بخشی از مقاله
چکیده :
گروه به اصطلاح توحید و جهاد ( داعش ) ، که در سال 2003 براي مقابله با آمریکا تشکیل شد ، اکنون آنقدر رشد کرده است که تبدیل به ماشین کشتاري بیرحم شده است که نه تنها عربها، بلکه نیروهایی از کشورهاي اروپایی را نیز در خود جاي داده است. این گروه با تکیه بر تاکتیکها و مهارتهاي عملیات رسانهاي، سعی در ایجاد رعب و وحشت در بین مردم میکند و با این تاکتیک، روحیهي ارتش و نیروهاي مردمی را تضعیف میکند تا راحت تر به اهداف خود برسد. اما اینبار در عراق با بسیج مردمی روبهرو شده است و کُرد و عرب سنی و عرب شیعه، همه در کنار هم علیه این پدیدهي شوم به پا خواستهاند.گروهک تروریستی داعش، بهرغم اینکه ادعاي احیاي عظمت کشورهاي اسلامی در گذشته را دارد و ادعا میکند که به دنبال وصل کردن سرزمین بینالنهرین و شام به یکدیگر است، در اصل پدیدهاي است که مهمترین مشخصهي آن تجزیهطلبی است که این برخلاف ادعایش در مورد تشکیل حکومت اسلامی است. داعش به دنبال سوار شدن بر موج تجزیهطلبی در عراق و سوریه است. البته این گروهک تکفیري که با چراغ سبز آمریکا و غرب در سوریه و عراق دست به قتل و غارت زد ، اکنون بلاي جان خود آنها شده است ، بطوري که همان حمایت کنندگان سابق ، امروز جبهه به اصلاح جهانی مبارزه با داعش را درست کرده اند و از ترس خودشان و نه بخاطر ملتهاي مظلوم خاورمیانه می خواهند با این گروهک دست نشانده و مزدور مقابله نمایند. مقاله حاضر با استفاده از روش پژوهشی و توصیفی - استنادي ، موضوع مهم گروهک تروریستی داعش دست پرورده استعمار و استکبار در خاورمیانه را مورد بررسی و واکاوي قرار داده است.
واژه هاي کلیدي : استعمار ، استکبار ، داعش ، وهابیت ، صهیونیسم، حقوق بین الملل
مقدمه :
ریشه اصلی شکل گیري گروه هایی مانند داعش را بایستی در تحولات دهه آخر قرن بیستم در افغانستان دانست. زیرا، با روي کارآمدن رژیم طالبان در افغانستان، این رژیم از القاعده حمایت کرد و القاعده توانست پایگاه هاي متعددي را در سراسر افغانستان دایر کند. با سقوط طالبان در سال 2001 میلادي، تداوم فرماندهی شبکه هاي زنجیره اي القاعده در بیش از 60 کشور جهان حفظ شد. به دنبال حمله آمریکا به عراق، ابومصعب الزرقاوي، از رهبران القاعده، با شعار مبارزه با صلیبیهاي اشغالگر وارد عراق شد و اینگونه، شاخه القاعده در عراق موسوم به »القاعده در سرزمین رافدین« تشکیل شد. القاعده از آنجا که در عراق با اشغالگران مبارزه می کرد، با استقبال جوانان عراقی مواجه شد و حتی از کشورهاي دیگر نیز بسیاري راهی عراق شدند. این اتفاق موجب شد که زرقاوي به قدرتی در عراق تبدیل شود. اما القاعده در عراق، علاوه بر حمله به اشغالگران، با تمسک به تکفیر، حکومت جدید عراق و شهروندان بیگناه و بویژه شیعیان را نیز مورد حملات خود قرار داد.عملیات هاي القاعده در عراق ادامه داشت تا اینکه با سرپیچی زرقاوي از دستورات بن لادن، وي در سال 1386 توسط آمریکایی ها کشته شد. با کشته شدن زرقاوي، گروه هاي جهادي وابسته به القاعده عراق زیرچتر سازمانی به نام »دولت اسلامی عراق« به رهبري ابوعمر البغدادي گرد آمدند. پس از کشته شدن ابوعمر، ابوبکر البغدادي به رهبري دولت اسلامی عراق رسید. با خروج آمریکایی ها از عراق و نیز حملات ارتش عراق و عشایر، این گروه دچار افول شد تا اینکه با شروع بحران سوریه جان تازه اي گرفت. البغدادي با گسترش فعالیت هاي خود در سوریه، سازمان خود را به »دولت اسلامی عراق و شام« که مخفف آن »داعش« است، تغییر نام داد. به کار بردن نام شام(به جاي سوریه) که منطقهاي به گستردگی سوریه، اردن، لبنان، رژیم صهیونیستی و فلسطین و بخشهایی از غرب عراق و صحراي سینا را شامل میشود، ریشههاي فکري این سازمان نمایان میشود. به عبارت دیگر رهبران داعش با برگزیدن این نام، آرمان بازگشت به دوران اقتدار خلافت اموي را به عنوان آرمان این سازمان در سر می پرورانند. با ذکر این پیشینه مختصر، سایر ابعاد و جزئیات مربوط به این گروهک در ادامه واکاوي می شود.
ماهیت گروههاي تکفیري :
یکی از مهم ترین دلایل بیتوجهی گروههاي تکفیري به خصوص داعش به مسئله فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی، به ماهیت چنین گروههایی برمیگردد. برخلاف ادعاي رهبران این گروهها و حامیان بیرونی آنها، نباید گروهاي تکفیري را گروههایی با ماهیت مذهبی و اسلامی تصور کرد. بلکه فعالیت و اقدامات چنین گروههایی بهخصوص در جریان تحولات چند سال اخیر سوریه و عراق نشان میدهد که گروههایی مانند داعش با ادعاها و شعارهاي اسلامی از اساس گروههایی سیاسی با هدف سرنگونی دولتهاي منطقه و تغییر موازنه منطقهاي هستند؛ هرچند برداشت خاصی نیز از اسلام دارند و این موضوع را بیشتر به نمایش گذاشته اند. چنین ماهیت و اهدافی باعث شده است اولویت مبارزات آنها نه رژیم صهیونیستی بلکه دولتهاي منطقه
٢باشد و هدف کسب قدرت را در کشورهاي دچار بحران کنونی تعقیب کنند.(هرچند که مستندات قابلتوجهی در مورد نقش آمریکا و دیگر کشورهاي حامی رژیم صهیونیستی در پیدایش گروه تروریستی داعش وجود دارد.) مسئله مهم دیگر در این رابطه، تفاوت گروههاي تکفیري جدید مانند داعش با القاعده است. درحالیکه القاعده بهعنوان مادر گروههاي تکفیري به دنبال رویارویی با »دشمن دور« یعنی امریکا و منافع آن – ازجمله رژیم صهیونیستی- بود، گروههاي تکفیري کنونی چنین سیاست و اولویتی را تعقیب نمیکنند و اولویت خود را بر مبارزه با »دشمن نزدیک« یعنی شیعیان در مقابل سنیها قرار دادهاند. این عنصر نیز یکی از عوامل عدم مبارزه آنها با رژیم صهیونیستی در زمان کنونی است. زیرا اولویت مبارزه گروههاي تکفیري تغییر کرده و در زمان کنونی جوامعی از مسلمانان است که البته دلیل آن را نیز باید در چگونگی پیدایش این گروهها و حامیان آنها جستجو کرد. [1]
-1 وضعیت داعش از منظر حقوقی :
***ماهیت گروهک داعش :
توصیف حقوقی ماهیت گروههائی مانند داعش قدري پیچیده است. با توجه به ادبیات بین المللی در مورد گروههاي دیگر، به سختی می توان این گروهها را صرفا گروههاي تروریستی نامید. اقدامات تروریستی عموما اقداماتی پنهان، لحظه اي و گذرا هستند در حالیکه این گروهها در کشورهاي سوریه و عراق علاوه بر اقدامات تروریستی جبهه هاي جنگ علنی دایر کرده و رسما با این دولتها وارد جنگ شده اند. می توان این گروهها را گروههاي مسلح غیرقانونی نامید. گروههاي مسلح قانونی از دیدگاه حقوق بین الملل آن گروههائی هستند که بمنظور دفاع مشروع در مقابل تجاوز دشمن خارجی یا آزادسازي سرزمینهاي اشغال شده خود دست به اسلحه برده و به مبارزه می پردازند. گروه داعش نه از سرزمین مادري خود دفاع می کند و نه وطن آنها توسط دشمن خارجی به اشغال درآمده است که بخواهند در راه آن چنین مخاصمه مسلحانه اي علیه کشورهاي منطقه به راه بیاندازند.علیرغم دشواري توصیف ماهیت شخصی این گروهها، توصیف وضعیتی که در کشورهاي سوریه و عراق ایجاد نموده اند کار دشواري نیست. این وضعیت از نظر حقوقی، وضعیت مخاصمه مسلحانه است. شناسائی چنین وضعیتی باعث اعمال بعضی از قواعد حقوق بین الملل می شود که رعایت آنها لازم بوده و نقض آنها موجب مسئولیت کیفري ناقضین خواهد بود.بعضی از قواعد حقوق بین الملل با گذشت زمان و بتدریج به سطح قواعد آمره حقوقی ارتقا می یابند. نتیجه این قواعد، تعهداتی جهان شمول براي همه دولتها است. تعهد جهانشمول یعنی تعهدات هر یک از کشورها در مقابل همه جامعه جهانی بدون توجه به اینکه عضویت در یک معاهده یا رضایت قبلی دولت چنین تعهدي را براي آن ببار آورده باشد. اجمالا تعهدات جهانشمول قابل لغو یا تعلیق تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه اي نخواهند بود. ارتکاب بعضی جنایات نقض حقوق آمره محسوب می شوند. جنایات جنگی مانند کشتار غیرنظامیان یا تحمیل رنج غیر ضرور به آنها، کشتن اسیران جنگی ...یا جنایات علیه بشریت از قبیل شکنجه، آزار پیروان سایر ادیان و مذاهب بدلایل عقیده آنها، کشتن پیروان یک دین یا مذهب یا یک عقیده سیاسی بدلایل عقیدتی و به قصد
نابودي همه آنها و... از این قبیل جنایات محسوب می شوند. با توجه به اینکه گروه داعش و امثال آن مرتکب کلکسیونی کامل از این جنایات شده اند از نظر حقوقی مباشرین، معاونین و آمرین این جنایات داراي مسئولیت کیفري بوده و همه کشورها موظف به همکاري براي جلوگیري از این جنایات و همکاري براي سپردن این افراد بدست عدالت هستند. [2]