بخشی از مقاله
متغيرهاي ساختار شناسي در جمعيت هاي متفاوت ميزبان
Abacarus hystirix
(Acari: prostigmata : Eriophyoidea)
لغات كليدي :
مليت زنگار غلات ، مايت هاي ، موروفولوژي ( ريخت شناسي ) ، گياهان ميزبان ، تحليل چند متغيره ، علفهاي خودرو.
چكيده مطلب: طبقه بندي سينماتيك كنوني در بسياري جاها بعنوان پيوستگي ساختگي و پيوستگي كه گياه گياهخوار را منعكس نمي كند. شرح كمي تغير مورنولوژيكي مربوط به ميزبان مي تواند اطلاعات پايه مورد نياز در بهبود سيستم رده بندي را فراهم مي كندو درك ما را از مكانيزم هايي كه اين تغيير را ايجاد مي كند. بالا مي برد . هدف اين مطالعه بررسي ويژگي هاي دورفولوژيكي كمي مجموعه مايت زنگار غلات كه روي ميزبانان مختلف زندگي مي كند. سه مجموعه از علفهاي متفاوت جمع آوري شده اند. از لحاظ ريخت شناسي امتحان شده
اند . تحليل تفاوتهاي مهم در تاقلان در ميان سه جمعيت را روشن مي سازد. تحليل مميز 11 ويژگي را ارائه مي دهد. كه بطور چشمگيري سه جمعيت را متمايز مي سازد. تحليل بار گيري هاي رسمي نشان مي دهد كه ويژگي هاكه به بهترين نحو جمعيتي كه روي ميزبانان مختلف زندگي مي كنندرا تشخيص مي دهند كه عبارتند از : كشيدگي بدن ، طول تارها ( زايد هاي مو مانند ) و سايز كلي بدن تغيير موفولوژيكي تفسير شده است . فرضيه ها درباره منابع اين تغيير بحث شده اند.
مقدمه
تغيير پذيري در ويژگي فنريتي بين جمعيتهاي مايت ها بي زنده روي گياهان ميزبان مختلف از دلايل متعددي بوجود مي آيند : 1) تغيير مورفولوژيكي مي تواند براي گونه هاي منختلف مايت توزيع شود ( تمايز كلي انبارژن ،2 ) جمعيت هاي مايت ميزبان خاص و متفاوت بين جمعيتهاي ميزبان خاص تمايز نا تمام انبارهاي ژني را منعكس مي كند. اين جمعيت ها بعنوان گروه ميزبان در نظر گرفته مي شود .
3) تفاوتهاي بين ميزبان از اختلاف شرايط محيطي طي هستي زايي ( اونتوجنسي ) بوجود مي آيد . – اين پديده مي تواند بر حسب شكل پذيري فنوتيتي توضيح داده شود ( و نه جدا از انبارهاي ژني )
مطالعات درباره تغيير مربوط به ميزبان در مورفولوژي جانوران گياهخوران مايت از نياز براي درك تعامل جانور ميزبان و توسعه علم رده بندي گروه گونه ها بوجود مي آيد. بطور خاص ، طبقه بندي معني دار صرفا ساخته دست بشر است و منطبق با الگوهاي ارزيابي و تطبيق اين مايت ها به ميزبانهايشان نمي باشد در نتيجه تغيير درون گونه اي مي تواند به متخصصان و طبقه بندي كمك كند تا طبقه بندي مايت هاي را بهبود بخشد .
هدف مطالعه ما توضيح تغير فنويتي سنجش پذير ميان جمعيتهاي مايت زنگار غلات است كه از سه گياه ميزبان علفي متفاوت دارد يك آفت عمومي و مهم علفهاي كشت شده و وحشي در سراسر اروپا – آسيا ، آمريكاي شمالي ، نواحي معتدل آفريقا ، استراليا و نيوزيلند مي باشد . سبك زندگي دايما در حركت را دارد و شيارهاي تيغه اي روي سطح بالاي برگهايش وجود دارد . شناخته شده است كه آسيبهاي مستقيم ( تغذيه اي ) و غير مستقيم ( موجب شده توسط ويروس) متعددي را براي گياهان ميزبان خود بوجود مي آوررد . گونه هاي عظيم علف ( تقريبا 40 تا از 20 جنس ها ) بعنوان ميزبان هاي آن گزارش شده است .
مطالب و روش ها
نمونه هاي سه گونه علف در ( لهستان ) در موقعيتهاي زير جمع آورذي شده است : نواحي نمونه برداري حدود 150 متر فاصله بندي شده بود و با يك چوب جدا شده اند . علاوه بر اين مشاهدات همزمان تفاوتهاي مهم در پو.يا شناسي جمعيت مليت در اين دو محل را نشان مي دهد . در نتيجه ما فرض مي كنيم كه جمعيتهاي مايت جدا از هم هستند . نمونه هاي مايت بوسيله آزمايش مستقيم با ميكروسكوپ سه بعدي جمع آوري شده است . پس از آن در اسلايدهايي در محيط قرار گرفته و شناخته شده است .
30 جنس ماده بطور تصادفي از هر جمعيت انتخاب شد ، با ميكروسكوپ شفاف ساز ( طيف نما ) امتحان مي شوند 230 ويژگي در هر كدام اندازه گيري مي شود ( شكل 1 )
همه متغيرها فرض مي شوند كه بطور طبيعي رده بندي شده اند و تحليل چند متغيره تغيير پذيري براي امتحان تفاوتها ميان ناقلان متوسط استفاده شده است .براي تعيين متغيرها كه سه جمعيت را بهتر جدا مي كنند . تحليل تشخيص عملكرد ( به سمت روش مرحله دار ) استفاده مي شود . بعنوان معيارانتخاب متغير سطح مهم استفاده شده است .
بعد از انتخاب مجموعه اندازه هايي كه بطور چشمگيري به نمونه كمك مي كند متغيرهاي مورد قبول محاسبه مي شوند. اين متغيرها تركيبات خطي مقادير اصلي را سنگين تر كردند . وزنه هاي اولين متغير مورد قبول (z1) به روشي انتخاب شدكه نسبت f تحليل يكطرفه تغيير پذيري براي متغير در گرزوهها و بين آنها به حداكثر رسيده بود . سپس وزنه ها ي دومين متغير قابل قبول (z2) با استفاده از همان معيار محاسبه شد . (بحداكثر رساندن نسبت F در گروهها و بين آنها ) بشرط شرايطي كه در گروههاي همبستگي ميان وجود ندارد.
نتايج:
آمارهاي توصيفي ويژگي هاي كمي در جدول 1 داده شده است تفاوتهاي مهم در ناقلان ميانه بين سه جمعيت ميزبان آزمايش شده را نشان داد
11ويژگي سه جمعيت را بطور چشمگيري از هم متمايز كرد ( شكل 2 جدول 2 ) . عملكردهاي تشخيص قابل قبول صحيح همه افراد ازنمونه هاي ما را مجاز ساخت . تحليل اولين بار گذاري هاي مورد قبول نسان داد كه ويژگي هايي كه به بهترين نحوسه جمعيت ميزبان را تشخيص مي دهد مربوط به شكل بدن و طول پاها و تارها است . هر چه مقدار اولين عملكرد قابل قبول بالاتر باشد حشرات پشيت بلند شده داراي تارهاي كوتاهتر ( بجز D و تار SC) و پاهاي كوتاهتر هستند. دومين محور قابل قبول تفاوت ميان اندازه كل بدن و بلندي همه تارها را نشان مي دهد . ميت ها با مخقادير اين متغير نيرومند ترز هستند و تارهاي كوتاهتري دارند.
بيشترين گروه متمايز از . ما مي توانند كاملا از ديگران بر مبناي اولين عملكرد قابل قبول جدا سازي شوند . مايت ها ي زنده روي اين ميزبان بيشتر بلند شده اند و تارها و پاهاي كوتاهتر دارند ( ) مايت هاي كوچك هستند و تارهاي متوسط دارند ( بجز تارSC(D) ) كه بلندترين است ( ) . مايت هاي بزرگترين هستند با كمترين حالت بلند شدن و همه تارها بلندترين هستند ( بجز SC (D) ) ( )
بحث : نتايج ما نشان مي دهد كه يك متغير نا پيوسته آشكار در ويژگي هاي قابل اندازه گيري ميان سه جمعيت مطالعه شده وجود دارد. اين تغيير اساسا مانند تفاوتها در شكل بدن ، طول تارها و سايز كلي بدن ظاهر مي شود.
اگر چه گزارشاتي مربوط به تغيير پذيري درون گونه اي در مورفولوژي اين گونه ها وجود دارند. روش كمي با اندازه هاي مناسب نمونه و آزمايشات آماري محدود شده ) وجود ندارد. گزارش شده است كه مورفولوژي مايت هاي بسيار نزديك مربوط به ساختار زيستگاهشان مي باشند. ديگران (1984) بعضي تفاتها در بسياري از ويژگي هاي مورفومتريك در جنبر ماده را كه از گونه هاي مختلف جمع آوري كرده بودند يافتند . طبق گفته هاي ماده كه در متغيرهاي متعدد درختان سيب زندگي مي كند تفاوت در سايز بدنشان و طول تارهاي شكمي را نشان مي دهند.
با مقايسه ويژگي هاي بيولوژيكي و مورفولوژيكي اولين گونه ها متمايز ترين هستند . ساقه زير زميني كوتاه و باريك ( اغلب تا شده ) و برگهاي عميقا شيار دار دارند . در مقابل دو گونه ديگر ريز دم هاي بلند دارند و برگهايشان كمي شيار دار است . برگهاي با موهاي كوتاه پوشيده شده است در حاليكه برگهاي لخت يا خيلي ضعيف پشمالو هستند. نتايج ما عنوان مي كند كه ويژگي هاي فنوتيپي خاص مايت زنگار غلات مربوط به گياه ميزبانش مي باشد . جمعيت مايت جمع آوري شده از متمايز ترين است . نمونه هاي اين جمعيت تارها و پاهاي كوتاه دارند و شكل بدنششان طويل مي باشد . اين ويژگي زندگي در شيارهاي عميق و باريك را نشان مي دهد. نمونه هاي يافت شده در برگهاي صاف بزرگترين هستند و تارهاي بلندتريس هم دارند .و نتايج مشابه توسط
(1998) بدست آمده بود كسيكه گزارش داد جنس ماده از سيب پرورده متفاوت تمايز قوي در سايز بدن را نشان مي دهد و اينكه بزرگترين آنها در برگهايي كه كمي برگ دارهستند پيدا مي شوند. مايت هاي زنده روي برگهاي بدون كرك و صاف احتمالا نمي توانند در رديف ها يا ميان كوك ها پنهان شوند و بيشتر در معرض شكار شدن و شرايط محيطي تغيير دهنده قرار مي گيرند . در نتيجه ، اندازه بدن بزرگ مايت هايي كه روي برگهاي صاف زندگي مي كنند و شكل بدن بزرگ مايت هايي كه در شيارهاي عميق زندگي مي كنند بعنوان مطابقت با مورفولوژي ميزبان بوجود آمده اند.