بخشی از مقاله
بررسي تغييرات اقليمي به عنوان تهديدي جديد عليه صلح و امنيت بين المللي در دوران پس از جنگ سرد
چکيده
پايان جنگ سرد، فصلي نو در نگرش هاي امنيتي جهان گشود و بازنگري در مفهوم «تهديد و امنيت » را ضروري ساخت . اين بازنگري منجر به زايش و رشد رويکردها به امنيت بين المللي گرديد که بر خصلت چند بعدي امنيت و عوامل شکل دهنده و تهديدکننده آن تأکيد ميکنند. در پاردايم جديد، در کنار متغيرهاي نظامي و سخت افزاري ، مولفه هاي سياسي ، اقتصادي، اجتماعي - فرهنگي و محيط زيستي به عنوان عواملي در نظر گرفته ميشوند که ميتوانند به عنوان تهديدي عليه امنيت بين المللي عمل کنند. تغييرات اقليمي به عنوان يکي از مهم ترين و پيچيده ترين چالشهاي بين المللي در عصر جهاني شدن است . اين تغييرات کوچک در دماي زمين مي تواند منجر به خطر بالقوه اي در تغييرات آب و هوايي کره زمين شود. زندگي ما امروزه به تغييرات اقليمي بستگي دارد. در صحنه بين الملل به مرور آثار اين تهديدات در روابط بين کشورها مشاهده ميشود. به عنوان مثال جنگ دارفور را ميتوان به عنوان اولين درگيري در حوزه تغييرات اقليمي دانست . اين تهديدات علاوه بر بروز تنشهاي اجتماعي ، نا آراميهاي سياسي و مخاصمات خشونت آميز را نيز به دنبال خواهد داشت . اين موضوع فراتر از دستورکارهاي بين المللي در قالب کنوانسيون چارچوبي سازمان ملل متحد و پي گيري هاي شخص دبيرکل و بررسي هاي هيئت بين الدولي تغييرات اقليمي در شوراي امنيت به عنوان تهديدي عليه صلح و امنيت بين الملل شناخته شده است .
واژگان کليدي: تغييرات اقليمي ، صلح و امنيت بين المللي ، سازمان ملل ، دبيرکل سازمان ملل .
مقدمه
پارگي لايه اوزن و مشکل گلخانه اي که يکي از مهم ترين نگراني هاي دولت ها در عصر جديد است تهديدي است که سلامتي بشر را در کره به صورت يکسان و گسترده به خطر مياندازد. اين مسئله ديگر در قالب دو دوره قبل قابل طرح نيست . تحصيل امنيت در اين مورد براي تمام ملت ها به صورت يکسان و برابر مطرح است . نتيجه اين مسئله پيامدهاي گرم شدن کره زمين ، از بين رفتن جنگل ها، بارش باران هاي اسيدي ، ضايعات سمي آلودگي هاي هوا- دريا و خاک خواهد بود. اجلاس کره زمين در سال ١٩٩٢ ١ با همت سازمان ملل متحد در شهر ريودوژانيرو برزيل با شرکت ١٧٨ کشور مؤيد اين مسئله بود.
اين اجلاس هشدار داد که محيط زيست يک سياست کلان و همسنگ با اقتصاد بين الملل و امنيت ملي است . اين اجلاس کمک کرد تا کانون توجهات از امنيت يک جانبه به سوي امنيت چندجانبه عملا تغيير جهت دهد به اين معني که اقدامات يک جانبه و ناهماهنگ از سوي کشورها نسبتا بيفايده است يعني که هر کشوري نياز به همکاري ديگران دارد تا از محيط زيست خود حفاظت کند. دو وجه مهم امنيت محيطي عبارتند از: ١) تغيير زيستگاه طبيعي انسان ، از جمله گرم شدن کره زمين ، تخريب لايه ازن و از بين رفتن جنگل هاي باراني استوايي . ٢) آلودگي ، شامل باران هاي اسيدي ، ضايعات سمي و اشکال ديگر آلودگي هوا، دريا و خاک . هدف امنيتي در اينجا حفظ محيط زيست فيزيکي سيره زمين و جلوگيري از وضعيت هايي است که باعث به خطر افتادن بقا و کيفيت حيات بشر مي شود.
هر دو جنبه امنيت محيطي رابطه تنگاتنگي دارند. مشکلات امنيتي درخصوص آلودگي ، براي حکومت ها و ابتاع آنها حالت فوري تر و مستقيم تري دارد، گرچه در کشورهاي پيشرفته ، مسئله آلودگي از درجه اولويت بالايي برخوردار است ، اما کشورهاي جهان سوم نيز در معرض تهديد نوعي ديگري از آلودگي قرار دارند (ماندل ، ١٣٧٧: ١١).
زندگي انسان ها نياز به شرايط آب و هوايي نسبتا ثابتي دارد. انسان ها با مصرف انرژي
حاصل از سوخت هاي فسيلي و توليد بيش از حد گازهاي گلخانه توازن انرژي زمين را برهم ميزنند. امروزه بيشتر جنبه ها و حوزه هاي زندگي بشري متاثر از افزايش گازهاي گلخانه اي گشته است . اين افزايش موجب افزايش دماي کره زمين طي قرن گذشته شده است و انتظار ميرود طي ١٠٠ سال آينده افزايشي معادل ٢ الي ١١.٥ فارنهايت داشته باشيم .
اين تغييرات کوچک در دماي زمين ميتواند منجر به خطر بالقوهاي در تغييرات آب و هوايي کره زمين شود. زندگي ما امروزه به تغييرات اقليمي بستگي دارد. در صحنه بين الملل مشاهده ميشود که به مرور آثار اين تهديدات در روابط بين کشورها مشاهده مي شود به عنوان مثال جنگ دارفور را ميتوان به عنوان اولين درگيري در حوزه تغييرات اقليمي دانست . اين تهديدات علاوه بر بروز تنش هاي اجتماعي ، نا آرامي هاي سياسي و مخاصمات خشونت آميز را نيز به دنبال خواهد داشت . مجموعه اين افزايش دما و تغييرات شکل گرفته در وضعيت آب و هوايي در سطح بين المللي تغييرات اقليمي ١ نامگذاري شده است . بنا بر تعريف تغيير اقليمي به تغيير در شرايط و خصوصيات اقليم يک محل در بلند مدت اطلاق ميشود (کاظمي زاد، ١٣٨٧: ١٨). البته رژيم هاي تغييرات اقليمي بين المللي در خصوص تعريف تغييرات اقليمي ديدگاههاي متفاوتي دارند؛ از يکسو طبق بند ٢ ماده ١ کنوانسيون
چارچوبي ملل متحد در خصوص تغييرات اقليمي ٢ «تغييرات اقليمي تغييري است که به طور مستقيم يا غير مستقيم در اثر فعاليت هاي انساني منجر به تغيير در ترکيبات جو جهاني ميشود. اين تغييرات از تغييرات طبيعي در آب و هوا که در دوره هاي زماني مشابه مشاهده ميشود متفاوت است » از طرف ديگر گروه دوم کاري «هيئت بين الدولي تغييرات اقليمي »٣ از واژه تغييرات اقليمي در اشاره به «هر تغييري در آب و هوا در طي زمان که ناشي از تغييرات طبيعي يا فعاليت انساني باشد» استفاده مي کند (٢١ :٢٠١١ ,IPCC). از اين نظر تغييرات اقليمي اخيرا به عنوان نتيجه ترکيبي است . رسيدن به توافق در انجام اقدامي بلند پروازانه در خصوص مقابله با تغييرات اقليمي براي پيشرفت بشر در قرن بيست و يکم حياتي است . اقدامات چندي در اين خصوص در سطح جهاني صورت گرفته است ؛ به نحوي که بزرگترين محفل بين المللي يعني سازمان ملل و شوراي امنيت به عنوان رکن امنيتي آن نيز اين مسئله را در دستور کار خود به عنوان تهديدي عليه صلح و امنيت بين المللي قرار داده
است . بروز اين آثار و افزايش اهميت موضوع سؤالات متعددي را در ذهن به وجود ميآورد که آيا خطرات اين تغييرات را ميتوانيم کاهش دهيم ؟ با وجود يک اجماع علمي در بين دانشمندان ، آيا اين اجماع در خصوص تغييرات اقليمي نيز در بين سياستمداران جهان وجود دارد؟ راهبردها و اقدامات صورت گرفته توسط سازمان ملل با نيازهاي کنوني جوامع بشري تناسب دارد؟ چالش اصلي سازمان ملل و جامعه بين المللي در خصوص تغييرات اقليمي چيست ؟ آيا شوراي امنيت ميتواند در خصوص کاهش تغييرات اقليمي در آينده اقدامات اساسي را عهده دار گردد؟ چنانچه در خارج از سازمان ملل دولت ها اقدامات اساسي را به عمل نياورند؛ آيا سازمان ملل و شوراي امنيت مي توانند دولت ها را مجبور به رعايت استانداردهاي تغييرات اقليمي جهاني بنمايند؟
اما مقاله حاضر به دنبال پاسخ به اين سؤال اصلي است که : سازمان ملل متحد به عنوان متصدي صلح و امنيت بين المللي در رابطه با اين تهديدات، تاکنون چه اقداماتي انجام داده است ؟ در مقام پاسخ به سؤال بالا ميتوانيم بگوييم با توجه به اقداماتي که سازمان ملل متحد از جمله شخص دبيرکل انجام دادهاند، ميتوانيم اميدوار به حل اين معضل باشيم .
ولي اينکه اين کارها تا چه اندازه مثمرثمر بوده است جاي ترديد وجود دارد و نياز به اقدامات مؤثرتري احساس ميشود.
الف ) تغييرات اقليمي و تأثيرات آن
١. پديده گازهاي گلخانه اي و تأثير آن بر دماي کره زمين
گازهاي گلخانه اي شامل بخار آب، گازهاي دي اکسيد کربن ، ازن ، تروپوسفر، متان ، اکسيدنيتروژن و گازهاي صنعتي (هالوکربن ها) هستند که به جز گازهاي صنعتي بقيه گازها در اتمسفر زمين وجود دارند و به طور طبيعي در نتيجه فعل و انفعال هاي کره زمين ايجاد ميشوند و در مجموع کمتر از يک درصد حجم اتمسفر کره زمين را در بر مي گيرند اين مقدار گاز براي ايجاد پديده گلخانه اي به طور طبيعي دماي زمين را در شرايط مطلوب نگه ميدارد. در نتيجه افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي و افزايش غلظت اين گازها در اتمسفر زمين طي ١٠٠ سال گذشته سطح درياها ١٠ تا ٢٠ سانتي متر افزايش يافته است
(پوراصغرسنگاچين ، ١٣٨٦: ٥). اين افزايش در نتيجه گرم شدن سياره زمين است . متوسط دماي زمين طي قرن گذشته ١.٤ فارنهايت گرمتر شده است و انتظار ميرود طي ١٠٠ سال آينده به ٢ الي ١١.٥ فارنهايت برسد.
همچنين کره زمين يک افزايش دمايي ٠.٧٤ درجه سانتيگراد را از سال ١٩٠٠ به علت افزايش گازهاي گلخانه اي تجربه کرده است البته ٧٠ درصد اين افزايش طي سال هاي ١٩٧٠ تا ٢٠٠٤ صورت گرفته است . اين افزايش در يک سطح وسيعي طي چند دهه بعد نيز ادامه خواهد يافت . طبق بررسي هاي به عمل آمده هيئت بين الدولي تغييرات اقليمي تا سال ٢١٠٠ ميانگين دماي کره زمين از ١.١ درجه سانتيگراد تا ٦.٦ درجه سانتيگراد خواهد رسيد
(٤٥ :٢٠٠٧ ,Rajendra). در اين بين فعاليت هاي انساني طي قرن گذشته مقدار زيادي دياکسيدکربن و گازهاي گلخانه اي را روانه اتمسفر نموده است . اين اقدامات از طريق مصرف سوخت فسيلي براي تهيه انرژي ، قطع درختان جنگلي ، تغيير رويه هاي صنعتي و کشاورزي صورت پذيرفته است .
اين تغييرات کوچک در دماي زمين ميتواند منجر به خطر بالقوهاي در تغييرات آب و هوايي کره زمين شود. شواهد گوياست . تغييرات دمايي همراه با تغييرات در آب و هواست . اقيانوس ها و يخچال هاي طبيعي تغييرات زيادي را تجربه کرده است . اقيانوس ها گرمتر و اسيدي شده اند و يخچال ها ذوب شده و سطح آبها در حال افزايش است . اثرات ديگر اين امر شامل گرم شدن سطح آب دريا، تبخير بيشتر و تغيير در شبکه غذايي دريايي ميشود. بالا آمدن سطح آب درياها موجب بروز رخدادهاي غيرمترقبه نظير توفان هاي شديد، به زير آب رفتن بسياري از سکونت گاههاي ساحلي به ويژه در کشورهاي جزيره اي ميشود. سيل و توفان هاي ويرانگر، خشکسالي شديد، بارش هاي شديد، مهاجرت هاي گسترده و خسارت هاي هنگفت اجتماعي و اقتصادي از ديگر پديده هايي است که گرمايش کره زمين ميتواند جامعه انساني را در آينده با چالش مواجه سازد.
٢. تأثيرات اجتماعي تغييرات اقليمي در سطح بين الملل
تغييرات اقليمي به عنوان يکي از مهم ترين و پيچيده ترين چالش هاي قرن ٢١ در سطح بين المللي مورد شناسايي قرار گرفته است . بيشتر جنبه ها و حوزه هاي زندگي بشري متاثر از اين تغييرات گشته است . تنوع زيستي، کشاورزي ، منابع آب آشاميدني ، صنعت ، بهداشت و خيلي از جنبه هاي ديگر زندگي متمدن بشر از اين عامل متأثر گشته اند. افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي شدت و نوع تأثيرات تغييرات اقليمي در سطح بين المللي سؤالات اساسي را برانگيخته است . البته در سال هاي اخير درک اين تغييرات در سطح جهاني بهبود يافته است . تخريب طبيعت و افزايش فشارهاي مربوط به محيط زيست موجب رشد تشکيل کنوانسيون ها و توافق نامه هاي مربوطه در زمينه تغييرات اقليمي شده است . اما خشکسالي هاي پي در پي، سيل و جريان هواي گرم که انتظار تشديد آن با تغييرات اقليمي نيز قابل پيش بيني است ، موجب جابه جايي ميليون ها نفر و کمبود مواد غذايي شده است .
تغييرات در سنجش بارندگي، رطوبت و تغييرات دمايي تغييراتي را بر تنوع زيستي، اکو سيستم و بهداشت فردي و سبک زندگي مردم بر جاي گذاشته است .
از ديگر آثار تغييرات اقليمي بالا آمدن سطح آب دريا و گرم شدن کره زمين ، وقوع سيل و غرق شدن احتمالي مناطق کم ارتفاع ساحلي است که اين اتفاق ممکن است کشورهاي واقع در اقيانوس آرام جنوبي و مناطق ساحلي آسيا را در معرض خطر قرار دهد.
با اين تغييرات و از دست رفتن توده زمين ، مهاجرت اجباري پناهندگان تغييرات اقليمي نيز رخ مينماياند و شوراي امنيت نيز اين مهاجرت را تهديدي براي صلح و امنيت بين المللي دانسته و اين مسئله را مقدمه اي بر جنگ هاي قومي و داخلي ميداند. تغييرات اقليمي نيز موجب کاهش منابع آب و کاهش باران ميگردد و اين مسئله توليدات بخش کشاورزي را تحت تأثير قرار داده و فقر غذايي ايجاد ميشود. برنامه محيط زيست سازمان ملل در گزارش ارزيابي جنگ زيست محيطي سودان علت بخشي از درگيري ها در دارفور را تغييرات اقليمي و تخريب محيط زيست دانسته است . در واقع اين تغييرات موجب خشکسالي و بيابان زايي گرديده که موجب درگيري هايي نيز شده است . اين تهديدها روز به روز افزايش مييابد و صلح و امنيت بين المللي را در خطر گسترده قرار داده که اين خطر جنگ آب ميباشد (٩ :٢٠٠٩ ,saul).
تأثير ديگر بيثباتسازي سياسي است که به احتمال زياد در کشورهاي جنوب در نتيجه تغييرات اقليمي ايجاد خواهد شد. به ويژه تأثيرات منفي مواردي که شاهد بودهايم و يا در آينده رخ خواهند داد. اين تأثيرات در نواحي شهري کشورهاي در حال توسعه يا کمتر توسعه يافته که بيشترين تمرکز جمعيتي و داراي خطرات بالا هستند توصيف شده است .
تغييرات اقليمي همچنين در ارتباط با حقوق بشر و حقوق ملت ها مورد بررسي قرار ميگيرد و پايه اي براي تهديد دسترسي به آب آشاميدني ، دسترسي به مسکن مناسب و مبنايي براي نقض حاکميت دولت هاي عضو سازمان ملل متحد محسوب ميشود (٩-٨ :٢٠١٣ ,UIO).
در اين ميان تغييرات اقليمي که يک تهديد جهاني جدي محسوب ميشود از اهميت بالايي برخوردار است که از آن به «تهديد نرم » ياد شده است (١ :٢٠٠٨ ,Gupta)، تأثيرات فرامرزي و فرامنطقه اي نيز دارند به عنوان مثال در شاخ آفريقا اين تأثيرات مشهود است .
تأثيرات فراقاره اي نيز در حال افزايش است به عنوان مثال اين تغييرات باعث افزايش مهاجرت از قاره آفريقا به قاره اروپا شده است . شهرهاي ساحلي اغلب مستقيما تحت وقايع و فشارهاي محيطي آسيب پذيرند و اين همراه با پيامدهاي اقتصادي و سياسي در سطح ملي خواهد بود. اگرچه تأثيرات تخريبي فوري باشند اما صدمات وارده طي زمان آشکار خواهد شد. وابستگي مردمان جوامع بومي به منابع طبيعي باعث افزايش فقر آنها خواهد شد. هرچند اخيرا توجهات به سمت شهرها معطوف شده است ولي تحليل ها نشان ميدهد ما اطلاعات کمي در خصوص سيستم هاي در حال گرم شدن ، تشخيص مناطق پرخطر، تشخيص ارتباط بين تغييرات اقليمي و فقر شهري ، تنظيم و تصويب طرح هاي اقدام داريم .
تأثيرات تغييرات اقليمي در همه مناطق جهان يکسان نيست . کشورهاي فقير جهان که کمترين نقش را در توليد گازهاي گلخانه اي دارند به طور متناقضي بيشترين تأثير را از اين پديده ميپذيرند. به همين دليل است که اعتبارات ويژه اي براي کمک به کشورهاي فقير در واکنش به تأثيرات اين پديده اختصاص يافته است . در بروز چنين پديده هايي کشورهايي که از نظر ساختاري و اقتصادي در موقعيت ضعيف تري قرار دارند ميزان آسيب پذيري بالايي دارند.
٣. سير تکامل مناظرات بين المللي در خصوص تغييرات اقليمي
اقدامات زيادي در سطح بين الملل در خصوص تغييرات اقليمي در محافل مختلفي صورت پذيرفته که به طور مختصر اشاره اي به آن خواهيم داشت :
- در اولين کنفرانس آب و هوايي ژنو ١٩٧٩ بر تغييرات اقليمي به عنوان يک معظل ضروري مطلق در سطح بين المللي اشاره شد که خواستار پيش بيني و توجهات بيشتر دولت ها به خطرات آب و هوايي است . در همان زمان برنامه آب و هوايي جهاني با همکاري «سازمان هواشناسي جهاني »١ و «برنامه محيط زيست سازمان ملل »٢ و «شوراي
پروتکل کيوتو اتخاذ شد مبني بر توافق بر تعهداتي در دوره زماني تعهد از ٢٠١٣ تا آخر
٢٠٢٠؛ ٢- يک ليست بازبيني شده از گازهاي گلخانه اي بايستي در دومين دوره تعهدات توسط اعضا گزارش گردد؛ ٣- اصلاحاتي نسبت به چندين ماده پروتکل متعلق به اولين دوره تعهدات و آنهايي که نيازمند به روز رساني براي دوره دوم تعهدات هستند، اتخاذ شد.
- سال ٢٠١٣ توافقات ورشو و سال ٢٠١٤ اجلاس سران ليما در پرو تشکيل شد.
- سال ٢٠١٥ توافق پاريس در جهت دستيابي به اهداف توسعه پايدار و به عنوان يک نقشه راه براي کاهش انتشار گازهاي گلخانه اي و ايجاد انعطاف پذيري تغييرات اقليمي حاصل گرديد.
٤. نقش هيئت بين الدولي تغييرات اقليمي
هيئت بين الدولي تغييرات اقليمي توسط سازمان جهاني هواشناسي و برنامه محيط زيست سازمان ملل متحددر سال ١٩٨٨ تأسيس شد. هدف اصلي آن بررسي اطلاعات علمي ، فني و اجتماعي و اقتصادي مربوط به تغييرات اقليمي ناشي ازفعاليت انسان درک ، اثرات بالقوه تغيير آب و هوايي و گزينه هاي براي کاهش و سازگاري بوده است . اين هيئت تاکنون
چهار گزارش ارزيابي ، دستورالعمل روش توسعه يافته براي موجودي ملي گاز گلخانه اي، گزارش هاي ويژه و مقالات فني ارائه نموده است . اين هيئت سه گروه کاري و يک نيروي ويژه اجرايي دارد
- گروه کاري اول ١ (WGI) که علم تغييرات اقليمي را بررسي ميکند.
- گروه کاري دوم ٢ (WG II) که سازگاري ، تأثيرات و انطباق با تغييرات اقليمي را بررسي ميکند.
- گروه کاري سوم ٣ (WG III) که کاهش گازهاي گلخانه اي را بررسي ميکند.
- نيروي ويژه اجرايي (TFI) موجودي گازهاي گلخانه اي ملي را بررسي ميکند.