بخشی از مقاله
بررسی تاثیر حس تعلق به مکان آموزشی در جهت رشد و شکوفایی خلاقیت دانش آموزان
خلاصه:
در طراحی بسیارى از فضاهاى آموزشی، به جنبه هاى روحی و روانشناختی دانش آموزان کمتر توجه شده است. به نظر روان شناسان محیط، محیط آموزشی باید به گونه اى طراحی شود که یادگیرى در آن آسان و خوشایند باشد. نیاز روز افزون کشور ما به گسترش فضاهاى آموزشی ، یکی از مشکلات اساسی جامعه است که بایستی بدان پرداخته شود. متأسفانه اغلب فضاهاى آموزشی مدارس کشور سازگارى لازم را با ویژگی هاى روانشناختی دانش آموزان ندارند و بدین لحاظ می توانند بر عملکرد دانش آموزان و میزان خلاقیت آنان تأثیرگذار باشند. در این تحقیق هدف بررسی و ارزیابی حس تعلق به مکـان آموزشـی در جهـت رشـد و شـکوفایی خلاقیت دانش آموزان است؛ چرا که ایجادرغبت و حس علاقه مندى به محیط آموزشی، از عوامل مؤثر در برداشت دانش آموزان از محیط مدرسه نهایتاًو سبب شکوفایی خلاقیت در آنها می گردد. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی از نـوع پـس رویدادىعلّی– مقایسه اى می باشد. جامعه آماري پژوهش مشتمل برکلیه هنرستان هاي دخترانه شهرکرمان است. به منظور اجراي طرح پژوهشی، از میان دو ناحیه آموزش و پرورش کرمان، یک ناحیه به تصادف انتخاب گردید. نتیجه این که بروز کارهاي خلاقانه بین دوگروه مدارس الف و ب در آزمون حس تعلق به مکان در زیر مجموعه هاى وجود کارگاه اختصاصی یا عدم وجودآن تفاوت معناداري وجود دارد.
واژه هاي کلیدي: روان شناسی محیط، محیط آموزشی، حس تعلق به مکان ، نگرش دانش آموزان،کلاس _کارگاه
مقدمه:
در قـرن بیسـت و یکــم خلاقیـت مهمتــرین عامـل در پیشـرفت جوامــع محسـوب مــیشـود. تحقیقـاتی کــه در ایـن زمینــه انجـام شـده، بــه ایـن نتیجــه رسیده است که دانش علمی، مهـارت ، سـواد عملـی و تفکـر انتقـادي قـادر نخواهـد بـود تـا مزیـت و برتـري کشـوري را در اقتصـاد جهـانی تـأمین نماید و تنها توجه به خلاقیت و نوآوري قادر خواهـد بـود تـا عـاملی بـراي پیشـرفت نسـبت بـه کشـورهاي دیگـر محسـوب گـردد . از اینـرو تمرکـز بـر روي افـزایش خلاقیـت، چیــزي اسـت کـه بایــد در طـی دهـههــاي اولیـه قـرن بیسـت و یکــم بـر روي آن سـرمایهگــذاري شـود. انجمـن روســاي مــدارس آمریکــا1 در کنفرانســی کــه در ســال 2007 تشــکیل دادنــد، بــراي افــزایش ادراك ســازمانها و مــدارس بــر روي بــاور بــه خلاقیــت تمرکــز نمودند. اولین پژوهشهـاي آنهـا بـر روي شـناخت درك خلاقیـت در میـان ایـن دو گـروه _ سـازمانها و مـدارس _ بـود و بطـور عـام آنهـا بـه ایـن نتیجه رسیدند که توانایی بـراي حـل مسـایل در میـان سـازمانها و شـناخت و فرمـولبنـدي مسـایل اهمیـت بسـیار زیـادي دارد. در حقیقـت توانـایی حل مسایل و توانایی شناخت مسأله را بـه عنـوان نمادهـاي خلاقیـت تلقـی نمـوده و درکنـار آن، درصـد دیگـري از مهـارتهـا نیـز بـه عنـوان نمادهـاي خلاقیـت تلقــی شـدند، قابلیتهـاي گفتگــو بـا دیگـران دربــاره ایـده هـاي نــو، قابلیـت ریسـک پــذیري، رواداري در درك مسـایل گنــگ، اصالت و ابداع در کار، کنجکـاوي فـردي، راحتـی در توجـه بـه راه حلهـاي دیگـر، قابلیـت تولیـد ایـده هـاي نـوین، قابلیـت ارتبـاط بـا حـوزههـاي گوناگون دانـش، قابلیـت شناسـایی الگوهـاي رفتـاري یـا ترکیـب اعمـال جدیـد از مـوارد دیگـري بـود کـه بـه عنـوان حـوزه هـاي مهـم همکـار در زمینـه خلاقیــت تلقــی شــدند.[1] کارهــا در ایــن قـرن مشــتمل بــر ایــدههــا و تخیــل خواهنــد بــود و بـراي ایــن کــار تحریــک انگیــزه هــا بــه ســمت خلاقیــت، حــس اســتقلال و خــود جهــت دهــی از مهمتــرین مســایلی خواهــد بــود کــه تقویــت آنهــا اهمیــت دارد و شــخص را بــه ســطحی بــالاتر خواهد رساند ]٢[ .ساویر در کتاب خود عقیده دارد کـه بایـد بسـیاري از اسـطوره هـا را از مفهـوم خلاقیـت بـه عنـوان یـک امـر فـردي و درونـی و مــرتبط بــا حــوزه هــاي خــاص زدود و عقیــده دارد کــه خلاقیــت بایــد در مــدارس بــه صــورت سیســتماتیک آمــوزش داده شــود و در همــه شــیون زندگی انسانی مـورد توجـه قـرار گیـرد]٣.[ بنـابراین شـکوفا سـاختن ایـن اسـتعداد بـه عنـوان مهمتـرین نیـاز عصـر آینـده، بـیش از هـر سیسـتمی بـر عهده آموزش و پرورش خواهد بود زیرا بهترین بازه زمانی براي پرورش این استعداد دوران کودکی و نوجوانی است.[1]
دانـش آمـوزان زمـان طـولانی را در محـیطهــاي آموزشـی سـپري مـیکننـد ، بنـابراین محیطــی کـه درآن قـرار مـیگیرنـد از اهمیـت ویــژهاي برخوردار اسـت تـا آنجـا کـه روان شناسـان محیطـی بـه تـأثیر شـرایط محـیط آموزشـی توجـه زیـادي مبـذول داشـته انـد . یکـی از معـانی مهـم در ارتقـاء کیفیـت محــیط هـاي آموزشــی، حـس تعلــق بـه مکــان مـی باشــد. ایـن حـس کــه عـاملی مهــم در شـکل گیــري پایـه هــاي ارتبـاطی دانــش آموزان و محـیط مـی باشـد ، منجـر بـه همـاهنگی دانـش آمـوزان بـا محـیط آموزشـی ، بهـره بـرداري بهتـر ازمحـیط آموزشـی و بـروز خلاقیـت در آنان می گردد.[5]تاکنون در رابطـه بـا خلاقیـت وحـس تعلـق بـه مکـان مطالـب بسـیاري نگاشـته شـده ، لکـن در پژوهشـهاي مـرتبط بـا خلاقیـت ، به رابطه ي کیفیـت محـیط هـاي آموزشـی و حـس تعلـق بـه مکـان در کشـورمان کمتـر توجـه شـده اسـت ، از اینـرو مقالـه حاضـر بـه عنـوان راهـی براي دستیابی به جامعه اي بارور و داراي ابعاد نوین خلاقیت بر روي اهمیت تاثیر حس تعلق به مکان در محیطهاي آموزشی تاکید دارد.
حس تعلق به مکان:
حس تعلق به معناي پیوندي محکم و عاملی تاثیرگـذار میـان مـردم و مکـان بـا اجـزاي تشـکیل دهنـده آن اسـت ، کـه ایـن پیونـد بـه صـورت مثبـت بــوده و ســبب گســترش عمــق ارتبــاط و تعامــل فــرد بــا محــیط مــی گــردد کــه بــا گــذر زمــان عمــق و گســترش بیشــتري مــی یابــد .[6] از دیــدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربـه حسـی، عـاطفی و معنـوي خـاص نسـبت بـه محـیط نیـاز دارنـد. ایـن نیازهـا از طریـق تعامـل صـمیمی و نـوعی همـذات پنـداري بـا مکــانی کـه در آن قـرار دار نــد قابـل تحقـق اســت . ایـن تعامـل صـمیمی و همــذات پنـداري، روح یـا حــس مکـان نامیـده مــی شود. از نظر روانی حس مکان کاتـالیزوري اسـت کـه باعـث تبـدیل شـدن یـک محـیط بـه یـک مکـان مـی شـود، رونـد تجربـه عمیـق مکـان نـه بـه عنوان یک شئ بلکه به عنوان یکاُرگانیسم زنده اسـت کـه بعـد از انطبـاق هـاي متقابـل پـی در پـی محقـق مـی شـود، از ایـن رو روابـط بـین افـراد و مکان ها نیازمند ثباتی خاص است . محـیط ایـن ویژگـی هـا را از طریـق ترکیـب نظـم طبیعـی و بشـري کسـب مـی کنـد . در رشـته هـاي علمـی ماننــد روانشناســی، جامعــه شناســی و انســان شناســی اصــطلاحات تعلــق بــه مکــان، تعلــق بــه اجتمــاع، ســاختار عاطفــه ، معنــا و تجربــه، مهــم تــرین مباحـث مطــرح شــده دربـاره حــس مکــان هسـتند . در واقــع احســاس تعلــق و دلبسـتگی بــه مکــان سـطح بــالاتري از حــس مکـان اســت کــه در هــر موقعیت و فضا به منظور بهـره منـدي و تـداوم حضـور انسـان در مکـان نقـش تعیـین کننـده اي مـی یابـد . ایـن حـس بـه گونـه اي بـه پیونـد فـرد بـا مکان منجـر مـی شـود کـه انسـان خـود را جزئـی از مکـان مـی دانـد و بـر اسـاس تجربـه هـاي خـود از نشـانه هـا، معـانی و عملکردهـا، شخصـیت و نقشی براي مکان در ذهن خود متصور مـی سـازد .ایـن نقـش نـزد او منحصـر بـه فـرد و متفـاوت مـی باشـد و در نتیجـه مکـان بـراي او مهـم و قابـل احترام می شود .[5]
شاماي2 در بررسی هاي خود در مورد سطوح مختلف احسـاس بـه مکـان، سـه مرحلـه اصـلی تعلـق بـه مکـان ، دلبسـتگی بـه مکـان وتعهـد بـه مکـان را اشاره واین حس را در هفت سطح طبقه بندي می کند.
1. بـی تفـاوتی نسـبت بـه مکـان : ایـن سـطح معمـولا در ادبیـات حــس مکـان مـورد توجـه واقـع نمـی شـود ولـی مـی توانـد در ســنجش حس مکان مورد استفاده قرار گیرد.
2. آگاهی از قرارگیري در یک مکان : این سطح هنگامی است که فرد می داند که در یک مکان متمایز زندگی می کند و نمادهاي آن را تشخیص می دهد ولی هیچ احساسی که او را به مکان متصل کن وجود ندارد . در این حالت فرد ممکن است بداند که در یک مکان مستقر است ولی نمی داند که بخشی از آن مکان است.
3. تعلق به مکان : در این سطح نه تنها از نام و نمادهاي مکان آگاه است بلکه با امکان احساس بودن و تقدیر مشترك داشتن نیز دارد ، در این حالت نمادهاي مکان محترم و آنچه براي مکان رخ می دهد ، براي فرد مهم است.
4. دلبستگی به مکان : در این سطح فرد ارتباط عاطفی پیچیده اي با مکان دارد.مکان براي او معنا دارد و مکان محور فردیت است و تجارب
جمعی و هویت فرد در ترکیب با معانی و نمادها به مکان شخصیت می دهد.در این حالت بر منحصر به فرد بودن مکان و متفاوت بودن آن با دیگر مکان ها تاکید می شود.
5. یکی شدن با اهداف مکان : این سطح نشان دهنده آمیختگی و پیوستگی فرد با نیازهاي مکان است ، در این حالت فـرد اهـداف مکـان را تشخیص داده ، با آنها منطبق شده و از آنها پیروي می کند ، در فرد شور ، عشق، حمایت و از خودگذشتگی نسبت به مکان وجود دارد.
6. حضور در مکان : این سطح به نقش فعال فرد در اجتماع که علت آن تعهد به مکان است ، توجه دارد .
7. فداکاري براي مکان : این سطح بالاترین سطح حس مکان است و فرد عمیق ترین تعهد را نسبت به مکان دارد و فـداکاري زیـادي بـراي گرایش ها ، ارزش ها ، آزادي ها و رفاه در موقعیت هاي مختلف از خود نشان می دهد. در این سطح آمادگی براي رها کردن علایق فردي و جمعی به دلیل علایق بزرگتر نسبت به مکان وجود دارد .[7]
هاموم نیز در مطالعات خود با اشاره به درجات مختلف حس مکان ، به وجود تفاوت معنایی در درجات این حس تاکید کرده و نوعی ارتباط اجتماعی عمیق بین محیط و فرد را به عنوان بعدي از حس تعلق اشاره می کند.[8] به نظر می رسد عامل زمان، عامل مهمی در تحول دلبستگی و به وجود آمدن حس تعلق به مکان باشد.[9]
تاثیر حس تعلق به مکان بر خلاقیت :
تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان براي یادگیري به مکانی ثابت که متعلق به آنها است نیازمندند ، مکان ثابت و اختصاصی به آنها این اجازه را می دهد تا هر چه سریع تر به احساس تعلق به مکان دست یابند ، بوجود آمدن حس تعلق به مکان ، به عنوان مهمترین ابزار بـراي تمایـل بـه تـداوم حضور در مکان است . [10 ] یکی از دیگر مواردي که تعلق به مکان را افزایش می دهد، احساس مالکیت و امنیت در مکان است ، زیرا دانش آموزان داراي ساعات خاصی براي بروز حداکثر خلاقیت نیستند، از اینرو امکان تداوم آزادانه حضور آنها در مکان و فراهم آوردن ایـن امکـان کـه کارهـاي خلاقانه اي که در حال انجام آن بوده اند را بدون جمع کردن در ساعات پس از تدریس، رها شده باقی گـذارده و روز دیگـر بـه ادامـه و تکمیـل آن بپردازند، اهمیت بسیار زیادي دارد. همچنین اختصاص دادن مکانی خصوصی براي نگهداشتن وسایل شخصـی دانـش آمـوزان و بـه نمـایش گـذاردن آثارشان به آنها کمک میکند، تا حس تعلق به مکان و روحیهي مالکیت درآنها تقویت گردد ، حس تعلق به