بخشی از مقاله

چکیده

استان سیستان و بلوچستان همواره جزو استانهاي توسعهنیافته در ایران بوده است. بررسی بخشهاي اقتصادي استان سیستان و بلوچستان از اولین سرشماري - - 1335 تا آخرین سرشماري - - 1385 نشان از عقبماندگیهاي ویژهاي دارد، که ضرورت پرداختن به مباحث توسعه، خصوصا توسعه منطقهاي را دوچندان میکند. در این نوشتار، توسعه ي منطقه اي در استان سیستان و بلوچستان مورد تحلیل قرار می گیرد. تحلیل وضعیت بازار کار استان ، و نرخ رشد بخشهاي اقتصادي آن، دو عامل مهمی است که در شناخت توسعهي منطقه اي سیستان و بلوچستان، بکار گرفته شده است.

تحلیل وضعیت بازار کار و همچنین وضعیت نرخ رشد بخشهاي اقتصادي ، وضعیت توسعه ي استان سیستان وبلوچستان را بر ما آشکار خواهد کرد. بازار کار استان سیستان و بلوچستان ، یافته هایی را بر ما آشکار خواهد کرد که عبارتند از : رو ندشناسی تغییرات اشتغال ، تحلیل کمبود شغل ، وضعیت مهاجرپذیري و یا مهاجرفرستی استان، آشکار شدن رابطهي علی بین مهاجرت و کمبود شغل. در تحلیل وضعیت نرخ رشد بخشهاي اقتصادي نیز، افت و خیز نرخ رشد بخشهاي اقتصادي آشکار خواهد شد بگونهاي که روند تغییرات نرخ رشد بخشهاي اقتصادي ، به تفکیک بخش کشاورزي ، صنعت و خدمات ، مورد بررسی قرار می گیرد.

در این نوشتار ، از تحلیل وضعیت بازار کار ، و نیز وضعیت رشد بخشهاي اقتصادي استان سیستان و بلوچستان طی پنج دهه ي سرشماري - 1335 تا - 1385 ، به تحلیل توسعهي منطقهاي استان خواهیم رسید. در پایان نیز به منظور درك کمبود-ها و درك تفاوتهاي منطقه اي، وضعیت بازار کار استان سیستان و بلوچستان با بازار کار تهران بعنوان قطب توسعه و منابع کشور مقایسه شده است. یافته هاي تحقیق نشانگر آن است که:

مهاجرپذیري و مهاجرفرستی استان سیستان و بلوچستان به ترتیب تابع مازاد شغل و کمبود شغل دربازار کار این منطقه بوده است. همچنین در استان سیستان وبلوچستان ، تغییرات عرضه نیروي کار - DL - بیش از آنکه وابسته به تغییرات نرخ مشارکت - DA - باشد، وابسته به تغییرات طبیعی نیروي کار - DN - بوده است. نکته دیگر اینکه در دهههاي اخیر - دهههاي سوم ، چهارم و و پنجم - ، افزایش نرخ طبیعی نیروي کار که به نرخ رشد جمعت برمیگردد ، عامل مهمی در ایجاد کمبود شغل در استان سیستان و بلوچستان بوده است.

بازار کار استان در دو دهه ي 1335-1345و 1375-1385، به دلیل کمبود شغل، وضعیت نامناسبی را سپري کرده است. :کمبود شغل در دهه نخست به دلیل تغییرات کم فرصت هاي شغلی است . در حالیکه کمبود شغل در دهه اخیر به دلیل رشد قابل ملاحظه جمعیت در دهه 1355 -1365 و بالنتیجه افزایش طبیعی عرضه نیروي کار - DN - در دو دهه بعد، یعنی دهه 1375-1385 می باشد. از طرف دیگر، طی پنج دهه ي سرشماري ، وضعیت بخش خدمات بهتر از بخش صنعت بوده است و بخش صنعت ، وضعیت مناسبتري نسبت به بخش کشاورزي داشته، بگونهاي که بخش کشاورزي نسبت به دو بخش صنعت و خدمات ، وضعیت بدتري را گذرانده است.

مطالعه مقایسهاي بازار کار استانهاي سیستان و بلوچستان و تهران نشان می دهد که در سه دهه اخیر، مقدار تغییرات اشتغال - تقاضاي نیروي کار - در استان سیستان و بلوچستان، و همچنین در استان تهران، مثبت بوده و روندي افزایشی را دارا بوده است. همچنین سرعت افزایش تقاضاي نیروي کار در استان تهران نسبت به استان سیستان و بلوچستان بیشتر بوده است. در سه دههي اخیر - 1355-85 - همسنجی روند تغییرات مهاجرت استان تهران و سیستان وبلوچستان نشان می دهد که استان تهران با یک شیب نسبتا زیاد، به سوي انباشت جمعیت، و استان سیستان و بلوچستان با شیب نسبتا ملایم تري، به سوي گریز جمعیت پیش میرود.

مقدمه

از دیرباز یکی از دغدغههاي مهم انسانها در زندگی این بوده است که بتوانند هر چه بیشتر، محیط و منطقهي زندگی خود را کیفیت ببخشند. امروزه نیز توسعه یافتن و توسعه دادن مناطق در سطح کشورها ، یکی از دغدغه هاي مهم دولتها و مردم کشورها می باشد بطوري که امروزه کمتر کسی است که سخن از توسعه یافتگی و یا عقب ماندگی مناطق را نشنیده باشد. تنها سخن از توسعه ي منطقه کافی نیست و دردي را درمان نخواهد کرد بلکه باید نخست دانست که وضعیت منطقه ي مورد نظر چگونه است ، چگونه بوده است. چه رابطه اي بین متغیرهاي دخیل بر توسعه ي منطقه اي وجود دارد و چگونه می توان به توسعه منطقه کمک کرد و غیره . استان سیستان و بلوچستان نیز از این قائده مستثنا نیست، تحلیل وضعیت بازار کار و نرخ رشد بخشهاي اقتصادي این استان ، ما را در تحلیل توسعهي منطقه اي این استان ، یاري خواهد کرد.

در این نوشتار، تلاش بر این است تا با تحلیل وضعیت بازار کار و وضعیت نرخ رشد بخشهاي اقتصادي استان ، فرصتها و مو انع توسعه منطقه شناسائی و بکاهش مشکلات استان کمک نما ئیم. در راستاي این پژوهش، به پاسخ این پرسشها دست خواهیم یافت : بازار کار استان سیستان و بلوچستان چه روندي را از سال 1335 تا 1385 طی کرده است؟ چه رابطهاي بین فرایند مهاجرفرستی و مهاجر پذیري استان با وضعیت عرضه و تقاضاي بازار کار در استان، وجود دارد؟ روند رشد بخشهاي اقتصادي ، طی پنج دههي سرشماري ، در سطح استان چگونه بوده است؟ هر کدام بخشهاي اقتصادي جه تاثیري در ایجاد اشتغال ودر نتیجه در تغییرات تقاضا در بازار کار داشته اند. تغییرات اشتغال ومهاجرت در استان سیستان و بلوچستان و استان تهران بعنوان قطب اقتصادي کشور چه تفاوتهایی داشته است؟

مبانی نظري:

توسعه و رونق یافتن مناطق یکی از مسائل مهم در ادبیات توسعهي منطقهاي است که تعاریف و مفاهیم گوناگونی دارد و تئوریهاي گوناگونی دربارهي چگونگی توسعهي یک منطقه بیان شده است. دو برداشت متفاوت از توسعه عبارت است از ، توسعه پدیده اي صرفا اقتصادي که مربوط به 1950 و 1960 می باشد و رشد اقتصادي را عامل اصلی توسعه می داند و برداشت دوم که مربوط به دههي 1970 به بعد است و رشد اقتصادي را وسیله دست یابی به توسعه می داند نه هدف توسعه ، و بر کاهش بیکاري نیز توجه دارد - لنگرودي، . - 65-63 :1382 در تعاریف توسعه بر افزایش تواناییهاي انسانی- اجتماعی براي پاسخگویی به نیازهاي اجتماعی انسانی، برآورده شدن نیازهاي کنونی بدون کاهش تواناییهاي نسل آینده تاکید می شود ، بگونهاي که توسعه منطقهاي همین مفاهیم توسعه ، در محدودهي فضایی منطقه میباشد. 

دو دسته نظریههاي توسعه منطقه اي می توان در نظر گرفت ، دسته اول نظریاتی که بر پایه ي تقسیم فعالیتهاي اقتصادیاجتماعی ، بر برنامه ریزي بخشی تاکید دارند مانند نظریه هاي رشد بخشهاي اقتصادي و پایه اقتصادي به طوري که در این نظریات ، انباشت سرمایه ، منابع جدید ، رشد نیروي کار و پیشرفت فن آوري از عوامل اصلی رشد اقتصادي منطقه به شمار میآیند و نیز دسته دوم نظریاتی که بر پایه ي تقدم قلمرو فضایی انسانها و فعالیتها و یکپارچگی آنها در محیط ، به برنامه ریزي فضایی متکی هستند مانند نظریه اگروپلتین و قطب رشد. - صرافی، - 1999 در همین راستا سه نظریه بازرگانی بین المللی ، نظریه بخش و نظریه ي کالاي اساسی از سطح ملی به سطح منطقه اي تعمیم داده شده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید