بخشی از مقاله

چکیده

رهبري از دیر زمان مورد توجه اندیشمندان و محققان مدیریت بوده و آنان همواره درباره رهبري و زوایاي گوناگون آن، از مجله عواملی که سازنده ي یک رهبر اثربخش و موفق است، تحقیق کرده اند. علت اصلی توجه محققان به مسئله رهبري آن است که رهبري نقش حیاتی در پویایی و بالندگی سازمان ایفا می کند و موفقیت بسیاري از سازمان ها به سبب وجود رهبران قوي و اثربخش بوده است. اخیراً واژه ي معنویت2 در سازمان ها به موضوع حائز اهمیتی در ادبیات مدیریت و رفتار سازمانی بدل شده است و بسیاري از محققان به خاطر تاثیر معنویت بر بهره وري سازمان به آن پرداخته اند. نقش رهبران معنوي تحریک و برانگیختن کارکنان با استفاده از چشم انداز معنوي و ایجاد زمینه هاي فرهنگی براساس ارزش هاي انسانی می باشد تا کارکنانی توانمند، داراي بهره وري بالا، متعهد و با انگیزه را تربیت و پرورش دهند. هم چنین وجود معنویت در محیط کاري می تواند براي رهبر معنوي تسهیل کننده باشد و امکان به کارگیري رهبري معنوي را از دیدگاه مدیران و کارکنان تسهیل نماید، رهبران معنوي نیز می توانند با فعالیت و اقدامات خود در بهبود و تقویت جو معنوي در سازمان نقش مثبت و سازنده اي داشته باشند.

واژه هاي کلیدي: رهبري، معنویت، معنویت در محیط کار، رهبري معنوي، اثربخشی سازمان ها.

مقدمه

در شرایط حاضر، نیروي فزاینده و نوظهوري براي جهانی شدن جامعه و تغییر سازمانی شکل گرفته است.به طوري که در دنیاي امروز سازمان ها در محیطی پویا در رقابت با سایرین می باشند و همواره به تغییراتریشه اي و خلاقیت هاي کاري نیاز دارند. نیروي رقابتی جهانی، سازمان هاي امروزي را مجبور کرده استکه از روش هاي کاري جدید بهره بگیرند به گونه اي که سازمان ها داراي ثبات کاري نبوده و از نوعیثبات نسبی برخوردارند. بنابراین اکثر این سازمان ها توجه خود را معطوف به رهبران سازمانی کرده و باشجاعت و جسارت خاصی سعی در ایجاد تغییرات بنیادي در درون سازمان دارند، چرا که رهبري با ایجادتغییر سرو کار دارد.

تئوري هاي سنتی رهبري مبتنی بر مدل سلسله مراتبی بوده اند که قدرتی در بالاي سازمان وجود داشته که دستورات را از بالا به پایین دیکته می کردند و پیروان در سطوح پایین تر به عنوانعضو سازمانی، ملزم به پیروي از این دستورات بوده اند. تحقیق و پژوهش در زمینه رهبري منجر به تئوريهاي پیشرفته در حوزه رهبري شدند. بعضی از این تئوري ها عبارتند از: رهبري کاریزماتیک،3  تعاملی،4تحول آفرین،5 خدمتگزار6 و رهبري معنوي.7رهبري معنوي در برگیرنده ارزشها، نگرش ها و رفتارهایی است که براي برانگیختن درونی خود و دیگرانو براي تجربه بقاي معنوي ضرورت دارد. رهبري معنوي با توسعه انسانی و شرایط متغیر و پیچیده کنونینسبت به سایر سبک هاي رهبري تطابق بیشتري داشته، کمک می کند تا افراد به صورت درونی برانگیخته وتمام وجود خود را در کار دخالت دهند.

مروري بر ادبیات تحقیق

تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپاي باختر و آمریکا و کانادا بحثیتحت عنوان معنویت مطرح شد و گفته شد که همه ي نظام هاي اجتماعی در چیزي تحت عنوان معنویتمشترك هستند و با اینکه به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراك دارند. معنویتدر محیط کار نیز، از مفاهیم جدیدي است که در سالیان اخیر در ادبیات مدیریت و کسب و کار در غربظهور کرده است. دنیاي غرب که در چهارصد سال گذشته سعی در جدایی امور دنیوي و معنوي داشتهاست، اکنون در جست و جوي یکپارچگی آن ها است، بطوریکه معنویت در محیط کار را می توان از اصلیترین روندها در قرن بیست و یکم دانست.

رهبري

رهبري، موضوعی است که از دیرباز، موضوع مطالعه محققان، دانشمندان و حتی افراد معمولی بوده است،اما پژوهش هاي علمی درباره ي رهبري صرفاً از قرن بیستم آغاز شد. در پنجاه سال گذشته، بیش از 65طبقه مختلف براي تعریف موازین رهبري عرضه شده است اما علی رغم وجود تعاریف مختلف، می توانبر چند نقطه مشترك بین تعاریف تاکید کرد: رهبري، اول، فرایند نفوذ است، دوم، با تغییر آمیخته است،سوم، در داخل گروه اتفاق می افتد و چهارم، هدفمند است. بطوریکه رهبري را می توان اثري که فردي برگروهی از افراد براي دستیابی به هدف مشترك عمومی می گذارد دانست. تعاریف دیگري نیز با اختلافاتجزئی تقریباً مشابه تعاریف مزبور وجود دارد که نقطه ي مشترك آن ها این است که رهبري فرایند نفوذ وتاثیرگذاري بر افراد است؛ اما در اینکه این نفوذ و تاثیرگذاري حتماً باید بدون اعمال زور و به صورتمشتاقانه باشد یا نه، اختلاف نظر وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید