بخشی از مقاله
مقدمه فرهنگی و سیستمهاي ارزشی که در آن زندگی میکند و در
اضافه وزن1 و چاقی2 تهدیدي جدي براي سلامتی ارتباط با هدفها، انتظارها، استانداردها و نگرانیهاي وي
محسوب میشوند (پري و کورسیکا، .(2006 شیوع چاقی تعریف شده است WHO)،.(1994 در کشورهاي غربی و
به طور جهانی در حال افزایش است (اگدن، 2010 و آسیایی این نگرانی گسترش یافته است که به واسطه ابتلا به
کوسزمارسکی، فلگال، کمبپل و جانسون، (1994، به چاقی و اضافه وزن؛ خطر شیوع، مرگ و میر و ناخوشی
طوريکه این پدیده در 20 سال گذشته افزایش زیادي همراه با آنها افزایش یابد (ونگ، ثورتون، راسل و همکاران،
داشته است 3WHO)، (1997 و هیچگونه شواهدي دال 1994؛ جیمز، لیچ، کالامارا و شایقی، 2001 و هوآنگ،
بر کند شدن روند صعودي آن وجود ندارد (ماگاري، دانیلز فرانگاکیس و وو، (2006 و از آنجا که چاقی و اضافه وزن
و بولتون، .(2001 شیوع چاقی در میان ایرانیان بالاتر از 18 یکی از نگرانیهاي عمده سلامتی محسوب میشوند؛ این
سال %21/5 گزارش شـده است که این میـزان در میان اعتقاد وجود دارد که ابعاد مختلف کیفیت زندگی شامل
زنان ایـرانی (%27/3) بیشتـراز مردان ایرانـی (%13/7) سرزندگی5، درد بدنی و حتی کنشوري اجتماعی را تحت
است (میرزازاده، صادقیراد، حقدوست و همکاران، تأثیر قرار میدهند (روس، میلسوم، ریکل و همکاران،
.(2009 .(2009
همچنین به گزارش اگدن، کلمنتی و آیلوین (2006) تأثیر چاقی و اضافه وزن روي تخریب کیفیت زندگی و
درصد همابتلایی چاقی با سایر بیماريها از سال 1991 به بهزیستی مرتبط با سلامت توسط یانسی،اُلس، وستمن و
بعد سه برابر شده است. به این معنا که چاقی باعث ایجاد همکاران (2002)؛ فاین،کُلدیتز، کوآکلی و همکاران
عوارض جسمی نظیر بیماريهاي قلبی- عروقی، دیابت، (1999)؛ پیترز، بارندرگت، ویلکنز و همکاران (2003)؛
آسیبدیدگی مفاصل، کمر درد، انواع سرطان، پرفشاري کورت و کلارك (2005)؛ کاتس، مکهورنی و ادکینسون
خون و افزایش میزان مرگ و میر میشود (اگدن، (2007 و (2000) وکُلوتکین، هد، هامیلتون و تیسه (1995) نشان
پیامدهاي روانشناختی آن نیز شامل کاهش سطوح حرمت داده شده است. سونگ، پارك، یون و همکاران (2010) نیز
خود، ضعف تصویر خود (خود پنداره)4، کاهش کیفیت نشان دادهاند که کیفیت زندگی مرتبط با چاقی در زنان
زندگی، افزایش امکان ابتلا به اختلالهاي افسردگی، دو کمتر از مردان است و زنان داراي اضافه وزن، کیفیت
قطبی، حمله وحشتزدگی، بازار هراسی است (اگدن، زندگی مرتبط با سلامت کمتري را نسبت به زنان داراي
.(2007 وزن بهنجار گزارش میکنند. در مطالعه ایرنرسون،
به این ترتیب کاهش کیفیت زندگی یکی از پیامدهاي فریسمن، فراستل و همکاران (2010) نیز نشان داده شد که
روانشناختی چاقی است (اگدن، .(2007 کیفیت زندگی به رفتارهاي برانگیزاننده چاقی، باعث تخریب کیفیت زندگی
صورت ادراك فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به بافت مرتبط با سلامت، سرزندگی، کنشوري اجتماعی وخُلق
میشوند. بنابراین افراد چاق در مقایسه با افراد داراي وزن
1. overweight بهنجار؛ کنشوري و بهزیستی ضعیفتري دارند که این
2. obesity
3. World Health Organization
5. vitality
4. self- image
مقایسه تأثیر گروه درمانگري مبتنی بر اصلاح سبک ...
ضعف در حوزه جسمانی بیشتر از جنبههاي روانی است.
در مطالعات همهگیرشناسی نیز مشخص شده است که
افراد داراي اضافه وزن و چاقی؛ بهزیستی جسمانی و هیجانی کمتري در مقایسه با افراد داراي وزن بهنجار دارند
د) ل، پترسون و استوارت- براون، 2000؛ لارسون،
کارلسون و سولیوان، 2002 ونلینگرکه، ژانسن، جان و گروپ، .(2007
با در نظر گرفتن چنین شرایطی، برونداد مشخص درمان
را میتوان از طریق تأثیر آن روي زندگی روزمره بیمار و
بهزیستی او به دست آورد (سولیوان، کارلسن، اسجستروم و تافت، (2001 و ارزیابی میزان بهبود کیفیت زندگی پس
از مداخلههاي مدیریت وزن در افراد داراي اضافه وزن و چاقی باید یکی از اهداف درمانگرانه تلقی گردد (سولیوان و همکاران، .(2001
تاکنون برنامههاي درمانی مختلفی به منظور درمان چاقی
و اضافه وزن و پیشگیري از مشکلات سلامتی مرتبط با آنها طراحی شده است که در اغلب این برنامههامشخصاً روي
کاهش دریافت انرژي و تحریک فعالیت بدنی تأکید شده
است (وریژ، جانسنا، مولکنسا و همکاران، .(2009 در حالی که بسیاري از پژوهشگران نظیر گارنر و وولی (1991)؛
جفري، اپستین، ویلسون و همکاران (2000)؛ و ویلسون
(1994) معتقدند این مداخلهها در طولانیمدتنسبتاً
ناکارآمد واقع میشوند، چرا که مطالعات پیگیري بیانگر
میزان بالاي بازگشت وزن و چاقی هستند (وریژ و همکاران، .(2009 تلاش براي کاهش وزنتقریباً در اکثر
این افراد مانند تلاشهاي قبلی براي رژیم گرفتن بدون
موفقیت باقی میماند و در نتیجه به ایجاد چرخه نامطلوب کاهش و افزایش وزن منتهی میشود (وریژ و همکاران،
.(2009
با توجه به تأثیر چاقی روي مؤلفههاي زیستی؛ چاقی و
اضافهوزن از مشکلات مرتبط با رفتارهاي غذا خوردن
محسوب میشوند (اگدن، (2010 که نقش روانشناسی را
در روند تحولی این پدیدهها برجسته میکند (اگدن، .(2007
به گونهاي که عوامل روانشناختی در شروع (به عنوان مثال،
باورهاي سلامت، رفتارهاي سلامت، شخصیت، مکانیزم-
هاي مقابلهاي)، پیشرفت (یعنی پیامدهاي روانشناختی، سازگاري، رفتارهاي سلامت) و طول عمر (یعنی رفتارهاي
سلامت، مکانیزمهاي مقابلهاي، کیفیت زندگی) افراد داراي
اضافه وزن و چاق نقش دارند. علاوه بر این نتایج مأیوس-
کننده درمانهاي سنتی چاقی، برخی از متخصصان را بر آن داشت تا کمتر به طور صرف روي کاهش وزن تمرکز کنند و بیشتر روي تغییرات روانشناختی مثبت با به کارگیري درمانگريهاي روانشناختی متوسل شوند (نائوتا، هاسپرز، کوك و ژانسن، 2000 و نائوتا، هاسپرز و ژانسن، .(2001
این اعتقاد وجود دارد که استفاده از درمانگريهاي روان-
شناختی باعث کاهش مشکلات روانشناختی همآیند با چاقی میشوند و در طولانیمدت، باعث تسهیل کاهش
وزن میگردند. به طوري که کاربرد چنین درمانگريهایی از
نقطهنظر روانشناختی مزایاي بیشتري نسبت به راهبردهاي رادیکال کاهش وزن دارند (نائوتا و همکاران، 2000 و
نائوتا و همکاران، (2001 و ابقاي وزن کاهش یافته را
امکانپذیر میسازند (استاهره و هالستروم، 2005 و استاهره،
تارنل، هاکانسون و هالستروم، .(2007
دلیل مهمتر در کاربرد درمانگريهاي روانشناختی مدیریت وزن، تأثیر مداوم و شناخته شده آنها و همچنین
توانایی این نوع درمانگريها در پیشگیري از بازگشت این
مشکل یا بیماري است (بک، 2005؛ هولون، 2003 و
تایلور، (2006؛ به این معنا که درمانگريهاي روانشناختی باعث کاهش خطر عود اختلالهاي مزمن میشوند
(هولون، 2003 و تایلور، 2006؛ وریژ و همکاران، .(2009
2012SpringNo1/.Vol1Psychology/Health 1391 هارب ـ1شماره /پژوهشی علمی فصلنامه سلامت شناسیروان
77
مژگان آگاه هریس، احمدعلیپور، مسعود جان بزرگی، الهام موسوي، شهناز نوحی
روانشناسیسلامت فصلنامهعلمیپژوهشی/شماره1ـبهار1391 Health Psychology/ Vol1. No1/ Spring 2012
78
در دهههاي اخیر بستههاي درمانی مختلفی طراحی شدهاند
که از جنبههاي مختلف به مسئله وزن، چاقی و همچنین
رفتارهاي نارساکنشور غذا خوردن پرداختهاند که از میان آنها میتوان به برنامه مدیریت وزن مبتنی بر اصلاح سبک
زندگی LEARN (برونل، 1994؛ 2000؛ و (2004 و
درمانگري شناختی راهحل رژیم غذایی بک b)،2007 a و (2008 اشاره کرد. تأثیر سودمند درمانگريهاي روان-
شناختی در چندین اختلال از جمله اختلالهاي خوردن
ثابت شده است (ویلسون، (1999؛ اما در افراد چاق غیرمبتلا به اختلالهاي خوردن (نظیر افراد چاقی که داراي
همه معیارهاي اختلال خوردن نیستند) و افراد داراي
اضافهوزن اثرات پایاي این نوع درمانگريها کمتر مطالعه
شدهاند (نظیر فوریت، 1977 و استولیه و جوردن، .(1984
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد این پژوهش بر آن
است تا تأثیر این دو درمانگري روانشناختی را در کاهش
وزن و ارتقاي کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی زنان داراي اضافه وزن و چاق (که درصد ابتلاي آنها در
جامعه بیشتر است) را مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
روش
الف- جامعه آماري و گروه نمونه: جامعه آماري این
پژوهش را کلیه زنان داراي اضافه وزن و چاق ساکن شهر
تهران تشکیل دادند. به منظور نمونهگیري پس از درج
آگهی مدیریت وزن با استفاده از راهبردهاي روانشناختی
در بردهاي تبلیغاتی مراکز مختلف سلامت از میان داوطلبان براساس معیارهاي ورود (داشتن BMI بالاي 25، مؤنث
بودن، عدم یائسگی یا بارداري و غیره) و معیارهاي خروج
(داشتن اختلالهاي روانی نظیر اختلال شخصیت، دوقطبی یا اختلال وسواسی- اجباري، ابتلاء به بیماريهاي قلبی، سرطان و دیابت، کمکاري تیروئید، پرفشاري خون
(Bp≥ 160/100mmHg) و غیره)، 26 نفر انتخاب و به
صورت تصادفی در 2 گروه درمانگري شناختی و آموزش اصلاح سبک زندگی جایگزین شدند (هر گروه شامل 13
نفر).
ب- روش اجرا: پس از ارزیابی اولیه، کلیه شرکتکنندگان قبل، پس از پایان هر مداخله و سه ماه بعد از پایان مداخله
به گویههاي پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با
چاقی پاسخ دادند. همچنین قد، وزن و BMI آزمودنیها در وضعیت ناشتا، با حداقل پوشش، بعد از اجابت مزاج
قبل از شروع مداخله، پایان ماههاي چهارم و هفتم اندازه-
گیري شدند. سپس افراد هر گروه براساس پروتکل درمان و تعداد جلسات آن توسط درمانگر آموزش دیدند. در برنامه آموزش اصلاح سبک زندگی که توسط برونل
1994)؛ 2000 و (2004 طراحی شده است، اصلاح سبک زندگی، ورزش، تغییر نگرشها، اصلاح روابط اجتماعی و
رژیمغذایی مد نظر است (برونل، 1994؛ 2000 و .(2004
این برنامه در 16 جلسه ارائه میشود که جلسات آن به صورت هفتگی در 90 دقیقه برگزار میشود. در این برنامه
مهارتهاي خود- نظارتگري غذا خوردن، کنترل محرك
و دریافت کالريهاي پنهان، شکلدهی رفتارهاي سالم غذا خوردن و رفتارهاي اجتماعی، اصلاح زنجیرههاي رفتاري
معیوب، خود- پاداشدهی، آموزش تغذیه، محاسبه کالري-
ها، مدل ABC رفتار (پیشایند- رفتار- پیامد)، هدایت
خودگوییهاي نارساکنشور، پیشگیري از لغزش، عود و
فروپاشیدگی براساس برنامه آموزش داده میشوند.
پروتکل مداخلهشناختی براساس راه حل رژیم بک a)
و 2007 b و (2008 برنامهاي 10 جلسهاي است که به
صورت هفتگی طی 90 دقیقه برگزار میشود. رئوس مطالب این برنامه شامل آشنایی با منطق درمان، آشنایی با افکار مخرب و مخالفورزي با آنها، آشنایی با الگوي
ABC، تنظیم هدف، شروع رژیم غذایی و بررسی افکار
مقایسه تأثیر گروه درمانگري مبتنی بر اصلاح سبک ...
مخرب مرتبط با رژیم گرفتن، پاسخ دادن به افکار تخریبی،
غلبه بر چالشها و افکار مخرب باقیمانده، تنظیم و ایجاد
مهارتهاي جدید، چگونگی توقف کاهش وزن و شروع ابقاي وزن جدید و ارزشیابی و جمعبندي است (بک،
1390زیر چاپ؛ ترجمه آگاههریس، علیپور، جانبزرگی
و گلچین).
همچنین، فعالیت بدنی هر دو گروه به شکل پیادهروي
با سرعت متوسط به مدت30 دقیقه در هر روز تجویز شد.
همچنین میزان کالري دریافتی آزمودنیهاي هر دو گروه با توجه به سطح سوخت و ساز پایه بدن که توسط دستگاه
OMRON محاسبه شده بود با کسر 800 کالري از آن،
با استفاده از نرمافزار برنامه غذایی فاوا با توجه به شش
گروه اصلی هرم غذایی توسط کارشناس تغذیه تجویز شد.
ج- ابزارهاي پژوهش: .1 پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط
با چاقی و بهزیستی مرتبط با چاقی 6(ORWELL97)
(مانوسسی، ریکا، بارسیولی و همکاران، :(1999 این
پرسشنامه داراي 18 گویه است که گویههاي آن در مقیاس
لیکرت از 0-3 نمرهگذاري میشوند و داراي دو زیر مقیاس مرتبط با وقوع(ORWELL97-O) 7 و مناسبت
نشانهها(ORWELL97-R) 8 است. طراحان پرسشنامه همبستگی آزمون- بازآزمایی این مقیاس را برابر با 0/92 (P<0/01) و آلفاي کرونباخ را براي نمره کل 97
ORWELL برابر با 0/83 گزارش کردند (مانوسسی و همکاران، .(1999 گروه پژوهشگران این پژوهش در یک
مطالعه ضربتی (پایلوت) روي 133 شرکتکننده ایرانی با
میانگین 30 سال (SD=7/63) که داراي اضافهوزن و چاقی
BMI) در دامنه 25 تا (42/5 بودند، آلفاي کرونباخ را براي
نمره کل ORWELL97 برابر با 0/904، 0/86 براي
زیرمقیاس O و 0/78 براي زیرمقیاس R محاسبه کردند. BMI .2 آزمودنیهاي پژوهش با استفاده از دستگاه
دیجیتالی اندازهگیري ترکیب بدنیOmron 9 ساخت ژاپن
و با دقت 0/1 در حالت ناشتا و بعد از اجابت مزاج اندازه-
گیري شد.
د- روش تجزیه و تحلیل دادهها: دادههاي این پژوهش
با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماري SPSS و با استفاده از روشهاي آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف
استاندارد و آمار استنباطی نظیر آزمونهاي بررسی
مفروضههاي لازم جهت تحلیل واریانس با اندازهگیري
مکرر تجزیه و تحلیل آماري شدهاند.
یافتهها
در جدول 1 ویژگیهاي توصیفی سن و قد شرکتکنندگان پژوهش به تفکیک گروه ارائه شده است. همانگونه که در
جدول 1 مشاهده میشود، میانگین سن 27 سال و 3 ماه و
29 روز (با انحراف استاندارد 5/48 سال) است. دامنه سنی از 20 تا 43 سال گسترده شده است. میانگین قد 159/83
سانتیمتر و با انحراف استاندارد 5/32 سانتیمتر است که
در دامنهاي از 146 تا 168 سانتیمتر گسترده شده است.
لازم به ذکر است میانگین وزن پژوهش قبل از مداخله
77/93 کیلوگرم (با انحراف استاندارد (11/47Kg بود که در دامنهاي از 60/90 تا 102/40 کیلوگرم گسترده شده بود.
2012SpringNo1/.Vol1Psychology/Health 1391 هارب ـ1شماره /پژوهشی علمی فصلنامه سلامت شناسیروان
79