بخشی از مقاله
هدف تربيت بدني و ورزش نتايج مطلوب و مقاصدي است كه از شركت در برنامه هاي تربيت بدني و ورزش حاصل مي شود . اهداف به اهداف دراز مدت و كوتاه مدت تقسيم مي شود . غايت شديداً با هدف ارتباط دارد و آن انتظاري است كه هر فردي از مجموع زندگي خود دارد و نقش آن هماهنگ كننده و وحدت بخش اهداف در طول زندگي است.
پنج هدف عمده براي تربيت بدني عبارتند از : تكامل جسماني، رواني-حركتي، شناختي، عاطفي و اخلاقي
هدف 1-1-1
1) تكامل جسماني : ايجاد توان بدني و افزايش آن از طريق فعاليتهاي بدني كه موجب توسعه و تكامل سيستمهاي ارگانيكي مختلف بدن مي شود ، جزو هدف تكامل جسماني است.
2-1-1-
2) هدف تكامل حركتي : اين هدف با بهبود آگاهي بدني، انجام حركت جسماني موثر با هزينه انرژي كمتر و حركت آميخته با مهارت و حسي زيبايي شناسي و جذابيت در ارتباط است.
3-1-1
3) هدف تكامل شناختي: هوش و تفكر يكي از ضروريات اجراي صحيح فعاليتهاي بدني است. آگاهي بر بدن ، آگاهي محيطي ، آگاهي اجتماعيو سازگاري در اجرا، آگاهي بر قوانين و ….. جزء هدف شناختي محسوب مي شوند.
4-1-1
4) هدف تكامل عاطفي : گسترش خصلتهاي ورزشكاري ، عدالت ، وجدان گروهي و حسي زندگي جمعي ، تجربه لذت شيرين موفقيت ، احساس تعلق ، مورد تصديق قرار گرفتن، خودباوري و عشق از مهمترين اهداف برنامه هاي ترتيب و ورزش است.
5-1-1
5) هدف تكامل اخلاقي :از مهمترين هدفهاي تربيت بدني ، تربيت انسانيت انسان هست يعني راستي، شجاعت ، تواضع، قناعت ، سادگي ، عفت و …. از همه سجاياي حميده اي هستند كه مورد توجه قرار مي گيرند. اساساً هدف اصلي تطهير نفس و پاكي درون و پيوستن به خداي تعالي است .
2-1- بررسي تربيت بدني در تمدنهاي مختلف:
1-2-1
تعاريف تربيت بدني وورزش در تمدنهاي اوليه :سقراط اغلب در ميدانهاي ورزش بين جوانان گردش كرده و با آنان صحبت ميكند و بدنهاي ورزيده از نظر سقراط اهميت خاصي داشته است وي زيباييهاي عضلات را تمجيد نموده است و مهمترين اصل در زندگي را سلامتي دانسته داست .
تحصيل مضرات در بر دارد . ورزشكار بي علم خطرناك و عالم غير ورزشكار عليل ونحيف است.
2-2-1
تعاريف تربيت بدني و ورزش در قرون وسطي :در قرون وسطي كليساي كاتوليك مقتدرترين نهاد اجتماعي كشورهاي اروپايي بود و در طي اين قرون تربيت بدني را كساني داشتند كه در رشته الهيات تحصيل مي كردندو اين به ظاهر روحانيون با تمام قدرت سعي مي كردندكه پرورش گجسم متروك شود. در اين دوران انسان وجهت حركت وي را منحرف نمودند با مذموم شمردن دنيا و بدن و
تمايلات طبيعي آن باعش شد كه تربيت بدني و ورزش كمترين سهم را از دانش و علوم مختلف ببرد. بطور كلي از برنامه انسانها كنار بماند و آنان را تشويق به عزلت و ديرنشيني و پناه بردن به صومعه ها نمودند و دين و ورزش و تربيت بدني جايگاه خاصي براي طبقات ثروتمند داشته وورزش و تفريح جزء لاينفكي از زندگي آنان را تشكيل مي داده است. ورزشهاي مفرحي چون شنا كردن –
سرسره خوردن – اسب دواني-تمرين با تير و كمانكشتي گيري – مشت زني – تنيس و فوتبال در بين آنها رواج داشته است.
3-2-1
تعاريف تربيت بدني و ورزش بعد از نوزايش غرب:در اين دوره با خارج شدن قدرت از دست كليساي منحرف عصر علم و علم پرستي آغاز شد.جهان بيني كه در؟؟؟نوزايش بر جهان حاكم گرديده در تعيين سعادت و رستگاري صرفاً از علم استفاده مي كند و نوع تربيت آن نيز تربيت علمي محض است بدين جهت در ساختن انسان كامل ناتوان است. تعريفي كه از تربيت بدني در اين دوره مي شودافزايش بازده نيروي بدني و ايجاد مهارت مهمترين اصل و هدف تربيت بدني وورزش عنوان شده است.
متأسفانه بايد اذعان داشت ورزش و تربيت بدني دوره نوزايش غير ديني داراي مشخصات غير انساني است .
4-2-1
تعاريف تربيت بدني و ورزش در مكتب وحي: ملاكهاي اسلامي حاكي از اين است كه تربيت بدني و ورزش وسيله اي است كه در تربيت انسانهاي سالم و كامل نقش فعالي را ايفا مي نمايد . آن را راه گريختن از ناتواني بالا بردن تحمل بدن براي بهتر زيستن و بهتر تحمل كردن راه انجام بهتر كارها علم نگهداري تعادل فيزيولوژيكي قسمتهاي اداري بدن و تقويت قواي معنوي آن و ….
دانسته اند .
همچنين تربيت بدني عبارتست از تربيت كل ابعاد وجودي انسان از لحاظ جسماني ، فكري، اجتماعي،عاطفي، اخلاقيو ايماني بر مبناي توانايي و استعداد و با واسطه قراردادن بدن و به عبارت ديگر تربيت بدني نوعي تربيت است و بخشي از كل تربيت مكتبي است كه جسم را واسطه قرار مي دهد ولي غايت و هدف جسم نيست.
در نـهايت تـربيت بدني به موفقيت تحصيلي، شناخت تندرستي و بيماري، مصرف معقول (شناختي) ، ايجادعزت نفس ، خود شگفتگي، تصديق زيبايي ، سوق دادن زندگي به سوي اهداف ارزشمند ، لذت از تجارب غني اجتماعي ، رواج خصايل پهلواني و نوع دوستي ( عاطفي ) ، و كسب مهارتهاي حركتي و توسعه آنها و بهبود عملكرد فرد كمك مي كند .
3-1 - ورزش:
ورزش از نظر لغوي اسم مصدر است به معناي ورزيدن و برزيدن مصدر آن يعني كار كردن ، عمل كردن و كوشيدن پياپي انجام دادن و رياضت كشيدن است . معادل كلمه ورزش در زبان انگليسي Sport است كه به هر نوع فعاليت بدني و بازي كه منجر به انجام مسابقه و نمايش مهارت بين دو فرد يا دو گروه شود كه ملزم به انجام تمرينات مداوم و فراگرفتن مهارت در يك حركت يا رشته
ورزشي گردد اطلاق مي شود.به عبارت ديگر مجموعه فعاليتهايي كه موجب ورزيده و زيبا كردن بدن و حركات آدمي مي شود . بدينوسيله جمال و زيبايي در وجود آدمي توسعه مي يابد و او را به زيباي مطلق نزديك مي كند . ورزش مستلزم اين سه شرط است :1)به كارگيري مهارتهاي جسماني پيچيده و نيروي شديد جسماني،2)ورزش فعاليت جسماني رسمي و سازمان يافته
است ، 3)ورزش مستلزم بر انگيختگي دروني و علاقه بيروني است.
به عقيده كواكلي ورزش چنين تعريف مي شود. ورزش عبارت است از يك فعاليت رقابتي نهادينه شده كه مستلزم كاربرد نيروي جسماني شديد و با استفاده از مهارتهاي جسماني پيچيده به وسيله شركت كنندگاني است كه توسط عوامل دروني و بيروني تحريك مي شوند . اين تهريف با فعاليتهاي ورزشي سازمان يافته در ارتباط است . در واقع ورزش يكي از اشكال فعاليت انسان
است كه ويژگي تاريخي دارد و چون در زمانهاي مختلف توسعه اجتماعي ورزشهاي مختلف بطور مثال : رقص ، شكار ، سواركاري ، دويدن ، شمشير بازي ، بازيهاي توپي
1-3-1-
رابطه بين فرهنگ و ورزش :
فرهنگ مي تواند به عنوان اصطلاح جامعه براي همه ارزشهاي ديني و مادي كه بوسيله انسان در طول زندگي او ايجاد مي شودتعريف شود.
از جنبه ديگر فرهنگ به سطح فعاليت براي مثال: فرهنگ رفتار، فرهنگ توليد، فرهنگ شيوه رهـبري، فـرهنگ سياست ، فرهنگ روش زندگي ( خانه ، لباس ، غذا خوردن ، دارو خوردن ، الكل ،نيكوتين، انجام كارهاي بد، هدايت، سطح فعاليت جسماني وورزش ) اشاره مي كند .
2-3-1-
اجزاي تربيت بدني و فرهنگ ورزشها :
1)تعداد مردمي كه در ورزشها شركت ميكنند. 2) تعداد و كيفيت تسهيلات ورزشها 3)زمينه علمي يا ذهني ورزشها
3-3-1
طبقه بنديهاي فعاليتهاي ورزشي :
1) تربيت بدني تحصيلي 2)ورزش براي همه 3) تفريح4)فعاليت جسماني تطبيقي 5)ورزش مدرسه 6)ورزش رقابتي 7) ورزش نخبه ها يا قهرماني8)ورزش براي جمعيت ناتوان 9) ورزش براي جمعيت خاص
4-1 - بازي:
راستي بازي چيست ؟ چه تفاوتي ميان بازي و كار وجود دارد ؟
بازي بايد داراي مشخصات زير باشد: 1) بازي فعاليتي است كه هدف خيالي دارد و از نظم و نسقي خيالي برخوردار است و از انديشه خود متاثر مي شود مانند بازي هاي كودكان ، بازي صورت تغيير شكل يافته مسائل واقعي است كه فرد با توجه به علاقه خود آن را سازمان داده است.2) بازي به
طور آزادانه از طرف فرد انتخاب مي شود . اگر گودكان به اجبار به بازي بپردازند يا حتي با ملايمت تحت فشار قرار گيرند ، اين فعاليتها احتمالاُ بازي تلقي نخواهد شد.3)بازي بايد لذت بخش باشد. يعني كودكان در خلال بازي بايد لذت ببرند و الا آن را نمي توان بازي تلقي كرد.4) بازي به طور ذاتي برانگيخته مي شود ومقصودش در خودش است. صرفاً براي اجراي سالم خود بازي انجام مي شود .
1-4-1
بازي و كار:
در باره اينكه بازي و كار از يكديگر متفاوت هستند ، اتفاق نظر وجود دارد . بين اين دو تفاوت عمده و اساسي وجود دارد . اگر زماني كار لذت بخش باشد ، ممكن است عامل برانگيختگي ، دروني نباشد، يا آن فعاليت انتخابي نباسشد . كار، گاهي اوقات مانند بازي به طور ازاد انتخاب مي شود ،
اما اختيار و آزادي از هر نوع كار، به ندرت در جامعه ما مقدور است . شخصي از كار لذت مي برد اما افراد بسياري هستند كه از كار لذت نمي برند . عنصر خيالي بودن كه ويژگي مهم بازي است معمولاً در كار حضور ندارد مگر در مورد بازيگران بالاخره كار و بازي در اين ويژگيها اشتراك دارند : فرد بايد به طور فعال عمل كند . اما در بعضي موارد شدت فعاليت تغيير مي كنند.
5-1- تعريف مقايسه تمرين و مسابقه :
1-5-1-
تمرين چيست؟ تمرين اصطلاحي از فرايند سيستماتيك با مدت طولاني براي بهبود كيفي ورزشكار با عملكرد بالاست . برنامه تمريني شامل تمريناتي براي توسعه تواناييهاي فيزيولوژيكي وروانشناختي ورزشكار است. تمرين توسط مربي طراحي، سازماندهي و رهبري مي شود كه وظيفه پيچيده اي است ، چونورزشكاران داراي خصوصيات فردي متفاوتي هستند .
2-5-1-
اهداف تمرين:در طرحهاي تمرين مشخص مي شودو در جلسات تمريني صورت خارجي به خود مي گيرد.