بخشی از مقاله

اخیر اواژه ی معنویت و رهبری معنوی درسازمان به موضوع حائز اهمیتی درفلسفه ی مدیریت و رفتارسازمانی بـدل شـده است . می توان گفت که نقش رهبران معنوی تحریک و برانگیختن کارکنان با استفاده ازچشم انداز معنوی و ایجاد زمینـه های فرهنگی براساس ارزش های سازمانی می باشد،تاکارکنانی توانمند،دارای بهره وری بالا،متعهـد و بـا انگیـزه تربیـت و پرورش دهند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی ضمن بررسی مفهوم رهبری معنوی،معنویت و تعهدسازمانی به تأثیر رهبری معنوی برتعهدسازمانی پرداخته است.نتایج نشان داد که رهبری معنـوی بـا توجـه بـه ابعـاد آن بـر تعهـد سازمانی تاثیر می گذارد و باعث افزایش تعهد کارکنان در سازمان می شود.

کلیدواژه:رهبری معنوی ،معنویت، تعهد سازمانی

مقدمه

امروزه نوع جدیدی ازرهبری مطرح است که برای اریه خدمات به دیگران ودیدکلی نسبت به کار،توسعه فردی وتصمیم گیری مشترک تأکیدداردکه تحت عنوان رهبری معنوی نامیده می شود.نهضت رهبری معنوی شامل مدل های خدمت گذاری رهبری،مشارکت دادن کارمندان وتوانمندسازی کارکنان می باشدکه براساس فلسفه رهبری خدمت گزاربنا نهاده شده است.(ملکی وهمکاران..(1390

رهبری ازاموربنیادی دراداره جامعه وباتحول اجتماعی ملازم است،لذاامروزه که سازمان هابامحیط رقابتی جهانی مواجه اند،همواره نیازبه تغییرات ریشه ای وخلاقیت های کاری رااحساس کرده اندوبرای اینکه ازغافله عقب نیفتند،غالبا توجهشان رابه رهبری معطوف کرده اند.درسال های اخیرتوجه به رفتارهای نمادین وعاطفی رهبران ،موجب شکل گیری نظریه های جدید رهبری از جمله رهبر تحول آفرین،رهبری کاریزماتیک،رهبری بصیر ورهبری عاطفی شده است.توجه به سیرتکوین مطالعات رهبری ،این نکته رهنمون می سازدکه تاکنون تحقیقات مختلفی درباره ی ویژگی های فیزیکی،ذهنی وعاطفی رهبران انجام شده است،اماموضوعی که اخیراتوجه زیادی رابه خودجلب کرده،ویژگی معنوی رهبران است . اماموضوع رهبری معنوی درادبیات رایج مدیریت موضوعی فوق العاده ودرعین حال تک بعدی ونگاه به آن ،نگاه ابزاری وعینی است.(باقری وسعدآبادی.(1390

رهبری معمولا کلیدموفقیت یاشکست سازمان ها درکلیه حوزه ها چه تجاری ،وچه گروه های مذهبی ،نظامی،موسسات آموزشی و...است.زمانی که کلیه کارکنان درراستای نیل به اهداف سازمان تلاش می نمایند،سازمان ازبیشترین شانس موفقیت برخوردارمی باشدرهبران جدید برآنندکه مهارت های خودرابارویکردی تلفیق نمایندکه خوشایند وترحم آمیز است.آن هابه ارزیابی خودپرداخته ودرکلیه سطوح احساسی ،جسمی وفکری ونسبت به خودشناخت کامل دارند.آن هارهبران نوگراهستند.رهبران برجسته دارای ویژگی های منحصربه فردی به شرح زیرهستند:دارای یک مبنای فردی ازمعنویت هستند،نسبت به خدمت به مردم متعهدهستند،فداکارند،بین کاروارزش معنوی توازن برقرارمی نمایندوخدمات نوع دوستانه ارائه می نمایند.(معمارزاده.(1389ورود مفاهیمی همچون اخلاق،حقیقت،باوربه خدایانیروی برتر،معناجویی درکار،نوع دوستی و...به پژوهش ها واقدامات مدیریتی وکسب وکارهمه حکایت ازظهورپارادایم جدیدی دارند.به عقیده بسیاری ازمحققان این پارادایم جدیدمحیط کارکه برگرفته ازفیزیک کوانتوم،علوم سایبرنتیک،نظریه آشوب ،علوم شناختی،مذاهب وآیین های شرقی وغربی می باشدپارادایم معنویت است.لذاوجودرهبری معنوی درچنین نهادهایی ماننددانشگاه هامستلزم تغییر وتحول،موفقیت ویادگیری مستمروتوانمندسازی کارکنان می باشد .درمجموع اهمیت وضرورت معنویت درمحیط کار آن چنان است که می تواند برای سازمان هاانسانیت وبرای اجتماع فعالیت وبرای محیط مسولیت به ارمغان آورد..(ضیائی وهمکاران..(1386

ازطرف دیگردراین مقاله بایداشاره به بخش دوم بشود که تعهدسازمانی است،که بایدگفت درمیان همه ی اشکال تعهد،تعهدسازمانی لذت بخش تر،پرجاذبه ترورایج تربه نظرمی رسد.به طوری که این علاقه مندی وتوجه ازطریق مطالعات متعددی که روابط بین تعهدسازمانی وپیش شرط ها وپیامدهایش راموردبررسی قرارداده اند قابل مشاهده است.(اشرفی.(4:1374تعهدسازمانی نیروی انسانی درآموزش وپرورش به عنوان یک نگرش می توانددرمیزان علاقه مندی ،رضایت شغلی ،تمایل به ماندن وترک سازمان تأثیرقابل ملاحظه ای داشته باشد.(ساروقی (4:1374.بنابراین تعهدسازمانی نقش مهمی درسازمان هاوبه خصوص آموزش وپرورش برمیزان عملکردورضایت شغلی افراددارد.

129

ازآن جایی که نیروی اسانی کارآمدشاخص عمده ی برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگراست چراکه نیروی انسانی مهم ترین منبع هرسازمان است.بنابراین کارکنان متخصص ،وفادار،سازگارباارزش ها واهداف سازمانی درای انگیزه قوی متمایل ومتعهدبه حفظ وادامه عضویت سازمانی ازنیازهای اصلی وبسیار ضروری هرسازمان می باشد.عدم احساس تعهدسازمانی مشکل بزرگ سازمان هابوده وبه طوری که این مشکل دراکثرسازمان هاکم وبیش یافت می شودوالبته این مشکل درنظام آموزشی کم وبیش وجوددارد.به طورکلی عدم احساس تعهدوتعهدسطح پایین نتایج منفی رابرای فردوسازمان به دنبال دارد:ترک خدمت،غیبت زیاد،فقدان تمایل به ماندن درسازمان،کیفیت پایین کار،عدم وفاداری به سازمان،فعالیت های غیرقانونی درسازمان ،عیب جویی وبدگویی ازسازمان،کاهش اعتمادمشتریان ازجمله این نتایج می باشد.(رابینز..(1374

دلیل اصلی این که چرا تعهدسازمانی یکی ازمهم ترین موضوعات تحقیق درروان شناسی صنعتی ورفتارسازمانی است طی سی سال گذشته بوده است،تأثیرقابل ملاحظه ی آن روی بازدهی می باشد.(بنخوف.(1996.P1P0F

تحقیقات نشان داده است که تعهدسازمانی باپیامدهایی ازقبیل رضایت شغلی،حضور،رفتارسازمانی فرااجتماعی وعملکردشغلی رابطه ی مثبت وباتمایل به ترک خدمت رابطه ی منفی دارد.


تعریف رهبری

رهبری موضوعی است که ازدیرباز،موضوع مطالعه محققان،دانشمندان وحتی افرادمعمولی بوده است.اماپژوهش های علمی درباره ی رهبری صرفا ازقرن بیستم آغازشده ودر50سال گذشته ،بیش از65طبقه ی مختلف برای تعریف موازین رهبری آمده عرضه شده است.اماعلی رغم وجودتعاریف مختلف،می توان برچندنقطه ی مشترک بین تعاریف تأکیدکرد:رهبری اول،فرآیندنفوذ است،دوم باتغییر آموخته است،سوم درداخل گروه اتفاق می افتدوچهارم ،هدفمنداست.براساس این اجزاءرهبری عبارت است از :((اثری که فردی برگروهی ازافرادبرای دستیابی به هدف مشترک عمومی می گذارد.)) (باقری وسعدآبادی (1390.

رهبری معنوی2F1

ماکس دی پری در کتاب خود باعنوان »رهبری به عنوان یک هنر« چنین بیان کرده است . که اولین مسئولیت رهبر، توصیف وتبیین واقعیت است و آخرین آن سپاس از پیروان است که در میان این دو، رهبر باید یک خدمتگزار و وامدار باشد که ماکس دی پری این را تحت عنوان رهبری معنوی بیان می کند. در واقع نهضت رهبری معنوی شامل الگوهای خدمتگزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمند سازی آنان است و بر اساس فلسفه رهبری خدمتگزار بنا نهاده شده است . نوعی رهبری که بر ارائه خدمت به دیگران، دیدگاه کلنگر نسبت به کار، توسعه فردی و تصمیم گیری مشترک تاکید دارد. در واقع رهبران معنوی ایمان، اشتیاق و نتایج کار خودشان را بروز می دهند که جان وسلی از این سه چیز به عنوان ویژگی عمده و نماد رهبری معنوی یاد می کند. (بایشوپ واسکول.(2001.P3P2F

رهبری معنوی کسی است که بااستفاده ازارزش ها ،طرزتلقی ها ورفتارهایی که لازمه انگیزش درونی خودودیگران،بقای معنوی اعضای سازمان رافراهم کند.رهبری معنوی بااستقرارفرهنگ سازمانی اجتماعی براساس ارزش های انسانی موجب می گرددکه کارکنان علاقه ی خاصی به خودودیگگران نشان بدهندواین احساس درآنان به وجودمی آیدکه سایرین نیزدارای اهمیت می باشندوبایدازآنان به خاطر شغلشان قدردانی به عمل آید.دواقع رهبری معنوی ازطریق ایجاد حساسیت نسبت به خودودیگران


1- Benkhoff 2- Spiritual Leadership 3- Bishop
130


وماوراءطبیعت درافرادسازمان،آن هارانسبت به شغل وکارخود علاقه مندمی کندسپس باعث برانگیختن آنان نسبت به وظایف کاری خودمی شودودرنتیجه موجبات بقای معنوی آنان رافراهم می آورد.(فری P1P3Fوهمکاران(2005

ابعادرهبری معنوی

درحقیقت نظریه رهبری معنوی یک نظریه علمی برای تحول سازمانی می باشدکه به منظورایجادسازمان یادگیرنده ودارای محرک درونی به وجودآمده است باتوجه به نظریه ی رهبری تحول آفرین این نظریه نیزتوانایی رهبران رادربه کارگیری قابلیت های پیروان خوددرمحیط متغیرامروزی کاملاهمسازنموده است.وبه رهبری ازدیدتازه نگاه می کند.نظریه رهبری معنوی براساس مدل انگیزش درونی توسعه یافته است،لذاهدف آن توجه به نیازهای اساسی پیروان می باشدتاموجبات بقای معنوی وتوانمندسازی آنان رافراهم آورد.این ابعادبه طورخلاصه عبارت انداز:

• چشم انداز:رهبران معنوی حتما بایددارای چشم اندازباشندودرحرکت به سوی ایجادچشم انداز،رهبران معنوی سه کارانجام می دهند:به واقعیت وضع موجوداحترام می گذارند،زمینه رابرای تحقق چشم اندازفراهم می کنند،رهبران معنوی هرچیزی رابرای تحقق یافتن چشم اندازهمراستا می کنند.درواقع رهبری معنوی باویژگی های منحصربه فردخودچشم اندازی ازآینده سازمان ایجادکرده وبه گونه ای درکارکنان نفوذ می کندکه آنان به تحقق چشم انداز سازمان ایمان آورده اندوبه آینده سازمان امیدوارباشند.به این ترتیب انگیزه درونی کارکنان رابرای تلاش بیشترافزایش می دهند.بنابراین رهبران معنوی باایجاد چشم انداز وارزش های مشترک برای کارکنان موجبات توانمندی فردی ،تیمی وسازمانی آنان رافراهم کرده که درنهایت سطح رفاه زیستی وتندرستی کارکنان راافزایش خواهدیافت.

• نوع دوستی:رهبری معنوی بارواج فرهنگ نوع دوستی دردرون سازمان موجب می گرددکه افرادتوجه عمیقی به خودوزندگی گذشته ی خودداشته باشندوروابط مطلوبی بادیگران برقرارکنند،که این امرموجب می شودکه شبکه های ارتباطی بین افرادشکل گیرد،رهبران به نیازها وعلائق کارکنان توجه نمایندودرنهایت به رشد وتوسعه آنان جهت واگذاری اختیار ومسولیت توجه نمایند.
• اعتقادات معنوی وایمان:رهبری معنوی درسازمان باعث شکل گیری اعتقادات معنوی وایمان به کاردرکارکنان می گرددواین امر به عنوان یک محرک درونی درکارکنان باعث توسعه خود،اینکه وظایف خودرابه بهترین نحوانجام دهندودرنهایت باعث افزایش مسولیت پذیری درکارکنان می شود.
• معناداری: یعنی اهمیت ومعناداری کارازدیدگاه کارکنان،که باعث می شودکه شناخت بیشتری نسبت به شغل خودداشته باشند،قدرت تحلیل شرایط وموقعیت فعلی وآتی سازمان راافزایش دهندودرنهایت برای پذیرش مسولیت های بالاترآمادگی بیشتری داشته باشند.
• عضویت: وجودرهبری معنوی درسازمان به کارکنان این احساس رامی دهدکه شغلشان ازنظرسازمان وسایرهمکاران نیزدارای اهمیت است.عضویت یعنی احساس داشتن کاری مهم ازنظرسازمان وسایرهمکاران که باعث می شودکه کارکنان جواعتمادوصمیمیت رابین خودوسایرهمکاران تقویت وتوسعه دهند،روابط بین رهبران وهمکاران تسهیل شودودرنهایت کارکنان خودرادرفرآبند تصمیم گیری سازمان شریک ومسول احساس کنندوبه رهبران وسایرهمکاران خوددرسازمان کمک نمایند.

• تعهدسازمانی: رهبری معنوی باایجادتعهدسازمانی درکارکنان باعث احساس هویت ،وفاداری ووابستگی آنان به سازمان می شودوحالتی درفردبه وجود می آوردکه فرد،سازمان رامعرف خودمی داندوآرزوی باقی ماندن درسازمان رادارد.لذااین امرباعث می شودکه کارکنان مشکل سازمان رامشکل خودتلقی کنندودرجهت حل مشکلات سازمان گام بردارندودرنهایت اگرمدیران به آن هااعتمادداشته باشند،ازاین طریق باعث افزایش مشارکت کارکنان درسازمان می شوند.


4- Fry

131


• بازخورد: رهبری معنوی باارائه غیررسمی عملکردروزانه کارکنان به آن ها وهم چنین بازدید های رسمی دوره ای ،بازخوردعملکردی آنان رافراهم می آورد.لذاازاین روبازخوردعملکردباعث می شودکه کارکنان درجریان چندوچون کارشان بریک مبنای منظم قرارگیرند.ازضعف های عملکردخودآگاهی یابند،نقاط قوت عملکردخودراتقویت نمایند،به کیفیت کارخویش توجه نمایندودرنهایت ازطریق اطلاعات کسب شده ازسوی رهبران درجهت بهبود واصلاح سازمان گام بردارند.(گیوریان وهمکاران.(1390

ویژگی های رهبرمعنوی

برای رهبران معنوی ،این ویژگی هارامی توان نام برد:تعریف اهداف الهی برای پیروان،توسل به روح القدس،کاربراساس فرامین الهی.(عایدی جعفری ومرادی.(1385

رهبری معنوی درحقیقت باداشتن ویژگی هایی چون ایمان،فضائل انسانی مثل عشق الهی،مهربانی،مودت وتعهدومسولیت پذیری وپاسخ گویی واحساس معنی داری درکار وزندگی وپیداکردن حالت های خشوع وبردباری دردیگران نفود پیدا می کنندوپیروان آن ها رابه عنوان رهبر والگو می پذیرند(میرکمالی..(340: 1392ازدیگرویژگی های این رهبران داشتن انصاف،هماهنگی وتعاون درکارها،تلاش کردن برای اصلاح وترمیم،فروتنی وافتادگی،داشتن نزاکت وادب ونمک شناس وقدردان تلاش های کارکنان می باشند.(استی وارت(2007. P1P4F

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید