بخشی از مقاله
چکیده
در این پژوهش به مبانی نظری درباره طبیعت و گردشگری و همچنین طراحی یک مجموعه تفریحی اقامتی پرداخته شده است. محیط و منظر طبیعی میراثی است که خداوند برای بشر آفریده است و بشر باید در حفظ و نگهداری از آن بکوشد، که کمترین آسیب به آن برساند. این محیط طبیعی میتواند بستری باشد که انسان در ان به گشت و گذار بپردازد و به آرامش روحی و فکری دست یابد. تفریح و گردشگری یک روش مناسب برای گذران اوقات فراغت است که در طرح این مجموعه مد نظر است. بنابراین استفاده از اصول طراحی اقلیمی در طرح آن مفید و مطلوب به نظر میرسد. استفاده از نور و حرارت خورشید، جهتگیری مناسب و رو به خورشید، تهویه طبیعی و استفاده ازفرمهای متنوع و هماهنگ با محیط زیست از اصول مورد استفاده در شرح این مجموعه است.
با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و اماکن دیدنی و زیارتی در شهربندرلنگه و اطراف آن و نبودن مکانی برای اقامت آنها، در این طرح تلاش شده است که مکانی طراحی شود که علاوه بر امکان اقامت گردشگران، زمینه ای برای آشنایی گردشگران با ویژگی های فرهنگی مردم منطقه از نزدیک فراهم کند و همچنین مردم شهر نیز برای اوقات فراغت خود بتوانند از آن استفاده کنند. در طراحی این پروژه اقلیم و معماری با رویکرد طبیعت ،اهداف اساسی طرح، شکل وموقعیت سایت و مبانی نظری نقش بسیار پر رنگی داشته اند به صورتی که هر اتفاقی در سایت تحت تاثیر یکی از موارد می باشد.
مقدمه
از دیر باز انسان ها، پاره ای اشیا و مظاهر طبیعی همانند درختان، نمادها، سنگ های استوار و یا تپه های مخروطی را ارج گذاشته اند، آنها توده های خاکی ای ساخته و برفراز آن سنگ ها و یا تنه درختان را برافراشته اند، تا به آنها مفاهیمی مذهبی و یا جادوئی بدهند. آنگاه قربانگاه برپا کرده و بناهایی ساخته اند تا وسایل عبادت و یا قربانی کردن را در آنها جای دهند. آنها به ساختن معابدی مبادرت کرده اند که نه تنها به هویت و آمال رفیع خود، بلکه به نیرو و مسند وجود یک روح و یا یک وجود خداگونه نیز معنا بدهند.
مذهب در شکل بسیار اولیه اش حالتی کاربردی داشته و طالب دستاوردهای انتفاعی مانند باروری، باران، آفتاب و گردش فصول بوده است. عوامل احساسی را که مناسب بیان یک معماری هستند می توان در دو نوع دانست، اول جنبه های واقعی مربوط به معماری مانند مصالح، تناسبات و فضا، عملکرد ، رنگ، بافت، ساختار، ... دوم و همدلی، همفکری همدردی و با کسانی است که این بناها را بنیاد نهاده اند و یا در آنها رفت و آمد می کنند.
همه اینها را باید به احساس وابستگی به محیط اطراف ساختمان نیز افز ود. در بنای اطراف یک هستند بسیاری عواملی معماری که معمار به خود احساسات بیان سرچشمه عنوان از آنها استفاده می کند . در این میان طبیعت به مثابه یک عامل موثر نقشی مهم دارد. اشکال طبیعت در هر سرزمینی و در میان هر ملتی و جامعه ای شاخص ها و ارج های متفاوت دارد، نور آفتاب، شاکله خورشید، درختان، باد، دریا ، جنگل،کویر ، کوه و ... هستند نمادهای همگی در تمدن ها مختلف های فرهنگ و که بیان فلسفی آن و به شکل و حجم در آوردن آنB البته به فرمی مستقیم و یا انتزاعی B برای معمار سرمشق است.
به کار گیری فرم های اجرام طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تاثیرات آن است. فرمهای طبیعت گذشته از نقش موثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ و اقوام مختلف برخوردارند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آئین ها و جوامع گوناگون بنا به گذشته فرهنگی آنها ، هریک تقدس خاصی دارند. این حیوانات از آنجا که در نوع خود دارای ویژگی خاص و مظهر نوع خود هستند و حتی ممکن است نوعی پرنده انتزاعی و افسانه ای باشند که زاییده خیال یا قرارداد شده ذهنیت انسانی است، به صورت سمبل و نماد در فرهنگ یک ملت جای می گیرند.
هم اکنون این سمبل ها نظیر فیل، سیمرغ، درنا، شاهین، عقاب، شیر، پاندا، خرس و... را به خوبی در سازی تصویر های آثار کشورهای مختلف می بینیم، همین نکته را در خصوص پرندگان می توان در نشانه ها و آرم های هواپیمایی های مختلف کشورها مشاهده کرد. اما معماری به تنهایی بیانگر و گویای چگونگی ذهنیت انسان ها نیست بلکه خود معماری و ویژگی هایش فی نفسه دارای ماهیتی است که بازتاب هایی دارد. و به گونه ارتباطی دو سویه عمل می کند و آنچه را که انسان ها می توانند باشند یا بشوند شکل می دهد، روابط انسان با محیطش و تاثیرات آن در معماری وی متجلی می گردد و همسازی با محیط آسایش را در شئون زندگی انسان جاری می کند.
بیان مسأله
انسان موجودی است تاثیر پذیر از محیط، همان گونه که بر محیط تاثیر گذاشته و آن را دستخوش تغییر می سازد، خود نیز تحت تاثیر محیط تغییر یافته قرار می گیرد و آن را در جهت اهداف و نیازهای فیزیکی و روانی خویش مورد استفاده و دگرگونی قرار داده است. رشد و گسترش شهرها و تغییر سریع و مداوم محیط زیست، مصرف منابع انرژی را افزایش داده و فضای زیستی را به محیطی نامناسب، ناامن، پرازدحام و به تعبیری غیر قابل تحمل تبدیل نموده است. این تغییرات، تاثیرات و دگرگونی های روحی و روانی و ذهنی را نیز برای انسان به دنبال داشته است. »انسان امروز در پیله تغییرات خود ساخته اسیر شده و معضلات اجتماعی، روانی، زیستی فراوانی او را احاطه کرده است.
امروزه اغلب مسایل و مشکلات و تنگناهای زیست محیطی دیگر به عنوان یک موضوع محلی و یا حتی ملی بشمار نمی آیند »با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفکیک محیط زیست با مباحث کلان انسانی از جمله اقتصاد، فرهنگ، توسعه، سیاست و به ویژه نوع خاص آن یعنی ژئوپلتیک، اخلاق، فلسفه وعرفان و بسیاری دیگر از جنبه های مادی و معنوی حیات انسان ها، در واقع هر مشکل زیست محیطی در هر اندازه و حتی محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور مشکلی برای کل جهان و نوع بشر بشمار می آید.
رشد سریع صنعت گردشگری در نیم قرن اخیر تاثیرات روزافزونی را بر محیط زیست در پی داشته است. اولویت دادن به منافع اقتصادی و سیاسی ناشی از توسعه عنان گسیخته صنعت گردشگری، موجب خدشه دار شدن اصول توسعه پایدار در جوامع مختلف شده و محیط زیست را با خطر روزافزونی مواجه کرده است. [4] این خود انسان است که می تواند محیط مطلوبی را برای زندگی خویش ایجاد کند .
از خصایص معماری این مرزو بوم می توان به توجه و سازگاری آن با طبیعت اشاره کرد راهبرد این معماری نه تقابل یا تضاد بلکه تعامل با طبیعت است که به فراخور ابنیه مختلف و متاثر از عوامل بیرونی ،پاسخی متناسب یافته است . بخشی از این پاسخ معطوف به عوامل اقلیمی نظیر نور و سرمایش است و بخشی دیگر به کیفیات ذهنی این رابطه می پردازد که در آن ها نه تنها از عواملی نظیر آب ،گیاه و باد استفاده شده بلکه بر فرم ابنیه و نیز کالبد معماری و جزئیات آن اثر گذاشته است
گردشگری به عنوان یکی از گسترده ترین فعالیت ها در بخش های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و خدماتی بشمار می آید که تا حدودی از حوزه دولت ها و سیاست متاثر بوده و تابع قوانین و مقررات داخلی کشورها و همچنین شرایط بین المللی است که می تواند در رشد، توسعه و یا عدم توسعه این صنعت ایفای نقش نماید. در این میان شناخت پتانسیل های طبیعی و انسانی هر منطقه، همراه با آگاهی از محدودیت های آن در امر برنامه ریزی و توسعه پایدار آن نقش عمده ای ایفا می نماید
توجه به تفرج و راه های گسترش گردشگری در منطقه ساحلی جنوب کشور با توجه به پتانسیل های بالقوه طبیعت منطقه امری ضروری به نظر می رسد و از سوی دیگر عدم توجه به مسائل اقلیمی و توجه به طبیعت منطقه خلیج فارس در طراحی معماری مناطق تفریحی و اقامتی باعث تخریب طبیعت منطقه می شود. توجه به ماهیت وجودی انسان و تاکید بر گرایش فطری انسان به طبیعت در طراحی مجتمع های تفریحی اقامتی و توسعه گردشگردی در نوار ساحلی خلیج فارس با بافت تاریخی وتاکید بر معماری طبیعت گرا و احترام به طبیعت منطقه امری ضروری به نظر می رسد
فرضیهها
-1بکارگیری الگوهای معماری طبیعت گرا در طراحی فضاهای اقامتی تفریحی ساحلی باعث افزایش عملکرد و کارایی آن می شود .
-2استفاده از الگوهای معماری طبیعت گرا در طراحی و ساخت مجتمع اقامتی - تفریحی منجر به حفاظت و پایداری اکوسیستم طبیعی موجود می گردد.
روش تحقیق
این پژوهش در حوزه بررسی داده های طبیعت گرایی و استخراج شاخص های معماری طبیعت گرایی و استخراج شاخص های معماری طبیعت گرا به شیوه توصیفی تحلیلی بوده است . همچنین با استفاده از روش میدانی نمونه های ساحلی اقامتی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است .
فراغت
تعریفی که فرهنگ لغت از فراغت ارائه می نماید، عبارت است از »زمانی که در اختیار فرد باشد.« که این تعریف در توصیف مفهوم فراغت چندان راهگشا نیست. بنابراین بهترین تعریف فراغت عبارت است از »زمانی که پس از انجام کار، خواب و دیگر نیازها در اختیار فرد می باشد
فراغت یک جلوه زندگی است. فراغت یکی از زمینه های پدید آوردن انسانی است با ارزش های روانی و عاطفی والاتر وفرهنگ سرشارتر نه زمینه خستگی در کردن برای فعالیتی دوباره. کار حق هر کسی است و داشتن فراغت هم حق هر کس و تکلیف هر کس است . همه انسان ها همچنان که باید به کاری شریف و زاینده بپردازند باید از فراغت هم بهره ببرند اوقات فراغت برای رفع خستگی و برای تجدید قوا برای کار نیست برای رفع اندوه نیست، اوقات فراغت اوقات دیدار دوستان و آشنایان هم نیست اوقات فراغت برای مطالعه و پژوهش نیز نیست
اوقات فراغت عبارت از بخشی از زندگی است که آدمی به جلوه های اصیل و نجیب روح خودش پاسخ دهد. اوقات فراغت برای بازگشت آدمی به خویشتن خویش است .فراغت با بیکاری متفاوت است. با تنبلی و لمیدن در کنج خانه متفاوت است، فراغت به معنای جدا کردن ذهن از درگیری های جاری زندگی است و در سرانجام بازگشتن به خویشتن خویش است
گردشگروگردشگردی
مسافرت
بیشتر لغت نامهها واژه ساده مسافرت را بدین گونه تعریف کردهاند: »عمل جابجایی.«
در محتوای صنعت جهانگردی، این واژه تعریف دیگری دارد. » عمل جابجایی به خارج از جامعه برای تجارت - داد و ستد - یا تفریح و نه برای انجام کار روز مره و تحصیل
تقسیم بندی انواع گردشگری
بر طبق تعریف سازمان جهانی و جهانگردی انواع مختلف جهانگردی و گردشگری به صورت زیر میباشد:
جهانگردی یا گردشگری :کارهایی است که فرد در مسافرت در مکانی خارج از محیط عادی انجام میدهد. این مسافرت بیش از یک سال طول نمیکشد و هدف تفریح، تجارت یا فعالیت های دیگر است. جهانگرد یا گردشگر: مقصود کسی است که دست کم یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی، در محل مورد بازدید به سر میبرد.
گردشگر یک روزه: مقصود کسی است که یک روز به مکان دیگری میرود ولی شب را آنجا نمیگذراند.
دیدار کننده: کسی است که به مکانی غیر از محیط معمولی خود مسافرت میکند و کمتر از دوازده ماه متوالی در آنجا به سر میبرد و هدف اصلی از این مسافرت این نیست که در مکان مورد بازدید، در ازای دریافت پول کار کند.
مسافر: کسی است که بین دو یا چند نقطه مسافرت کند
گردشگری ساحلی
محبوبیت همیشگی سواحل و گستردگی حجم تقاضا برای آن، در کنار ساختار شکنندهی این محیط ها سبب شده است که برنامه ریزان، آگاهی فزایندهای نسبت به توسعه ی پایدار در این مناطق داشته باشند، و به منظور دستیابی به گردشگری پایدار، با هدف حفظ منافع اقتصادی، ارتقاء گردشگری و حفظ منابع زیست محیطی، تالش نمایند. نوارهای ساحلی از جمله فضاهایی هستند که غالباً پیوند ناگسستنی با حوزه ها و مراکز شهری اطراف خود دارند. این نواحی، مرکز تجمع بیشترین فعالیت های به جهت انسانی شامل بازرگانی، تجارت، انرژی، ماهیگیری، سکونت و نیز گردشگری هستند.
نواحی ساحلی شامل زیستگاههای حاصل خیز و متنوعی هستند که به لحاظ اسکان یافتن انسانها و امرار معاش آنها از طریق صید و... حائز اهمیت است. چرا که گفته می شود بیش از نیمی از جمعیت جهان در امتداد خط ساحلی به طول 60 کیلومتر از دریا زندگی می کنند و این عدد تا سال 2020 معادل 25 %افزایش خواهد یافت. به لحاظ درآمد زایی نیز منطقی خواهد بود که بسیاری از افراد فقیر جهان در نواحی ساحلی ازدحام کنند، چرا که ساحل برای بسیاری از جوامع محلی و مردم بومی نقش حیاتی ایفا می کند.
ظرفیت گردشگری در نواحی مختلف منطقه ساحلی
ظرفیت گردشگری در نواحی مختلف منطقه ساحلی گردشگری در نواحی ساحلی، دارای جایگاهی است که در زیر چهار قسمت موازی با ساحل قرار دارد :
-1منطقه دریایی اکولوژیکی نزدیک ساحل، از فالت قاره شروع می شود و تا ساحل ادامه دارد. این منطقه آب های ساحلی منطقه غنی ترین منطقه برای ماهیگیری است و غالباً شامل صخره ها و ستونهای سنگی جالب توجه می باشد. این قسمت برای سفر به جزایر نزدیک نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
-2 منطقه ساحل: هم محدوده ای از دریا و هم محدوده ای از خشکی را در بر می گیرد. بخصوص اگر گسترده و شنی باشد، بسیاری از بازیها و ورزشهای آبی گروهی را حمایت می کند
-3 منطقه پهنه دریاکناریکرانه ای: منطقه به ناحیه پشت منطقه ساحل اطلاق می شود و بسیاری از تفریحات دریایی را حمایت می کند. مانند چادر زدن، پیک نیک و گردش بیرون شهر. در برخی مکان ها، این منطقه هتل ها و برخی مشاغل را در بر می گیرد. چشم انداز مهم این منطقه منظره دریاست.
-4اراضی پشت مناطق ساحلی منطقه: پس کرانه عموماً شامل مناطقی است که خدماتی را برای فعالیتهای تفریحی در بر می گیرد. منظره ساحلی توسط پستی ها و بلندی ها و پوشش گیاهی شکل گرفته است.
ویژگیهای خاص و منابع جذب گردشگر در سواحل خلیج فارس
با توجه به اینکه این سواحل برای مسافران خاورمیانه نیز میتواند مناسب بوده و مورد استفاده قرار گیرد، لکن به همان علل هیچ گونه کششی برای آنان ندارد. صرف وجود منابع طبیعی و غیرطبیعی نمیتواند برای ایجاد کشش و جاذبه در تردد گردشگران کافی باشد. زیرا در هر صورت یک گردشگر ضمن تمایل به استفاده از منابع فوق به تسهیلات رفاهی و خدماتی که در حاشیه ی این گونه مراکز وجود دارد توجه نموده و نیاز وافر دارد - همچنین به نحوهی وسایل و راههای ارتباطی - . به همین دلیل تا کنون کمتر کسی و یا تعداد بسیار محدودی از مسافران برای استفاده از منابع سواحل خلیج فارس به این مناطق سفر کرده و یا می کنند.