بخشی از مقاله
حیات برزخی
پس از مرگ تا قیامت کبری
اگر چیزی میان دوچیز دیگر حائل و فاصله باشد، آن چیز را «برزخ» مینامند.
قرآن کریم از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری با کلمه «برزخ»تعبیر کرده است.در سوره مؤمنون آیه 99 و 100 میفرماید: حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحافیما ترکت، کلا انها کلمة هو قائلها و من و رائهم برزخ الی یوم یبعثون.
تا آنگاه که یکی از آنها را مرگ فرا میرسد میگوید: پروردگارا!مرابازگردان، باشد کار شایستهای در زمینههایی که نکردهام انجام دهم.ابدا، این صرفا سخنی است که او گویندهآن است و از جلو آنها(از حین مرگ)تا روزی که مبعوث شوند برزخ و فاصلهای است.
صفحه : 515
این آیه تنها آیهایاست که فاصله میان مرگ و قیامت را «برزخ» خوانده است.
علمای اسلام از همین جا اقتباس کرده ونام عالم بعد از دنیا و قبل از قیامت کبری را «عالم برزخ» نهادهاند.
در این آیه از ادامه حیات بعد از مرگ، همین قدر سخن آمدهاست که انسانهایی پس از مرگ اظهار پشیمانی میکنند و درخواست بازگرداندن به دنیا مینمایند و به آنهاپاسخ منفی داده میشود.این آیه کاملا صراحت دارد که انسان پس از مرگ دارای نوعی حیاتاست که تقاضای بازگشت(رجوع)میکند ولی تقاضایش پذیرفته نمیشود.
آیاتی که دلالت میکند که انسان در فاصلهمرگ و قیامت از نوعی حیات برخوردار است و در آن حال شدیدا احساس میکند، گفت و شنود دارد، لذت و رنج و سرور و اندوهدارد و بالاخره از نوعی زندگانی سعادت آمیز[یا شقاوت آلود] برخوردار است، زیاد است.مجموعا در حدود 15 آیه است که در قرآنکریم به نحوی از انحاء یک جریان حیاتی را یاد کرده است که میرساند انسان در فاصله بینمرگ و قیامت از یک حیات کامل برخوردار است.این آیات بر چند گونه است: 1.آیاتی که جریان یک سلسله گفت و شنودها میان انسانهایصالح و نیکوکار و یا انسانهای فاسد و بدکار را با فرشتگان الهی یاد میکند که بلافاصله بعد از مرگ صورت میگیرد.اینگونه آیات زیاد است.آیه 97 از سوره نساء و آیه 100 از سوره مؤمنون - که قبلا هر دو آیه را نقل و ترجمه کردیم - از این گونه آیات است.
2.آیاتی که علاوه بر مضمون آیات بالا رسما میگویندکه فرشتگان پس از آن گفت و شنودها به صالحان و نیکوکاران میگویند از این پس از نعمتهای الهی بهره گیرید،یعنی آنها را در انتظار رسیدن قیامت کبری نمیگذارند.دو آیه ذیل مشتمل بر این مطلب است: الذین تتوفیهم الملائکة طیبینیقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون (1).
آنان که در حالی که پاکیزهاند فرشتگان آنان را تحویل میگیرندو فرشتگان به آنها میگویند: درود بر شما!همانا به موجب کردارهای شایستهتان وارد بهشت گردید.
.............................................................. 1.نحل/32.
صفحه : 516
قیل ادخل الجنة قال یالیت قومی یعلمون.بماغفر لی ربی و جعلنی من المکرمین (1).
(پس از مرگ)به او گفته شد: داخل بهشتشو!او گفت: ایکاش مردم من که سخن مرا نشنیدند اکنون میدانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا جزء بندگان مکرم خویش قرار داد.
در آیات قبل از این آیه جریان محاوره این مرد مؤمن(مؤمنآل یس)با قومش نقل شده که مردم را به پیروی رسولانی که در شهر انطاکیه مردم را به ترک پرستش غیرخدا و پرستش مخلصانه خدا میخواندند دعوت میکند و سپس ایمان و اعتقاد خویش را اظهارمیدارد و از آنها میخواهد که سخن او را بشنوند و به راه او بروند.
در این آیات میگوید: ولی آن مردم سخن او را نشنیدند تا آنگاهکه او به جهان دیگر رفت.در آن جهان در حالی که مغفرت و کرامت الهی را درباره خویشتن مشاهده کرد، آرزو کردکه ای کاش قوم من که هنوز در دنیایند از وضع سعادتمندانه من در این جهان آگاه میشدند.بدیهی است که همه این جریانهاقبل از قیامت کبری است، زیرا در قیامت کبری همه اولین و آخرین جمعاند و کسی در روی زمین باقی نیست.
ضمنا این نکته را باید بدانیم که آنچهپس از مرگ برای اهل سعادت آماده شده، بهشتهاست نه بهشت، یعنی انواع بهشتهاست.بهشتها در آخرت به حسب مقاماتقرب الهی متفاوتاند.بعلاوه همان طور که در اخبار و روایات اهل بیت (علیهم السلام)رسیده است بعضی از این بهشتها مربوط بهعالم برزخ است نه عالم قیامت.علیهذا اینکه در دو آیه فوق کلمه بهشت آمده است نباید سبب اشتباه شود که مربوط به قیامت است.
3.دسته سوم آیاتی است که در آن آیات سخنی از گفت و شنودفرشتگان با انسانها در میان نیست بلکه مستقیما از حیات انسانهای سعادتمند و نیکوکار یا انسانهای بیسعادتو بدکار و تنعم دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم در فاصله مرگ و قیامتیاد شده است.دو آیه ذیل از این گونه است: و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون.فرحین بما آتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف
.............................................................. 1.یس/26 و 27.
صفحه : 517
علیهم و لا هم یحزنون (1).
گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند،بلکه نزد پروردگار خویش زندهاند و روزی داده میشوند، بدانچه خدا از فضل و رحمتخویش به آنها عنایت کرده شادماناندو آرزو میکنند که بشارت شهادت دوستان دنیاشان به آنها برسد تا آنها را با خود در این شهادت شریک ببینند.
و حاقبآل فرعون سوء العذاب النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یومتقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب (2).
عذاب ناراحت کننده، آتش، بر فرعونیان احاطه کرد، هر بامداد و شامگاهبر آن عرضه میشوند.آنگاه که قیامت بپا شود(گفته میشود)فرعونیان را در شدیدترین عذاب داخل نمایید.
این آیه کریمه دو نوع عذاب برای فرعونیان ذکر میکند:یکی قبل از قیامت که ز آن به «سوء العذاب» تعبیر شده است و آن این است که روزی دو بار بر آتش عرضه شوند بدونآنکه وارد آن گردند، دوم بعد از قیامت که از آن به «اشد العذاب» تعبیر شده است که فرمان میرسد که آنها را داخل آتشنمایید.در مورد عذاب اول، از بامداد و شامگاه نام برده شده است بر خلاف عذاب دوم.همان طور که امیر المؤمنین علی(علیهالسلام)در توضیح و تفسیر این آیه فرموده است، بدین جهت است که عذاب اول مربوط است به عالم برزخ و در عالمبرزخ به تبع عالم دنیا صبح و شام و هفته و ماه و سال هست، بر خلاف عذاب دوم که مربوط به عالمقیامت است و در آنجا صبح و شام و هفته و ماه و غیره وجود ندارد.
در روایات و اخباری که از رسول اکرم(ص)و امیر المؤمنین علی(علیهالسلام) و سایر ائمه اطهار(علیهم السلام)رسیده است، درباره عالم برزخو حیات اهل ایمان و اهل مصیبت در این دوره، فراوان تاکید شده است.
رسول خدا در جنگ بدر پس از فتح مسلمین وکشته شدن گروهی از سران متکبران قریش و انداختن بدنهای آنها در یک چاه حوالی بدر، سر به درون چاه برد و
.............................................................. 1.آل عمران/169 و 170. 2.مؤمن/45 و 46.
صفحه : 518
به آنها رو کرده، گفت: ما آنچه را خداوند به ما وعده داده بودمحقق یافتیم، آیا شما نیز وعدههای راستخدا را به درستی دریافتید؟بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول الله!شما با کشته شدگان و مردگان سخن میگویید!مگر اینها سخن شما را درک میکنند؟! فرمود: آنها اکنون از شما شنواترند.
از این حدیث و امثال آن استفاده میشود که با آنکه با مرگ میانجسم و جان جدایی واقع میشود، روح علاقه خود را با بدن که سالها با او متحد بوده و زیست کرده بکلی قطع نمیکند.
امام حسین(علیه السلام)در روز دهم محرم پس از آنکه نمازصبح را با اصحاب به جماعتخواند، بر گشت و خطابه کوتاهی برای اصحاب و یاران ایراد کرد.در آن خطابه چنین گفت: «اندکی صبر و استقامت، مرگ جز پلی نیستکه شما را از ساحل درد و رنج به ساحل سعادت و کرامت و بهشتهای وسیع عبور میدهد» (1).
در حدیث است که: «مردم خوابند، همینکه میمیرند بیدار میشوند» (2).
مقصود این است که درجه حیات بعد از مردناز پیش از مردن کاملتر و بالاتر است.همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است، حالتی نیمهزنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کاملتر میشود، همچنین حالتحیات انسان در دنیا نسبت بهحیات برزخی درجهای ضعیفتر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر میگردد.
لازم است دو نکته را در اینجا یادآوری کنیم: الف.مطابق آنچه از روایات و اخبار پیشوایان دین رسیدهاست در عالم برزخ فقط مسائلی که انسان باید بدانها اعتقاد و ایمان داشته باشد مورد پرسشو رسیدگی واقع میشود، رسیدگی به سایر مسائل موکول به قیامت است.
حیات برزخی همراه با عذاب و پاداش در آیات قرآن
از جمله ادله ای که میتوان اقامه کرد برای زنده بودن انسان بعد از مرگ ، آیه 171-169 سوره آل عمران می باشد: «وَ لاَ تَحْسَبَن الذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَهِ أَمْوَ 'تًا؛ ابداً گمان مکن و بهیچوجه مپندار که آن کسانیکه در راه خدا کشته میشوند، اینها مردگانند»، «بَلْ أَحْیَآءٌ؛ بلکه زندگانند»، «عِندَ رَبهِمْ یُرْزَقُونَ؛ در پیش خدای خود هستند و در نزد خدای خود روزی می خورند».
«فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَب'هُمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ؛ خوشحالند به آنچه خداوند عزوجل از فضل خود بدانها عنایت کرده »، «وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم مِن خَلْفِهِمْ أَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ و خوشحالند به آن افرادی که هنوز نمرده اند و بدانها ملحق نگردیده اند که چگونه تمام اقسام اندوه و ترس از آنها برداشته شده و به اطمینان رسیده اند».
چون بواسطه رسیدن به مقام ولایت که همان عبودیت مطلقه است ، هرگونه وحشت و غصه که از لوازم کثرت است و از آثار تفرقه و دوئیت است ، از آنها برداشته شده است ؛ در آن عالم که میروند ـ به علت این گونه سعه و تجردی که دارند ـ از روح مؤمنینی که هنوز نمرده اند، اطلاع حاصل می کنند و آنان را بدین مقامی که خدایشان بدانها عنایت فرموده بشارت میدهند.
«یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ منَ اللَهِ وَ فَضْلٍ؛ خوشحالند به نعمتی که خدا بدانها عنایت فرموده است» (مراد از این نعمت ، همان مرتبه ولایت است که فنای در راه خداست و پروردگار از فضل خود آنان را کامیاب میکند)، «وَ أَن اللَهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ؛ و این که خدا پاداش مومنان را تباه نمی کند». و حقیقت این معنی را خوب ادراک می کنند.
در این آیه میفرماید: گمان مکن کشته شدگان در راه خدا مرده اند بلکه زنده اند. نمی فرماید: در روز قیامت خداوند آنها را زنده میکند، بلکه همین که مرده اند زنده هستند؛ و این دلیل بر حیات و زندگی برزخی است .
روزی ارواح پاک در عالم برزخ:
و البته همه در عالم برزخ زنده اند، هر کس می میرد زنده است ، ولی خصوصیتی که در آنها هست و قرآن کریم بدان جهت آنها را مزیت میدهد، برای ذیل آن است که میفرماید: «عِندَ رَبهِمْ یُرْزَقُونَ، روزی می خورند از جانب خدا و دائماً این روزی به آنها میرسد»، «فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَنـ'هُمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ، و به آنچه از جانب فضلش خدا به آنها عنایت فرموده است خوشحالند».
در علم حکمت متعالیه ثابت است که روزیِ جواهرِ مجرده متلالئه ، مقارنه با صفات و اسماء الهی است . همینکه در برابر نورِ اسماء و صفات قرار گیرند و تجلی وحدت ذات مقدس پروردگار در آنها گردد، جواهرِ وجود آنها متلالی گردد و بهجت و مسرتی به آنها دست میدهد که قابل توصیف نیست .
روزیِ ارواح مجرده در آن حالت ، معارف الهی است . خدا از آن روزی ها به آنها عنایت میفرماید، و از طرفی آنها می فهمند که آن روزی از جانب خدا رسیده ، و این ادراک و تعقل ، از آن روزی ، برای آنها ارزش و لذتش بیشتر است ؛ و لذا میفرماید: ''یُرْزَقُونَ''؛ روزی می خورند به معارف الهی ، که جوهر وجود آنها را ـ بواسطه مقارنه با اسماء و صفات خودش ـ جلا میدهد، و اینها دائماً در این نعمت متنعم هستند. «فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَنـ'هُمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ». به بهجت و سرور در می آیند از آنکه خدای به آنها توجه فرموده و در جوهرِ مجردِ وجود آنها تجلی فرموده ، و اسماء و صفات ذات حق لَم یَزلی در آنها ظهور نموده است . این آیه صراحت دارد بر حیات پس از مرگ ؛ و علاوه ، چون روزی و غذائی را که بعد از مرگ می خورند همان غذای ملکوتی است و صلاحی است که در عالم برزخ است ، دلالت دارد بر تنعم ارواح مردگان به روزی های معنوی و ملکوتی .