بخشی از مقاله
چکیده
شهر مرزي چابهار ، مرکز شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان در کنار دریاي عمان، در گوشه ي خاوري خلیجی بـه همین نام، بیرون از تنگه ي هرمز و در دهانه ي اقیانوس هند قرار دارد.
چابهار در جغرافیاي سیاسی کشور، بلکه جهان داراي نقش ارزشمند و استراتژیک است، زیرا کیلومترهـا مـرز آبـی در دریـاي عمان دارد و خلیج چابهار از یک جایگاه برتر در بیرون تنگه ي هرمز برخوردار است.
چابهار تنها بندر و شهر مرزي ایران است، که در کنار آب هاي اقیانوسی قرار گرفته و از دیدگاه اقتصادي به ویژه ترانزیت کالا و انرژي در یک گذرگاه استراتژیک قرار دارد و یک »مگاپورت« (بند مادر) نیز به شمار می رود.
قوم بلوچ و طایفه هاي ناحیه و شهر مرزي چابهار با یکپارچگی و هم دلی همواره در کنار یکدیگر بوده و هستند تا به رشـد و شکوفایی فرهنگ و ادبیات همسان و همبازشان دست یابند و برخود واجب می دانند که دست در دست دولـت بگذارنـد و بـه پویایی، پیشرفت و امنیت پایدار ناحیه و منطقه نیز کمک کنند.
منطقه ي آزاد چابهار به انگیزه ي قرار گرفتن در یکی از کریدورهاي مطرح، می تواند بهترین گذرگاه براي ترانزیت (گذر کالا)
به کشور هاي آسیاي مرکزي و افغانستان باشد.
ناحیه ي چابهار پیوند دهنده ي پس کرانه هاي آسیاي مرکزي و فلات درونی ایران به آب هـاي آزاد اسـت. دارا بـودن چنـین جایگاه پیوندي که پیوند دهنده ي شمال به جنوب و خاور به باختر است، می تواند به عنوان محور گسترش اقتصـادي منطقـه مورد نگرش قرار گرفته و از این رهگذر به توسعه ي امنیت در جنوب خاور ایران، امیدوار شد.
پیوندهاي اجتماعی و فرهنگی و هم بستگی هاي دو سوي مرز، نه تنها انگیزه ي کمک به ایجاد امنیت و توسعه ي پایدار در شهرهاي مرزي می شود، بلکه کمک به هم سنگ کردن قاچاق و گروگان گیري و پایداري در شهرها و منطقه و فرا منطقه نیز می شود.
واژگان کلیدي: سیستان و بلوچستان، شهر مرزي چابهار، دریاي عمان، تنگه ي هرمز، پاکستان، اقیانوس هند، آسیاي
مرکزي
مقدمه
استان سیستان و بلوچستان با پهنه اي حدود 181 هزار و 758 کیلومتر مربع (مرکز آمار ایـران، (54 : 1388 در25 درجـه و
4 دقیقه تا31 درجه و 29 دقیقه پهناي شمالی و 58 درجه و 55 دقیقه تـا 63 درجـه و 20 دقیقـه درازاي خـاوري قـرار دارد
(مرکز آمار ایران، (52 : 1388 و به انگیزه ي داشتن جایگاه ویژه ي طبیعی و جغرافیایی، ویژگی سرزمینی، باستانی، تـاریخی، سیاسی و اجتماعی، ارزش ویژه اي از دید استراتژیک داشته و دروازه ي آسیاي جنوب خاوري نیـز بـه شـمار مـی رود. (افشـار سیستانی، (16 : 1381
١٦٦
این استان از دوران باستان گاهواره ي فرهنگی ریشه دار بوده است، که آثار و نشانه هاي آن، از جملـه شـهر سـوخته، شـهر و نیایشگاه هخامنشی دهانه ي غلامان، آتشکده و کاخ اشکانی کوه خواجه ي سیستان، ابزار سنگی لادیز و ماشکید، تپـه هـاي باستانی دامن و بمپور بلوچستان، تاکنون دیده میشود.
بنابراین، برجستگی هاي فرهنگی، اجتماعی و سرزمینی جنوب خاور ایران و تـوانش هـاي منطقـه اي آن، مـی توانـد نقـش ارزنده اي در شکوفایی اقتصاد و امنیت پایدار خاور ایران داشته باشد (کرزن، .(318:1350
شهرستان چابهار با پهنه اي حدود 9 هزار و 739 کیلومتر مربع (دفتر تقسـیمات کشـوري،(5 :1390، در گوشـه ي جنـوب خاوري استان سیستان و بلوچستان در کنار دریاي عمان و مرز ایران و پاکستان، در 25 درجـه و 3 دقیقـه تـا 26 درجـه و 6
دقیقه پهناي شمالی و 60 درجـه و 28 دقیقـه تـا 61 درجـه و 51 دقیقـه درازاي خـاوري قـرار دارد .(معاونـت برنامـه ریـزي استانداري ، .( 47 :1389
شهر مرزي، استراتژیک و زیباي چابهار، با پهنه اي حدود 25 کیلومتر مربـع، در جنـوب خـاوري اسـتان، در 25 درجـه و 17
دقیقه پهناي شمالی و 60 درجه و 37 دقیقه درازاي خاوري قرار دارد (مرکز آمار ایران، 1365 ، .(19
چابهار تنها بندر و شهر مرزي ایران است، که در کنار آب هاي اقیانوسـی و بیـرون از تنگـه ي هرمـز قـرار گرفتـه اسـت و از دیدگاه اقتصادي به ویژه ترانزیت کالا و انرژي در یک گذرگاه استراتژیک قرار دارد ( حاجی رحیمی ، .(10 : 1389
شهر مرزي چابهار
-1 جایگاه جغرافیایی
شهر مرزي و استراتژیک چابهار، مرکز شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان در کنار آب و هواي گرم دریـاي عمـان، در گوشه ي خاوري خلیجی به همین نام، در دهانه ي اقیانوس هند قرار دارد.
بلندي شهر چابهار از سطح دریا 8 متر و دوري هوایی آن از تهران، 1 هزار و 456 کیلـومتر اسـت (جعفـري ، .( 21 : 1363
دوري زمین آن تا باهوکلات 200، سربا ز257 ، نگور 50 ، نیک شهر 58 و مرز پاکستان 70 کیلومتر است.
دریاي عمان نه تنها به انگیزه هاي گوناگون اجتماعی، اقتصادي، صنعتی و پیوندي، بـراي ایـران و منطقـه داراي ارزش اسـت، بلکه به انگیزه ي داشتن جایگاه برتر سیاسی و ژئوپولیتیک خود، موضوع هاي دیگر را هر چند که ارزشمند هستند، زیـر تـأثیر قرار داده است( عقلمند، .(395 : 1367
شهر مرزي چابهار به انگیزه ي چیرگی بر اقیانوس هند و دریاي مکران (دریاي عمان)، و نیز جایگاه فیزیکی ویـژه ي خـود، داراي ارزش استراتژیک است و هم چنین قرار گرفتن این شهر در آغاز راه هاي زمینی و در جاي برخورد ابرقدرت ها، از دیرباز جایگاه سیاسی و نظامی ویژه اي را به دست آورده است ( افشار سیستانی، .( 71- 70 : 1372
از آن جا که شهر چابهار در نزدیکی "مدار رأس السرطان" و منطقه ي استوایی قرار گرفتـه اسـت، دگرگـونی هـاي گرمـا در فصل هاي گوناگون در آن اندك است و پاییز و زمستان در این ناحیه چندان آشکار نیست، به همین رو، بـرگ ریـزان پـاییزي، کم تر دیده میشود و درختان سبزي خود را از دست نمی دهند. وجود سبزي درختان در تمامی روزهاي سال انگیزه شده کـه فصل هاي چهارگانه را به فصل بهار همانند کنند ( افشار سیستانی .( 271 : 1382
-2 نام و پیشینه ي تاریخی
- 1-2 نام
از آنجا که چهار فصل شهر مرزي و ناحیه ي چابهار حالت بهاري دارد، این ناحیه به "چهار بهار" شهرت یافتـه و در پیمـایش زمان به "چابهار" تغییر نام داده است.
١٦٧
ھما ش م ی ی زی و ا ؛ چا ش و ر یا
30 و 31 فروردین - 1391 دانشگاه سیستان و بلوچستان
National Congress on Border Cities and Security; Challenges and Strategies – CBCS 2012
این ناحیه در گذشته مکران نامیده می شد و امروز نیز بدین نام سرشناس است. مکران در دوران هخامنشی در سنگ نوشـته هاي داریوش هخامنشی در بیستون و تخت جمشید "(ماکا)" یا "(مکه)" نوشته شده و استان چهاردهم بوده است. هرودوت
"ماکا" را "مکیا" یا "میکیان" خوانده است ( افشار سیستانی ، .( 26 : 1371
مکران از دو واژه ي ماهی و خواران( ماهی خواران) شکل یافته، که در پیمایش زمان »مکران« شده است و این همان معنـی
"ایکتیو فاجی" است که یونانیان نوشته اند (سایکس ، .(124 :1363 به هر حال از روزگاران کهن این ناحیه مکران نامیده می شد، جغرافی نگاران اسلامی نیز از جنوب استان سیستان و بلوچستان، که شامل چابهار و کرانه هاي آن است، بـه نـام مکـران یاد کرده اند و آب هاي این کرانه هـا را از تنگـه ي هرمـز تـا بنـدر گـوادر ، دریـاي مکـران خوانـده انـد ( افشـار سیسـتانی ،
.(174:1376
- 2-2 پیشینه ي تاریخی
شهر مرزي چابهار در دوران پیشدادي و کیانی در قلمرو آنان بوده است. در روزگار کیانی »کی کاووس« از نیمروز (سیستان)
به کرانه ي چابهار آمد و از آن جا به هاماوران (حمیر) در یمن یورش برد و آن جا را گشود.
چابهار در دوران هخامنشی تابع استان چهاردهم بود و در دوران اشکانی، به ویژه در روزگار مهـرداد اول، تـابع پـارت بـود. در دوران ساسانی، ایران به 33 ناحیه بخش شده بود، که مکران، از جمله چابهار یکی از این نواحی بوده است.
در سال 24 ه.ق، چابهار به دست سهیل ابن عدي گشوده شد و مردم دادن جزیه را پذیرفتند و گروهی نیـز بـه آیـین اسـلام گرویدند.
در سال 247 ه.ق، یعقوب لیث صفاري، نخستین شهریار ایران پس از ساسانی و اسلام و قهرمان ملی ایران بر سیستان چیره شد و تا 252 ه.ق، مکران و چابهار نیز به قلمرو او افزوده شد.
در سال 326 ه.ق، چابهار به دست دیلمی ها افتاد. در 433 ه.ق، سـلجوقیان، در 609 ه.ق، خـوارزم شـاهیان، در 628 ه.ق، مغول ها و در799 ه.ق، تیموریان بر چابهار و مکران چیره شدند.
در سال 1017 ه.ق، چابهار و مکران به دست سپاهیان صفوي گشوده شـد. در 1150 ه.ق، سراسـر مکـران، از جملـه چابهـار و تیس به دست افشاریان افتاد. در 1218 ه.ق، ابراهیم خـان ظهیرالدولـه، حـاکم مکـران و کرمـان شـد. در آخـر دوران قاجـار، سرداران محلی از ناتوانی حکومت مرکزي بهره گیري کرده و هر ناحیه اي از مکران به دست یکی از خان هـا افتـاد. رضـا شـاه پهلوي در بهمن 1307 ش، بر مکران و چابهار دست یافت (افشار سیستانی ، .( 273 : 1372
مسایل قومی و نقش آن در پیوندهاي اجتماعی و فرهنگی
-1 قوم هاي پیشین و کنونی چابهار
پیش از ورود استقرار آریایی ها در مکران و چابهار، بر پایـه ي گـواهی نامـه هـاي برجـاي مانـده از دوره ي پارینـه سـنگی، نژادهاي بومی در این ناحیه می زیسته اند. افزون بر نژاد مدیترانه اي، نژادهاي دیگري چون سیاه پوست (آفریقایی)، دراویـدي، اوریتاي و ... در ناحیه ي چابهار ساکن بوده اند. به همین رو، در آن جا فرهنگ هاي نـاهمگون بـه هـم آمیختنـد. قـوم هـاي امروزي ناحیه و شهر مرزي چابهار، بلوچ، براهویی، افغان، مکرانی (مگی)، دهواري، جدگال، مید، کوسه، استا (لـوري) هسـتند که در پیمایش زمان و آمیزش با قوم پر جمعیت و برتر بلوچی، فرهنگ، زبان، آیین ها و... قـوم بلـوچ را پذیرفتنـد و سـرانجام همه در کنار بلوچ ها و زیر مجموعه ي این قوم به سر بردند (افشار سیستانی ، .(231-225 : 1372