مالي در کشورهاي اسلامي باشد. لذا حسابداران مسلمان بايد در کشورهاي اسلامي تعريفي از حسابداري اسلامي ارائه کنند و با تبيين اهداف و خصوصيات حسابداري اسلامي، الزامات گزارشگري را روشن کنند. در اين زمينه تحقيقاتي انجام شده است که نتايج آنها همه در يک جهت نميباشد.
گروه ديگري از حسابداران مسلمان اصرار دارند که حسابداري اسلامي يا غربي ندارد، اگر حسابداري اسلامي مطرح شود قاعدتاً حسابداري مسيحي يا حسابداري يهودي هم ميتواند مصداق داشته باشد. جانکلام مخالفان حسابداري اسلامي اين است که حسابداري، حسابداري است. در اين مقاله تلاش بر اين است که اين ديدگاهها در چارچوب شرايط محيطي ايران بررسي شود و نهايتاً تحليلي از ديد نگارنده ارائه گردد.
حسابداري اسلامي در سطح نظري
شايد آنچه که بهعنوان تفاوت بنيادي محيطي قابل طرح است حضور دين در زندگي فردي و تجزيه آن از مسائل اجتماعي است. در کشورهاي اسلامي نقش تعاليم اسلامي در زندگي جمعي پررنگ ميباشد و در قوانين و مقررات حکومتداري، قرآن و سنت درنظر گرفته ميشود.
بعضي از صاحبنظران مبانـي اقتصـاد اسلامي را بـا اقتصـاد غـربـي کـامـلاً متفاوت ميداننـد
. در اسـلام انسـان امانـتدار است. درصورتي که در غرب انسان مالک نهايي شناخته ميشود. لذا پاسخگويي نهايي مسلمان از نظر مسائل مالي در برابر خداوند است و چنين پاسخگويي از طريق زکات و خمس در عمل پياده ميشود.
در غرب حداکثرسازي سود، فردگرايي، منافع شخصي زيربناي حرکتهاي اقتصادي است اما يکمسلمان پايبند به ارزشهاي اسلامي در پي سود معقول، منافع جمعي و انصاف و عدالت است.
در اسلام بعضي از معاملات رايج در غرب مانند ربا، قمار، تجارت مشروبات الکلي عملي حرام است و ممنوع است. بعضي از رهبران ديني معتقدند، فعاليتهاي اقتصادي در اسلام بر دو ستون اخلاقي عدالت و احسان استوار است. بنابراين تجارت اسلامي بايد برپايه اين ارزشها انجام شود.
اين تفاوتها محرک اصلي حسابداران مسلمان براي ارائه يک تعريف و الگو براي حسابداري اسلامي ميباشد.
زيد (Zaid, 1997) حسابداري اسلامي را بهشرح زير تعريف کرده است :
حسابداري فرايند منظم ثبت معاملات مشروع در دفاتر و اندازهگيري نتايج مالي برمبناي اين معاملات بهمنظور استفاده در تصميمگيري است.
در اينجا تنها تفاوت اصلي آن با تعريف حسابداري سنتي اضافه کردن واژه ” مشروع“ است. به نظر نميرسد با اضافهکردن اين واژه بتوان حسابداري سنتي را به حسابداري اسلامي تغيير داد. اين موضوع در کشور ما که تمام قوانين ازجمله قوانين حاکمبر تجارت توسط شوراي نگهبان از نظر انطباق با شرع بررسي ميشود بيشتر زير سؤال ميرود، زيرا بنابر مشروع بودن معاملات است.
افزون بر اين، حسابداري بايد تمام معاملات را ثبت و گزارش کند. حتي اگر برخلاف شرع، معامله غيرمشروع انجام شود حسابداري ناگزير به ثبت واقعيت است و نميتوان بهدليل غيرمشروع بودن از گزارش آن خودداري کرد.
الخدش عـلاوهبر مشروعيت، مسئـله زکـات را در تعريف حسابـداري اسلامي گنجـانـده است
حسابداري اسلامي عبارت است از فرايند شناسايي، اندازهگيري و گزارشگري مشروعيت فعاليتهاي مالي که براي تصميمگيري، محاسبـه زکات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايهگذاري اسلامي براساس دستورات اسلام، مفيد باشد.
تعاريف ديگري نيز غير از اين وجود دارد. در اينجا بهجز بحث مشروعيت، مسئله زکات اضافه شده است. يکي از مسائلي که در کشورهاي اسلامي در مذهب سني مورد توجه جدي است اندازهگيري عناصر صورتهاي مالي براي محاسبه زکات است. اين موضوع در حوزه بانکداري اسلامي بعضاً نيز پياده شده است. يعني زکات بهعنوان آخرين رقم سود و زيان گزارش ميشود. محاسبه زکات بايد مبتنيبر ارزشهاي جاري داراييها باشد.
در مذهب شيعه زکات به کالاهاي معدودي (شتر، گاو، گوسفند، خرما، جو، کشمش، طلا و نقره) تعلق ميگيرد، اما به منفعت کسب بهطور عام تعلق نميگيرد. لذا نميتوان در ايران مسئله زکات را بهعنوان يکعامل مهم در تعريف حسابداري اسلامي بيان کرد. حوزه گزارشگري مالي اساساً مربوط به شرکتها و ديگر شخصيتهايي است که محاسبه زکات براي آنها مورد ندارد. در مذهب شيعه خمس به منفعت کسب تعلق ميگيرد اما خمس هم اساساً در حوزه فردي است و انتقال آن يا پرداخت آن توسط شخصيت حقوقي يا شرکت تاکنون مطرح نشده است.
اهداف و خصوصيات حسابداري اسلامي
اسـلام اسـاسـاً مجمـوعـهاي از رهنمـودهـاي اخلاقي است. رهنمودهاي اخلاقي ديناسلام حاکمبر زندگي فردي و اجتماعي مسلمانان است. بعضي از رهبران ديني عقيدهدارند، فعاليتهاي اقتصادي در اسلام بر دو ستون اخلاقي عدالت و احسان استوار است.
اين ارزشها، ارزشهايي بنيادي است که براي تمام زواياي زندگي انسان، رهنمود دارد.
نابراين تجارت اسلامي بايد برپايه اين ارزشها انجامشود.
عدالت
قرآن، حفظ عدالت را تحت هر شرايطي و در تمام جوانب زندگيانسان لازم ميداند. پيامبر گرامي (ص) نيز بر حفظ عدالت اصرار داشتند و بابـــيعـــدالـتـــي بـــه شـــدت بـــرخــورد مــيکـردنـد. قـرآن بـه مسلمـانـاندستور ميدهد که براي شهادت دادن و تـصميمگيـــري در مـوضـوعات مناقشهانگيز بينمـسلمـانـان و حتـي در رابطه با دشمنان، از مسير عدالت خارج نشوند. بنابراينمسلمانان بايد براي برقراري عدالت تلاش جمعي کنند. بهعبارت ديگر مسلمانان نبايدبه ديگران ستم کنند يا زير بار ستم ديگران روند.
احسان
احسانبهمعناي رفتار حسنه يا کمک به ديگران بدون چشمداشت يا ايجاد تعهد براي آنان است. بعضي از دينداران احسان را حتي برتر از عدالت ميدانند. احسان زندگي را زيباميکند. اگر عدالت جامعه را از استثمار و رنجها محافظت ميکند، احسان زندگي راشيرين و گوارا ميسازد.
در حوزه تجارت، روشهايي مانند مدارا، انگيزهخدمتگزاري، توجه به خداوند و ضامندي او موجب تقويت احسان ميشود.
مدارا ازپايههاي احسان است. مدارا از صفات خداوندي است و مسلمانان تشويق شدهاند که اينصفت را در درون خود زنده نگهدارند. مدارا را ميتوان در قالب احترام به ديگران،گذشت، و بر طــرف کـردن مشکـلات ديگـران بيـان کـرد. منظـور از انگيـزه خدمتگذارياين است که سازمانهاي تجاري بايد نيازها و منافع ديگران را درنظر بگيرند. بنابراين،مسلمان در فعاليتهاي تجاري بايد در پي ارائه خدماتي باشد که مورد نياز واقعي جامعهاو و جامعه انساني است.
اگرچه قرآن تجارت را مشروع ميداند اما نبايد مشغلهتجارت، انسان را از خداوند و دستورهاي او غافل کند. مسلمان بايد در هر حالت، چهموفقيت ، چه شکست به ياد خدا باشد. رضايت او بايد مسير زندگي انسان را تعيينکند.
فعاليت تجاري بايد منطبق با ارزشهاي اخلاقي قرآن باشد. قرآن انسان رااز نعمات اين جهان منع نکرده است، اما نبايد لذات دنيوي چشم او را کورکند.
اهداف حسابداري اسلامي
براي حسابداري اسلامي اهدافمتفاوتي مانند سودمندي براي تصميمگيـري، وظيفـه مبـاشـرت پــاسخگـويـي اسلامي وپاسخگويي از طريق زکات ذکر شده است.
سودمندي براي تصميمگيري
ايــــنهـــدف تـــوســـط ســـازمـــان حسابداري و حسابرسي موسسات مالي اسلامي (AAOIFI) پيشنهاد شده است. در بيانيه شماره يک اين سازمان بيان شده است که اهداف حسابداريمالي نوع و ماهيت اطلاعاتي را تعيين ميکند که بايد در گزارشهاي مالي براي کمک بهاستفادهکنندگان اين گزارشها در تصميمگيري ارائه شود. بنابراين گزارشهاي مالي بايداطلاعات سودمند براي استفادهکنندگان ارائه کند. اين اطلاعات شامل موارد زيراست:
1- اطلاعات مربوط به رعايت شريعت توسط بانکها،
2- اطلاعاتمربوط به منابع اقتصادي و تعهدات و آثار رويدادها،
3- اطلاعات لازم برايتعيين زکات،
4- اطلاعات مربوط به جريانهاي نقدي،
5- اطلاعات لازمبراي ارزيابي مسئوليتهاي اماني بانکها براي حفاظت منابع و سرمايهگذاريهاي آن،و
6- اطلاعات مربوط به ايفاي مسئوليت اجتماعي توسط بانک.
اگرچه درفهرست ساير اهداف، جوهره اسلامي مشاهده ميشود اما چارچوب نظري سازمان يادشدهبيشتر همجهت با حسـابـداري سنتـي اسـت. مثـلاً در چـارچـوب نظري هيئت استانداردهايحسابداري مالي )FASB( بيان شده است که گـزارش مـالـي بـايـد اطـلاعات سودمند بهسرمايهگذاران و اعتباردهندگان کنوني و بالقوه و ساير استفادهکنندگان برايتصميمگيريهاي سرمايهگذاري، اعطاي اعتبار و ديگر تصميمهاي مشابه ارائهکند.
سازمان حسابداري و حسابرسي موسسات مالي اسلامي در بند 25 بيانيه شمارهيک خود اين همگرايي را نشان داده است. طبق اين بند نقش گزارشگري مالي در اقتصاد،ارائه اطلاعات سودمند براي تصميمگيريهاي اقتصادي است.
به نظر ميرسد همسازمان يادشده و هم هيئت استانداردهاي حسابداري مالي اين ديدگاه سنتي راپذيرفتهاند که اطلاعات مربوط براي استفادهکنندگان، اطلاعات راجعبه وضعيت ماليو عملکرد مالي است. در واقع، عملکرد مالي مربوط به چگونگي موفقيت يک شرکت دردستيابي به هدف کلي آن يعني سود است بنابراين عملکرد مالي مستقيماً به سوداوري متصلشده است. هرچه سود بيشتر باشد، شرکت موفقتر عمل کرده است.
هندرسن و پيرسن (Henderson and Peirson,1988) اذعان کردهاند که سودمندي براي تصميمگيري را ميتوانآنقدر بسط داد تا نيازهاي اشخاصي را دربرگيرد که در پي اعمال نظارت بر عملکرداجتماعي شرکت ميباشند. اما بيشتر مطالب ادبيات حسابداري درباره سودمندي برايتصميمگيري تنها به نيازهاي سهامداران و اعتباردهندگان مربوط است .(Kam,1990)
بهطور طبيعي سرمايهگذاران و اعتباردهندگان مايلند کهدريافتهاي نقديشان از پرداختهاي نقدي بيشتر باشد؛ بنابراين شرکتها به سمت افزايشتوان کسب وجه نقد هدايت ميشوند در اين حالت، سودمندي براي تصميمگيري هدف مناسبيبراي پشتيباني سازمان جهت دستيابي به چنين هدفي است.
مباشرت
حسابداريمباشرت ريشه در دوران باستان دارد و براي اثبات اعتبار مستاجر در برابر مالکان مهمبود , چن بيان کرده است که مفهوم مباشرت از آيين مذهبي بهويژه مسيحيت سرچشمه گرفتهاست. يعني انسان در برابر خداوند امانتدار منابعي است که به او سپرده شده است. انسان به عنوان کارگزار يا نماينده خدا، مسئول بهکارگيري منابع نهتنها براي خودبلکه براي ديگران به عنوان يک مسئوليت اجتماعي است. اين مفهوم در دوران فئوداليمباشرت گسترش يافت. در آن زمان، زمين به سرفها سپرده ميشد و سرف از طرف فئودال آنرا اداره ميکرد. سرف مسئول حفاظت از زمين براي فئودال بود و فئودال بايد بهمسئوليت اجتماعي خود براي سرف و خانواده او عمل ميکرد.
از اواسط قرن نوزدهممفهوم مباشرت در حسابداري براي تفکيک مالکيت و مديريت بهکار ميرفت که اين نيزناشي از رشد شرکتهاي سهامي بود. در اين زمان شکل کلاسيک مباشرت در مورد مديرانيمصداق داشت که به عنوان خادم صاحب سرمايه تنها در برابر او اين وظيفه را انجامميدادند و به مسئوليت اجتماعي توجهي نميکردند , صورتهاي مالي ابزاري براي اثباتبهکارگيري درست منابع توسط مديريت است. تاکيد مباشرت بر بهکارگيري سرمايهها درداراييهاي مولد براي دستيابي به اهداف سازمان است. لذا ترازنامه و صورت سود وزيانتهيه ميشود تا صاحبان سرمايه بتوانند تغييرات مالي طي يک دوره زمـاني خاص رادنـبـال کـنـــنــد .مفهوم فعلي مباشرت بسيار نزديک به مفهوم سودمندي برايتصميمگيري است، اما اطلاعات لازم براي مباشرت کمتر از اطلاعات لازم برايتصميمگيري اســت. زيــرا بــراســاس مفهـوم مبـاشـرت، سـرمـايـهگـذاران واعتباردهندگان بالقوه بهعنوان استفادهکننده تلقي نميشوند. علاوه براين،اطلاعات لازم براي مدل پيشبيني استفادهکنندگان ارائه ميگردد و اساساً به گذشتهنگاه ميشود.
سازمان حسابداري و حسابرسي موسسات مالي اسلامي
AAOIFI,1996 ، مباشرت را به عنوان يکي از اهداف ارائه اطلاعات پذيرفتهاست. اين سازمان تصريح کرده است که يکي از اهـداف حسابداري مالي کمک به محافظتداراييها و بهبود تـواناييهاي مديريتي بانکهاي اسلامي است. ميرزا و بيدون
(Mirza and Baydoun,2000 ) ضمن دفاع از اين هدف، پيشنهاد کردهاند که وظيفهمباشرت بايد کانون توجه حسابداران موسسات مالي اسلامي براي گزارشگري به اشخاص برونسازماني باشد.
پاسخگويي
گفته ميشود که پاسخگويي مفهومي گستردهتر ازمباشرت دارد. گري پاسخگويي را به عنوان وظيفه ارائه حساب يا بازخواست در رابطه بااقداماتي تعريف کردهاست که يک شخص مسئوليت آن را بهعهده دارد. در اين تعريف،پاسخگويي
در قالب رابطه کارفرما و کارگزار بيان شده است. پـاسخخواه (کارفرما) با پاسخگو (کارگزار) وارد يک رابطه قراردادي ميشود.
کارفرما قدرتاداره منابع را همراه با دستورعمل شيوه انجام عمل و اعطاي پاداش، به کارگزار اعطاميکند. کارگزار بايد براي رسيدن به اهداف خاص و همچنين ارائه اطلاعات به کارفرمايخود، اقدامات لازم را انجام دهد.
حميد برخلاف گري دامنه پاسخگويي را فراتراز ارائه حساب مربوط به اقدامات انجام شده به کارفرما ميداند. حميد جنبه متافيزيکيپاسخگويي به خدا را نيز به اين دامنه اضافه ميکند و ميگويد اين وظيفه از طريقپاسخگويي به جامعه ايفا ميشود.
پاسخگويي اسلامي
حميد ، بحث خوددرباره پاسخگويي اسلامي را با توصيف مفهوم خلافت توسط فاروقي شروع ميکند. براساساين مفهوم قرآني، انسان خليفه`الله است که امانت الهي به او سپرده شده است. ديگرمخلوقات شامل فرشتگان، حيوانات و اشياي غيرزنده توان پذيرش اين امانت را ندارند. همانگونه که در قرآن بيان شده است، خداوند اين امانت را به آسمانها، زمين و کوههاعرضه کرد اما آنها از پذيرش آن هراسناک شدند ولي انسان آن را پذيرفت (قرآن 33:72.) مسئوليت اين امانت آنقدر سنگين است که آسمانها، زمين و کوهها تاب پذيرش آن رانداشتهاند. بنابراين انسان بايد به دشواري ايفاي اين مسئوليت آگاه باشد. انساننهتنها در قبال مسائل معنوي بلکه در رابطه با موضوعات اجتماعي، تجاري و قرارداديبايد پاسخگو باشد، زيرا خداوند به انسان دستور داده است هر آنچه را به او سپرده شدهاست بازگرداند.
حميد ، پيشنهاد ميکند که اين نوع پاسخگويي ميتواند به عنوانهدف اصلي حسابداري تلقي شود که خود، بعداً نام پاسخگويي اسلامي را بر آن نهاد. اينپيشنهاد توســط خير حمايت شده است. او اذعان کرده است که اين مفهوم آنچنان در جامعهاسلامي ريشه دارد که ميتواند به عنوان بزرگترين محرک براي توسعه عملي حسابدارياسلامي بهکار گرفته شود.
بـراي ايفـاي پاسخگويي اسلامي هم سازمانهاياسلامي (کارگزار) و هم صاحبان سرمايه (کارفرما) مسئوليت دارند. پاسخگويي اوليه ازمفهوم خلافت نشأت ميگيرد، زيرا انسان امانتدار منابع الهي است. چگونگي اعمال اينخلافت در قرآن و حديث به عنوان منابع اصلي آيين اسلامي مشخص شده است.
همچنين، پاسخگويي ثانويه از طريق قرارداد بين صاحب سرمايه يا سرمايهگذار ومدير برقرار ميشود. يک شرکت براي ايفاي پاسخگويي اوليه و ثانويه، بايد فعاليتهاياقتصادي- اجتماعي مربوط به موضوعات اسلامي، اجتماعي، اقتصادي و محيطي را شناسايي،اندازهگيري و گزارش کند. افزون بر اين، براساس پاسخگويي اسلامي، ميتوان اهدافثانويه ديگري مانند رعايت شريعت، ارزيابي و توزيع زکات، توزيع عادلانه ثروت بينذينفعان، و ايجاد محيط همکاري و مساعدت را نيز تعريف کرد که به ارائه اطلاعات کمکميکند و شرکتها را تشويق مينمايد در حل مشکلات امت اسلامي مشارکتکنند.
پاسخگويي از طريق زکات
نتايج تحقيق عدنان و گافيکين نشانميدهد که هدف اصلي اطلاعات حسابداري اسلامي، ارائه اطلاعات براي ايفاي تعهدپاسخگويي به صاحب اصلي (خدا) است. بنابراين، پاسخگويي کلي زماني در عمل محقق ميشودکه در راستاي ايفاي تعهد زکات باشد. اگر زکات به عنوان هدف اوليه قرار گيرد هر شخصاز فريبکاري يا ظاهرآرايي ناخواسته پرهيز ميکند، زيرا هميشه خدا را ناظر اعمال خودميبيند. در نتيجه، اطلاعات حـســابــداري بــهطــور غـيــرمـستقيـم هـمپـاسخگـوي نيـازهـاي استفادهکنندگان است و هم پاسخگوي مسئوليتاجتماعي.
تريووانو پيشنهاد کرده است که سازمانهاي اسلامي بايد زکاتمدارباشند نه سودمدار. يعني سود خالص نبايد به عنوان مبناي ارزيابي عملکرد استفاده شودبلکه هدف بايد متوجه پرداخت زکات بيشتر باشد. براي اينکه جهت سازمان در راستاي زکاتباشد سيستم حسابداري نيز بايد مبتني بر زکات باشد. اين نگرش منجربه تقويت اسلام درسازمانها ميشود. براي رسيدن به اين هدف، ابتدا بايد از حداکثرسازي سود به سمتحداکثرسازي زکات حرکت کرد. بنابراين، سود به عنوان يک هدف مياني است در صورتي کهزکات هدف نهايـي است. اگـر زکات هدفي نهايي باشد سياستهاي يک سازمان بايد منطبق باشريعت اسلامي باشد. نهايتاً اين شيوه عمل باعث تعادل بين مسائل فردي و اجتماعيميشود، زيرا مفهوم زکات مسلمانان را تشويق ميکند که با رعايت شريعت سود کسب کنندو بخشي از آن را به عنوان زکات براي رفاه اجتماعي بپردازند. اين نگرش، واحدهاياقتصادي را تشويق ميکند براي رهايي انسانها از فشارهاي ناشي از عوامل اقتصادي،اجتماعي و فکري و پاکسازي محيط از استثمار تلاش کنند. سرانجام چنين روشي، پل مياندنيا و آخرت است زيرا زکات باعث بيداري وجدان انسان ميشود و او را به ياد توشهآخرت مياندازد.
به نظر ميرسد قراردادن زکات به عنوان هدف نهايي، ديدگاهاســلامـي دربـاره مـوضـوعـات اقـتصـادي را محـدود ميکند؛ اگرچه شکي نيست که زکاتيکي از ستونهاي اصلي اسلام اسـت. سادهانگاري است اگر بـگــــويـيـــم زکـــاتمـشـکـــلات اقتصادي موجود را تماماً حل مــيکنـد. در حقيقـت، اهـداف اقتصادي- اجتماعي اسلام شامل دامـنـه وسيعـي از مـوضوعات مختلف است: اعتقاد بر اين است کهزکات تنها يکي از ابزارهاي اصلي براي دستيابي به اين اهداف است.
چپرا در اينزمينه ميگويد سيستم تجارت اسلامي بايد بتواند به مقصد شريعت برسد. مقصد شريعتشامل هر چيزي است که براي فلاح (موفقيت در دنيا و آخرت) و حيات طيبه (زندگي پاک) در چارچوب شريعت لازم است.
خصوصيات حسابداري اسلامي
مباحثمربوط به خصوصيات حسابداري اسلامي بر دو موضوع اندازهگيري مالي و ارائه و افشامتمرکز شده است. بنابراين در بخشهاي زير، خصوصيات حسابداري اسلامي در قالب اين دوموضوع مطرح ميشود.
اندازهگيري مالي
در اغلب مطالب ادبيات حسابدارياسلامي، زکات به عنوان سنگ بناي تعيين ابزارهاي اندازهگيري معرفي شده است. دلايلانتخاب زکات براي تعيين مباني اندازهگيري به شرح زير است:
-1 در اسلامزکات مفهومي است که مستقيماً با اندازهگيري داراييها سروکار دارد. در قرآن و حديثرهنمودهايي در مورد زمان و روش محاسبه زکات وجود دارد.
-2 در بسياري از آياتقرآني بلافاصله پس از دستور نماز، زکـات بر مسلمانان واجب شده است و زکات يکي ازستونهاي اصلي اسلام است. بنابراين مسلمانان براي ايفاي اين تعهد بـايـد ابـزارهايلازم (شامل حسابداري) را بهکار گيرند.
-3 تــوسـعــه حسـابـداري دردولتهاي اوليه اسلامي ارتباط مستقيم با زکات دارد. در آن زمان، دولت اسلاميدفترها و گزارشهاي حسابداري را براي تعيين زکات و پاسخگويي در مورد آن، تهيهميکرد.
ديدگاه غالب در تعيين زکات، استفاده از قيمت فروش در زمان ايجادتعهد بابت زکات است، لذا سازمانهاي تجاري اسلامي بايد از بهاي جاري، نه بهايتـمـــام شـده تـــاريخي، اسـتـفـاده کــننــد
سازمان حسابداري وحسابرسي موسسات مالي اسلامي
در بيانيه مفاهيم حسابداري به مفهوم ارزشهايجاري داراييها، بدهيها و سرمايهگذاريهاي محدود شده اشاره کرده است،اما به دليلفقدان ابزارهاي کافي، بهکارگيري آن توصيه نشده است. در عمل از بهاي تمام شدهتاريخي استفاده ميشود و ارزشهاي جاري تنها به صورت اطلاعات مکمل ممکن است ارائهشود. بنابراين بانکهاي اسلامي از بهاي تمام شده تاريخي استفاده ميکنند
ميرزا و بيدون نگاه متفاوتي نسبت به اين موضوع دارند. به عقيده آنان درحسابداري اسلامي، هم ميتوان از بهاي تمام شده تاريخي و هم ارزشهاي جاري استفادهکرد. بنابراين، سيستم حسابداري اسلامي سيستم دوگانهاي براي ارزشيابي داراييدارد