بخشی از مقاله
علل بي انضباطي دانش آموزان پسر در مقطع راهنمايي
پيشگفتار
نوجوانان دلي پاك و روحي پرشور دارند . آنان در حساسترين و بحراني ترين دوران زندگي خود به سر مي برند و نيازمند هدايت ، حمايت و همدلي اند. نوجوان نهال نو
رسيده اي است كه براي رشد و بالندگي به باغباني ، دلسوز و روشن بين نياز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.
بها دادن به نوجوانان و در تربيت و ارشاد آنان كوشيدن بي گمان يكي از نشانه هاي آشكار رشد فرهنگي يك جامعه است . بر خلاف گمان برخي مردم ، تربيت به طور كلي كاري بسيار دشوار است بويژه تربيت و هدايت نوجوانان داراي پيچيدگيها و نكته هاي ظريف بسياري است . شايد گفتة حكيمانه ي كانت متفكر و فيلسوف نامي آلماني ، حق مطلب را در اين زمينه ادا كرده باشد آنجا كه مي گويد : دو كار هست كه در دشواري ، هيچ كار ديگري به پاي آن نمي رسد ، مملكت داري و تربيت.
تربيت انسان از اين جهت كه او موجودي پيچيده و عظيم است كاري سخت و دشوار مي باشد. پيچيدگيهاي روحي انسان به حدي است كه نمي توان رفتار او را به سادگي تحت ضابطه اي مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فيلسوف انگليسي كه خود در بارة تربيت كتابهايي نگاشته است اعتراف مي كند كه گفتار من در اين زمينه بهتر از كردارم بود. اين ها همه نشان مي دهد كه نبايد تربيت را كاري سهل و آسان پنداشت كه نياز به هيچ گونه آموزش و تخصصي ندارد.
فرزندان ما در دوران خود مرحله هاي مختلف را طي مي كنند و در هر مرحله نيازهاي تربيتي ويژه اي دارند . بدون آشنايي با اين مراحل تربيتي و برخورداري از مهارتهاي لازم چگونه مي توانيم فرزندان خود را تربيت كنيم. شايد برخي از پدران و مادران گمان مي كنند كه اگر شرايط مادي و امكانات تحصيلي را براي فرزندان خود فراهم آورند وظيفه ي خود را به خوبي انجام داده اند حال آنكه وظيفه ي پدر و مادر بسيار فراتر از اين هاست.
خانواده كانون پذيرايي از نسل آينده است در اين كانون نهال ارزشهاي انساني ـ كه بذر آن در لحظه ي آفرينش در ضمير آدميان پاشيده شده است ـ بايد رشد و نمو كرده درخت انسانيت به بار نشيند از اين رو هيچ يك از نهادهاي اجتماعي نقشي را كه خانواده در ساختار فكري ، روحي و اخلاقي انسان دارد نمي توانند ايفا كنند .
نابساماني هاي اجتماعي در بسياري موارد ناشي از نابساماني در خانواده هاست و سعادت يك اجتماع بستگي كامل به وجود خانواده هاي سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است كه انسان از لحظه هاي آغازين زندگي با تربيتي كه از پدر و مادر دريافت مي كند شكل مي گيرد و ناآگاهانه به مسيري خاص سوق داده مي شود.
اگر خانواده ها نقش خود را بدرستي ايفا نكنند نهادهاي اجتماعي ديگر از قبيل مدرسه ، رسانه هاي گروه و غيره اين خلاء را نمي توانند پر كنند.
دشواريها و پيچيدگيهاي تربيت فرزند در دوره نوجواني بيش از هر دوران ديگر است زيرا در اين دوره نوجوان بطور ناگهاني با جهش فكري و عاطفي خود را از دوران كودكي جدا مي كند. شخصيت كنوني نوجوان مي طلبد كه خانواده در برخورد با او روشن بين ، شكيبا و هوشيار باشد و به سرعت دريابد كه او ديگر يك كودك نيست . از اين رو بسياري از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشكلاتي دارند كه اگر از آگاهيهاي لازم برخوردار نباشند شايد اين مسئله عواقب ناخواسته اي به دنبال داشته باشد.
بسياري از مشكلات اخلاقي و رفتاري نوجوانان ريشه در برخوردهاي نامناسب پدران ، مادران و مربيان دارد . تجربه نشان مي دهد در بيشتر موارد كه نوجوانان به خانواده ي آگاه و مربي شايسته دسترسي دارند از زندگي سالم و موفقي برخوردارند ، اين نشان مي دهد كه نوجوانان بخوبي تربيت پذير هستند و اگر نابساماني هايي در اخلاق و رفتار برخي از آنان مشاهده مي شود ناشي از نبود تربيت صحيح است . پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند : به شما در باره ي نوجوانان و جوانان سفارش مي كنم زيرا آنان داراي قلبي رقيقتر و فضيلت پذير تر مي باشند. و امام علي (ع) مي فرمايند : دل نوجوان مانند زمين خالي از گياه و درخت است كه هر بذري در آن افشانده شود مي پذيرد و در خود مي پرورد پس فرزند عزيزم من در آغاز جواني ات به ادب و تربيت تو پرداختم قبل از آن كه دلت سخت گردد و از پذيرش چيزهاي خوب سرباز زند.
از اين جا مي توان به نقش حساس و خطيري كه خانواده ها و مربيان در هدايت و تربيت نوجوانان دارند پي برد . اگر ما به وظيفه ي بزرگ خود نسبت به اين سرمايه هاي بي نظير جامعه به نحوي شايسته توجه نكنيم، بايد براي رويارويي با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشيم . در آموزشهاي ديني ما نيز بر مسئوليت پدران و مادران در تربيت فرزند بسيار تأكيد شده است و تصريح شده همچنانكه والدين را بر فرزندان حقوقي است فرزندان را نيز بر والدين خود حقوقي است كه از آنها در مورد اين حقوق در پيشگاه الهي بازخواست خواهد شد . در روايات اسلامي آمده است : همچنانكه فرزند عاق پدر و مادر مي شود پدر و مادر نيز براي سهل انگاري در انجام وظايف خويش عاق فرزند مي شود.
فصل اول
طرح تحقيق
مقدمـه Introduction
يك هدف خوب آن است كه مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد كه چه هنگام بدان نايل خواهيم شد. امروزه يكي از مشكلات مهم تربيتي در بيشتر مراكز تعليم و تربيت مسائلي هستند كه بطور مشابه در بسياري از كودكان و نوجوانان و جوانان سر مي زند و اين مسايل در نوجوانان و كودكان گسترش يافته و باعث عدم پيشرفت جامعه و افراد جامعه شده است و روز بروز اين مسايل و
مشكلات در دامنه هاي وسيعي در تعليم و تربيت خودش را آشكارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و كنه و ريشه ي اين مسايل پرداخته نشود و راههاي بوجود آوردن آن مورد تجزيه و تحليل قرار نگيرد احتمال آن مي رود كه جامعه علاوه بر آن كه پيشرفتي نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بين رفتن ارزشهاي والاي انساني خواهد شد. پيشگامان تعليم و تربيت هرچند درباره ي اين مسايل انديشيده اند و نظرات و راه حلها و پيشنهاد هاي متعددي داده اند اما با توجه به اينكه ، اين علماي تعليم و تربيت سالها به فكر ريشه كن ساختن اين مسايل بوده اند و
پيشرفتهايي نيز حاصل شده است و راه حلهاي اين علما نيز مؤثر واقع شده است اما با همة اين وجود هنوز بسياري از علل و عوامل و مشكلات و مسايل تربيتي شناخته نشده اند و يا ممكن است علاوه بر علت هايي كه شناخته شده علل تازه و جديدي افزوده شود و راه حل مناسبي براي اين عوامل در نظر گرفته شود.
با توجه به اينكه كودكان نيز از نظر اخلاقي چه در جامعه اي كه زندگي مي كنند و يا در چه خانواده اي تربيت يافته اند با هم متفاوت هستند . پس اگر افرادي داراي يك نوع مسايل و مشكلات تربيتي باشند ممكن نيست كه با يك روش به حل مسايل آنان پرداخت و در نتيجه بايد جنبه هاي مختلف و گوناگون به كار برد. لذا با توجه به مطالب فوق برآن شديم كه با استفاده از مديران و دبيران مجرب علتهاي بي انضباطي را در شهرستان تايباد مورد بررسي قرار دهيم لازم به تذكر است كه اين شهرستان در سطح شهر داراي 3 مدرسه راهنمايي پسرانه مي باشد كه اين مدارس داراي
دبيران مجرب و مديران با سابقه است كه هر ساله با توجه به ميزان رشد جمعيت با تعداد فراواني از دانش آموزان و نوجوانان با رفتارهاي بخصوص و متفاوت درگير هستند و راه حلهاي آن را با توجه به تفاوتهاي فردي هر دانش آموز به مورد اجرا مي گذارند.
اميدواريم كه بررسيهايي كه در اين تحقيق انجام خواهيم داد راهگشاي حل بسياري از مسايل مختلف تربيتي در اين منطقه باشد.
عنوان كامل موضوع تحقيق
علل بي انضباطي دانش آموزان پسر در مقطع راهنمايي شهرستان مشهد ناحيه 7 مدارس راهنمايي دارالعلم و حضرت بقيه الله.
ضرورت و اهميت مسئله
از آنجا كه تعليم و تربيت سالم در ساية آرامش و امنيت و ايجاد خود نظمي در كودكان و نوجوانان مي باشد و اين نوع تعليم و تربيت كه شامل كيفيت تربيت در محيط خانه و مدرسه است و اصولاً نگرش خانواده نسبت به تحصيل جزء فرهنگ خانواده است و بها دادن والدين به درس ميزان آرامش و امنيت خانواده در يادگيري كودك اثر دارد و شرايط نامناسب و نامطلوب مي تواند موجب محروميت كودك در يك تعليم و تربيت مناسب و يا عوامل تحريك كننده ذهني شود. اگر اين مشكلات برطرف نگردد و كودكان از شرايط مساعدتر و تعليم و تربيت غني تري برخوردار گردند استعدادهاي آنان تا حدود تصور نا پذيري تكامل مي يابد.
موضوع انضباط در بين افراد بخصوص در بين نوباوگان و نوجوانان مطرح مي شود كه مسير زندگي خود را تعقيب مي كنند و به شخصيت و اخلاق خود شكل مي دهند تا بتوانند جاده كمال را بشناسند و در زندگي موفقيت بيشتر و بهتري داشته باشند . معلمان و انسانها به طرقي با اين افراد در ارتباط هستند و وظيفه ي شرعي و قانوني خود مي دانند تا اين آينده سازان را در اين مسير پر نشيب و فراز هدايت كنند و ناخدايان موفقي باشند تا اين كودكان و نوجوانان را به ساحل خوشبختي برسانند.
هدفهاي كلي تحقيق :
براي اينكه بتوانيم به علل هاي مختلف بي انضباطي در اين مقطع آشنا شويم از دبيران و دست اندركاران تعليم و تربيت مدارس راهنمايي اين شهرستان كمك گرفته ايم تا بتوانيم با توجه به فرامين ارائه شده و نظر خواهي از آنان در صدد رفع قسمتي از مشكلات برآييم.
فرضيه ها :
1ـ عدم آشنايي كادر آموزشي و اداري مدرسه به نيازهاي روحي و رواني ، اجتماعي موجب بي انضباطي دانش آموزان مي گردد. ( براي اثبات اين فرضيه سؤالات 1،2،9،13،15،18 در پرسشنامه آمده است).
2 ـ وجود اختلاف در خانواده و عدم ارتباط صحيح خانواده ها با فرزندانشان و درك آنان موجب بي انضباطي دانش آموزان در مدرسه مي گردد. (براي اثبات اين فرضيه سؤالات 11 ،12،14 در پرسشنامه قيد شده است).
3 ـ عدم وجود مديران و معلمان متخصص و كار آزموده در مدارس موجب بي انضباطي دانش آموزان مي شود.( براي اثبات اين فرضيه سؤالات 7 ،20،21 در پرسشنامه آمده است).
4 ـ عدم انعطاف سيستم آموزشي و مقررات خشك و بي روح موجب بي انضباطي مي شود.( براي اثبات اين فرضيه سؤال 17 در پرسشنامه آمده است).
5 ـ عدم ارتباط صحيح مدرسه ، خانواده و جامعه موج
ب بي انضباطي مي شود. (براي اثبات اين فرضيه سؤال 22 در پرسشنامه آمده است).
6 ـ مشكلات حاد خانوادگي ناشي از فقر مالي و ضعف جسماني و عاطفي و اجتماعي دانش آموزان موجب بي انضباطي مي شود.( براي اثبات اين فرضيه سؤالات 8 ،10،12 در پرسشنامه آمده است).
7 ـ عدم مطابقت مطالب درسي با نيازهاي جسماني و عاطفي و اجتماعي دانش آموزان موجب بي انضباطي مي گردد . (براي اثبات اين فرضيه سؤال در پرسشنامه مطرح گرديده است).
8 ـ كمبود فضاي آموزشي و آشنا نبودن كادر آموزشي و اداري به مسايل روانشناسي و عدم رعايت عدالت موجب بي انضباطي دانش آموزان در مدرسه مي گردد. (براي اثبات اين فرضيه سؤالات 1 ،3،4،5،6 در پرسشنامه آمده است).
9 ـ عدم سلامت رواني كاركنان آموزشي و اداري باعث
بي انضباطي مي گردد. (براي اثبات اين فرضيه سؤال 19 در پرسشنامه آمده است).
سؤالات :
1 ـ عدم توجه به شخصيت كودك باعث بي انضباطي مي شود ؟
2 ـ دخالت ندادن كودكان در اداره امور جامعه و مدرسه سبب بي انضباطي مي شود؟
3 ـ اعمال تبعيض معلمان موجب بي انضباطي مي شود؟
4 ـ مجازاتهاي بيجا و نامناسب موجب بروز رفتار ناشايست مي گردد؟
5 ـ اعمال تبعيض كاركنان مدرسه عامل مؤثري در بروز بي انضباطي مي شود؟
6 ـ تشويق بيجا و نامناسب موجب بي انضباطي مي گردد؟
7 ـ عدم توانايي معلم در ايجاد انگيزه باعث بي انضباطي مي گردد؟
8 ـ نقص يا ضعف جسماني دانش آموز باعث بروز رفتارهاي ضد اجتماعي مي شود؟
9 ـ ناهنجاريهاي رواني كودك سبب بي انضباطي مي شود؟
10 ـ فقر مالي و اقتصادي كودك باعث بي انضباطي مي شود؟
11 ـ اختلافات خانوادگي باعث رفتارهاي ضد اجتماعي مي گردد؟
12 ـ احساس طرد شدگي كودك از خانواده باعث بي انضباطي مي شود؟
13 ـ محبت بيش از حد در خانه و بي توجهي در مدرسه باعث بي انضباطي مي شود؟
14 ـ عدم پذيرش از طرف وجود نامادري و يا ناپدري سبب بي انضباطي مي شود؟
15 ـ ميل به خودنمايي و ابراز وجود كودك باعث بي انضباطي مي شود ؟
16 ـ عدم درك محتواي مطالب درسي موجب بي انضباطي مي شود ؟
17 ـ عدم انطباق مقررات مدرسه با ويژگيهاي سني كودك باعث بي انضباطي مي شود ؟
18 ـ ميل به آزادي فطري كودك سبب بي انضباطي مي شود ؟
19 ـ شخصيت معلم در بروز رفتار ناشايست مؤثر است ؟
20 ـ وجود مديران و معاونان كم سابقه سبب بي انضباطي مي شود ؟
21 ـ عجله در تصميم گيري ها باعث بروز رفتار بي انضباطي مي شود ؟
22 ـ عدم كمبود روابط والدين با مدرسه سبب رفتار ناشايست مي گردد؟
23 ـ فضاي فيزيكي كلاس و ساختمان مدرسه باعث بي انضباطي مي شود ؟
24 ـ اگر موردي يا پيشنهادي داريد بنويسيد.
محدوديتها و حدود مطالعه
ـ از لحاظ قرار دادن پرسشنامه ها در اختيار معلمين با مشكل مواجه شديم چون با برگزاري امتحانات نوبت دوم دانش آموزان روبرو شديم.
ـ عدم دقت معلمين در پاسخگويي به سؤالات
ـ عدم همكاري بعضي از معلمين در اين مورد
ـ عدم وجود ابراز دقيق اندازه گيري
تعاريف و اصطلاحات و مفاهيم خاص
1ـ بي انضباطي :
منظور از مشكلات انضباطي رفتاري است كه بنحوي با مقررات مدرسه در تضاد بوده و نظم مدرسه را تهديد و مختل نمايد از جمله اين رفتارهاي شايع تأخير ورود به مدرسه ، آزار و اذيت ساير دانش آموزان ، گفتن سخنان ركيك و فحش دادن به آنها ، سخن گفتن و صدا در آوردن نابهنگام در كلاس و موقع تدريس معلم ، تخريب اموال مدرسه و … مي باشد.
2 ـ رفتارهاي ناشايست كه عبارتند از :
الف ـ پرخاشگري :واكنش كلي نسبت به ناكامي است هرچند افراد هميشه پاسخهاي پرخاشگرانه ي آشكار از خود نشان نمي دهند و آنها را در وجود خود سركوب مي كنند.
ب ـ اضطراب : يك ناراحتي دردناك ذهني درباره ي پيش بيني يك تهديد و يا ناخوشي در آينده است.
ج ـ بزهكاري : بزهكار كسي است كه متهم به ارتكاب رفتار ضد اجتماعي و يا قانون شكني مي باشد.
د ـ ناكامي : عبارت است از حالت يك موجود زنده است هنگامي كه ارضاي رفتار برانگيخته دشوار و يا غير ممكن مي گردد و يا در راه رسيدن به يك هدف با مانعي برخورد مي كند.
هـ ـ فرار از مدرسه: كه با بزرگتر شدن كودكان بيشتر جنبه ناسازگاري پيدا مي كند
و ـ دروغگويي و …
3 ـ اعمال تبعيض از سوي كاركنان مدرسه :
عبارت است از دوگانگي در برخورد نسبت به دانش آموزان است كه از سوي مدير ، معاون معلمين و حتي مستخدمين اعمال مي شود. آنان با برخوردهاي مختلف خود نسبت به هر دانش آموز در مقابل يك عمل و كار مشابه باعث بروز بي انضباطي مي شوند.
4 ـ نقص عضو يا ضعف جسماني :
منظور دانش آموزاني است كه داراي نقص جسماني هستند مثل لكنت زبان و … از طرف ديگران در كلاس مورد تمسخر و دست انداختن قرار مي گيرند كه خود باعث بي انضباطي است و كودك داراي نقص عضو بخاطر پوشاندن عيب خود دست به كارهاي خلاف مقررات مي زند.
5 ـ ضد اجتماعي :
بعضي بروز رفتارهايي كه با قوانين مدرسه و جامعه مغايرت داشته باشد نظير خرابكاري وسايل عمومي و افراد سايكوپات .
6 ـ ناهنجاريهاي رواني :
ناهنجاريهاي رواني كودك سبب بي انضباطي مي شود مانند فرار از مدرسه ، عدم علاقه به تحصيل و عقب ماندگيهاي ذهني و درسي .
بررسي تجربيات و مطالعات قبلي
1 ـ استفاده از كتاب روانشناسي نوجوانان و جوانان نوشته دكتر سيد احمد احمدي .
2 ـ پايان نامه آقايان قاسم شاملوييان ـ محمد علي ذوالفقار .
3 ـ استفاده از كتاب تعليم و تربيت و مراحل آن نوشته دكتر غلامحسين شكوهي .
4 ـ مجلات معلم.
5 ـ ماهنامه تربيت.
متغيرها و تعاريف عملي آنها
تعريف متغير :
واژه ي متغير از رياضيات و فيزيك اخذ شده ليكن در علوم اجتماعي معناي وسيعتري دارد. متغير به صفتي اطلاق مي شود كه از فردي از افراد جامعه به فرد ديگر از همان جامعه تفاوت نمايد به عبارت ديگر متغير حالتي است كه قابليت جايگزيني تمام عناصر يك مجموعه به هم پيوسته را دارد.
متغير وابسته :
به صفت يا حالتي اطلاق مي شود كه تحت تأثير متغيرهاي ديگر قرار دارد و در مطالعه اجتماعي معمولاً اثر متغير هاي ديگر (متغير مستقل ) بر روي آن بررسي مي شود.
متغير مستقل :
به متغيري گفته مي شود كه عامل مؤثر يا اثر گذار در متغير وابسته مورد نظر است.
روشهاي جمع آوري اطلاعات
غرض جمع آوري اطلاعات درباره ي مسئله پژوهش شرايط و عواملي است كه در اين تحقيق قصد مطالعه آن را داريم كه پژوهش توصيفي مانند عكس برداري از ابعاد گوناگون يك ارگانيسم يا يك پديده ي عيني است. در اين پژوهش براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه كه قسمتهاي مختلف در آن گنجانده شده است و شامل 24 سؤال 2300 سؤال بسته و يك سؤال باز به عنوان پيشنهاد مي باشد و در حدود 70 پرسشنامه تهيه گرديده است.
منابع داده ها
پاسخ پرسشنامه هايي كه بوسيله ي دبيران مدرسه راهنمايي دارالعلم در اختيار ما قرار گرفته است و همچنين شاهدات عيني رفتارهاي مختلف دانش آموزان ، مطالعات كتب روانشناسي و غيره.
روش هاي آماري و تجزيه و تحليل داده ها
تجزيه و تحليل اطلاعات استخراج شده از روش آمار توصيفي و درصد گيري آماري و جداول ستوني و دايره اي انجام شده است.
توصيف ابزارها و وسايل جمع آوري داده ها
چون موضوع مورد بررسي از نوع پژوهش توصيفي نيز مي باشد لذا پرسشنامه جهت دبيران مدارس راهنمايي دارالعلم و بقيه ا… در قالب 24 سؤال تهيه گرديده و در اختيار آنان گذاشته شده است لازم به تذكر است كه 23 سؤال آن بصورت 4 گزينه أي (پاسخهاي بسته ) انتخاب و يك سؤال باز نيز مطرح كرده است .
جمعيت آماري
حدود 700 دانش آموز در مدارس راهنمايي دارالعلم و بقيه ا… مي باشند كه جمعيت آماري ما را تشكيل داده اند.
جمعيت نمونه
در سطح شهرستان 2 مدرسه راهنمايي پسرانه با جمعيت حدود 700 نفر دانش آموز وجود دارد كه انتخاب گرديده اند.
وسيله تحقيق
استفاده از كتب و مجلات مختلف و همچنين پرسش از دانش آموزان و دبيران مدارس در اين مورد .
متن تحقيق
علل بي انضباطي دانش آموزان در دوره ي راهنمايي :
آغاز بلوغ نوجوان عملاً در دوره ي راهنمايي است و همچنين تلاش نوجوان در جهت تشخص طلبي اساسي ترين مشخصه رشد در اين مرحله است به همين جهت آنچه در اين دوره در درجه اول اهميت قرار دارد تربيت عقلي نيست ، تربيت خلق و خوي يا تربيت شخصيت است.
ولي چنانچه مي دانيم در دوره ي راهنمايي تحصيلي نيز مانند دوره هاي ديگر به تربيت عقل نوجوان توجه خاص مبذول مي شود و تربيت شخصيت همچنان مورد غفلت است بنابراين اصول آموزش و پرورش در اين دوره بايد به وضع دانش آموزان بطور مطلوب كمك نمود.
بيان مجدد مسئله
علل بي انضباطي دانش آموزان پسر در مقطع راهنمايي
توصيف روشهاي بكار گرفته شده
از روش توصيفي و درصد گيري آماري استفاده نموده و بصورت نمودار دايره أي و ستوني مشخص شده است.
خلاصه يافته ها و نتيجه گيري
آنچه كه از انجام تحقيقات مورد نظر مي توان به نتيجه گيري مطلوب رسيد اين است كه اولاً به رفتارهاي فردي و عدم افراط و تفريط در آزادي دانش آموزان توجه نمود.
ثانياً از تنبيهات و تشويقات بي مورد خود داري شود.
ثالثاً كلاس از نظر شرايط فيزيكي مناسب باشد.
توصيه و پيشنهادات
آنچه كه مي توان در اين مورد پيشنهاداتي ارائه نمود زياد مي باشد لذا به چند مورد از آن اشاره مي نماييم .
1 ) تبعيض قائل نشدن ميان دانش آموزان.
2 ) هماهنگي داشتن رفتار و گفتار معلم.
3 ) توجه به شخصيت كودك.
4) نظارت مستمر والدين و مسئولين.
5) استفاده از محققين روانشناسي در مدارس .
فهرست منابع و پيوستها
1 ـ بيزاري از مدرسه ترجمه حسن سلطاني فرد
2 ـ تعليم و تربيت و مراحل آن دكتر غلامحسين شكوهي
3 ـ روانشناسي رشد جمعي از مؤلفان
4 ـ رفتارهاي بهنجار و نابهنجار دكتر شكوهي نوابي نژاد
5 ـ مجلات رشد و ماهنامه تعليم و تربيت وزارت آموزش و پرورش
فصل دوم
سابقه موضوع تحقيق
تاريخچه
مطالعه رفتار و تجربيات كودكان مورد توجه گروه كثيري از افراد مي باشد. والدين در ميان اين گروه مقام اول را دارند. محبت آنان به اطفالشان سبب توجه خاص به رشد جسماني و تكوين شخصيت آنها گرديده ، با لذتي خاص و احساس سرشار از شادماني رشد و نمو كودكان خود را مي نگرند. سايرين نيز در اين علاقه مندي سهيم مي باشند.
رشد و نمو كودك و نوجوان مورد توجه دانشمندان علوم مختلف قرار گرفته است و اين افراد بر حسب رشته تخصصي خودشان به اين كيفيت توجه نموده اند بديهي است روانشناسان كودك و نوجوان ارتباط مستقيم و بيشتري با جنبه هاي مختلف رفتار و تجربه هاي كودكان و نوجوانان ارتباط مستقيم و بيشتري با جنبه هاي مختلف رفتار و تجربه هاي كود
كان و نوجوانان داشته و در نتيجه علاقمندي زيادتري به اين كيفيات نشان مي دهند.
از طرفي آدمي يگانه موجودي است كه براي ادامه ي موفقيت آميز خويش بايد از نيازها و توانهاي بدني و رواني خود و ديگران آگاهي كافي داشته باشد. به سخن ديگر ، انسان در جستجوي اين است كه چه رفتاري در برخورد او با ديگران پسنديده تر و مؤثرتر است و از ديگران در موارد خاصي چه انتظارهايي بايد داشت؟ به گذران زندگي و بخش مهمي از خوشبختي هريك از افراد آدمي تا حدود زيادي به ديگران وابسته است. زيرا ، نظر موافق و جلب همكاري كسان در پيشرفت كارها و موفقيت فرد در جامعه داراي اهميت فراواني است. بنابراين امروز دانشي كه ما را به دقايق كردار و كنه رفتار آدمي بخصوص ناسازگاريهاي دانش آموزان و بي انضباطي آنان رهنمون مي سازد روانشناسي نام دارد كه به اختصار در مورد تاريخچه آن بحث مي نماييم.
علم النفس يا روانشناسي كه براي مطالعه جنبه هاي مختلف رفتار و ارتباط آنها ، با يكديگر بكار رفته است ، ترجمه پسيكولوژي (سايكولوژي ) است كه در اصل از دو كلمه يوناني پسيكه به معني روح و روان و لوگوس به معناي شناختن و تحقيق ، تشكيل شده است روانشناسي در طي حدود دو هزار سال با فلسفه پيوند داشت و هيچگونه لفظي بر آن وجود نداشت ، تنها در قرن 16 ميلادي اصطلاح پسكولوژي (روانشناسي ) بوسيله مردي بنام رودلف گروكلينوس از اهالي ماربورگ (آلمان) كه معلم و منطق دان بود و نام او امروزه فراموش شد
ه است ابداع گرديد . اين همه اين اصطلاح تا قرن هيجدهم بندرت بكار مي رفت.
روانشناسي بعنوان عملي مستقل وجود نداشت و در فلسفه آميخته بود و بدان جهت بود كه تحقيقات روانشناسي جنبه ي فلسفي داشت، يعني آرا و عقايد دانشمندان بيشتر بر نظر شخصي آنها مبتني بود تا به دلايل و مدارك عيني و واقعي . تنها از اواخر قرن 19 بصورت يك علم تجربي به منظور مطالعه ي علمي رفتار درآمد.
برخي از ملاحظات تاريخي
قبل از آغاز نظريات علمي مربوطه كليه فرضيات در اين زمينه از يك جهت وجه اشتراك داشتند بدين معني كه توجه به آنچه طفل در گذشته بود ، يا آنچه در آينده مي شد مبذول مي گرديد و به وضع حال فرد التفاتي نمي شد. بعبارت ديگر نوجوان را بعنوان يك فرد هرگز مورد توجه قرار نمي دادند. گويي دوران كودكي زماني زودگذر بوده قابليت توجه را نداشته است. به همين سبب به اين
نوجوانان لباس بزرگسالان مي پوشانيدند و انتظار داشتند مانند افراد سالخورده و بالغ رفتار كنند. شايد اين نظريه بر اساس عقيده ي غير واقعي زيست شناسان بود كه تصور مي كردند هنگام لقاح نطفه مرد با تخمك زن يك موجود كامل آدمي ـ منتهي به مقياس بسيار كوچك بوجود مي آيد و همين موجود بتدريج برانداز و قدرت و قوتش افزوده گرديده تا به بلوغ كامل برسد . بدين ترتيب ميان موجودي كه هنگام لقاح بوجود مي آمد و يك فرد بالغ تنها از جنبه كميت قابل بررسي بودـ نه از بابت كيفيت. چ گونه توجهي به مراحل رشد و سازگاري با محيط مبذول نمي شد زيرا اگر قرار مي بود موجودي كه هنگام لقاح بوجود مي آمد همانگونه بصورت يك بزرگسال تبديل مي گرديد هر آينه صاحب سري بسيار بزرگ ـ بدني طويل و قطور ـ دستها و پاهاي بسيار كوچك مي شد. بنابراين از نظر جسماني كودك به هيچ وجه يك فرد بالغ كوچك شده نيست.
همين نظريه در مورد خصوصيات عقلاني نيز مصداق داشت و متأسفانه تا عصر حاضر نيز ادامه پيدا كرد. متخصصين آموزش و پرورش اعتقاد داشتند به كودكان بايد مانند بزرگسالان تعليم داد زيرا تصور مي كردند كه اطفال و نوجوانان علايقي مشابه بالغين دارند
.
جهل و ناداني در مورد رفتار نوجوانان به كيفيات فوق محدود نمي شد . غالب مربيان تصور مي كردند تمام كودكان از جميع جهات مشابه يكديگرند ، از اين جهت با آنان بطور يكسان رفتار مي شد و انتظار نيز آن بود كه رفتارهاي آنها يكنواخت باشد.
خيلي پيشتر از اين ايام ويكتور هوگو گفته بود: گشودن يك مدرسه باعث از ميان بردن يا تعطيل يك زندان است. ولي امروزه پس از گذشت حدود يك قرن مي يابيم كه اين سخن جاي اما دارد ، از آن بابت كه مدارس روز بروز متعدد تر مي شوند و دائماً در طريق توسعه و تكميلند ولي به موازات آن به تعداد زندانها نيز افزوده مي شود.
آري مدارس مي توانند وسيله هايي براي بستن در زندانها گردند به شرطي كه بر اساس ملاك و ميزاني ارزيابي شده ، افتتاح گردند برنامه اي انديشيده ، در مسير خدمت به انسانها و رفع موانع و مشكلاتي كه در سر راه تكامل انساني است در آن پياده و اجرا گردد . هدفي انساني و الهي را تعقيب كند ، روشهاي معموله در آن سازنده ، الهي و انساني باشد…
نگاهي به امور زمان
نگاهي هرچند سطحي اگر به وضع كودكان ، نوجوانان ، جوانان و حتي بزرگسالان نه تنها در جامعه ما ، بلكه در بسياري از نقاط جهان افكنده شود ما را به مسايل و دشواريهاي عظيمي كه در زمينه روابط و اخلاق انساني و ناشي از روشهاي غلط تربيت است آشنا مي كنند. وضع روابط در سطح جهاني ، آنچنان بحراني است كه اگر ما مدعي شويم در اين زمينه با آفتي بزرگ مواجهيم سخني به گزاف نگفته ايم .
انحرافات ، كجرويها ، ناسازگاريها ن انحطاطهاي اخلاقي در سطحي وسيع صورت مسلم و قطعي پيدا كرده و روزگار حال و آينده نسل كنوني و بعدي ها را به خطر افكنده است. اگر در جوامع كنوني فريادها از اين نابسامانيها بلند نيست بدان خاطر است كه مردم تدريجاً با چنين زمينه خو گرفته و گمان دارند وضع بايد به همين گونهاي باشد كه هست.
اين واقعيتي غير قابل انكار است كه اگر جمعي و يا جامعه أي مدتي در وضع نابهنجاري قرارگيرند و فرد يا مصلحي براي رفع يا اصلاح آن نابهنجاري قيام و اقدام نكند ، فريادي بعنوان اعتراض عليه آن بلند نشود ، مردم تدريجاً به آن وضع خو مي گيرند و حتي كارشان بجايي مي رسد كه وضع سالم را از ناسالم تشخيصي نمي دهند و در مواردي گمان دارند كه سلامت جامعه در همان وضع و حالتي است كه آنها گمان دارند.
ارزيابي ميزان وقوع اختلالهاي كودكان يعني شيوع و انتشار آن به بررسي هاي محيطهايي كه درگير مسئله سلامت رواني هستند و نيز مشاهده جمعيت كودكان بطور كامل (مطالعه همه گير) بستگي دارد. رفتارهايي كه غالب اوقات در حكم نشانه هاي ناراحتي هستند ، در واقع در ميان جمعيت كلي كودكان بسيار شايع است. همچنين بسياري از گزارشات حكايت از آن دارد كه گرچه شيوع اختلال در پسر ، نسبت به دختر ، بيشتر است هرچند شرم ، ترس، اضطراب و دردهاي جسمي در دختران بيشتر است تا پسران اختلافهاي جنسي را مي توان به عوامل محيطي و بيولوژيكي و تعامل اين دو نسبت داد ضمناً سابقه مربوط به موضوع در شماره هاي مختلف مجله رشد ، ماهنامه ي تربيت و كتابهاي روانشناسي عمومي و تربيتي مورد بررسي و تبادل نظر قرار گرفته است.
در كتاب روشهاي فنون تدريس به دانشجو معلمان نحوه مواجهه ، برخورد با بي انضباطي و شلوغي و برقراري نظم در كلاس با شيوه هاي مختلف تدريس مي شود.
فصل سوم
مسائل مربوط به نوجوانان
مقـدمـه
بلوغ يك بيماري رواني يا يك اختلال نيست كه عارض نوجوان شود و او را از كار و تلاش عاقلانه باز دارد بلكه يك جريان مربوط به شرايط رشد است كه نوسانات شديدش موجب احساس اختلال مي گردد. به گفته موريس دبس : اين دوره مرحله اختلال و بي نظمي رشد است.
اين دوره هميشه همراه است با ناراحتي ، بدن شل و سست ، اخلاق متغير پسر و دختر در چنان حالي هستند كه گويي با چشمان بسته بطرف آرزوهاي نامعلوم رهسپارند. تحولات مربوط به بلوغ روياها و خيالبافي هاي مربوط به آن ، نوعي مستي براي آن پديد مي آورد كه استانلي هال از آن به شراب زندگي تعبير مي كند. كه چهار قرن پيش از اين اميرالمومنين علي (ع) همين تعبير را در اين زمينه فرموده اند.
تعريف نوجواني
نوجواني دورهاي از زندگي فرد را كه حد فاصل پايان دوره ميانسالي كودكي و آغاز بزرگسالي است تشكيل ميدهد. مدت اين دوره در جوامع و فرهنگهاي مختلف و در سطوح گوناگون اقتصادي ، اجتماعي يك جامعه متغير است. حتي طول آن در يك جامعه و در بين خانواده هاي مختلف برحسب شرايط اقتصادي و غيره ممكن است در نوسان باشد. بنابراين ماهيت دوره نوجواني نه تنها بيولوژيكي (زيستي) بلكه اجتماعي است و آغاز آن نيز تغييرات بيولوژيكي بلوغ در دختران و پسران است. نوجواني دوره انتقال است ، انتقال از پايان ميانسالي در كودكي به آغاز بزرگسالي است. نوجوان بعلت پايگاه مبهم خويش (يعني نه كودك و نه بزرگسال)اغلب خود را با كودكان كم سن و
سالتر در خانواده با والدين و معلمان و ديگر اعضاي جامعة خود در تعارض مي يابد. او مي خواهد ديگران بدانند كه بزرگ شده است ولي احساس مي كند كه ديگران او را كاملاً درك نمي كنند و حتي مسئوليت كافي به او نمي دهند ، نوجوانان در مقابل عقايد و نظرات همسالان خويش حساسيت خاصي دارند و به طور كلي به داوري قضاوت آنان بيش از بزرگسالان ارج و ارزش مي
نهند. در خلال نوجواني حساسيت شديدي نسبت به نقائص جسمي و يا شخصي و يا ويژگيهاي جنسي مشاهده مي شود كه تا حد زيادي از هنجار انحراف دارد.
بسياري از نوجوانان احساس ناامني مي كنند. آمار و نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه در طول اين دوره انواع بزهكاري و مشكلات عاطفي به اوج خود مي رسد. بدون ترديد نوجواني دوره اي پر تلاش براي بسياري از افراد خواهد بود.
نوجواني حساسترين دوران زندگي
دشوارترين حيات انسان از جهت تربيتي دورة نوجواني است. اين دوره كه حدود سني 8 تا 12 سال را در بر مي گيرد منطبق بر دورة دبستان و راهنمايي است. بيشترين مشكلات تربيتي در اين دوره پيش مي آيد و اغلب در همين دوره است كه فرزندان يا از دست مي روند و يا در مسير سعادت گام مي نهند. اين دوره مرحله انتقال از دوران كودكي به دوران نوجواني و بزرگسالي است . نوجوان از يك سو در حال هجرت از وابستگي هاي دوران كودكي است و از سوي ديگر توانايي لازم را براي حل بسياري از مسائل زندگي ندارد و همين نوسان فكري و رواني در ماندگي ، تزلزل و گاه پريشاني و ابهام را در او ايجاد مي كند و آرامش روحي او را مي گيرد. در اين دوره آرامش دوران
كودكي كه ناشي از بي خبري كودك از بسياري مسائل زندگي است ديگر در ميان نيست كودك با اعتماد كامل به اطرافيان خود تكيه كرده و در سايه حمايت همه جانبه آنها به آرامش ميرسد. اما پيدايش رشد فكري و بيدار شدن انگيزه هاي نيرومند فكري در زمينه روحي نوجوان عرصه را بر آرامش كودكان بسيار كم مي نمايد.
بطور كلي به چند ويژگي اين دوره اشاره مي گردد :
1ـ آهنگ رشد جسمي سريعتر مي شود و كودك پر جنب و جوش دوره قبل را به جواني خستگي پذير بدل مي سازد.
2ـ از لحاظ رشد عقلي كودك مرحله فكر انضمامي را پشت سر گذاشته در آستانه فكر انتزاعي قرار مي گيرد.
3ـ از نظر رشد شخصيت ، ثبات نسبي دوره قبل دستخوش تحولي ناگهاني شده و با حملة جديد و نهايي تشخص طلبي سازگاري اجتماعي فرد از نو دچار آشفتگي مي گردد.
4ـ علائم جسماني و رواني بلوغ جنسي ظاهر شده ، نوجوان را كه معمولاً طبق سنتها و آداب و رسوم تاكنون در اين باره در بي خبري كامل مانده است غافلگير و مضطرب مي سازد.
5ـ تنوع خوي و خصلت با وضوح هرچه تمام تر آشكار مي شود.