بخشی از مقاله
اخلاق کسب و کار در بازار
تغییر یا تداوم؟
چکیده
هرچنداخلاق زنـدگی فـردي و اجتمـاعی انسـانها را دربرمـی گیـرد.امـا بـا توجـه بـه جایگـاه مهـم بـازار، در ایـن مقالـه بـه بررسـی تغییــرات اخــلاق کســب و کــار در بــازار پرداختــه مــی شـود. هــدف ایــن پــژوهش شناســایی مفهــوم اخــلاق کســب وکــار، منشــأ، و ضــمانت اجــراي آن در میــان نســل هــاي مختلــف بازاریــان شــهر بابــل جهــت بررســی تغییــرات آن بــود. در این تحقیـق از روش کیفـی اسـتفاده شـد. داده هـا نیـز از طریـق مصـاحبه عمیـق بـا 30 نفـر از (سـه نسـل) بازاریـان شـهر بابـل در سـال 1394 جمـع آوري شـد.یافتـه هـاي تحقیـق بیـانگر تغییـر در مفهـوم، منشـأ و ضـمانت اجـراي اخـلاق کسـب و کار طی نسل هاي مختلف اسـت. بطوریکـه مفهـوم اخـلاق کسـب و کـار طـی نسـل هـاي متـوالی ابـزاري تـر شـده اسـت. همچنین منشـأ دینـی، و ضـمانت اجـراي شـرعی اخـلاق کسـب و کـار طـی نسـل هـاي مختلـف تضـعیف گردیـده و فـردي تر شـده اسـت. بنـابراین ضـمن تضـعیف و تـداوم اخـلاق کسـب و کـار مبتنـی بـر تعـالیم دینـی، اشـکال جدیـدي از اخـلاق کســب و کــار در بــازار در حــال شــکل گیــري اســت و بــه تــدریج اخــلاق کســب و کــار بخصــوص در نســل هــاي جــوان بازاریــان مــورد مصــاحبه در حــال فــردي و دنیــوي شــدن مــی باشــد. برطبــق نتــایج، تحــولات وســیع فرهنگــی و اجتمــاعی چند دهه اخیر از طریق تأثیر بر ارزش ها موجب تغییر اخلاق کسب و کار در بازار شده است.
کلید واژهها:" اخلاق کسب و کار"، "دین"،" ضمانت اجرا"، " منشأ اخلاق".
مقدمه
موضـوعات اخلاقـی در کســب و کـار بــه قـدمت خــود کسـب و کــار مطـرح بـوده انــد، ایـن موضــوع بـه ایــن جهـت حــائز اهمیت است که کسـب و کـار بخـش مهـم و جـدایی ناپـذیري از جامعـه معاصـر مـی باشـد. از ایـن رو، هـدف نهـایی اخـلاق کسب و کار این است کـه کیفیـت اخلاقـی تصـمیم گیـري هـا و عملکردهـا را در همـه سـطوح کسـب و کـار بهبـود بخشـد. در حالیکه جوامع بـه طـور بنیـادي حـول قواعـد اخلاقـی سـاختاریافته اند،کسـب و کـار بـراي اینکـه قـادر باشـد در جامعـه عمل کند باید به همـان انـدازه کـه قـانونی اسـت، اخلاقـی هـم باشـد. موضـوعات اخلاقـی نمـی توانـد نادیـده گرفتـه شـود. زیــرا اخــلاق همــان قواعــد مشــترکی اســت کــه بــه کنشــگران در جامعــه مــی گویــد در موقعیــت هــاي مختلــف، کــنش مقبول چیست و آن ها چگونه باید عمل کننـد.امـروزه آنچـه هـر جامعـه را بـه لحـاظ اخلاقـی تهدیـد مـی کنـد بـروز بحـران اجتمـاعی اخــلاق اســت، بحرانـی کــه بــه جنبـه انســجامبخش اخــلاق در یـک جامعــه مــرتبط بـوده و صــاحبنظران را بــیش از پیش نگران پیامدهاي اُفت اخلاق نموده است.
بیان مسئله
اخــلاق از جملــه موضــوعاتی اســت کــه از قــدمت طــولانی برخــوردار بــوده، امــا امــروزه بــه یــک مســئله جدیــد بــدل گردیده است. رشـد آسـیب هـاي اخلاقـی در سـال هـاي اخیـر برخـی مصـلحان و اندیشـمندان را بـرآن داشـته تـا از ضـعف یــا افــول اخلاقــی در جامعــه ســخن گفتــه، و بــه پیامــدهاي اجتمــاعی ویرانگــرآن اشــاره نماینــد. بطوریکــه گروهــی از صـاحبنظران آسـیب هـاي اخلاقـی را یکـی از مهـم تــرین آسـیب هـاي اجتمـاعی تعبیـر نمـوده انـد(ملکیــان،.(38 :1383 از آنجاکــه پیامــد آســیب هــاي اخلاقــی بــا توجــه بــه ســطوح مختلــف اخــلاق مــی توانــد در نهادهــاي گونــاگون بــروز یابــد. بنابراین توجه جدي تر به مقوله اخلاق و پایبندي به آن را ضروري نموده است.
اخلاق معطوف به زندگی فـردي و اجتمـاعی را مـی تـوان بـه سـطوح مختلفـی تقسـیم نمـود کـه در هـر سـطح پایبنـدي بــه معیارهــاي اخلاقــی از اهمیــت بســیاري برخــوردار اســت. امــا از آنجاکــه بــازار در ایــران همــواره جایگــاهی از زنــدگی سیاســی، فرهنگــی و اجتمــاعی مــردم محســوب مــی گردیــده، و امــروزه نیــز یکــی از گســترده تــرین و تأثیرگــذارترین نهادهـاي اقتصـادي مـی باشـد، تحقیـق حاضـر بـه بحــث »اخـلاق کسـب و کـار1« در بـازار مـی پـردازد. مؤسسـات کســب و کــار همــواره بــه دنبــال ســود هســتند. امــا ایجــاد نــوعی تــوازن بــین نیازهــا و مصــالح جامعــه و خواســته هــاي مؤسســات مذکورضروري به نظـر مـی رسـد. اینجـا اسـت کـه نقـش اخـلاق مـی توانـد کارسـاز باشـد.کسـب و کـار در بـازار نیـز بـراي اینکه قادر باشد در جامعه به درستی عمل کند باید قانونی، و اخلاقی باشد.
در ایــران اخــلاق کســب و کــار عمــدتاً مبتنــی بــر تعــالیم دینــی از دیربــاز روابــط افــراد در بــازار را تنظــیم مــی نمــوده ، و مصالح فردي و جمعی تـأمین مـی گردیـده اسـت. امـا آمارهـا نشـانگر گسـترش تخلفـات اقتصـادي از جملـه گـران فروشـی، احتکــار و قاچــاق در ســطح بــازار مــی باشــد. طبــق گزارشــات نیمــه رســمی تنهــا بــین ســالهاي 1381 و1382بــیش از 35 درصد بنگـاه هـا در ایـران گرانفروشـی کـرده انـد، حـدود 30 درصـد نسـبت بـه مشـتري هـا کلاهبـرداري صـورت گرفتـه، و 29 درصـد صـرافی هـا در معـاملات خـود تقلـب کـرده انــد(دادگـر، .(1385 نتـایج طـرح ملـی سـنجش ارزشـها و نگرشــهاي ایرانیان نیز نشـانگر آن اسـت کـه ارزش اخلاقـی انصـاف در جامعـه از همـه ارزشـها کمیـاب تـر بـوده و ارزشـهاي صـداقت و وفاي به عهـد در رتبـه هـاي بعـدي کمیـابی قرارمـی گیرنـد .(1381) همچنـین نتـایج تحقیقـات صـورت گرفتـه بـین سـال هــاي 1377 و 1379 در شــهرهاي مختلــف ایــران از فاصــله قابــل ملاحظــه میــان میــزان اعتقــاد و التــزام نســبت بــه قواعــد
اخــلاق کســب و کــار اســلامی نــزد صــاحبان واحــدهاي صــنفی حکایــت دارد(موســایی، .(1382بــدین ترتیــب، نتــایج تحقیقــات و آمارهــا از رشــد آســیب هــاي اخلاقــی در ســطح بــازار حکایــت دارنــد.از آنجاکــه در بــازار ســنتی ایــران، اخــلاق کسب و کارعمدتاً مبتنـی بـر تعـالیم دینـی وجـود داشـته، کـه روابـط افـراد در بـازار را تنظـیم مـی نمـوده اسـت. بنـابراین مسئله پیش رو این است که اخلاق کسب و کار در بازار چه تغییراتی کرده است؟
اهمیت موضوع
بــا مــرور بــر منــابع موجــود بــه خــوبی مــی تــوان خــلأ پــژوهش هــا در ارتبــاط بــا اخــلاق کســب و کــار در رشــته جامعــه شناســی را دریافــت. از منظــر دیگــر، از آنجاکــه تخلفــات اقتصــادي در ســطوح مختلــف واحــدهاي اقتصــادي اعــم از فــردي یــا ســازمانی تنهــا بــه پیامــدهاي اقتصــادي همچــون کــاهش کــارایی واحــدها و در نهایــت اقتصــاد کشــور محــدود نمــی باشــد، بلکــه بــا تــأثیر بــر کــاهش حساســیت اخلاقــی در جامعــه مــی توانــد در ســایر زمینــه هــا از جملــه افــزایش بی اعتمادي عمومی نیز مـؤثر باشـد، و بـا توجـه بـه گسـتردگی و پراکنـدگی بـازار در سـطح جامعـه عـدم توجـه بـه اخـلاق در حیات اقتصـادي مـی توانـد پیامـدهاي منفـی بـراي اخـلاق عمـومی نیـز دربرداشـته باشـد. در حالیکـه التـزام بـه اخـلاق در بازار نه تنهـا نـوعی اعتمـاد بـه وجـود مـی آورد کـه خـود سـرمایه اي اجتمـاعی و ارزشـمند اسـت، و موفقیـت واحـدهاي اقتصــادي را بــه دنبــال خواهــد داشــت. بلکــه مــی توانــد زمینــه ایجــاد اقتصــادي ســالم و شــکوفا را در کشــور فــراهم آورد. بنابراین بررسی وضعیت اخلاق کسب و کار نسل هاي گوناگون و شناسایی تغییرات رخ داده در آن ضرورت دارد.
ادبیات و پیشینه
پــژوهش آرنــگ کشــاورزیان بــا عنــوان» بــازار و دولــت در ایــران: سیاســت هــاي بــازار تهــران« بــا هــدف بررســی رابطــه دولــت و بــازار در ایــران دوره پهلــوي و بعــد از پیــروزي انقــلاب اســلامی در بــین ســال هــاي 1378و 1379 در بــازار تهــران انجــام شــد. نتــایج تحقیقــات وي حــاکی از آن اســت کــه مبادلــه اقتصــادي در اواخــر دوران پهلــوي، عمــدتاً در روابــط اجتمــاعی، مــذهبی و خویشــاوندي حــک شــده بــود. بنــابراین بــازار منــوط بــه ســازوکارهاي اجتمــاعی اي بــود کــه تقلــب و غش را مجازات مـی کـرد. امـا بعـد از انقـلاب عـده زیـادي تـازه وارد بـه جرگـه بـازاري هـا پیوسـتند. تعـاملات روزانـه آنـان کاهش یافته، و بسیاري از بازاریان اعمال مذهبی را در حجره هاي خویش انجام می دهند(کشاورزیان، .(1383
مژگــان حســینی قمــی در پژوهشــی تحــت عنــوان » مطالعــه جامعــه شــناختی تغییــرات ســاختی – کــارکردي بــازار تهـران در نـیم قـرن اخیـر: علـل و پیامــدها « تغییـرات سـاخت اجتمـاعی بـازار تهــران را در یـک بـازهي زمـانی پنجـاه ســاله بررسی نموده است. یافته هاي ایـن تحقیـق نشـان مـیدهـد پایبنـدي بـه هنجارهـاي اخـلاق اقتصـادي کـاهش یافتـه اسـت. مهم ترین علل این امر، کاهش ارتباط نهاد مذهب و اقتصاد در بازار می باشد(حسینی،.(1393
پــژوهش محمــد پورقاســم بــا عنــوان» اخــلاق در بــازار(مطالعــه اي در اخــلاق حرفــه اي ســه نســل از زرگــران و فــرش فروشــان بــازار خــوي)« در ســال 1391 صــورت پذیرفتــه اســت. مهــم تــرین نتیجــه ایــن تحقیــق عبــارت اســت از: متزلــزل شــدن جایگــاه دیــن، بطوریکــه ارتبــاط اعضــاي نســل ســوم بــا نهادهــاي مــذهبی بســیار کــم رنــگ شــده اســت. در عــوض ارزشهاي جدید مورد نظر آنان هرچه بیشتر براي فردیت افراد احترام قائلند و عقلانی هستند (پورقاسم، .(1391
هاشــم در » برداشــت اســلامی از اخــلاق کســب وکــار و تــأثیر افکــار ســکولار در اخــلاق کســب وکــار اســلامی« نتــایج تحقیــق خــویش را بیــان نمــود. تحقیقــات هاشــم بیــانگر آن اســت کــه مســلمانان در اخــلاق کســب و کــار تحــت تــأثیر ارزش هـاي غربـی قــرار گرفتـه و در حــال تـلاش بــراي سـود بیشــتر، اسـتانداردهاي اخلاقــی کسـب و کــار اسـلام را نادیــده می گیرند ( .(Hashim,2012
اهداف و سؤالات پژوهش
ایــن پــژوهش بــه بررســی وضــعیت اخــلاق کســب و کــار نســل هــاي مختلــف فعــال در بــازار جهــت شناســایی تغییــرات اخــلاق کســب و کــار مــی پــردازد . در مرحلــه نخســت هــدف ایــن طــرح اکتشــافی شناســایی مفهــوم اخــلاق کســب وکــار، منشــأ، و ضــمانت اجــراي آن در میــان نســل هــاي مختلــف بازاریــان شــهر بابــل جهــت بررســی تغییــرات احتمــالی رخ داده بــود.همچنــین ایــن پــژوهش از بعــد تجربــی؛ قصــد گســترش پــژوهش هــاي تجربــی و ارائــه داده هــاي معتبــر در موضــوع اخلاق کسب و کـار در حـوزه جامعـه شناسـی را داشـته اسـت. .در نهایـت، ایـن پـژوهش بـه دنبـال فـراهم آوردن داده هـاي معتبـر بـراي سیاســت گـذاران و کــارگزاران جهـت برنامـه ریــزي بـراي گســترش اخـلاق کسـب و کــار مـی باشــد تـا ضــمن کــاهش تخلفــات اقتصــادي، بــه افــزایش اعتمــاد عمــومی و گســترش اخــلاق عمــومی یــاري نمایــد. بطوریکــه امکــان رشــد اقتصادي و پیشرفت جامعه در کنار سالم سازي فضاي کسب وکار فراهم گردد.
پرسش هاي پژوهش
-1 مفهوم اخلاق کسب وکار در میان نسل هاي مختلف بازاریان چیست؟
-2 منشأ اخلاق کسب و کار نسل هاي مختلف بازاریان چیست؟
-3 ضمانت اجراي اخلاق کسب و کار در میان نسل هاي مختلف بازاریان چیست؟
-4 آیا اخلاق کسب و کار طی نسل هاي مختلف تغییر کرده است؟
رویکرد نظري
»اخـلاق کســب و کـار« شــامل دو واژه »اخــلاق2« و »کسـب و کــار3« مـی باشــد. بطــورکلی واژه» اخـلاق« بــراي عالمــان مســلمان جمــعخُلــق« » اســت. از نظــر آنــان آدمــی موجــودي مرکــب از جســم مــادي و نفــس مجــرد اســت. ویژگــی هــاي جسمی انسانخَلق«»، و ویژگـی هـاي روحـی و نفسـانی اوخُلـق«» نامیـده مـی شـود.ر یـک بیـان مـی تـوان گفـت خَلـق صــورت ظــاهر انســانی و خُلــق ســیرت بــاطن انســانی اســت. از ایــن رو، نــزد عالمــان مســلمان اخــلاق بــه معنــاي ملکــات نفســانی اســت، یعنــی هیــأت هــاي راســخ و پایــدار در جــان آدمــی کــه او را بــه انجــام دادن کارهــایی بــدون اندیشــه برمــی انگیزاندخُلق. ممکن است خوب یا بـد باشـد. هـر خلقـی منشـأ پـاره اي افعـال مناسـب بـا خـود اسـت کـه ایـن افعـال بـدون تأمـل صـورت مــی پـذیرد. اخلاقـی کــه براسـاس ایـن دیــدگاه شـکل مـی گیــرد »اخـلاق فضـیلت4 « اســت . در ایـن اخــلاق اوصـافی ماننــد خــوبی و بــدي از آن ملکــات نفســانی اســت و در نتیجـه خــوب دانســتن یــک عمــل را ناشــی از آن مــی دانــد
که مبدأ آن عمل نیک، وجود یک خُلق نیکو است(شیروانی .(1382
»اتــیکس« حــداقل در زبــان انگلیســی مرســوم پــنج معنــا دارد. در یــک معنــا اتــیکس متــرادف مــورالیتی اســت و بــه آن دسته از معیارهاي فراگیر رفتار که عوامـل اخلاقـی(مـورالبکـار) مـی برنـد صـرفاً بـه ایـن دلیـل کـه آن هـا عوامـل اخلاقـی هســتند، اشــاره دارد. در چهــار معنــی دیگــر،اتیکس بــا مــورالیتی در تضــاد اســت. در مــورد اول اتــیکس، از معیارهــاي رفتـاري تشــکیل شــده اســت کــه عوامــل اخلاقــی( مـورال) بایــد دنبــال کننــد ؛ در مقابــل، مــورالیتی، شــامل آن معیارهــایی
اســت کــه عوامــل اخلاقــی در عمــل دنبــال مــی کننــد.اتــیکس گــاهی اوقــات بــا مــورالیتی بــه شــیوه دیگــري تضــاد دارد. مـورالیتی یــک کمینـه فراگیــر، معیارهـاي مــا دربـاره درســت و غلـط اخلاقــی(مـورال)، اســت. اتـیکس، در مقابــل، بـه خیــر اخلاقی(مورال) مرتبط اسـت، هـر چـه فراتـر از کمینـه اخلاقـی اسـت. در معنـاي یگـر معنـاي اتـیکس یـک حـوزه از فلسـفه است .اتیکس را می توان در عـین حـال در معنـاي دیگـري اسـتفاده کـرد، بـراي اشـاره بـه معیارهـاي رفتـار بطـور اخلاقـی مجاز خاصی که بر رفتار اعضاي یک گـروه حـاکم اسـت تنهـا بـه خـاطر اینکـه آن هـا اعضـاي گـروه هسـتند. در ایـن معنـا، اخلاق کسب و کـار، بـراي افـراد مشـغول بـه کسـب و کـار اسـت . اتـیکس یـک معیـار بـراي رفتـار اسـت کـه هـر فـرد در گروه می خواهد افراد دیگـر از آن پیـروي کننـد حتـی اگـر پیرویشـان بـه ایـن معنـا باشـد کـه همـان رفتـار را او نیـز انجـام
دهد(.(Davis 2009
شیوه اي که محققـان مفهـوم اخـلاق کسـب و کـار را تعریـف مـی کننـد تـا حـد زیـادي بـه مفروضـات اساسـی شـان در مـورد موضـوع بســتگی دارد.ابهـام زیــادي در مـورد اینکــه »اخـلاق کسـب و کــار« چیسـت وجــود دارد. لـوئیس 1985)، بــه نقــل از اســمیت و جانســون(1996 بــه وجــود بــیش از 300 تعریــف مختلــف از اخــلاق کســب و کــار در ادبیــات اشــاره می کند که حـاکی از آن اسـت کـه اتفـاق نظـر کمـی در مـورد تعریـف آن وجـود دارد. تعـاریف گونـاگونی از ایـن مفهـوم در علوم گوناگون ارائه شده است، که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
.1 اخــلاق کســب و کــار کــاربرد فهــم مــا از آنچــه خــوب و بــد اســت درمجموعــه اي از نهادهــا، فــن آوري هــا، معــاملات، فعالیــت هــا و حرفــه هــایی اســت کــه مــا کســب و کــار مــی نــامیم(Velasquez 1992 بــه نقــل از
.( Hiironen 2004
2. »پاورز5« و » وگـل (1980) 6« اخـلاق کسـب و کـار را بـه عنـوان یـک نـوع اخـلاق کـاربردي تعریـف کردنـد کـه بـه روشــن شــدن تعهـدات و معضــلات کنشــگرانی کـه در زمینــه کســب و کـار تصــمیم گیــري انجـام مــی دهنــد، مربوط است (به نقل از .(Muldoon 1990
3. اخــلاق کســب و کــار قواعــد ،اســتانداردها، کــدها، و یــا اصــولی اســت کــه دســتورالعمل هــا بــراي رفتــار اخلاقــی
درست و صداقت در شرایط خاص را ارائه می دهد. .(Lewis1985)
۴. اخلاق کسب و کار عبارت ا است از آنچـه رفتـار انسـانی درسـت یـا غلـط، خـوب یـا بـد را در زمینـه کسـب و کـار تشکیل می دهد .(Shaw 1999)
بطــورکلی اخــلاق کســب و کــار بــه معنــی بــه کــارگیري روزمــره ي آیــین هــا یــا هنجارهــاي اخلاقــی در کســب و کــار اســت. دیــن هــا و ســایر مــرام هــا نوشــته هــایی باســتانی دربــاره پیشــه هــاي گونــاگون دارنــد. ایــن نوشــته هــاي مقــدس، سـده هــا راهنمــاي جهانیــان در کســب و کــار بــوده انــد و هنـوز نیــز هســتند. دي جــورج (1987) مشــخص مــی کنــد کــه در اولــین مرحلــه اخــلاق کســب و کــار، دیــن نیــروي محــرك بــود. او اذعــان مــی کنــد کــه دیــن ایــن نقــش را تــا امــروز بــازي کــرده اســت (بــه نقــل از .( Adli Musa 2011 وبــر نیــز معتقــد بــود کــه هــر دیــن در دنیــا »یــک اخــلاق خــاص اقتصــادي بــراي خــود دارد کــه مجموعــه اي از اعمــال خــاص اقتصــادي را در زنــدگی روزمــره تشــویق مــی کنــد. « .(Fourcade & Healy 2007) در اســلام نیــز بـراي اینکــه روابـط اقتصــادي در میــان افـراد، همــراه بـا صــداقت و راســتی، و مبــادلات از روي عــدالت و رضــایت انجــام پــذیرد، و از هرگونــه اخــتلاف و درگیــري جلــوگیري شــود، احکــام و قــوانینی در بــاب کســب و تجــارت، معــاملات و تعهــدات مقــرر گشــته کــه فراگــرفتن آن هــا بــراي تجــار بــه مقــدار ضــرورت لازم و
واجــب اســت(صــنعتکار .(1380 در فلســفه نیــز افلاطــون و ارســطو دربــاره روابــط اقتصــادي، ســوداگري و بازرگــانی ســخن گفتــه انــد (دي جــورج .(1385 همچنــین بــه مــرور زمــان بــراي صــنف هــاي مختلــف، عــاداتی پدیــد آمــد کــه امــور آنهــا را نظام می بخشید و هر صنف بـر طبـق آن عمـل مـی کـرد. ایـن عـادات »عـرف« نامیـده مـی شـد. بتـدریج ایـن عـرف قـانون
گونه اي شد که اهالی اصناف طبق آن عمل می کردند و شامل قواعد و آیین هایی بود که شفاهاً آموخته می شد .
همچنــین قواعــد اجتمــاعی موجــود در هــر جامعــه از جملــه قواعــد اخلاقــی نیازمنــد بــه پشــتوانه اي اســت کــه افــراد جامعـه را ملــزم بــه تبعیــت از آن کنــد. ایـن پشــتوانه همــان چیــزي اســت کـه آن را »ضــمانت اجــرا7« مــی نامنــد. » همــه هنجارهاي اجتمـاعی بـا ضـمانت هـاي اجرایـی همـراه هسـتندکه از آنهـا در مقابـل نـاهمنوایی حمایـت مـی کننـد. ضـمانت اجرایی هر واکنشی از سوي دیگران نسبت بـه رفتـار یـک فـرد یـا گـروه اسـت کـه هـدفش تـامین اطاعـت از هنجـار معینـی باشد.ضـمانت اجرایـی ممکـن اسـت مثبـت باشـد (دادن پـاداش بـراي همنـوایی) یـا منفـی(تنبیـه بـراي رفتاریـک همنـوایی نمــی کنــد) آنهــا همچنــین ممکــن اســت رســمی یــا غیــر رســمی باشــند)«گیــدنز .(1377 بــدین ترتیــب ضــمانت اجــرا در جهــت اطمینــان از انطبــاق بــا اســتاندارد هــاي اجتمــاعی یــا هنجارهــا عمــل مــی کنــد.بنــابراین ضــمانت اجــرا قواعــد اخلاقی،تــأمین نــوعی تضــمین بــراي تحقــق و تحصــل اخــلاق در افــراد و جوامــع انســانی اســت. در اســلام نیــز ســه نــوع ضــمانت اجرایــی وجــود دارد: - 1 ضــمانت اجرایــی بــه وســیله حکومــت اســلامی -2 ضــمانت اجرایــی بــه وســیله نظــارت عمــومی-3 ضــمانت درون ذاتــی یــا بــه تعبیــر دیگــر، ایمــان و اعتقــاد بــه مبــانی اســلام و مســائل اخلاقــی و عــاطفی ماننــد مبدأ و معاد.
از مهــم تــرین عوامــل تأثیرگــذار بــر اخــلاق کســب و کــار در طــی زمــان، ســطح عمــومی تحــول جامعــه اســت. جوامــع دســتخوش تغییــرات ناگهــانی همــواره زمینــه مناســبی بــراي بــروز نگــرش هــا و رفتارهــاي جدیــد و متفــاوت مــی باشــند. امــروزه توســعه بــه گفتمــان مســلط در دنیــا تبــدیل شــده اســت، و مســتلزم یــک نــوع بازســازي کامــل جامعــه و نیازمنــد تغییرات اساسـی در سـاخت اجتمـاعی، طـرز تـلقــّی، و بـاورهــاي عـامــه اسـت. »آبراهـام برمبنـاي تفکـري کـه توسـعه را بــه مفهــوم گــذر از ســنت بــه مدرنیتــه مــی دانــد، دو نــوع نوســازي اقتصــادي و اجتمــاعی را معرفــی مــی کنــد. از دیــد وي، تغییر اجتمـاعی بـا برنامـه، دنیـاگرایی،تغییرات در نگـرش و رفتـار، هزینـه هـاي سـنگین در زمینـه آمـوزش، انقـلاب علمـی از طریــق گســترش ابــزار ارتباطــات، تمــایز ســاختاري و تخصصــی تــر شــدن کارکردهــا عناصــر نوســازي اجتمــاعی هســتند. در نتیجه، صـنعتی شـدن، شـهري شـدن، دنیـایی شـدن، افـزایش انتظـارات، گسـترش وسـایل ارتبـاط جمعـی، ظهـور طبقـه متوســط و ایجــاد یــک انقــلاب فرهنگــی در مســیر نوســازي اجتمــاعی اتفــاق مــی افتنــد)«افــروغ،.(1379دانیــل لرنــر نیــز معتقد است کـه »نوسـازي از جنبـه روانشـناختی بـه دگرگـونی هـاي بنیـادي در ارزشـها، رویکردهـا و چشـم داشـتها منجـر مـی شــود و از جنبــه فکـري بــه گســترش وســیع دانــش، ارتباطــات، ســواد و از نظــر جمعیــت شــناختی باعــث دگرگــونی در الگوهاي زنـدگی مـی شـود )«هـانتینگتون، .(1375 همچنـین اجـراي برنامـه هـاي توسـعه گـرو هبنـدیهاي اجتمـاعی سـنتی را سسـت نمــوده، وفـاداري بــه مراجـع اقتــدار سـنتی را تضــعیف مــی سـازد. بطوریکــه یکـی از مهــم تـرین دســتاورد تربیــت جدیـد، »سـوق دادن انسـان بــه یـک نـوع عقـل گرایــی اسـت کـه در حقیقــت مشـتق علـم گرایـی مــی باشـد و بشـر را بــه ســوي محاســبه هــدایت نمــوده اســت)«ســریع القلــم، .(1376 همچنــین بــر طبــق نظریــه هــاي نوســازي، دیــن بــه طــور فزاینـــده اي از دیگـــر ســـازمانها، از جملـــه حـــوزه هـــاي سیاســـی و اقتصـــادي متمـــایز مـــی گردنـــد.» بـــدین ترتیـــب دیـن خصوصـی شـده، از جملــه کلیسـا تضـعیف شــده، و فـرد مسـئول بــدون قیـد و شـرط تصــمیم گیریهـایش مـی باشــد« .( Caruana ,2003 ) درحالیکــه دیــن یکــی از عوامــل مــؤثر بــر رفتارهــاي اخلاقــی اســت و از طــرق متعــددي مــی توانــد بــه
انجام عمل اخلاقـی کمـک نمایـد. دیـن مـی توانـد بـا سـازوکارهاى خـاص خـود انگیـزه لازم بـراي رفتـار اخلاقـی را فـراهم کند. همچنین از آنجا که قواعد اخلاقـی هماننـد قـوانین حقـوقی نیـاز بـه ضـمانت اجـرا دارنـد دیـن مـی توانـد بـه پشـتوانه ثــواب و عقــاب اخــروى ایــن ضــمانت را تــأمین نمایــد. همچنانکــه »لنســکی8« بیــان مــی کنــد هــر گــروه مــذهبی گــرایش متمایزي نسبت به جنبـه هـاي گونـاگون زنـدگی دارد کـه ایـن جهـت گیـري هـا بـه شـدت اقـدامات روزانـه پیـروان آن را تحت تأثیر قرار می دهد. بنـابراین جـاي تعجـب نیسـت کـه تـأثیر باورهـا و ارزش هـاي مـذهبی در فعالیـت هـاي اقتصـادي پیروان را بیابیم. بسته به میـزان پایبنـدي فـرد بـه دیـن خـود،ارزش و اعتقـادات مـذهبی بـر فراینـد تصـمیم گیـري او تـأثیر دارد(.( Cicek, 2012 امــا امــروزه در »جوامــع ســکولار از گــذرا بــودن ارزش هــاي انســانی، و در حــال تغییــر بــودن اســتانداردهاي فرهنگــی حمایــت مــی گــردد، و اخــلاق کســب و کــار معاصــر توســط پیامــد تصــمیم کســب و کــار ارزیــابی می شوند.(Tabish , 2009)«
دورکــیم نیــز معتقــد بــود کــه بــا توجــه بــه نــوع جوامــع دو نــوع همبســتگی اجتمــاعی وجــود دارد، کــه اخــلاق دینــی و سنتی مبنـاي همبسـتگی مکـانیکی و اخـلاق مـدنی اسـاس همبسـتگی ارگانیـک اسـت. درگذشـته هـر آنچـه روح جمعـی را خدشه دار مـی کـرد، خصـلت غیـر اخلاقـی داشـت، امـا در دوران مـدرن، هـر آنچـه وجـدان فـردي را خدشـه دار کنـد غیـر اخلاقــی خوانــده مــی شــود (دورکــیم،.(111 :1360 از ســوي دیگــر، از نظــر او بــر اثــر تغییــر و تحــولات جامعــه پیشــرفته انسجام مکـانیکی از بـین رفتـه، و جامعـه صـنعتی بـراي ادامـه حیـات نیازمنـد شـکل دادن بـه انسـجام جدیـدي اسـت تـا از آن رهگــذر بتوانــد ضــمن ادامــه بقــا از شــرایط بــیهنجــاري رهــایی یابــد (آزبــورن،.(67:1379 امــا هنگــامی کــه جوامــع »در معرض تغییـرات سـریع اجتمـاعی باشـند شـکل گیـري انسـجام جدیـد بـا دشـواري روبـرو بـوده و حاصـل آن ایجـاد شـرایط آنومیــک خواهــد بــود..( Zhao& Cao, 2010) « بــه گفتــه دورکــیم، بــی هنجــاري در جوامــع همگــن تــر محصــول شکســتن هنجارهــاي اجتمــاعی یــا تفکیــک فــرد از وجــدان جمعــی اســت. بــدین ترتیــب در جوامــع کمتــر توســعه یافتــه، وجــدان جمعـی قــادر بـه تنظــیم تمـایلات انســان نیسـت(Taylor & et al , 1973 بــه نقـل از.(Bohm&Smith, 2008 بــه خصــوص
ر ددوران گذار کـه عمومـاً بـه شـرایط نوسـازي سیاسـی یـا اقتصـادي در جوامـع گفتـه مـی شـود »انتشـار هنجارهـا و ارزش هاي جدید تعـادل جوامـع سـنتی را بـرهم مـی زنـد و افـراد قـادر بـه چـالش کشـیدن ارزشـهاي فرهنگـی قـدیم و قـوانین اجتمــاعی هســتند..(Zhao&Cao, 2010 )« بــدین ترتیــب، منفعــت شخصــی فایــده گرایانــه نــوعی آســیب اســت کــه در دوره گــذار از مبــانی اخلاقــی همبســتگی مکــانیکی بــه یــک نــوع همبســتگی ارگانیــک کــه هنــوز بــه وجــود نیامــده اســت سـربرمی آورد. زیـرا دامنــه نفـوذ مــذهب در حیـات اجتمــاعی بـیش از پــیش محـدود شــده، وظـایف و نقــش هـاي سیاســی، اقتصــادي و علمــی بتــدریج از قیمومــت نقــش مــذهبی رهــا مــی شــوند و جــا بــراي عملکــرد آزادانــه بشــر بــاز مــی گــردد (دورکـیم،.( 1381 از نظــر دورکـیم هــیچ شـکلی از فعالیــت اجتمـاعی بــدون نظـم اخلاقــی نمـی توانــد وجـود داشــته باشــد. فعالیـت هــاي حرفــه اي نیزنمــی توانـد بــدون اخــلاق خــاص خـودش باشــد. بســیاري از حرفــه هـا ایــن خواســت را بــرآورده می کنند.امـا در ایـن میـان نظـم اقتصـادي یـک اسـتثنا اسـت(.(Durkheim, 1957آن هـا همـان شـغل هـاي اقتصـادي اعـم از صــنعتی و بازرگــانی انــدمهــم. تــرین نتیجــه ایــن بــی ســازمانی حــرَف اقتصــادي ایــن اســت کــه در تمــام ایــن بخــش از زنــدگی اجتمــاعی اخــلاق حرفــه اي وجــود نــدارد. یــا دســتکم آنچــه وجــود دارد ابتــدایی اســت. ایــن احکــام هــیچ ضــمانت اجرایی ندارند مگر اسـتفاده از افکـار رایـج، بنـابراین امکـان نظـارت کـافی بـر اعمـال فـردي وجـود نـدارد (دورکـیم، .(1391 از منظـر او سیســتم هـاي اخلاقــی کـه باعــث اتحـاد و احســاس مسـئولیت نســبت بـه جامعــه و یـا گــروه مرجـع مــی شــود؛ می تواند بـه عنـوان ابـزاري بـراي افـزایش وابسـتگی بـه محـیط کـار اسـتفاده شـود(.(Abdollahi et al, 2012 بـدین ترتیـب، گروه شغلی داراي قدرت اخلاقی است که آن را قادرمی سازد مانع خودخواهی فردي شود .(Jackson, 2006)
وبر نیز معتقد بود که هـر دیـن اخـلاق خـاص اقتصـادي بـراي خـود دارد.بنـابراین »اعتقـادات اخلاقـی انسـان هـا و رفتـار اقتصــادي شــان وابســته بــه هــم مــی باشــد..(Richter ,2002)« وبــر ریشــه پیــدایش ســرمایه داري جدیــد را در آمــوزه هــاي مــذهب کالوینیســم جســتجو نمــود. در حقیقــت پروتستانتیســم بــا طــرح دیــدگاه هــاي اصــلاحی، از اخــلاق دینــی تعریــف دیگري ارائه کرد.این تفسـیر جدیـد موجبـات اخـلاق جدیـد اقتصـادي شـد و آن هـم رفتـار اقتصـادي جدیـدي را بـه دنبـال داشــت. امــا در نهایــت اخــلاق پروتســتان بــه نــوعی سکولاریســم منجــر شــد(تــاوانی، 1377 بــه نقــل از زنــدي، .(1388 از ایــن رو، ریشــه مــذهبی انســان اقتصــادي مــدرن مــرده اســت(.(Ascher, 2010 در شــرایط جدیــد، ارزش هــاي بــازار بــه خدمت گرفته شـد تـا ارزش هـاي سـنتی را تضـعیف کنـد. آیـین دسـتیابی بـه موفقیـت و انتخـاب منجـر بـه ایـن شـد کـه موفقیـت جــاي ایمــان بــه اصــول و قواعــد ثابــت را بگیــرد(ســوروس، 1997 بــه نقــل از وارنــر، .(1391 وبــر معتقــد بــود کــه دیگر چیـزي جـز فـن و پـیش بینـی مطـرح نیسـت؛ دیگـر از بخشـندگی، جـوانمردي و از کـردار خـود بـه خـودي و غریـزي خبري نیست. انسان جـز بـه محاسـبه و سـود بـه چیـزي نمـی اندیشـد(آرون، .(1381بـه اعتقـاد وبـر بعـد از اینکـه از جهـان افســون زدایــی شــد. در درون جوامــع امــور بــه ســرعت بــه ســمت تخصصــی شــدن حرکــت کــرد و حــوزه هــاي سیاســی، هنري، مـذهبی و اقتصـادي هـر کـدام بـه صـورت مسـتقل از یکـدیگر درآمدنـد و هـر کـدام نیـز هنجارهـاي خـاص خـود را داشــته، و در هــر کــدام از ایــن حــوزه هــا شــاهد عقلانیــت هســتیم( احمــدي، .(1392 در ســطح نظــام اخلاقــی، اسطوره زدایی جهان از طریق عقلانیـت و علـم بـه تغییـر شـکل بنیـادي پایـههـاي زنـدگی اخلاقـی مـیانجامـد؛ تغییـري کـه »دنیــاییشــدن« نــام دارد.دنیــاییشــدن بــه دو صــورت مشــخص مــیشــود:نخســت آنکــه در اذهــان و نهادهــا بــین مقــدس و غیرمقدس تمایز مشـخص و بنیـادي پدیـد مـیآیـد. سـپهر کـار و زنـدگی غیرمقـدس کـاملاً از رابطـه بـا نظـم فـوق طبیعـی فاصله می گیرد. این فاصله گرفتن در نهادها نیـز تجلـی مـییابـد و سـبب مـیشـود کـه آنهـا دلالـت ضـمنی مـذهبی خـود را از دست بدهند .دوم آنکه علاقـهمنـدي بـه امـور دنیـایی در جامعـه مـدرن صـورت تعـددگرایـی مـذهبی و اخلاقـی بـه خـود می گیرد، و روحیـه آزادي تفکـر، تنـوع انتخـاب شخصـی، بخشـیشـدن تعلقـات مـذهبی و تعـدد ایسـتارهـاي اخلاقـی را بـه همراه دارد.در پـی چنـین تغییراتـی در سـطح فرهنـگ، عرصـه فـردي نیـز دسـتخوش دگرگـونی مـیشـود. در فعالیـتهـاي روزمرة اشخاص، زنـدگی مـذهبی بسـیار خصـلت فـردي و درونـیشـده بـه خـود مـیگیـرد، و تـأثیر عناصـر و عوامـل مـافوق طبیعــی بــر انتخــاب و شــیوة عمــل کــاهش مــییابــد. همچنــین انســانهــا کمتــر از جوامــع ســنتی بــه وســیله انگیــزههــا و مجازاتهـاي از نـوع فـوق طبیعـی وادار بـه عمـل مـیشـوند. انسـان و حیـات دنیـوي مقصـود و مطلـوب افـراد اسـت(روشـه، .(1385 بــدین ترتیــب از دیــدگاه وبــر، عقــل گرایــی اخلاقــی از ســطح فرهنــگ بــه ســطح نظــام شخصــیتی نفــوذ مــی کنــد (هابرماس، .(1384
روش تحقیق
در ایــن مطالعــه از روش کیفــی اســتفاده شــد. از آنجاکــه آگــاهی انــدکی دربــاره مکانیســم هــاي درونــی بــازار وجــود دارد، جهت دستیابی به اطلاعاتی کـه بـا کمـک آنهـا بتـوان عملکـرد نیروهـاي بـازار را بـه خـوبــی شـناخت، از تحقیـق اکتشـافی بهره برده شد . باتوجـه بـه اینکـه روش تحقیـق کمـی نمـی توانـد دربـاره پدیـده هـاي انسـانی و اجتمـاعی بـه درك عمیـق دست یابـد. بـدین جهـت بـا اتحـاذ رویکـرد کیفـی و بـا اسـتفاده از روش مصـاحبه عمیـق داده هـاي لازم جهـت پاسـخگویی به سؤال تحقیق جمع آوري گردید. همچنین در این تحقیق به مقایسه نسلی پرداخته شد.
جامعه آماري
از آنجاکه در این مطالعـه موضـوع در طـی سـوم نسـل بررسـی گردیـد، بنـابراین در ایـن پـژوهش سـه جمعیـت آمـاري در نظــر گرفتــه شــد کــه عبارتنــد از: جمعیــت اول شــامل متولــدین مــرد )1320-1339نســل اول)، و جمعیــت دوم شــامل متولــدین مــرد )1340-1359نســل دوم)، جمعیــت ســوم شــامل متولــدین مــرد )1360-1371نســل ســوم) کــه در بــازار