بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش رابطه سرمایه اجتماعی و خلاقیت با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه مدارس روستایی شوشتر بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه مدارس روستایی شوشتر هستند که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل می باشند تعداد آنها حدود 400 نفر بودند. نمونه این پژوهش مشتمل بر 192 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برحسب جدول مورگان استفاده شده است.
ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خلاقیت عابدی - - 1372 و سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن - 2004 - بود.یافتهها نشان داد که بین خلاقیت با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین سرمایه اجتماعی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. متغیر خلاقیت با ضریب بتای 0/31 و متغیر سرمایه اجتماعی با ضریب بتای 0/28 می توانند به طور مثبت و معنی داری عملکرد تحصیلی در دانش آموزان را پیش بینی کنند
مقدمه
عملکرد تحصیلی به توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی اطلاق می شود که به وسیله آزمون های فراگیری استاندارد شده یا آزمون های معلم ساخته اندازه گیری می شود. به طور کلی این اصطلاح به معنای مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد است، به طوری که بتوان آنها را در مقوله کلی عوامل مربوط به تفاوت های فردی و عوامل مربوط به مدرسه و نظام آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار داد. پیشرفت تحصیلی، پدیده پیچیده ای است که شناخت همه جانبه آن دریک پژوهش واحد ممکن نیست. پژوهشها و بررسیهای بسیاری دراین باره صورت گرفته است و هر یک برخی ازعوامل و متغیرهای موثربر آن را موردارزیابی قرارداده اند.
از جمله رابطه پیشرفت تحصیلی با متغیرهای هوش، کیفیت آموزشی در آموزشگاه، خانواده و محیط آن، سطح سواد و وضعیت فرهنگی، شغل والدین، اقتصاده خانواده، خودپنداری وخودشناسی، عوامل انگیزشی و شناختی ویژگیهای فردی و عوامل بسیار دیگر. گرچه به پیشرفت تحصیلی اغلب به عنوان یک رفتار شناختی توجه می شود، اما طبق نظریه پیاژه، رفتار کاملا شناختی یا کاملا عاطفی وجود ندارد. پیاژه علاوه بر آن بیان می کند که تمامی رفتارها شامل هم ابعاد شناختی و هم عاطفی می باشند.
مدارس امروز به دلیل پیشرفتهای مختلف علوم و تغییرات همزمان در هدفهای آموزشی سعی خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق علمی معطوف کردهاند؛ در حالی که با ورود به دوران فراصنعتی و عصر اطلاعات به دلیل ویژگیهایی مانند انفجار دانش، تحول و تغییر سریع یافتههای علمی، حضور ماشینهای هوشمند در عرصه تعلیم و تربیت و از همه مهمتر عدمقطعیت معرفت علمی، نه امکان انتقال همه یافتههای علمی وجود دارد و نه ضرورتی در این زمینه احساس میشود. به همین دلیل، متخصصان تعلیم و تربیت و برنامهریزان درسی به جای انتقال حقایق علمی، پرورش و تقویت روشها و نگرشهای علمی را توصیه میکنند و به جای تولید مجدد حقایق علمی، بر فرایند تأکید میکنند.
آنها معتقدند که دانشآموزان به جای کسب حقایق علمی، باید به روش کسب حقایق علمی توجه کنند و به جای انباشت حقایق علمی در ذهن، بیاموزند که چگونه بهتنهایی فکر کنند، تصمیم بگیرند، و درباره امور مختلف قضاوت کنند. دانشآموزان در فرایند آموزش باید بتوانند ادراک حسی، فهم نظریات مختلف و تفکر علمی و نقاد خود را تقویت کنند و رشد دهند. رسیدن به چنین اهدافی مستلزم فرصتهای مطلوب یادگیری است.
چنین فرصت و موقعیتی با دستور دادن، موعظه کردن، القا و ترغیب به تقلید و اطاعت از دیگری به وجود نخواهد آمد؛ زیرا محدود ساختن تعلیم و تربیت به انتقال و حفظ حقایق علمی، رشد طبیعی دانشآموزان را محدود خواهد ساخت - کدیور،. - 1385 سرمایه اجتماعی به شبکه روابط شخصی یک فرد با سایر افراد اشاره میکند و در برگیرنده احساس تعلق و پیوستگی به آن افراد است. سرمایه اجتماعی عبارت است از تواناییهای افراد برای کار کردن با یکدیگر، به منظور دستیابی به اهداف مشترک در گروهها و سازمانها. سرمایه اجتماعی در برگیرنده ویژگیهای سازمان اجتماعی از قبیل شبکهها، هنجارها و اعتماد اجتماعی است که هماهنگی و همکاری برای کسب مزایای دو جانبه را تسهیل میکند - همان - . مفهوم سرمایه اجتماعی به روشهای متفاوتی مفهومسازی و عملیاتی شده است - امیرخانی و آغاز، . - 1390 سرمایه اجتماعی چکیده فرهنگ اجتماعی یا سازمانی است که بر اعتماد و مشارکت افراد پایهگذاری شده است.
بنابراین، اگر ما نظام آموزش متوسطه را به عنوان جامعهای که در آن تخصص فردی و تجارب اجتماعی به صورت خودکار به منظور ارایه خدمات بهتر در نظر بگیریم، آنگاه ارتباط بین اعضای این سازمان - سرمایه اجتماعی - بطور بالقوه منبع با ارزشی برای اداره امور خواهد بود - قنادان و اندیشمند، . - 1388 نقطه ثقل مفاهیم سرمایه اجتماعی آن است که منابع ارتباطی در درون یک جامعه میتواند به وسیله کنشگران ویژهای به منظور دستیابی به نتایج مطلوب، تحت کنترل درآید - اندروس2، . - 2010 از این رو، دستیابی به اهداف آموزشی برای دانشآموزان ممکن است به وسیله کمیت و کیفیت شبکههای ارتباطی فردی و اجتماعیاشان - سرمایه اجتماعی - تحت تاثیر قرار بگیرد.
سرمایه اجتماعی دانشآموزان از یک رابطه خوب بین آنها و همتایان خود مانند دوستان، همکلاسیها و هم تیمیها نشات میگیرد. دانشآموزان به طور معمول گروه بزرگی از همتایان هستند که دارای دانش و مهارتهای مختلفی میباشند . ایجن4 و همکاران - 2008 - بیان مینمایند که دوستی صمیمانه و پایدار با همتایان - همکلاسیها - میتواند به دانشآموزان در کسب اطلاعات و دانش و یا دریافت کمک و راهنمایی از شبکه گسترده همالان کمک کند. علاوه بر این، سرمایه اجتماعی بالای همتایان نشان دهنده سطح بالای اعتماد و تعهد در بین دانشآموزان با همتایان خود است. از این نظر موران - 2005 - 5 نشان داد که اعتماد به همتایان مردم را در به اشتراک گذاشتن دانش و مهارتها با دیگران توانمند میکند.
همچنین، این امر دانشآموزان را تشویق میکند تا ایدههای خود را آزادانه و به دور از هر گونه چالش نگران کنندهای به اشتراک بگذارند. در این مورد آکوینو و سروا - 2005 - 6 بیان میکنند که تعهدات دانشآموزان در قبال همتایان خود آنها را برای انجام کار بیشتر بر می-انگیزاند و این امر به نوبه خود به شکلگیری تفکر خلاق و عملکرد تحصیلی ایشان کمک میکند. خلاقیت به عنوان یک استعداد، حاصل تعامل پیچیده وراثت و محیط است بنابراین، خلاقیت موضوع بسیار پیچیدهای است و شناخت و شکوفا سازی آن به عنوان یک استعداد نیازمند فراهم آوردن روش های تربیتی نوین است و اهمیت این موضوع در جامعه صنعتی امروز به ویژه در دنیای رایانه ها مملوس تر می شود. همچنین نقش مدرسه و مربیان در جهت پرورش افکارخلاق و رشد توانایی های این گونه افراد از اهمیت بسزایی برخوردار است.
روان شناسان و متخصصان آموزش و پرورش به این نکته توجه دارند که موضوع خلاقیت ، موضوعی پر اهمیت و زیربنایی است. سقراط هدف اصلی تعلیم و تربیت راپرورش نیروی تفکر در انسان ذکر کرده است. تمام خلاقیت ها و نوآوری های امروز متأثر از آموزش و پرورش و نیروی پنهان آن است .آنچه امروز دیده می شود حاصل کار دست اندرکاران دیروز است وتولید فردا نتیجه خلاقیت امروز خواهد بود. در جوامع امروزی داشتن افرادی خلاق ونوآور امری حیاتی است. زندگی پیچیده ی امروزی ما هر لحظه در حال نو شدن است و خلاقیت و نوآوری، ضرورت استمرار زندگی فعال است. برای خلق نشاط و پویایی نیازمند ابتکار است، خلاقیت ، فعالیتی فکری و در عین حال مبتنی بر اطلاعات است.
اگر تفکر راعامل یا جریان اصلی خلاقیت بدانیم، اطلاعات نیز ماده اولیه یا اساسی آن محسوب می شود .نکته حائز اهمیت آن است که اندیشه های حاصل از خلاقیت - پردازش متفکرانه - باید به گونه ای پرورش یابد که در ارتباط با شرایط دنیای واقعی به نوآوری در آموزش و پرورش بیانجامد. تا قرن اخیر، بسیاری بر این باور بودند که ابداع و خلاقیت یک خصوصیت ذاتی است و برخی افراد با این توانایی متولد می شوند.
امروزه ثابت شده است که این استعداد در نوع بشر به اندازه ی حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفکرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد. این رسالت بزرگ را مدارس بر عهده دارند و در مدارس، این وظیفه را معلمین با روشهای تدریس مناسب، برخورد شایسته، همچنین بکارگیری به موقع سایر عوامل می توانند تحقق بخشند. یکی از اهدافی که آموزش و پرورش باید به آن بپردازد، پرورش توانایی تفکر دریادگیرندگان - دانش آموزان - است.