بخشی از مقاله
چکیده :
یکی از نیازهای اساسی والدین و مربیان در امر تربیت و پرورش اخلاقی کودکان ، برقراری ارتباط سالم با آنهاست . ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان ، اولین و مهمترین زمینه رشد و پرورش اخلاقی نونهالان است . اساس تربیت سالم نونهالان جامعه ، بستگی کامل به سلامتی خانواده دارد و سلامتی خانواده مستلزم ارتباط سالم بین اعضای خانواده است.
در فرآیندجدید مدیریت آموزشی، رهبری آموزشی تنها بر عهدهی مدیر مدرسه نیست، بلکه تمامدستاندرکاران آموزش و پرورش یا بهعبارتی دستاندرکاران تعلیم و تربیت، ضرورت داردکه از تواناییهای رهبری آموزشی در مدرسه با بهرهمندی از چارچوبی علمی برخودار بوده ومدیر مدرسه را در مقام رهبر آموزشی یاری نمایند در غیر این صورت تواناییهای موجود وبا ارزش معلمان، دانش آموزان و اولیا از دست خواهند رفت. که در این مقاله به نقش مشارکت خانواده ومدرسه خواهیم پرداخت .
واژگان کلیدی: مشارکت ، اولیا ، دانش آموزان ، مدیر
مقدمه :
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. به طوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.از آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمی گنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه به موقع و به سادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
همکاری و هماهنگی این دو نهاد مهم در یک برنامه واحد و منسجم می تواند ثمربخش باشد. شکل گیری شخصیت و چگونگی رشد روانی کودکان بیش از همه در گرو عملکرد خانه و مدرسه است.
این دو نهاد اجتماعی است که بزرگترین مسئولیت را در رشد و تکامل شخصیت کودکان برعهده دارند. وقتی که رفتار معلمان و اولیای مدرسه و نیز رفتار پدر و مادر و اولیای خانواده باموازین تعلیم وتربیت و روانشناسی کودک و رشد او مطابقت نداشته باشد، سلامت روانی و اجتماعی کودکان به مخاطره می افتد. پس در پرتو همدلی وهمسویی این دونهاد مهم آموزشی و تربیتی یعنی خانه و مدرسه، بسیاری از مشکلات و تنگناهای نظام تعلیم وتربیت حل خواهد شد.
یکی از نیازهای اساسی والدین و مربیان در امر تربیت و پرورش اخلاقی کودکان، برقراری ارتباط سالم با آن هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با فرزندان ، اولین و مهمترین زمینه رشد و پرورش اخلاقی نونهالان است. اساس تربیت سالم نونهالان جامعه، بستگی کامل به سلامتی خانواده دارد و سلامتی خانواده مستلزم ارتباط سالم بین اعضای خانواده است و این ارتباط تنها به فضای خانواده محدود نمی شود وخان دوم فزند مدرسه را در بر می گیرد .
ارتباط والدین با اولیاء مدرسه باعث شناسایی بهتر نقاطقوّت ضعف دانشآموز شده و بر همین اساس یاری رساندن به او معنای بهتری پیدا میکند. حضور والدین در جلسات اولیا و مربیان به دانش آموز اطمینان میدهد که والدین به وضعیت تحصیلی او و در نهایت موفقیت تحصیلی او و یا از همه مهمتر خود او اهمیت میدهند و. فرزندان انتظار دارند تا والدین با ارتقاء سطح معلومات و آگاهیهایشان، نیازها، مشکلات و انتظارات آنها را پاسخ دهند تا آنها نیز به راحتی بتوانند راه درست را بیابند
روش تحقیق :
تحقیق از نوع توصیفی است که به تحلیل مسائل مربوط به نقش مشارکت خانواده ومدرسه خواهیم پرداخت .و از منابع موجود
درکتابخانه و مقالات اینترنتی استفاده شده است.
پیشینه مشارکت خانه ومدرسه :
زمانی میزان آسیب های اجتماعی در کودکان به علت صنعتی شدن فرانسه و اشتغال مادران که به صورت روز افزون اتفاق می افتاد و تقریبا خانواده ای نبود که با این مساله درگیر نباشد، افزایش یافت، مسئولان این کشور را به فکر راه حلی برای این معضل واداشت.
راه حلی که اندیشمندان آن زمان فرانسه به عنوان راهکار عملی پیشنهاد کردند، تشکیل انجمن اولیا و مدرسه بود؛ این اتفاق اولین بار در فرانسه رخ داد و یکی از شرایط ثبت نام دانش آموزان در مدارس، شرکت حداقل دو ساعتی والدین در کلاس های در نظر گرفته شده از جانب مدرسه بود.
در اولین کلاس های انجمن اولیاء و مدرسه فرانسه، به والدین دانش آموزان آموزش هایی در خصوص چگونگی نظارت و کنترل مستمر بر فرزندان، نحوه تربیت و برخورد مناسب با کودک در شرایط مختلف آموزش داده می شد و طبق مستندات موجود، در آن زمان نتایج خوبی هم در زمینه تربیت فرزندان و جلوگیری از آسیب های اجتماعی در شرایط آن زمان جامعه رو به پیشرفت فرانسه حاصل شده بود.
50 سال بعد از این رویداد در فرانسه، ایران نیز به فکر تشکیل این انجمن در مدارس خود افتاد و در سال 1326، اولین انجمن خانه و مدرسه در ایران به وجود آمد. این انجمن در سال 1346 به انجمن ملی اولیا و مربیان تغییر نام داد و در حال حاضر با عنوان انجمن اولیا و مربیان در مدارس کشور مشغول به فعالیت است. در حقیقت بنیاد این مشارکت به دوره قاجاریه تحت عنوان »انجمن معارف« برمی گردد. یکی از دلایل بقا و استمرار این انجمن ضرورت حل مشکل دانش آموزان و علاقه مشترک خانواده و اولیا و مدرسه به این امر است.
اهمیت مشارکت خانه ومدرسه :
مشارکت، همواره یکی از ابزارهای مهم زندگی انسانها بوده است و هرگاه همهی اعضا بریک موضوع واحد تمرکز داشته باشند و بهواکنشهای یکدیگر بهموضوع مورد ارتباط توجهدقیق و کافی نمایند، مشارکت پدید خواهد آمد و در سایهی مشارکت همگانی، آحاد جامعهمیتوانند با همدلی، احساس مسؤولیت مشترک و انعکاس منطقی مسائل و مشکلاتبهمسؤول ذیربط، خطاهای موجود در سیستم را بهحداقل برسانند و بیتردید بازخوردثمرات و نتایج چنین مشارکتی نقش اساسی در تصحیح جامعه دارد مشارکت که از آن به عنوان دخالت در فرایند تصمیم گیری هاوتصمیم سازی ها یادشده است موجب افزایش بهره وری در کار
، یگانگی وافزایش اعتماد افراد به یکدیگر می شود .
مدیریت مناسب نظام آموزشی فقط نمی تواند به قابلیت وتوانایی مدیران متکی باشد بلکه به مشارکت افراد وکارگروهی واستفاده از خرد جمعی برای بهینه سازی فرهنگ سازمانی مدرسه تاکید دارد ، جو سازمانی دوستانه ، حسن مناسبات وارتباطات بین نیروهای انسانی ، شناخـت واعتماد مدیراز گروه وکارگروهی می تواند زمینه ساز وفراهم آورنده ی آموزش وپرورش با نشاط وموثر در مدرسه باشد . (شریعتمداری ، ( 1377 مدیران مدارس باید مهارت کار گروهی در مدرسه را فراگیرند وبرای ایجاد محیطی مشارکت پذیر نگرش خود رانسبت به
سازماندهی کارها تغییر دهند چراکه در کار گروهی می توان از خرد ، هوش وابتکار همه ی کارکنان بهره مند شد .
رابطه خانه و مدرسه تعاملی دوطرفه است. هر دو نهاد تربیتی باید به نقش خود عمل کنند تا تعلیم و تربیت ثمربخش شوند. وجود معلمان با صلاحیت در مدارس، خلاء وجود پدر و مادر را پر نمی کند و وجود والدین توانا و قابل نیز نمی تواند جای مدرسه را بگیرد.بلکه این دو در ارتباط متقابل با یک دیگر هستند .
به طور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقه مند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیت آمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است. (علاقه بند ، (1374 بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصت رین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا،
پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانواده ها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهره مند میشوند.
در مساله تربیت، به ویژه از لحاظ جنبه های عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
آینده یافتنی نیست، بلکه ساختنی است :
ارتباط والدین با اولیاء مدرسه باید ارتباط مستمر و دوستانه باشد. این ارتباط باید در همه سطوح شامل تصمیمگیری در مسائل آموزشی- پرورشی، مشارکتهای اقتصادی، فرهنگی و... جلوهگر شود. به عبارتی ارتباط اولیاء با مدرسه باید در حدی باشد که کودکواقعاًمدرسه را خانه دوم خود دانسته و در مدرسه احساس اطمینان و آرامش کند.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمده ای که به هدف مشخص
تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بی توجهی است. اولیای بعضی از خانواده ها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بی توجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
خانه و مدرسه زمانی می توانند رسالت آموزشی و تربیتی خاص خود را به نحو مطلوب انجام دهند که هر یک شناخت تربیتی کافی داشته باشند و نقش تربیتی خاص خود را با بصیرت ایفا کنند. از سوی دیگر، تا هنگامیکه اهمیت ارتباط میان خانواده و مدرسه برای اولیاء روشن نشود ، نمی توان آنها را در مسائل آموزشی و پرورشی دانش آموز مشارکت داد.