بخشی از مقاله
بررسي نقش و کاربرد فنآوري هاي نوين در توسعه منطقه اي و مديريت آمايش سرزمين
چکيده :
آمايش سرزمين به جمعيت و فضا، مديريت فضا شامل نظام شهري، آباديها، نظام شبکه هاي ترابري ميان شهر و روستا و نظام نواحي که مبين کاربرد زمين توسط فعاليت هايي مانند کشاورزي، جنگلداري، و.. است اشاره دارد. از سويي عدم وجود يک مجموعه يکپارچه اطلاعات توصيفي و مکاني از منطقه نقصاني است که در زمان مطالعه و برنامه ريزي توسط مديران احساس مي شود و از سويي ديگر انتخاب فاکتورهاي متعدد براي برنامه ريزي و مديريت بهينه سرزمين سبب تعدد لايه هاي اطلاعاتي شده وکوششها براي يافتن راه حلي مناسب براي تحليل بر روي تعداد زياد لايه هاي اطلاعاتي و اخذ نتيجه صحيح ، تصميم گيران را به سمت و سوي استفاده از سيستمي سوق ميدهد که علاوه بر دقت بالا از نظر سرعت عمل و سهولت انجام عمليات در حد بالايي قرار داشته باشد. يکي از بهترين راه حل ها براي حل مسئله مذکور، استفاده از GISمي باشد. اين مقاله سعي دارد کاربردها و قابليتهاي GIS
را در تهيه نقشه هاي مورد نياز ازقبيل نقشه هاي کاربري اراضي، شيب ،نواحي مستعد کشاورزي ، نيمه مستعد و... و تحليل و برنامه ريزي بر روي اين لايه ها که به صورت کاربردي در استان آذربايجانشرقي بکار گرفته شده است ارائه دهد.
کلمات کليدي: آمايش سرزمين ،استان آذربايجانشرقي، سيستم اطلاعات جغرافيايي، تصاوير ماهواره اي
مقدمه :
به لحاظ مفهوم آمايش سرزمين ايجاد تعادل بين سه عنصر انسان ، فضا و فعاليت تعريف شده و مقوله آمايش ، تلفيقي از سه علم اقتصاد، جغرافيا و جامعه شناسي است . آمايش ،استفاده بهينه و عقلاني و پي بردن به ارزشهاي فضا به منظور کاکردهاي موثر اقتصادي و اجتماعي است و لذا تقسيم کار سرزمين از جنبه هاي مهم آن شمرده مي شود. در برنامه ريزي آمايش سرزمين تشخيص مناطق مختلف سرزمين اهميت اساسي دارد؛زيرا پايه و مبناي آمايش سرزمين تشخيص مناطق مختلف سرزمين اهميت اساسي دارد و معمولاً دوره اي ١٥ تا ٢٠ سال را زير پوشش قرار ميدهد .
اين برنامه خط و مرز بين برنامه کلان و برنامه هاي منطقه اي را تشکيل مي دهد. به ديگر سخن ،برنامه آمايش سرزمين برنامه هاي منطقه اي را به برنامه هاي ملي پيوند مي دهد.(وحيدي،٧٥:١٣٧٣)
بيان مساله :
نياز به انجام برنامه ريزي از وقوف بر مشکلات و يا قابليت هاي توسعه اي سازمان فضايي جامعه ناشي ميشود؛ سازمان فضايي تبيين روابط بين انسان ، فضا و فعاليت هاي انسان در فضا ميباشد که به چگونگي پراکنش ، توزيع جمعيت و فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي و کنش هاي متقابل بين آنها مربوط است (معصومي اشکوري ، ٧٦) و در يک ديد کلي سازمان فضايي کشور با وجود عدم تعادل ها در سطح سرزمين روبرو مي باشد. قسم هايي از کشور به ويژه تهران بزرگ سهم عمده اي از فعاليت ها و جمعيت را به خود اختصاص داده است و اختلاف فاحشي با ساير نقاط کشور دارد و فضاهاي ملي فاقد پيوندهاي مناسب و کافي در راستاي وحدت و يکپارچگي است هر چند عوامل جغرافيايي و طبيعي در اين ارتباط بيتأثير نيستند اما با در نظر گرفتن چگونگي تخصيص منابع و پيشرفت هاي تکنولوژيکي و ابعاد جديد توسعه اي و ارتباطات ، سازمان فضايي کشور از هم گسسته است و استان آذربايجان شرقي نيز از اين قاعده مستثني نيست و منطقه آذربايجان به مرکزيت قطب صنعتي تبريز در صنايع ماشين سازي، کشت غلات و پنبه و توليدات دامي و خدمات بازرگاني به نوعي تقسيم کار براساس قابليت هاي طبيعي و موقعيت جغرافيايي خود دست يافته است اما عدم شناخت کامل قابليت استان منجر به کاهش نقش آن در تقسيم کار ملي شده است علاوه بر آن در درون استان نيز پيوندهاي بين مراکز اصلي و کانون هاي توسعه ارگانيک نبوده و ضعف شبکه هاي ارتباطي و ضعف نظام سلسله مراتبي بين آنها باعث ضعف سازمان يافتگي دروني فضاهاي توسعه اي و حاشي اي شدن بخش وسيعي از استان شده است که در مجموع ميتوان علل اصلي اين نارسائيهاي سازمان فضايي موجود در استان را در سه عامل عدم وجود تفکر منسجم و نهادينه براي مديريت سرزمين در سطوح مديريت ملي و استاني، عدم وجود برنامه مصوب سازماندهي فضا و عدم وجود نهاد مشخص و مسئول جهت مديريت سرزمين خلاصه کرد. (دفتر آمايش و برنامه ريزي منطقه اي، ٧٩) براي روشن تر شدن مساله لازم است کليترين مشکلات سازمان فضايي استان در ابعاد گوناگون آن به صورت خلاصه تشريح شود.
محدوديت هاي طبيعي استان بسيار است به طوري که ٤١ درصد مساحت استان با تيپ اراضي کوهستاني پوشيده شده است و عدم امکان توسعه بهره برداري از منابع زيرزميني، کمبود آب قابل استحصال ، عدم تعادل دام و مرتع ، چراي مفرط و بيش از ظرفيت از آنها وجود دارد. اين امر همراه با نظام نامتناسب اسکان مشکلاتي از قبيل توزيع نامتوازن جمعيت شهري بخصوص در منطقه شمالي و شرقي درياچه اروميه و شهر تبريز، تمرکز روستاهاي بزرگ در دشت هاي مراغه و تبريز، استقرار مراکز فعاليت صنعتي توسعه يافته در منطقه شمالي و شرقي درياچه اروميه و ضعف مناطق شمالي استان منجر شده است .
در بخش صنعت استان نيز عدم تعادل در سازمان فضايي فعاليت هاي صنعتي، تمرکز شديد واحدهاي صنعتي در اطراف شهر تبريز، فقدان زنجيره هاي توليد صنعتي و واحدهاي فرآوري معدني و وابستگي صنايع به ويژه در مواد اوليه و ماشين آلات به خارج از کشور و استان موجب رکود فعاليت هاي صنعتي استان بوده است .
در بخش کشاورزي نيز مشکلات عديده اي از قبيل کمبود شديد علوفه ، پايين بودن دانش فني، کوچک بودن قطعات زراعي، اتلاف آب ، تبديل مراتع به مزارع و عدم توسعه راه هاي ارتباطي و تاسيسات زيربنايي و تحقيقات کشاورزي، عدم قطب بنديهاي زراعي و مطالعات کشاورزي وجود دارد که در اثر عدم تعيين تناسب اراضي و کاربردهاي اراضي و عدم حفاظت و نگهداري از منابع طبيعي که به عنوان بخشي از ديدگاه هاي آمايشي استان محسوب ميشود به وجود آمده است . (سازمان مديريت و برنام ريزي استان آذربايجان شرقي ، ٨١)
اهميت و ضرورت انجام مطالعه :
برنامه ريزي آمايش استان به عنوان راه حل مسائل و مشکلات ذکر شده در فوق به عنوان يکي از مهم ترين رويکردهاي برنامه ريزي در غالب کشورهاي جهان است برنامه ريزي آمايش به بررسي و مطالعه خصوصيات و ويژگيهاي کلي فضاي استان و بازيافت قابليت ها در نواحي مختلف آن راه حلي براي ايجاد توزيع مناسب الگوهاي توسعه و استقرار فعاليت هاي اقتصادي اجتماعي و فضايي را ارائه مي نمايد.(معصومي اشکوري. ٧٦).
با انجام برنامه ريزي آمايش استان و اجراي آن آثار مثبت رفع مسائل و مشکلات در زمينه هاي مختلف اقتصادي اجتماعي و فضايي کشور نمايان خواهد شد و قابليت هاي بالقوه استان تعيين و مشخص شده و اختلافات فاحش ما بين مناطق توسعه يافته و توسعه نيافته از بين خواهد رفت و سازمان فضايي از تعادل نسبي در توزيع جمعيت و فعاليت برخوردار شده و بهره برداري مطلوب از محيط زيست و انرژي و ارتباطات به عمل آمده و محورهاي توسعه مشخص و پايه و راهنماي اصلي براي تمامي برنامه ها و عاملين تصميم سازي و تصميم گيري در استان به وجود خواهد آمد. مهار سريع و به موقع توزيع نابرابر امکانات و خدمات و تحرک جمعيتي شهرهاي کوچک ، روستاها و مهار رشد جمعيت شهرهاي بزرگ جز با يک نگرش سيستمي و راهبردي بر پايه برنامه آمايش استاني امکان پذير نيست .
محدوده مطالعاتي :
استان آذربايجان شرقي به محدوده اي از منطقه شمالغرب کشور اطلاق ميشود که از نظر موقعيت جغرافيايي در محدوده ٤٥ درجه و ٠٧ دقيقه الي ٤٨ درجه و ٢٠ دقيقه طول شرقي و ٣٦ درجه و ٤٥ دقيقه الي ٣٩ درجه و ٢٦ دقيقه عرض شمالي واقع گرديده است . اين استان براساس آخرين تقسيمات سياسي کشور در سال ١٣٨٢ داراي ١٩ شهرستان ، ٤٢ بخش ، ٥٥ شهر و ١٤٢ دهستان ميباشد.
نقشه ١: موقعيت سياسي و جغرافيايي استان آذربايجان شرقي
داده ها و روش شناسي تحقيق :
داده هاي مورد نياز اين تحقيق شامل تصاوير ماهواره اي لندست ETM ،اطلاعات اخذ شده از سازمان مديريت و برنامه ريزي مي باشد.
فرآيند تحليل اطلاعات در سيستم اطلاعات جغرافيايي :
جيآياس يک سيستم رايانه اي است که چهار قابليت اساسي را در رابطه با داده هاي زمين مرجع فراهم ميآورد.:١- ورودي داده ها ٢- مديريت داده ها ٣- پردازش و تحليل داده ها ٤- خروجي داده ها.
شکل زير نحوه ارتباط اين اجزا را در کل سيستم نشان ميدهد.
نمايش کلي اجزاي سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي
(مديري، خواجه (١٣٧٦) .ص ٤٤)
شکل ٢: فرآيند GIS
٧کاربردها و توانايي هاي سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي :
● قابليت جمع آوري، ذخيره ، بازيابي و تجزيه و تحليل اطلاعات با حجم زياد؛
● قابليت برقراري ارتباط بين اطلاعات جغرافيايي (نقشه ) و اطلاعات غيرجغرافيايي(جداول اطلاعاتي) و ايجاد امکانات تجزيه و تحليل اطلاعات جغرافيايي با استفاده از اطلاعات غيرجغرافيايي و بالعکس ؛
● توانايي انجام طيف وسيعي از تحليل ها مانند: روي هم قراردادن لايه ها، پيداکردن اشياي مختلف با استفاده از خاصيت نزديکي آن ها به يک شيء خاص ، شبيه سازي، محاسبه تعداد دفعات وقوع يک حادثه در فاصله مشخص از نقطه يا نقاط معين ، و ...؛
● داشتن دقت ، کارآيي، سرعت عمل زياد و سهولت در بهنگام سازي داده ها؛
● توانايي انجام محاسبات آماري مانند محاسبه مساحت و محيط پديده هاي مشخص شده ؛
● قابليت رديابي و بررسي تغييرات مکان هاي جغرافيايي در طول زمان ؛
● قابليت استفاده براي مکان يابي پروژه هاي مختلف .
نتايج :