بخشی از مقاله
فرهنگ کتاب و کتابخوانی
مقدمه
کتاب و کتاب خوانی و میزان گرایش به مطالعه، امروزه یکی از شاخصهای توسعه به شمار میرود. بررسیها نشان میدهد مطالعه و کتاب خوانی وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزانند و اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.
برای رفع موانع و ایجاد زمینه و بستر لازم جهت ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهای مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشی، کتابداران و کتابخانهها، دولت و رسانههای گروهی و ناشران و کتاب فروشیها، باید با رفع مشکلات موجود، هم سو و هم هدف، به سمت مشخصی حرکت کنند.
نقش خانواده
خانواده عامل بسیار موثری در ایجاد عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. محیط و شرایط خانواده، روش تربیتی و آموزشی والدین، طرز تفکر و نگرش والدین در رابطه با مطالعه و کتابخوانی، وجود کتب و نشریات قابل دسترس و همچنین سطح اقتصادی و پایگاه اجتماعی خانواده، نقش بسزایی در تقویت عادات مطالعه و کتابخوانی دارد.
کشور ما از سالیان دور کشوری با قدمت فرهنگی بالا بوده و نویسندگان و شاعران درخشانی داشته است ولی متأسفانه سرانه مطالعه و کتابخوانی، زیبنده مردم ما نیست. همین که آمار دقیق از میزان مطالعه مردم موجود نیست، خود نشانی از مهجوریت کتاب و کتاب خوانی در جامعه ما میباشد. در ریشهیابی این معضل باید از کودکی شروع کنیم. اولین نهادی که درآن، کودک با کتاب و کتابخوانی، انس میگیرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترین معلم کودک هستند که باید شوق مطالعه را در او تقویت کنند. همچنین در منازل باید محلی اختصاصی برای کتابخانه در نظر گرفته شود.\"
اگر والدین و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نیز، که همواره از اثرات طبیعی روابط عمیق عاطفی حاکم در خانواده های ایرانی برخوردار هستند، با کتاب، بیشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخوانی، عادت می کنند.
نقش مدارس و نظام آموزشی
پس از خانواده، دشوارترین وظیفه در اشاعه کتابخوانی در هر جامعهای بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر دانش آموز در مدرسه با کتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزی و افزایش معلومات عمومی را درک کند و به مطالعه خو بگیرد، در تمام دوران زندگی، از کتاب دست نمیکشد.
آموزش و پرورش، چون آبی است که در سد ذهنی ما جمع میشود و بهره برداری از این سد (ذهن ما) را، مهیا میکند. ما باید علاوه بر سیستم آموزشی، به صورت فوق برنامه، با به کارگیری شیوههای نوین آموزشی، روند خلاقیت و نوآوری در امر مطالعه را به دانش آموزان بیاموزیم. با تربیت مربیان مجرب و مسلط به مقوله کتاب و کتابخوانی، میتوانیم افراد را تشویق به خواندن کتابهای سودمند کنیم و ذائقه کتاب خوانهای جدیدمان را ارتقاء دهیم. البته پایه گذاری این حرکت، باید از مدیریت کلان کشور شروع شود. مدیران ارشد ما در امر آموزش باید از مشاورین فرهنگی و هنری در جهت بررسی علمی و اصولی این موضوع استفاده کنند.\"
در نظام آموزشی، سه کارکرد مهم، نقش اساسی دارند؛ خواندن، نوشتن و حساب کردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش، از سالهای اول، توانایی خواندن را می آموزد و در ادامه، به درک مطالب خوانده شده و در نهایت به نوشتن، میرسد.
تاکید بیش از حد آموزگاران بر روی مهارت خواندن و استفاده از تک منبعها، سبب شده که دانش آموزان از مطالعه، لذت کافی نبرند و آن را بیشتر برای رفع تکلیف انجام دهند. یکی از کمترین نمرات ایران، در آزمون سنجش سواد خواندن در سطح بین المللی، همین لذت نبردن افراد از مطالعه خویش است. برای رفع این مشکل، باید به تقویت کتابخانههای مدارس و از طرفی هم استفاده از منابع مختلف در نظام آموزشی بپردازیم. کمبودهای اقتصادی و ت
وزیع ناعادلانه ی کتابها، سبب ضعف کتابخانههای مدارس شده است. از طرفی هم منابع به جهت کنترلی بودن نظام آموزشی ما، محدود میباشند.\"
نظام آموزشی در کشورهایی نظیر ایران، نظامی غیرپویا و تک محور است. نظامی که براساس یک کتاب و یک جزوه درسی شکل گرفته، نمیتواند دانش آموز را به سوی منابع غیردرسی و دیگر منابع اطلاعاتی رهنمون سازد. اگر نظام متکی بر پرسشگری و خلاقیت باشد، خود به خود، زمینه ساز و بسترساز مطالعه میشود. در این میان نقش و جایگاه معلم در اشاعه فرهنگ مطالعه را نباید نادیده گرفت. روشهای تدریس، شیوه نگرش و رفتار توجه آمی
ز معلمان به کتاب و کتابخوانی، در ایجاد آمادگی ذهنی و انگیزه مطالعه در دانش آموزان موثر است. اگر معلمان و دبیران مدارس، خودشان اهل مطالعه باشند، دانش آموزان را نیز به شیوههای مختلف با کتاب و مطالعه آشنا می سازند.\"
روشهای تدریس جذابتر، دانش آموزان را بیشتر به مطالعه علاقمند میکند. روشهایی چون بازدید دانش آموزان از کتابخانههای عمومی شهر، گرفتن آمار کتابها به عنوان کار عملی از مراکز فروش کتاب در سطح شهر، آزاد گذاشتن دانش آموزان در انتخاب منبع برای انجام تحقیق و کار کلاسی، در دسترس قرار دادن کتابخانههای مدارس با طرح کتابخانههای آزاد (بدون حضور مسئول و ناظر که امکان دسترسی هر فرد به کتابها و انتقال آن به بیرون از محیط کتابخانه بدون ثبت کتاب، وجود داشته باشد)، آموزشی نمودن فیلمها و سریالهای تلویزیونی برای ترغیب مطالعه بیشتر، کرایه دادن کتابها به شیوه سالهای دور و یا فروش آنها به صورت قسطی، بسیار مفید و کارساز خواهند بود. این روشها میتوانند مطالعه را در سه بخش دیداری، شنیداری و مکتوب تقویت کنند.\"
از نظر کارشناسان برای بهبود نابسامانیهای موجود در نظام آموزشی و گسترش فرهنگ مطالعه میتوان راهکارهای زیر را لحاظ کرد: غنی کردن کتابخانههای مدارس، تشویق دانش آموزان به مطالعه توسط معلمان و کارکنان مدارس، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب در کلاس
های درس، معرفی کتابهای مناسب در تابلو اعلانات و مراسم صبحگاه مدارس، اهدای کتاب به دانش آموزان به عنوان جایزه، دعوت از نویسندگان و اهل قلم جهت ایراد سخنرانی در مدارس، اجرای مسابقات کتابخوانی به مناسبتهای مختلف، اعطای بن خرید کتاب به دا
نش آموزان، گنجاندن درس مطالعه و کتابخوانی در برنامه درسی مقاطع مختلف تحصیلی، ایجاد و توسعه رشتههای تربیت معلمی کتابداران جهت اداره مطلوب کتابخانههای آموزشگاهی، معرفی و تقدیر از اعضای فعال کتابخانههای مدارس، تشکیل گروههای مطالعه دانش آموزی برحسب علاقه آنان به موضوعات مختلف، پیوند دادن موضوع مطالعه و کتابخوانی با درس انشاء، قراردادن میزان توسعه و رشد کتابخانههای مدارس و مطالعه بین دانش آموزان به عنوان شاخصهای ارزیابی مدیران مدارس و ارائه آموزشهای لازم در امر مطالعه به معلمان و دبیران.
نقش کتابداران و کتابخانهها
کتابداران کتابخانهها، از عوامل موثر در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی به شم
ار میروند. کتابداران با روشهای خلاقانه خود میتوانند فعالیتهای کتابخوانی را رشد داده و حتی به حوزههای بیرون از کتابخانه بکشانند. اگر کتابداران کتابخانهها از حیث علم کتابداری و اخلاق انسانی، رشد کاملی داشته باشند، بدون تردید، همچون معلمان و استادان جامعه، معماران نسلهای آینده بشر خواهند بود.
دکتر مهدی افضلی، دکترای مدیریت اطلاعات و کتابداری، در مورد نقش کتابداران
و کتابخانهها، تصریح کرد: \"کتابداران، بیشتر با افرادی سر و کار دارند که خود این افراد، عادت به مطالعه داشته و کتابخوان هستند، پس باید بتوانند با در اختیار قرار دادن منابع لازم، نیازهای این قشر را برآورده کنند. اما کمبود منابع موجود و گاه فقدان آنها، سبب میشود که افراد مراجعه کننده به کتابخانهها، حضور خود را کمرنگتر کنند و تمایل آنها به سمت منابع به صورت شخصی برود. از طرفی نیز، بالا رفتن تولیدات کتاب، نباید سبب گمراهی مان شود، زیرا بخش عظیم این تولیدات، کتاب های درسی و کمک درسی هستند. مطالعه خوب و مورد بحث در سطح جهانی، مطالعه ای فارغ از روابط کاری و اخبار می باشد و ملاک اساسی، با علاقه خواندن کتاب است.\"
کتابخانههای عمومی در صورت برخورداری از کتابهای مناسب و کتابداران متخصص و توجه به نیازهای مراجعین، میتوانند عامل موثری در تشویق اقشار مختلف مردم به مطالعه شوند. کتابخانههای عمومی اگر جایگاه واقعی خود را بیابند و امکانات لازم و گستردگی متناسب با رشد جمعیت را به دست آورند، جامعه مخاطب آنها از حیث تاریخی و اجتما
عی در مکانی از بلوغ و قدرت گزینش قرار میگیرد که نه تنها برآورنده نیاز اطلاعاتی هر متقاضی و زمینه ساز رویکرد مردم به سوی مطالعه و کتابخوانی است، بلکه میتواند به عنوان پشتیبان امر تحقیقات در کشور و ضمانتی مطمئن برای سلامت جامعه باشد.
حسین محمدی، کارشناس کتابداری و کتابدار کتابخانه عمومی س
هروردی زنجان، در خصوص مشکلات و کاستی های کتابخانه ها، اذعان داشت: \"کتابخانههای عمومی به دلیل کمبودهایی که دارند، در روند ترویج مطالعه، کارایی لازم را ندارند. از این مشکلات میتوان به بی توجهی به استانداردهای موجود در تهیه منابع و کتب، ضعف ارتباط با مدارس، دانشگاهها، خانوادهها، رسانهها و اقشار مختلف مردم، کمبود منابع علم و کتابهای مرجع روزآمد در کتابخانههای عمومی، عدم به کارگیری فنون و روشهای عملی در جلب و جذب خوانندگان بالقوه کتاب، کمبود نیروی انسانی متخصص و کارآزموده و عدم کارایی برخی از پرسنل موجود، عدم تناسب تعداد کتابخانهها با شاخصهای رشد جمعیت، نارسایی فضا و مجموعه و عدم انسجام آنها، مجهز نبودن کتابخانهها به تجهیزات لازم، دستگاههای تکثیر، خدمات سمعی و بصری، نداشتن کتابدار مرجع برای پاسخگویی به سوالات علمی مراجعین، متناسب و هماهنگ نبودن کتب کتابخانه با شرایط و نیازهای مراجعان، نداشتن فز سازی فضای کتابخانه و چیدمان تجهیزات و ناکافی بودن سالنهای مطالعه در کتابخانههای عمومی، اشاره نمود.\"
برخی از صاحب نظران معتقدند که توجه به استانداردهای موجود در راه اندازی و ایجاد کتابخانههای عمومی و مجهز نمودن آنها به کتابهای جدید و به روز، تجدید نظر در شیوه مجموعه سازی و انتخاب کتاب برای کتابخانههای عمومی، برگزاری جلسات نقد و برر
سی کتاب با حضور نویسندگان و اعضای کتابخانهها، برگزاری برنامههای جنبی از قبیل مسابقات کتابخوانی، قصه گویی، شب شعر، نمایش فیلم، جهت جذب مراجعین، غنی کردن بخش مرجع کتابهای عمومی و استخدام کتابداران مرجع، جهت پاسخ گویی به پرشسهای علمی مراجعین، توسعه و گسترش فضاهای مناسب مطالعه در کتابخانهها، ایجاد و ارتباط و هماهنگی با مدارس جهت بازدید دانش آموزان از کتابخانهها و حضور کتابداران کتابخانههای ع
مومی در مدارس و تشریح خدمات و فعالیتهای کتابخانه، از راهکارهای ارتقاء فرهنگ مطالعه و کتابخوانی توسط کتابداران و کتابخانهها میباشد.
مهدی جلیل خانی، کتابخوان برتر کشور از استان زنجان در سال 1385، در خصوص نقش کتابداران، خاطرنشان ساخت: \"هرگاه که کتاب در دسترس مردم قرارگرفته و بهره مندی از آن به شکل آسان تری انجام یافته، خواننده خود را نیز پیدا کرده است؛ چرا که لذت کتابخوانی و کشف فضاهای تازه، همواره برای همگان جذابیت داشته است. بنابراین همواره نقش کتابخانهها و کتابداران در دسترسی آسان به منابع کتابخانهای مهم و قابل توجه ارزیابی میشود. از طرفی، سیاستهای دولت و حاکمیت نیز باید به نحوی باشد که دسترسی و پخش گسترده کتاب را در اولویت قرار دهد. در این روند، قیمت، شکل و شمایل و محتوای کتاب، همه و همه در سطر دوم از اهمیت قرار دارند.\"
نقش دولت و رسانه های گروهی
شیوه حکومت و همچنین شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، نقش بزرگ و غیر قابل انکاری در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دارند. در این زمینه نقش فرهنگ، سنت های اجتماعی و متولیان فرهنگی بیش از همه مهم و حیاتی جلوه می کند.
توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، یک عزم همگانی را میطلبد ولی سهم دولت نیز بسیار مهم است. در سالهای اخیر، از طریق نهادهای دولتی، اقدامات مهمی در این خصوص صورت گرفته ولی کارهایی که ما با شتاب بیشتری دنبال کردهایم، برگزاری نمایشگاههای کتاب درسطح ملی و استانی، اهدای جوایز ادبی، اهدای کتاب، دادن بنهای کتاب و توجه به زیرساختهای لازم برای امر کتابخوانی بوده است. از طرفی توقعات عمومی از وزا نهادهای دولتی و غیر دولتی، چون شهرداریها، در اختصاص هرچه سریع تر بودجه نیم درصدی به کتابخانههای عمومی و تامین اعتبارات لازم جهت خرید کتاب و ایجاد فضای لازم کتابخانهها، اقدام نمایند. از طرفی دولت باید بنیانهای فرهنگی را در استانهای محروم، تقویت کند تا به سطح مطلوب برسند. زیرا توجه لازم به این مقوله سبب رسیدن جامعه به سطح ایده آل فرهنگی می شود.\"
در تمام کشورهای جهان این کنترلها، وجود دارد. به نظر می رسد، نهایت آسان گیری در ایران در بررسی کتابها صورت میگیرد. دغدغه ما این است که روند اخذ مجوز را باز هم سریعتر و آسان تر نماییم و تلاشمان بر این بوده که اطمینان لازم را در اداره کل ارشاد ایجاد نماییم تا به صورت استانی مجوزها صادر شده و نیازی به مراجعه جهت اخذ مجوز و مراجعت به تهران نباشد.\"
دولت به عنوان متولی بسیاری از امور فرهنگی، با در اختیار داشتن رسانه
های گروهی، سازمان ها و نهاد های دخیل، و با سیاست گذاری های دقیق، نقش بسزایی در ایجاد فرهنگ مطالعه می تواند، ایفا کند.
کتابخوانی انتقال دهنده و رکن مهم ارتباط بین ملت
از صدا و سیما انتظار میرود که حداقل در یک سریال پربیننده، کتابخوانی، خرید کتاب یا هدیه دادن کتاب را بگنجاند. برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب، اعلام ساعات کار کتابخانه، اعلام اخبار مربوط به کتاب و معرفی نویسندگان میتواند در برنامههای صدا و سیما، گنجانده شود تا گامی برای گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه باشد. مسئولین امر باید بدانن
د که کمبودهای حوزه مطالعه، فقط با یک نمایشگاه کتاب به مدت ده روز، برطرف نمیشود.\"
نقش رسانه در میزان مطالعه در جامعه
رسانههای گروهی چون رادیو و تلویزیون، به جز معدود برنامههای
ی که آن هم گاهاً پخش میکنند، دیگر هیچ پوششی در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی نمی دهند. شاید بیشترین بار در حوزه رسانه بر دوش نشریات باشد، اما آنها نیز توان تحریک مخاطبین فرهیخته را نداشته اند. این مخاطبین نیازمند مطالب غنی تر و پربارتری هستند. باید شاهد انعکاس جلسات نقد و بررسی کتاب، آمار دقیق کتابخانهها و کتاب فروشیها و علاوه بر آن حرکتهای مختلف دولتی و غیردولتی در زمینه کتاب و کتاب خوانی برای گسترش فرهنگ مطالعه، در نشریات باشیم.\"
گروههای مرجع چون نویسندگان، علما، صاحب نظران و تمام کسانی که میتوانند نقش هدایت جمعی را در جامعه در زمینه مطالعه بر عهده بگیرند، باید از کانالهای رسانهای به مخاطبین، اطلاعات لازم را برسانند. علاوه بر این مردم نمیدانند که چگونه بخوانند و چه بخوانند. تقویت رسانهها، در نهایت به بهبود وضعیت نابسامان مطالعه در کشور میانجامد.\"
نقش ناشران و کتاب فروشیها
ناشران و کتاب فروشیها هم به نوبه خود نقش بسیار موثری در اشاعه فرهنگ کتابخوانی ایفا می کنند. میزان توجه ناشران به تمایلات و نیازهای خوانندگان، استانداردهای چاپ
و نشر و همچنین گسترش قلمرو نمایش و توزیع کتاب توسط کتاب فروشیها از جمله عوامل اثرگذاری در گرایش مردم به سمت مطالعه میباشد. کیفیت برتر کتاب، اعم ا
ز جذابیت ظاهری، نحوه صفحه آرایی و حروف چینی، شیوه طراحی و رنگ آمیزی، تصاویر روی جلد و درون متن، حجم، قطع و کیفیت چاپ و صحافی و همچنین ویژگیهای محتوایی و مسائل مربوط به ویراستاری کتاب از جمله مواردی است که پیوسته باید مدنظر ناشران، نویسندگان، ویراستاران و به طور کلی متولیان عرصه چاپ و نشر قرار بگیرد.
فتاح محمدی، مدیرمسئول نشر هزاره سوم، در توضیح نقش ناشران در گسترش فرهنگ مطالعه، اذعان داشت: \"توجه به کتاب، در سالهای اخیر، در سطح کشور، بسیار کم شده است. باید نیاز به مطالعه، در میان مردم ایجاد شود تا آنها به دنبال کتب مورد نیاز خود بروند. از طرفی جذب مخاطب با کمک گرفتن از عناوین فریبنده برای کتابها چون، چگونه پولدار شویم، چگونه موفق شویم و یا کلمات قصار بزرگان، را نمیتوان به پای گسترش مطالعه در بین مردم گذاشت. زیرا این کتابها ارزش مطالعه ندارند و خواندن آنها اتلاف وقت است. به صورت کلی ناشران باید، رسالت فرهنگی خویش را در نشر و توزیع کتب سودمند در جامعه، پاس دارند و به جای فکر کردن صرف به پول، کمی هم به فرهنگ جامعه فکر کنند.\"
بی سوادی و کم سوادی افراد، نارسایی نظام آموزشی، بی توجهی دولت و رسانههای گروهی به امر مطالعه، ناکافی بودن کتابخانههای مجهز و کتابداران متخصص، گرانی کتاب و مشکلات اقتصادی، تعدد مشاغل و محدودیت ساعات فراغت افراد، بیتوجهی ناشران و مولفان به نیازهای مختلف مخاطبان در تهیه و تولید کتاب به طور کلی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ایران، باعث بی علاقگی افراد به کتاب و عدم ترویج و گسترش آن شده است.
شهین رومی، مدیر مسئول انتشارات نیکان کتاب زنجان، ضمن مهم دان
ستن دو عامل، موضوع کتاب و میزان آگاهی مخاطب، در نشر کتاب، ابراز داشت: \"کتاب فروش هم مانند کتابدار باید از موضوع کتاب و سطح آگاهی مخاطب، اطلاع کافی داشته باشد تا کالای فرهنگی مناسبی را برای کتاب خوانها، آماده کند. گزینش ترجمه مناسب برای انتشار و دقت در انتخاب سن مخاطبهای کتاب نیز بر عهده ناشران میباشد. اخذ مجوز برای نشر کتابها، گاه بسیار طولانی میشود و این امر، ناشر را از ادامه فعالیت بازمیدارد. از طرفی هم بالا رفتن هزینههای چاپ، به معضلی در این حوزه بدل شده است. البته نباید خرید کتاب از طرف نهادهای دولتی از ناشران را در بهبود شرایط و جبران هزینه مالی آنها، نادیده گیریم
.\"
علاوه بر این، باید به این امر نیز توجه داشت که متأسفانه در ایران، ارتباط ارگانیکی بین نویسنده، تصویرگر و ناشر، برقرار نیست. اغلب، نویسنده متن را در اختیار ناشر میگذارد و ناشر به دلایلی از جمله صرفه جویی در هزینه، کاستن از زمان تهیه نقاشیها و همچنین ناآشنایی با تمایلات مخاطب و دلایل دیگر، کتابی عرضه مینماید که مورد پسند قرار نمیگیرد یا جنبههای علمی و تربیتی و تأثیر آن بر خواننده، لحاظ نمیشود. این امر در نهایت منجر به کتاب گریزی و مخاطب گریزی در جامعه میشود.
مطالعات فرهنگیطوف به تحلیل انتقادی اشکال و فرایندهای فرهنگی در جوامع معاصر و نزدیک به معاصر است.
مطالعات فرهنگی، جامعهشناسی، نظریه اجتماعی، نظریه ادبی، مطالعات فیلم/ویدئو، انسانشناسی فرهنگی و تاریخ/نقد هنر را برای مطالعه پدیدههای فرهنگی در جوامع صنعتی ترکیب میکند. پژوهشگرانِ مطالعات فرهنگی اغلب بر این موضوع متمرکزند که چطور پدیدهای خاص به ایدئولوژی، نژاد، طبقه اجتماعی و/یا جنسیت مرتبط میشود.
مطالعات فرهنگی در مطالعه معانی و رویّههای زندگی روزمره بهکار میرود. رویّههای فرهنگی شامل روشهای مردم برای انجام کارهای خاص (مثل تلهویزیون تماشاکردن یا غذاخوردن) در فرهنگی معیّن است. معانی خاص به روشهایی که مردم در فرهنگهای
معیّت کارهایی را انجام میدهند، پیوسته میباشد.
در استفادهای عامتر ولی جداگانه، عبارت مطالعات فرهنگی گاهی به مثابه مترادف غیردقیق مطالعات منطقهای هم به کار میرود؛ یعنی مطالعه آکادمیک فرهنگهای خاص در دپارتمانها و برنامههای درسی مثل مطالعات اسلامی، مطالعات آسیایی، مطالعا
ت آفریقاییهای آمریکا، مطالعات آفریقایی و....
در کتاب معرّفی مطالعات فرهنگی، ضیاءالدّین سردار، پنج ویژگی مطالعات فرهنگی را فهرست میکند:
هدفِ مطالعات فرهنگی، وارسی موضوعات با استفاده ا
ز اصطلاحات مرتبط با رویّههای فرهنگی و نسبتشان با قدرت است.
هدف، فهم فرهنگ در تمام اشکال پیچیده آن و تحلیل زمینههای سیاسی و اجتماعیست که فرهنگ خودش را در آنها نشان میدهد.
موقعیّت و هدف این رشته، هم نقد و هم عمل سیاسیست.
تلاش میکند تقسیم دانش را برای چیرگی بر شکاف بین اشکال ضمنی (دانش فرهنگی) و عینی (جهانی) دانش، روشن سازد و دوباره وفق دهد.
مطالعات فرهنگی، به ارزیابی اخلاقی جامعه مدرن و جبهه رادیکال عمل سیاسی، متعهّد است.
بسیاری از چهرههای شناختهشده و مطرح در مطالعات فرهنگی، جهتگیریهای متنوّع و تا اندازهای متفاوت نسبت به موضوعات مورد نظر خود دارند و طیف گستردهای از نویسندگان و متفکّران را شامل میشوند. همه اینها در پی نابسندگی رشتههای آکادمیک موجود، به بعضی تفاوتهای طبقاتی و منطقهای و بعضی اشکال نوین فرهنگ عامه، فرهنگ جوانان و ضد فرهنگها، و نیز، اشکال فراگیر رسانه، تبلیغات، موسیقی و... علاقهمند شدند.
اصلاح نظام اطلاع رسانی، یا ترویج فرهنگ مطالعه و تحقیق؟
سالهاست که از مشکلات موجود در نظام اطلاع رسانی و کتابخانه های کشور صحبت می شود. و این امر، به عنوان مانع اصلی برای پیشرفت روند تحقیق و پژوهش معرفی می گردد. مقالات فراوان اما پراکنده ای در این زمینه، در نشریات مختلف به نگارش در آمده و حتی در سمینارهای چندی مانند: سمینار کتاب و کتابداری در سال 1360 در دانشگاه مشهد، سمینار کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی در سال 1367 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سمینار کاربردی مراکز و سارمانهای پژوهش فرهنگی و اطلاع رسانی در سال 1369
در تهران (توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سمینار کتابداری در سال 1371 در دانشگاه مشهد، و غیره برگزار گردیده؛ اما مشکلات همچنان به قو
ت خود باقی است و چه بسا بیشتر هم شده است. دلیل عمده این وضعیت، آن است که ضعف در سیستم اطلاع رسانی، خود نه تنها مسئله اصلی محسوب نمی شود؛ بلکه صرفا یک معلول است و مشکل در درجه اول، نه از مراکز اطلاع رسانی، که از ضعف در فرهنگ مطالعه و تحقیق در جامعه ما نشات می گیرد و کمی و کاستیها ریشه در آن دارد. و در واقع، همین نکته مهم است که باید درابتدا مورد توجه قرار گیرد. دراین مقاله، سعی شده است ریشه های ضعف در فرهنگ مطالعه و تحقیق و ارتباط آن با نظام اطلاع رسانی مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
با توجه به نیاز و تقاضا، عرضه کتابخانه های ما بسیار خوب بوده و در حد کاملأ قابل قبولی است ! ما از جهت کمبود کتابخانه و مراکز اطلاعاتی و منابع تحقیق ابدا مشکل نداری
م ! این همه شکوه ها از کمبود، بدون توجه به نیاز مراجعان و متقاضیان اطلاعات از کتابخانه ها نوشته شده و اصلأ درد دل واقعی اکثریت قریب به اتفاق جامعه ما نیست؛ بلکه همه دردهای فرضی است – دردهایی که نه مال مردم بلکه مال نویسندگان این مقاله ها است و شاید هم مال خود آنها نباشد؛ بلکه به نیابت و با تصور ذهنی از خواست مردم، چنین مطالبی را به نگارش درآورده اند ! اصولأ کتابخانه های ما، در عرصه \" عرضه و تقاضا \" گاهی حتی بیش از تقاضا و نیاز
عرضه کرده اند، به خاطر همین مسئله اگر از دیدگاه اقتصادی صرف به آن نگاه کنیم \"اسراف \" هم کرده اند، به جای آنکه متهم به تعلل و رکود شوند به
ولند. صدها هزار دیپلمه، هرسال در کنکور دانشگاهها شرکت می کنند و هزاران نفر از آنها نیز در امتحانات آن قبول می شوند. درحالیکه اکثریت آنها حتی در تمام عمرشان از کتابخانه ای استفاده نکرده اند. هزاران دانشجو در دانشگاههای کشور مشغول تحصیل اند که اکثر آنها با کتابخانه کاری ندارند و آنهایی هم که مراجعه میکنند، یا برای خواندن جزوه درسی شخصی است، و یا برای استفاده از چند کتاب محدود درسی که به وفور و به تعداد مک
رر در کتابخانه دانشکده موجود است. این جریان، حتی به شکلی درمیان استادان دانشگاهها – اگر که از استثناء نمی تواند به عنوان قاعده به حساب آید – نیز کم و بیش دیده می شود.
اینجانب خود، بارها شاهد بوده ام که برخی از اعضاء هیئت علم
ی، پس از پا فشاری زیاد برای سفارش و خرید سریع نشریه و یا کتابی علمی از خارج توسط کتابخانه، پس از رسیدن آن، خود هیچ گاه به سراغ آن نیامده اند – تا چه رسد به دیگران ! و در چنین اوضاع و احوالی، نه تنها دانشجویان با الفبای تحقیق آشنایی ندارند؛ بلکه حتی کم نیستند استادانی که آنها نیز با امر تحقیق بیگانه اند.
با این اوصاف، آیا هنوز باید بگوییم که کتابخانه های ما مشکل دارند ؟ میزان مراجعه با سوادان ما به مراکز اطلاع رسانی این چنین است. بیسوادن – که اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند – که واقعا نمی توانند کاری با کتابخانه داشته باشند.
زمانی که می بینیم دانشگاههایی حتی بدون داشتن کتابخانه شروع به کار می کنند، دانشجو آموزش می دهند، باید قبول کنیم که اگر بالاترین مراکز آموزشی به این نحو ازخدمات کتابخانه ای و کتابخانه بی نیازند، ما کتابداران یا دست اندر کاران مراکز
اطلاع رسانی به منزله\" کاسه های \" داغتر از \" آش \" خواهیم بود. اگر سخن از کمبودها و کاستیهای آن به میان آوردیم و ناله و شکوه سر دهیم.و بیخود نیست که کسی هم به این انتقادات توجه نمی کند و اصلأ گوش شنوایی برای آن پیدا نمی شود و به عبارت دیگر، خود می گوییم و خود هم می شنویم و سخن فراتر از این هم نمی رود.
مگر غیر از این است که ما آشنایان با امور کتابخانه، چه بسا دیده ایم حتی زمانی که تنها متخصص امور اطلاع رسانی و کتابداری یک دانشگاه – که عهده دار و مسئول اداره کتابخانه های آن بوده – بدون دلیلی توسط مسئولان دانشگاه برکنار می شود و فردی کاملأ ناآشنا و بدون اطلاع از این فن به جایش گذاشته می شود. اصلأ آب از آب تکان نمی خورد: نه کوچکترین خللی، در امر آموزش دانشگاه به وجود می آورد و نه کمترین ضایعه ای در امر پژوهش (اگر که واقعا وجود داشته باشد)؛ نه دانشجویی متوجه این تغییر می شود و نه حتی استادی
دچار مشکل می گردد. و این چنین است که، بودجه فراوانی که صرف تاسیس و راه اندازی این کتابخانه ها، از جهت ساختمان و تجهیزات، حقوق پرسنل، خرید مواد و منابع و غیره می شود (حتی در حد موجود)، اکثرا هرز می رود و بازده اش، بسی
ار کمتر از سرمایه گذاری برای آن است.
بنابراین، مشکل بنیادی را، نه در نظام اطلاع رسانی، بلکه درپدیده دیگری که علت آن محسوب می شود، یعنی فرهنگ مطالعه و تحقیق در جامعه، باید جستجو نمود که منشا همه مشکلات دراین زمینه است. زیرا که اگر کم کاری کبد به صورت لک صورت پدیدار گردد، راه معالجه آن استفاده ازکرم ضد لک نیست؛ بلکه چاره اساسی رفع مشکل کبد است.
در زمان ما، علی رغم کوششهای گوناگونی که برای باسواد کردن مردم صورت می گیرد، هنوز خیل عظیمی از مردم کشور ما را افراد بی سواد تشکیل می دهد. \" تمدن امروز رشد اجتماعی را به مقیاس وسیع مدیون سطح دانش عمومی می پندارد. بر اساس این باور نسبت با سوادی جمعیت به عنوان یکی از مظاهر پیشرفت مورد توجه است ... خواندن و نوشتن اولین و ساده ترین وسیله رشد فکری است و تعمیم آن منشا رشد و توسعه اجتماعی است. آنجا که بیسوادی، به صورت پدیده غالب، اکثریت افراد جامعه را در برمی گیرد، بی خبری نیز مشخصترین ویژگی جمعی است و در بی خبری، هیچگونه رشد و تعالی نمی توان یافت ... در دنیای امروز، نسبت باسوادی جامعه به عنوان یکی ار شاخصهای رشد و توسعه شناخته می شود \" 1
بعد از مشکل بزرگ بی سوادی، مسکل نوسوادان به چشم می خورد. این گروه که با زحمات زیاد و صرف بودجه ای قابل توجه، در جریان سوادآموزی، خواندن و نوشتن رایاد می گیرند، عملأ مواد خواندنی مورد نیاز خود را در اختیار ندارند و اگر پس از گذشت زمان، آنچ
ه را که یاد گرفته اند فراموش نکنند، حداقل در جرگه کسانی قرار می گیرند که دارای سوادی مرده و غیر قابل تحرک اند و آن طور که انتظار می رود از این سواد بهره ای نخواهند برد. از طرفی در طبقه باسواد و تحصیل کرده نیز، همان طور که اشاره شد، نه اقبالی جدی به مطالعه وجود دارد و نه احساس نیاز و نه عادت به آن. و این در حالی است که: \" ما در عصر اطلاعات زندگی می کنیم. اطلاعات تولید شده در جهان، به قدری زیاد است که ما را با \" انفجار اطلاعات \"، \" آلودگی اطلاعات \" و \" رشد بیش از حد اطلاعات \" مواجه ساخته است.تخمین زده می شود که هر ساله تنها نزدیک به 400 تا 500 هزار گزارش تحقیق در دنیا منتشر می شود. و این رشد شتابان، همچنان ادامه دارد
. چکیده نوشته های مربوط به علوم شیمی Chemical Abstract\" \" قریب 000/450 قلم در هر سال است. چکیده نوشته های علوم زیستی Biological Abst\" \" 000/250، چکیده نوشته های مربوط به علوم فیزیک \" Physics Anstracts \" 000/165، چکیده نوشته های علوم مهندسی \"Engineering Index \" به حدود 000/105 در سال می رسد \". 2 \" در هرسال فقط در زمینه علوم و تکنولوژی متجاوز از یک میلیون و پانصد هزار مقاله معتبر، در پنحاه و پنح هزار نشریه ادواری منتشر می شود. عصر ما را دوران \" انفجار انتشارات \" و \"انقلاب اطلاعات \" می خوانند. پیشقراولان این عصر جدید، محققان، نویسندگان، مترجمان، ناشران، کارگزاران و متخصصان چاپ، متخصصان ارتباطات و کامپیوتر و همچنین کتابداران دکومانتالیستها، اطلاع رسانان و آرشیویستها هستند. سرمایه و نیروی فکر و کار بسیار زیادی برای سازماندهی، انباشت و بازیابی اطلاعات صرف می گردد. تا آنجا که شاخص عقب ماندگی و پیشرفت جوامع بشری از میزان درآمد سرانه، به میزان اطلاعات سازمان یافته و قابل دسترسی در جامعه تبدیل شده ایت. در استفاده از اطلاعات از همه مهمتر آماده سازی محیط اجتماعی – فرهنگی و آموزش افراد است که نباید از آن غافل ماند \". 3
بنابراین، در چنین شرایطی از زمان، با توجه به گسترش و اهمیت روزافزون اطلاعات علمی و نیاز به استفاده از آن، و برای آماده کردن و مستعد نمودن زمینه بهره وری از این اطلاعات، و ایجاد احساس نیاز واقعی به آن، قبل از همه به یک برنامه ریزی وسیع و حساب شده در جهت ترویج فرهنگ مطالعه و تحقیق نیاز داریم که در اینجا، فقط به صورت بسیار مختصر و فهرستوار، به رئوس آن اشاره می شود:
الف. انجام تغییرات لازم در نظام آموزشی مدارس، بدانگونه که مطالعه کتابهای
جنبی و انجام تحقیقات ابتدایی جزو برنامه موظف درسی دانش آموزان قرار گیرد. و در این ارتباط، کتابهای سودمند مناسبی در زمینه های موضوعی متنوع به طور گسترده و با استفاده از آخرین روشها و تکنیکهای فنی و علمی برای هر سطح و هر کلاس، تالیف و انتشار یافته و در کتابخانه هر مدرسه دراختیار دانش آموزان قرار گیرد؛
ب. آموزش روشهای ساده و عملی کتابداری به \" کتابدار – معلم \" های تمامی مدارس هر شهر و منطقه، در خلال تعطیلات تابستان؛
ج. روش استفاده از کتاب و کتابخانه و انجام تحقیقات ابتدایی، به عنوان یک کتاب درسی تدوین و به دانش آموزان ارائه شده و برای هر درس تعیین گردد. و در این میان، کوشش به عمل آید که با استفاده از تجربیات علمی، دانش آموز نه فقط یک کار اجباری و موظف درسی، بلکه با علاقه و انگیزه به مطالعه و تحقیق روآور گردد؛
د. به امر تحقیق و پژوهش در دانشگاهها و مراکز پژوهشی توجه بسیار جدیتر مبذول، و برنامه های موظف تحقیقاتی و نیز درس \" آشنایی با کتابخانه و روش تحقیق \" در برنامه درسی کلیه رشته های دانشگاه گنجانیده شود؛
ه. برای نظام تحقیقات در کشور، با جمع آوری و استفاده از نظریات و تجربیات کلیه محققان و پژوهشگران، در طی سمینارهای تخصصی و مستمر و جدی و با پشتوانه اجرایی، برنامه ریزی جامع و مدونی به عمل آمده تا بدان وسیله:
1. اولویتها را در این زمینه شناسایی و معرفی نماید.
2. مانع کارهای تکراری و موازی در تحقق گردد.
3. مشوق تحقیق و پژوهش و رواج فرهنگ آن شود.
4. شبکه ای منسجم و فعال در امر پژوهش را پایه گذاری نماید.
5. با رشد وشکوفایی تحقیق و پژوهش و در نتیجه ایجاد نیاز روزافزون و واقعی به مراکز اطلاع رسانی، همزمان به طور جدی به گسترش این مراکز اقدام نموده و برای رفع مشکلات آنها درجهت ارائه خدمات مورد تقاضا به پژوهشگران چاره اندیشی اساسی نماید.
6. از آنجا که در اکثر رشته ها هر گونه پژوهش بنیادی، به اطلاعات وس
یع در سطح جهانی نیاز دارد با استفاده از تکنولوژی پیشرفته اطلاع رسانی، ارتباط محققان داخلی را با آخرین فعالیتهای انجام شده و داده های علمی در آن زمینه در دنیا برقرار نماید.
7. رهبری و ترویج امر پژوهش و حمایت از پژوهشگران را با فراهم آوردن امکانات تحقیق به جای مدرک گرایی در دانشگاهها و به طور کلی ایجاد انگیزه های لازم برای انجام پژوهش در میان جامعه تحصیل کرده مملکت، بر عهده گیرد.
8. و بالاخره با انتشار مرتب نشریات نقد کتاب و آثار تحقیقی، معرفی و تشویق فعالیتهای پیشرفته پژوهشی، اخبار و رویدادهای پژوهشی و غیره علاقه مندان به تحقیق را در جریان این گونه مسائل قرار دهد.
و در پایان، چکیده عرایضم را به طور خلاصه در این بیت شعر بیان می کنم که:
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالاو پست
موجودیت کتابخانه و کتاب درمنازل، علاوه بر این که برای بزرگان خانواده گنجینه گرانبهایست بلکه در رشد استعداد اطفال هم موثر ثابت شده می تواند.
افرادی که مطابق به ذوق وعلاقه واستعداد خود کتاب مطالعه می کنند، می توانند به پیشرفت زیادی نایل آیند.
مطالعه، انسان را از تمام انکشافات که درجهان صورت گرفته آگاه می سازد، با آن هم تعداد ازمردم درمورد اهمیت کتاب و مطالعه توجه چندانی ندارند.
باوجود این که یک تعداد مردم از رفتن به کتابخانه ومطالعه را ارزش نمی دهند اما تعداد دیگر مردم توانسته اند که با استفاده ازمطالعه کتاب های مختلف، سود فراوان ببرند.
تعداد افراد واشخاص، ضعف اقتصادی را ما نع بزرگ درراه مطالعه وکتاب خواند ن شان می دانند درحالیکه تعداد دیگر با استفاده از راه ها وشیوه های مختلف توانستنه اند مواد مطالعه را برای خود فراهم سازند.
لازم است گفته شود که وقتی به کتابخانه ها، جهت مطالعه می رویم، باید چند نکته مهم را در نظر گرفت:
سکوت وخموشی فضای کتابخانه نباید اخلال شود، یعنی از ایجاد سروصدا باید جلوگیری کنیم و حتی صدای پاها و گام های ما نباید مزاحم مطالعه دیگران شود.
پس از داخل شدن درکتابخانه باید زنگ مبایل خاموش شود. حین مطالعه باید خاموشانه مطالعه کرد و سرو صدای ورق زدن نباید دگران را اذیت کند.
مطالعه در زندگی انسان نقش وجایگاه بسیار والایی دارد و در این زمینه کتاب های بی شماری نوشته شده و
گفته های زیادی بیان گردیده است به خصوص درمورد کسانی که درحال تحصیل علم ودانش بوده وخود را برای یک زندگی مفید برای خود ودیگران و نیز شهروندی رشد یافته و موثر آماده می کنند.آموزش وپرورش که یکی از متولیان اصلی تعلیم وتربیت درجامعه به حساب می آید درجهت گسترش فرهنگ مطالعه وظیفه ای بس مهم واساسی داردکه در راستای ادای این وظیفه برنامه ها و طرح های متعددی درحال برنامه ریزی یا اجرا دارد تا بتواند به ایجاد و توسعه فرهنگ صحیح مطالعه وهمین طور مطالعه صحیح در جامعه یاری رساند.
مطالعه چیست؟
مطالعه و کسب علم و دانش زیر بنا و زمینه ساز توسعه و پیشرفت کشور و راهگشای بهروزی - سعادتمندی و فرزانگی جامعهو انسانهاست.مطالعه دو جنبه را در بر میگیرد.
1 - کمی
2 - کیفی
کمی شامل مدت زمان مطالعه و مقدار مطالعه انجام شده در زمان مشخص است.
کیفی شامل مقدار یادگیری مطالب - بخاطر سپاری - تجزیه و تحلیل - بسط
معنایی و کاربردها و....
اگر کتاب را دریچه ای بسوی جهان علم و معرفت بدانیم مطالعه راهی است برای پرورش استعدادهای خدادادانسانی که او را در مسیر رشد و تکامل راهنمایی میکند.
پر واضح است که پیشرفت کشور های مترقی مدیون مطالعه و کتابخوانی آنهاست. چرا که کسی که به مطالعه اهمیت دهد به سطوح بالای علمی دست می یابد واین مسئله بر سرنوشت افراد تاثیر مثبتی خواهد گذاشت ونسلهای بعدی را نیز بهرهمند خواهد نمود و از آنجا که دانش و آگاهی انسان فطری نیست و بر اثر تجربه و مطالعه بدست خواهد آمد و میتوان ی آیندگان به جا میگذارد و این جاست که نقش و اهمیت مقوله ای بنام کتاب نمایان میگردد.
از میزان کتابخوانها - نحوه کتابخوانی - تعداد کتابخانه های عمومی - تعداد کتابهای بچاب رسیده میزان کتاب خریداری شده توسط مردم و مقدار وقتی که صرف مطالعه میکنند می توان پی برد که فرهنگ مطالعه در آن کشور در چه جایگاهی قرار دارد و از این طریق مسیر و جهت رشد و توسعه و یا افول ملتی را میتوان مشاهده کرد و متاسفانه آمار و ارقام موجود در جامعه ما از موقعیت جالبی بر خوردار نیست و بطر یقین باید بگویم مسولین آن چنان که باید به این مساله اهمیت نمی دهند.
مشکل فرهنگی یا به عبارتی افت فرهنگی معمول ملتهای بسیاری است و امروزه هر فردی به نوبه خود بار سنگین مسئولین این معضل را به دوش یکی از سه ضلع مثلث (ناشران - دولت - خریداران کتاب) میاندازد. در صورتیکه باید بذنبال راه حل مناسب بود تا بتوان این مساله جدی را بطور کامل حل نمود.
بیشتر افراد میدانند که کتاب مهمترین برتری رشد فرهنگی هر کشور است و شاخص ترین وسیله برای انتقال افکار میان جوامع بشری در جهان محسوب میشود و تعداد مطالعه کنندگان هر کشوری میزان رشد عقلانی هر جامعه ای را نشان میدهد و روش بی نظیری است برای کسب معرفت درباره جهان و خود تا در لابه لای متون شرح جملات پاراگرافها و انسان و دیگر چیزها بدست آورد.
گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه ایران نیاز به آگاهی همه جانبه از مسائل و مشکلات موجود در این راه دارد فراموش نگنیم که مطالعه یکی از بهترین ابزارهای تعلیم و تربیت مدرن است که یک کتاب در روح فرد میگذارد از آثار دیگر رسانه ها عمیقتر و ریشه دارتر می باشد و گاهی شخصیت فرد را دگر گون میکند وجای بسی خوشحالی است که با وجود همه جانبه وسایل ارتباط جمعی کتاب هنوز جایگاه ویزه ای در دنیای امروز دارد و در بخش
عظیمی از این کره خاکی وسیله تعلیم و تربیت بشمار میرود.
موانع و مشکلات موجود در راه مطالعه
گرفتاری مردم - ماشینی شدن زندگی و اسیر بودن انسانها در چنگال ماشینها - توجه بیش از اندازه به امکا نات صوتی و تصویری به جای آثار مکتوب - گرانی کتاب - متنوع نبودن آثار ها - تعداه نسخ کم مطبوعات - نبودن برنامه های تبلیغاتی پیرامون کتاب - معرفی نشدن کتابهای جدید - ترجمه های نامناسب کتابهای خارجی بی حوصلگی نسبت
به مطالعه - نبود کتابخانه در منزل - شرایط نامساعد آموزشی و پرورشی - وضعیت خاص رسانه ها و مطبو عات و....
و بطور کلی و خلاصه وجود مشکلات اقتصادی و فعال نبودن در زمینه تحقیقات مانعهایی هستند که باعث فاصله بین کتاب و کتاب خوانی میشود و از آنجائیکه ماهواره، رایانه ویدئو و...در حال حاضر جایگاه ویزه ای را در روند آموزشی و یادگیری به خود اختصاص دادهاند و بعنوان رسانه های آموزشی نقش گستردهای در توسعه ساختاری و اجتماعی در میان جوامع بشری و همچنین انتفال پیام فرهنگ و جلوه های غنی در ابعاد مثبت یا منفی پیدا کردهاند و تا حد زیادی رسانه های نوشتاری نظیر کتاب - مجلات و غیره را تحت الشعاع قرار داده اند و به ظاهر توجه همگان را به خود جلب نموده اند.
اما با قدری تعمق خواهیم دانست که رسانه های مکتوب و در صدر آنها کتاب به لحاظ دارا بودن ویزگیهای خاص همچنان با صلابت واستواری نقش تاریخی خود را در انتفال دانش و فرهنگ وهنر از نسلی به نسل دیگر حفظ کرده.
لذا باید دنبال روشهای ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه بین آحاد جامعه بگردیم و روشهای نوینی را که با خصوصیات نسل کنونی و مقتضیات زمانی ما مطابقت داشته باشد مورد شناسایی قرار دهیم.
در پایان با توجه به فرمایش اخیر مقام معظم رهبری، که اظهار می دارند: \"من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم، قلباً غمگین میشوم.\" باید در جهت رفع این مشکل بزرگ، مردم، دولت و تمام نهادها و ارگانها، همگام با یکدیگر، به صورت جدی، وارد عمل شوند.
1 - محمد طاهر، مسائل آموزش و پرورش (تهران: امیر کبیر، 1364)
2 - محمد تقی مهدوی، مدیریت اطلاعات (تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی، 1368)
3 - فصلنامه کتاب، نشریه کتابخانه ملی ایران، شماره اول (بهار 1369) ص 3 و 4.