بخشی از مقاله
بررسی ابعاد اجتماعی بافت های فرسوده شهر کرمانشاه
چکیده
شهرها در طول فرآیند رشد خود به مرحلهای از رشد میرسند که نیاز به تجدید کالبد و نوسازی پیدا میکنند. بافتهای فرسوده شهری که زمانی براساس الگوهای شهری و با تأثیر از شرایط اقتصادی- اجتماعی ساکنان و ویژگیهای محیطی به وجود آمدهاند، امروزه بر اثر گذشت زمان و تغییر در الگوهای فضایی ساخت و ساز، قابلیت زندگی را از دست دادهاند و دارای مشکلات زیادی از لحاظ شرایط کالبدی، عبور و مرور، اقتصادی و اجتماعی برای زندگی امروزی است بنابراین استفاده از برنامههای راهبردی در جهت بهسازی و نوسازی این بافت های فرسوده دارای اهمیت بسیاری است. در این میان میتوان از راهکارهای مشارکت دولتی و در سطحی بالاتر، شراکت و توانمندسازی اجتماع محلی و نیروهای غیردولتی دخیل (شهروندان، بخش خصوصی، مالکین و...) در امر بهسازی و نوسازی بافت فرسوده مدد جست. در تحقیق حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با بیانی تحلیلی- توصیفی ابتدا تعاریفی از انواع بافت فرسوده و روشهای مداخله در آن را بیان کرده و سپس ابعاد اجتماعی محدوده بافت فرسوده شهر کرمانشاه بررسی قرار می گیرد، که در نهایت نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که شهر کرمانشاه به عنوان مرکز استان، قابلیت تبدیل شدن به مرکزیت غرب کشور و محور اصلی شرق به غرب در رابطه با کشورهای غرب خاورمیانه و از آنجا اروپا را دارا می باشد. بنابراین جلب و جذب جمعیت بیشتر و متناسب آن، ارتقای کمی و کیفی خدمات و امکانات شهری و منطقه ای در شهر و به ویژه در بافت تاریخی و مرکزی باید مورد توجه قرار گیرد. برای
کلمات کلیدی:
واژگان کلیدی: بافت فرسوده، بهسازی و نوسازی، کرمانشاه، ابعاد اجتماعی
1
طرح مسأله
شکل گیری برخی از محلات و مناطق شهرهای بزرگ بنا به دلایل متعدد به گونه ای بوده است که با ضوابط و معیارهای شهرسازی و معماری امروز مغایرت دا شته و به نوعی و صله ناجور به تن شهرها خ صو صاً کلان شهرها می با شد. این بافت به مرور زمان فر سوده تر شده و علاوه بر فرسودگی ابنیه، شبکه تاسیسات شهری آنها نیز فرسوده شده و کارکردهای شهری خود را از دست می دهند.
از دهه ی 80 به بعد نگرش اقتصادی، اجتماعی به محلات صورت گرفته است. ازآنجا که نواحی قدیمی شهرها، عرصه ی تضادهای شهری اند و این نواحی علاوه بر کانون مشکلات شهری، دارای ارزش های فرهنگی هم هستند، دربرهه ای برخورد با این نواحی شهری در تخریب و پاکسازی مجدد بود که سبب مهاجرت ساکنان این نواحی و پائین آمدن توان اقتصادی و ... می شد. تبعات منفی آن سیاستها، جمعیت و فعالیت این نواحی را منزوی کرد، در نتیجه امروزه به اصلاح مجدد آنها و تجدید حیات آنها، به معنی اجتماعی-اقتصادی گام برداشته شده است.
در حال حاضر یکی از مسائل مورد توجه در مداخله بافت های فرسوده آن است که آیا برنامه ریزی برای احیای زندگی محلات قدیمی، بدون توجه به مسائل اجتماعی ساکنان و تنها بهبودی کالبدی امکانپذیر است؟ و این موضوع که آیا افت سطح اجتماعی ساکنان یکی از دلایل اصلی فرسودگی بافت و تشدید فرسودگی آن نمی باشد؟
روش تحقیق
این مقاله با ماهیت کاربردی و روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است . جمع آوری داده های مورد نیاز از روشهای مصاحبه، برداشت های میدانی و روش های کتابخانه ای استفاده شده است. ضمناً برای تحلیل از روشهای آماری و توصیفی و استنباطی استفاده شده است.
اهداف تحقیق
-1بررسی ظرفیت جمعیت پذیری محدوده با توجه به ظرفیت شبکه، زیرساختها، ویژگی های کالبدی، خدمات، وضعیت زمین ساخت و سایر عوامل مؤثر -2بررسی ابعاد تراکم جمعیت در محدوده بافت فرسوده
ادبیات نظری
مراد از فرسودگی، ناکارآمدی و کاهش کارآیی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافت های شهری است. فرسودگی بافت و عناصر درونی آن یا به سبب قدمت و یا به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی، بر شکل گیری بافت، بوجود می آید. پیامد فرسودگی بافت که در نهایت به تنزیل منزلت آن در اذهان می شود، در اشکال گوناگون؛ از جمله کاهش و یا فقدان شرایط زیست پذیری و ایمنی و نیز نابسامانی های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و تاسیسات، قابل دریافت و شناسایی اند.(شماعی ،1385؛ (6
اهم مسائل و مشکلات محلات فرسوده و شناخت نقاط ضعف آنها عبارتنداز:
-1 ویژگی های کالبدی؛ از قبیل قدمت زیاد، مصالح کم دوام، رکود ساخت و سازو...
-2 ویژگی های اجتماعی و جمعیتی، جابجایی ساکنان اصیل با کارگران و مهاجران و افزایش بزهکاری اجتماعی منتج آن. -3 ویژگی های اقتصادی؛ کاهش قیمت زمین و بنابه دلیل کمبود خدمات ، رکود ساخت و ساز و فعالیتهای عمرانی و ...
-4 ویژگی های ارتباطی؛ تنگی معابر و مشکلات ترافیک در گذرها و معابر.
-5 ویژگی های زیرساختی؛ فرسودگی شبکه های تاسیسات شهری و کم کاری دستگاههای اجرایی و خدماتی.
2
-6 ویژگی های کارکردی؛ تبدیل کاربری های مسکونی به غیرآن از قبیل انبار و کارگاه های آلاینده به دلیل فرسودگی.
-7 ویژگی های زیست محیطی؛ ورود جریانهای فاضلاب خانگی به معابر و نیز آلودگی محله به دلیل وجود زباله های خانگی (افشار، 1383؛ .(78
علاوه بر آنچه گفته شد، باید افزود که علت اصلی فرسودگی را باید در 2 عامل فقر و بیکاری جستجو کرد.(نحوه ی تاثیرگذاری آنها را در طی مدل ارائه شده مشاهده می کنیم.) (حافظ نیا، 1382 ، (104
اجزای شهر عبارتند از؛ بستر جغرافیایی، کالبد شهر، انسان و فعالیتهای او. ناهنجاری های شهر، ناشی از نبود تعادل و توازن میان 3 عامل بالاست. اگر قرار باشد، انسان را مظروف و کالبد را ظرف به حساب آوریم، در بسیاری از موارد، توسعه ی ساخت و سازها و برنامه ریزی کالبدی در شرایطی انجام می گیرد که از ویژگی های مظروف آن، اطلاعی در دسترس نیست. باید پرسید، آیا تنها پیش بینی های جمعیتی که بر اساس فرمولهای رشداند، برای آگاهی از خصوصیات جامعه ی شهری کافی است؟ به هر حال شهرسازان با توجه به اطلاعات حاصله از تحقیقات در طرح های شهری بدنبال اهدافی هستند، اهدافی که به واسطه ی آنها بتوان شهر ومحیط شهری را بهبود داد. اگر اطلاعات حاصله از اجزای شهر ناکافی و ناکار آمد باشند، اهداف مطروحه در برنامه ریزی و نیز خود برنامه ریزی ناکارآمد و بی حاصل می گردد.
اهدافی که در محلات فرسوده دنبال می شوند، 2 دسته اند؛ -1 اهداف کمی مانند فضای سبز، سرانه مسکونی و پارکینگ و... و -2 اهداف کیفی که عبارتند از، ارتقای کیفیت زیست و معیشت شهری، جلب مشارکت مردم برای منافع جمعی، بهبود وضعیت ایمنی و امنیت شهروندان، فراهم آوری شرایط بالندگی افراد در جامعه و ...، این در حالی است که در محلات فرسوده بیشتر جنبه ی کالبدی به خود می گیرند و کمتر به نیاز ساکنان و جنبه های انسانی و اجتماعی آنها توجه می گردد. این بیگانگی طرحها با انسان، منجر به کاستی هایی در ارائه ی خدمات اجتماعی به او می گردند. (از قبیل بهداشت، درمان، آموزش و پرورش، ورزش، فضاهای فرهنگی و ...)(رهنمایی، 1384 ، (25 و نیز سبب ساز زمینه های مساعدتر برای افت سطح اجتماعی، تنزل فرهنگ ساکنان، زمینه مطلوب برای افزایش جرائم شهری و کاهش امنیت محله می گردد. و نیز فاصله ی اجتماعی و اقتصادی بین محلات فرسوده و سایر محلات را افزایش می دهد و به جدایی گزینی اکولوژیک برای کم درآمدها، اقلیت های نژادی و مجرمان می انجامد. این جدایی گزینی افراد در محلات فرسوده، در پایان کار به جدایی گزینی اجتماعی محلات شهری می انجامد.(شکویی، 1372 ، .(29
مثلاً در محلات فرودست، افراد متمول زندگی نمی کنند. این محلات برای انواع مهاجران، کارگران و افراد فقیر به لحاظ ارزانی مسکن و اجاره بها مطلوب می نماید و نیز زمینه را برای مجرمان شهری که اغلب فقیر و بی سوادند فراهم می آورد. در نتیجه به دلایل توأم اجتماعی و اقتصادی ابتدا زمینه برای فرسودگی اجتماعی و سپس اقتصادی محله فراهم می آید، این روند تا جایی پیش می رود که اکثر ساکنان قدیمی متمول، با انگیزه ی زندگی در محیط سالم تر (بهداشتی و فرهنگی و اجتماعی و رفاه بیش تر) محله را ترک می گویند و محله را با تمام مشکلاتی که دارد و نیز با ساکنان جدید و فاقد قدرت مالی و انگیزه ی اجتماعی و نیز مستعد جرائم اجتماعی تنها می گذارند.
اینچنین است که محله در وهله ی نخست به دلایل اجتماعی به مکانی برای بروز مشکلات ، جرمها، فرسودگی ها و ناکارآمدی ها تبدیل می شود. پدیده ای که حتی با هزاران برنامه ی کالبدی از بین نمی رود و روز به روز وخیم تر جلوه می نماید و بواسطه ی عوامل بالا بطور پیوسته فرسوده تر و پرمسأله تر و مهیاتر برای انواع جرائم شهری می گردد.
یافته های تحقیق ظرفیت جمعیت پذیری محدوده با توجه به ظرفیت شبکه، زیرساختها، ویژگی های کالبدی، خدمات، وضعیت زمین ساخت و سایر عوامل مؤثر
اصولاٌ دو هدف عمده بهسازی و یا نوسازی بافتهای فرسوده (به فراخور ارزش های تاریخی و فرهنگی) شامل احیاء اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و کالبدی با تجدید حیات مجدد آنها و توسعه درونی شهرها به جای توسعه و گسترش روز افزون خارج از بافت شهر می باشد.
3
هر چند همواره هدف دوم مورد نظر برنامه ریزان و شهرسازان در کنار هدف اصلی (تجدید حیات) قرار دارد، اما بسته به موقعیت نسبی و جغرافیایی، شکل بستر شهر، اندازه شهر و فرهنگ حاکم بر آن شهر، هدف دوم با درجات مختلف به لحاظ اهمیت مورد نظر قرار می گیرد. در شهر کرمانشاه که در پهنه ای تقریباً هموار در بیشتر جهات مستقر شده است بحث توسعه افقی شهر در بیرون از بافتها هر چند دارای اهمیت می باشد اما از درجه اعتبار کمتری برخوردار است. لذا راهبرد و سیاست اصلی در بهسازی بافت فرسوده به صورت کلان، ارتقاء کیفی جمعیت ساکن در این بافت است و در صورت داشتن پتانسیل و ظرفیت بهینه، می توان در خصوص توسعه کمی
جمعیت پذیری این بافت راهکار ارائه نمود.
با توجه به مطالعات پیشین بخوبی روشن است که از نظر کمی، رابطه معکوس بین مساحت گونه های مختلف این بافت با درصد جمعیت آنها وجود دارد. به گونه ای که در محدوده بافت باارزش تاریخی در 3/8 درصد مساحت شهر 6 درصد کل جمعیت، در بافت میانی در 3/9 درصد مساحت شهر، 8 درصد کل جمعیت شهر، در بافت دارای اسکان غیررسمی در 4/2 مساحت شهر، 16 درصد جمعیت و در بافت با پیشینه روستایی در 0/42 درصد مساحت شهر 1 درصد کل جمعیت شهر ساکن می باشند. (جدول شماره(5 -
مأخذ: سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 و محاسبات نگارنده در کل بافت فرسوده هم در 12/3 درصد مساحت کل شهر بالغ بر 31 درصد جمعیت و 32 درصد خانوارها زندگی می کنند. بنابراین
تراکم نسبی در بافت فرسوده بیشتر از دو و نیم برابر تراکم متوسط شهر می باشد (جدول شماره .(5 -2 لذا راهبرد اصلی در ساماندهی و بهسازی بافت فرسوده، رساندن تراکم متوسط (خالص و ناخالص) به متوسط شهر کرمانشاه می باشد. البته این راهبرد در مرحله سیاستگذاری و سپس هدف گذاری و برنامه ریزی، بسته به نوع گونه و نیز کیفیت بهسازی هر گونه می تواند به صورت تفصیلی مورد بازنگری و یا تغییر قرار گیرد.
بررسی جدول شماره 5 -3 به خوبی گویای تراکم نسبی بسیار بالاتر گونه های مختلف بافت فرسوده در درجات مختلف نسبت به