بخشی از مقاله


بررسی رابطه میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت روان و مهارت های ارتباطی دانش آموزان


چکیده:

این پژوهش با هدف بررسی رابطه میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت روان و مهارت های ارتباطی دانش آموزان به روش همبستگی انجام رسیده است. به منظور دست یابی به هدف فوق تعداد 284 نفر ازدانش آموزان پسر پایه ششم با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی ، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر (1979) و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی منجمی زاده((1391 صورت گرفت. در این پژوهش پایایی پرسشنامه میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با استفاده از آلفای کرونباخ /63 به دست آمد. روایی آن از طریق تحلیل مولفه های اصلی بررسی شد. پایایی پرسشنامه سلامت عمومی با استفاده از آلفای کرونباخ 0/63 به دست آمد. روایی آن از طریق تحلیل مولفه های اصلی بررسی شد. پایایی پرسشنامه مهارت های ارتباطی با استفاده از آلفای کرونباخ 0/69 به دست آمد. روایی آن از طریق تحلیل مولفه های اصلی بررسی شد. از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

بر اساس نتایج به دست آمده، بین میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت عمومی، نشانگان جسمانی، نشانگان اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی رابطه معناداری مشاهده شد. بین میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با مهارت های ارتباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های دیگر پژوهش، بین مهارت های ارتباطی با سلامت عمومی، نشانگان اضطراب و بی خوابی، نشانگان اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی رابطه معناداری مشاهده شد

کلید واژه ها: میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی / سلامت روان/ مهارت های ارتباطی


مقدمه

در دهه های اخیر توجه روزافزونی به کیفیت مراقبتهای بهداشتی به عنوان وسیله ای برای افزایش اثر بخشی سیستمهای مراقبت بهداشتی در کشورهای در حال توسعه شده است. در گذشته به منظور بررسی کیفیت بر اندازه گیریهای ساختاری و فرآیندی توجه می شد و کیفیت مراقبت با استانداردهای حرفه ای مطابقت داده می شد و میزان ارتقای آن از این طریق بررسی می شد؛ ولی اخیرأ دیدگاه مراجعان اهمیت بیشتری یافته است و روز به روز بر اهمیت آن در تصمیم گیریها افزوده می شود. تحقیقات مختلف نشان داده است که ارتباطات میان فردی بین ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی و مراجعان مهمترین عامل موثر بر رضایتمندی فرد از سیتمهای بهداشتی می باشد. بدین معنی که از دو جنبه کیفیت فنی مراقبت و کیفیت ارتباطات میان فردی، جنبه ارتباطات میان فردی تاثیر بیشتر بر رضایتمندی مراجعان می گذارد(احمدیان یزدی و همکاران، .(1383
وقتی به مفاهیمی چون بهداشت برای همه و بهداشت برای کودکان، یا عبارت کودکان برای بهداشت برخورد می کنیم، دریچه ای نوین به رویمان گشوده می شود، چرا که این بار سخن از نیروی عظیم کودکان است که بخش عمده ای از تلاش دست اندرکاران امور بهداشتی صرف سلامتی آنان می گردد. بی تردید اگر برای کودکان نقشی فراتر از دریافت کنندگان خدمات بهداشتی قائل باشیم، یعنی اگر از آنان در پیاده کردن برنامه های بهداشتی مشارکت جوئیم و احساس مسئولیت درباره سلامت خود و جامعه را به آنان انتقال دهیم در رسیدن به اهداف بهداشتی راهی کوتاه تر خواهیم پیمود(عبدی، .(1380
بهداشت، در واقع درهای آینده را به روی فعالیتهای اقتصادی و پیشرفتهای اجتماعی یک ملت می گشاید و به همه مردم از زن و مرد، کوچک بزرگ، از هر طبقه اقتصادی، اجتماعی و با هر مذهب و اخلاق ارتباط دارد. ضررهای ناشی از بدی وضع بهداشت به سن، جنس، شغل، یا سطح اقتصادی و اجتماعی و یا منطقه خاصی محدود نمی شود، بلکه مربوط به همه افراد یک جامعه می باشد( حلم سرشت و دل پیشه، .(1371

همچنین از لحاظ اقتصادی، بیماری فرد، ضرر بزرگی به خانواده و اجتماع می زند زیرا موجب می شود کهاولاً مقدار زیادی هزینه درمان او شود وثانیاً اگر آن شخص بزرگسال باشد، مدتی قادر به کار کردن نخواهد بود و همین امر موجب زیان اقتصادی خانواده و جامعه خواهد شد. با توجه به این که بیماری فرد، روی سایر افراد خانواده و در نتیجه روی جامعه اثر می گذارد، درمان تنها کافی نخواهد بود بلکه باید کاری کنیم که افراد بیمار نشوند تا نیازی به درمان نداشته باشند و از عواقب بیماری نیز جلوگیری شود(مولوی و گیتی ثمر،.(1367

برای تأمین سلامت جامعه، بهداشت باید هم به صورت فردی و هم به صورت عمومی رعایت شود. به عبارت دیگر، بهداشت فردی و عمومی مکمل یکدیگرند و رعایت بهداشت فردی به تنهایی کافی نخواهد بود، زیرا انسان جدا از مردم و اجتماع زندگی نمی کند و رعایت یا عدم رعایت بهداشت هر فرد، روی سلامت سایرین اثر می گذارد(هیو و همکاران؛ ترجمه فاتحی،.(1373

رعایت بهداشت فردی، عبارت از پیروی افراد جامعه از یک سلسله دستور ها و عادت های بهداشتی و دوری جستن از رفتارها و عادت های غیربهداشتی است کهمجموعاً باعث می شود افراد جامعه، در معرض عوامل و شرایط بیماری زا قرار نگرفته و به بیماری های ناشی از آنها دچار نشوند.
استراحت، نظافت، خواب، رژیم غذایی مناسب، ورزش، پوشاک و استحمام از نکات مهم اصول بهداشت فردی هستند(شاملو، .(1382 پس درواقع بخش بهداشت به تنهایی قادر نیست که سلامت مردم را تأمین کند و لازم است سایر بخش ها نیز در این کار سهمی داشته باشند(مثلولتز؛ ترجمه خوشدل؛.(1362
توسعه بهداشت به پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی منجر می شود و در همان حال از آن تأثیر می پذیرد. یعنی سلامتی منجر به نیروی کار درآمد زیادتر می شود و درآمد بیشتر، قدرت خرید و استفاده از امکانات آموزشی، غذایی، بهداشتی و …را بالا برده و برخورداری از این امکانات به نوبه خود سلامتی را بیشتر تأمین و تضمین می نماید و گردش این دایره به طور دائم ادامه می یابد( میلانی فر، .(1374

تحقیقات نشان می دهد که اگر چه اکثر افراد دارای آگاهی قابل قبول در زمینه بهداشت هستند، اما آگاهی در خصوص نقش کلیدی آلودگی های میکروبی در این افراد کم است. از سوی دیگر میزان اطلاعات بهداشتی در بسیاری از افراد نیز ناکافی و افراد نیاز آموزشهای مداوم و دوره ای دارند. همچنین اختلاف فاحش بین آگاهی و رفتار بهداشتی افراد می تواند منجر به بروز طغیانها و مسمومیتهای غذایی شود(حیدری، جوادی کهنوجی، .(1389

از جمله متغیرهایی که با یهداشت فردی در ارتباط می باشد سلامت فردی می باشد. و باید گفت، سلامت به عنوان تحفه ای به دست انسان نمی رسد، بلکه انسان باید برای به دست آوردن آن کوشش و تلاش کند و با مراعات دستورات بهداشتی، فردی سالم باشد. زیرا از ارکان استقلال و توسعه پایدار در هر جامعه، بهره مندی از نیروهای سالم از لحاظ روانی و کارآمد آن جامعه است. در سال های اخیر دانشمندان علوم اجتماعی نسبت به بسیاری از شرایط محیطی که بر رفتار انسان اثر می گذارد یا معلول رفتار مردم است، حساسیت فزاینده ای یافته اند. در بررسی های روانشناختی، محیط انسان را از محیط طبیعی وی جدا نمی کنند، بلکه انسان را به عنوان بعدی غیرقابل تفکیک از شر ایط محیطی مورد بررسی و پژوهش قرار می دهند. برخی عقیده دارند که از دهه های 1960 با شروع معضلات مربوط به افزایش جمعیت، توجه پژوهشگران به تأثیرات فوری محیط فیزیکی بر بهداشت و رفتار انسان جلب شد(مرتضوی، .( 1380 اثر سلامت روان کودکان و نوجوانان موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. امروزه با استفاده از برنامه های مختلف مانند آموزش مهارت های زندگی، آموزش بهداشت روانی و مداخلات بهداشتی مبتنی بر مدرسه می توان به کودکان کمک نمود تا زندگی مفیدتر و رضایتمندانه تری داشته باشند. مدرسه فرصت مناسبی برای بهبود زندگی بسیاری از کودکان و نوجوانان فراهم می کند. به موازات حرکت جوامع در جهت آموزش همگانی، نقش مدارس در ارائه خدمات بهداشت روانی برای پرداختن به عواملی که در تحصیل مداخله می کند اهمیت بسیاری یافته است . برنامه بهداشت روانی مدارس با توجه به تحقیقات گوناگون دربهبود یادگیری ، سلامت روان و درمان اختلالات روانی موثر و موفق بوده است ( هندرن و رابرت1؛ ترجمه نوری قاسم آبادی ، طهماسیان و محمد خانی، . (1377

سلامت روان درواقع زمینه رشد مهارتهای فکری و ارتباطی را فراهم میکند و باعث رشد عاطفی، انعطافپذیری و عزتنفس آدمی مـیرود. عملکرد موفقیتآمیز کارکردهای ذهنی و درنتیجه انجام فعالیتهای سازنده داشتن روابط مناسب با دیگران، توانـایی سـازگاری بـا تغییـرات و رویارویی مؤثر با حوادث ناگوار زندگی همه از پیامدهای داشتن سلامتی روانی محسوب میرود (بیابانگرد و جوادی .(1383

هرچند که هیچیک از اقشار جامعه از عواقب رفتارهای تهدیدکننده سلامت در امان نیست اما بعضی از گروههای اجتماعی ازجمله نوجوانـان در معرض خطر بیشتری قرار دارند (لیندبرگ2، .(2000

تحقیقات پیشین در سایر کشورها عوامل بسیاری را در بروز رفتارهای پرخطر شناسایی و معرفی کردهاند؛ اما باید توجه داشت که نوجوانی، دورهای است که در جنبههای مختلف سلامت روان فرد دستخوش تغییر میرود (بروکز و همکاران3،.(2002

کارل منینجر4 مینویسد: سلامت روان عبارتاند از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان بهطوریکه باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر بهطور کامل شود (به نقل از سارافینو4، ترجمه میرزایی،.(1384

بخشی اساسی از فرایند جامعه پذیری و ایجاد و پرورش مهارتهای زندگی از جمله مهارتهای ارتباطی و اجتماعی گوناگون، باید در فرایند آموزش و پرورش و با برنامه ریزی درسی درست انجام گیرد. مهارت های ارتباطی بخشی از مهارت های زندگی هستند (پورشریفی، بهرامی احسان و طایفه تریزی، .(1385 زیرا بخش عمده ای از مهارت های ارتباطی را روابط بین افراد تشکیل می دهد. در واقع اجتماعی شدن هر فرد دستاورد مهارت های ارتباطی است که قبلا آموخته است (بولتون5، به نقل از سهرابی، .(1384 در متون پژوهشی، مفهوم مهارت های ارتباطی به صورت های مختلفی تعریف شده است. شلودرمن (2001)6 معتقد است که مهارت های ارتباطی رفتارهای هستند که تحول آنها می تواند بر روابط بین افراد از یک سو و بهداشت روانی آنان و نیز عملکرد مفید و مؤثر در اجتماع از سوی دیگر مؤثر باشد. اشنایدر، رابین و لدینگهام7 1985) به نقل از یوسفی و خیر، (1381 نیز مهارت های ارتباطی را به عنوان وسیله ارتباطی بین فرد و محیط تعریف می کند و معتقد است که این وسیله برای شروع و ادامه یک ارتباط سازنده و سالم با همسالان به عنوان بخش مهمی از بهداشت روانی مورد استفاده واقع می گردد. زیمباردو1975 ) 8 به نقل از پترسون و همکاران1، (2002 مهارت های اجتماعی و ارتباطی را برای ایجاد سازماندهی و حفظ یک رابطه انسانی لازم می داند
مهارت های ارتباطی به صورت های مختلفی می باشد. مانند: توانایی گوش دادن که به عنوان یک مهارت اساسی در روابط بین فردی همواره مورد توجه بوده است. این مهارت نوعی از مشارکت فعال در یک گفت و شنود است فعالیتی که گوینده را در انتقال منظور خویش یاری می کند ( امین چهار سوقی، .(1381 مهار نظم دهی به هیجان ها به عنوان مؤلفه دیگری از مهارت های ارتباطی نقش مهمی در برقراری تداوم و سلامت روابط اجتماعی ایفا می کند و به طور کلی این مهارت ناظر بر توانایی ابراز احساس ها و مهار آنها و نیز کنار آمدن با هیجان ها و عواطف دیگران است( گلمن2، به نقل از پارسا، .(1383 توانایی دریافت و ارسال پیام های واضح ارتباطی به عنوان یکی دیگر از مولفه های مربوط به مهارت های ارتباطی همواره مورد توجه بوده است( وایوگن و روش3، .(2003 خلاصه اینکه مهارت های ارتباطی و اجتماعی در زندگی روزمره دارای بیشترین پیوند با رفتارهای بین فردی هستند( نوتا وسورسی4، .(2003

هر ارتباط حداقل شامل سه جزء فرستنده پیام، پیام و گیرنده پیام است. مهارتهای ارتباطی نیز به طور کلی مربوط به فرایند برقراری ارتباط میان حداقل دو نفر است و به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شوند که به انسان کمک می کنند تا میان عواطف و نیازهای خود ارتباط برقرار کند و به اهداف میان فردی و اجتماعی دسترسی یابد. به عبارت دیگر مهارتهای اجتماعی، رفتارهای آموخته شده ای هستند که بر روابط بین فردی با همسالان و سایر افراد بزرگسال تأثیر می گذارند(پالاهنگ، .(1378

پژوهشها نشان می دهند کودکان و نوجوانانی که در کسب مهارتهای اجتماعی و ارتباطی نقص دارند، پیامدهای منفی کوتاه مدت و بلند مدتی را تجربه می کنند(کاترین5، .(2006 بی بهره بودن کودکان غیر اجتماعی از مهارتهای گسترده و متنوع مثل برقراری رابطه، همکاری، پاسخ به دوستان، رابطه کمبود مهارتهای اجتماعی و مشکلات و اختلالات شدید در نوجوانی و بزرگسالی، رابطه داشتن ، کمبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی با ناسازگاری در محیط های آموزشی همگی حکایت از اهمیت برقراری مهارتهای ارتباطی و اجتماعی در کودکان و نوجوانان دارد(فتحی، .(1378

با توجه به آنچه گه در بالا گفته شد هدف این پژوهش بررسی رابطه میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت روان و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم می باشد.

بدین منظور فرضیه های زیر تدوین شده است:
-1بین میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت روان دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
-2بین میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با مهارت های ارتباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد
-3بین سلامت روان یا مهارت های ارتباطی دانش آموزان رابطه ای وجود دارد.

روش

باتوجه بهماهیت این پژوهش که بهدنبال بررسی رابطه میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی با سلامت روان و مهارت های ارتباطی دانش آموزان می باشد. روش آن توصیفی از نوع همبستگی و بهشکل میدانی، بهوسیله پرسشنامه میزان آگاهی نگرش بهداشت فـردی ، پرسشـنامه سـلامت عمومی و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی صورت گرفت. جامعه مورد بررسی عبارت است از کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم مقطع ابتـدایی ، کـه در سال تحصیلی 1393-94 در شهرستان فیض آباد مشغول به تحصیل می باشند. که تعداد آنها شامل 1100 دانش آموز می باشد . حجم نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده فرمول تعیین حجـم نمونـه مورگـان6 و کرجسـی284 7 نفـر از دانـش آموزان پسر پایه ششم انتخاب شدند.

4

ابزار پژوهش

-1 میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی: برای بررسی میزان آگاهی نگرش بهداشت فردی از پرسشنامه محقق ساخته، بر اساس مقیاس لیکـرت ودارای پنج طیف خیلی کم ، کم ، متوسط ، زیادوخیلی زیاد ساخته خواهد شد. و برای بررسی روایی ، پرسشنامه ی مـذکور دراختیـار ، چنـد نفـر ازمتخصصان تعلیم وتربیت قرارگرفت ودیدگاه های آنهادراصلاح وتنظیم پرسشنامه نهایی مورداستفاده قرار خواهدگرفت. و پایایی پرسشـنامه بـر آستفاده از آلفای کرونباخ /57 محاسبه می شود.

-2پرسشنامه سلامت عمومی: برای اندازه گیری سلامت روانی از فرم 28 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی ( (GHQ کـه توسـط گلـدبرگ و هیلیر (1979) معرفی شده استفاده گردیده است. پرسشنامه مذکور دارای چهار مقیاس فرعی می باشد که هر مقیاس 7 سوال دارد. هدف اصـلی این پرسشنامه دستیابی به یک تشخیص خاص در سلسله مراتب بیماری های روانی نیست، بلکه منظور اصلی آن ایجاد تمایز بین بیماری روانی و سلامت است. در واقع فرم 28 ماده ای این پرسشنامه دارای این مزیت است که برای تمامی افراد جامعه طراحی شده است. این پرسشنامه بـه عنوان یک ابزار سرندی می تواند احتمال وجود یک اختلال روانی را در فرد تعیین کند چهار مقیاس فرعی پرسشنامه سلامت عمومی عبارتند از : نشانگان جسمانی ، نشانگان اضطرابی و بی خوابی ، نشانگان اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی ، وجود چهار زیر مقیاس بر اساس تحلیل عاملی پاسخ ها تعیین شده است.

زیر مقیاس اول (A) شامل مواردی درباره احساس افراد نسبت به وضع سلامت خود و احساس خستگی آنهاست و نشانه های بدنی را در بر می گیرد . این زیر مقیاس دریافت های حسی بدنی را که اغلب با بر انگیختگی های هیجانی همراهند ، ارزشیابی می کند . ماده های 1 تا 7 مربوط به این زیر مقیاس می باشند.

زیر مقیاس دوم ( (B شامل مواردی است که با اضطراب و بی خوابی مرتبطند . ماده های 8 تا 14 مربوط به این زیر مقیاس می باشند.

زیر مقیاس سوم ( (C گسترده توانایی افراد را در مقابله با خواسته های شغلی و مسائل زندگی روزمـره مـی سـنجد و احساسـات آنهـا را دربـاره چگونگی کنار آمدن با موقعیت های متداول زندگی آشکار می کند . ماده های 15 تا 21 مربوط به این زیر مقیاس می باشند.

و بالاخره چهارمین زیر مقیاس(D )شامل موادی است که با افسردگی وخیم و گرایش شخص به خودکشـی مرتبطنـد و مـاده هـای 22 تـا 28 مربوط به این زیر مقیاس می باشند . نمره کلی هر فرد از حاصل جمع نمرات چهار مقیاس فرعی بـه دسـت مـی آیـد (اسـتورا1 ، 1991 ترجمـه دادستان ، . (1377

این پرسشنامه بر اساس مقیاس لیکرت ( (3- 2 - 1 - 0 نمره گذاری شده است و نمره کل هر فرد از صفر تا 84 متغیر خواهد بود .

ضمنا لازم به توضیح است که پایین بودن نمره در این پرسشنامه نشانه سلامت روان بالا و بالا بودن نمره نشانه سلامت روانی پایین است (یک نسخه از این پرسشنامه در پیوست شماره 1آمده است ).

پایایی آزمون سلامت عمومی گلدبرگ

گلدبرگ و ویلیامز (1998) 1 پایای تنصیف 0/95 وجان (1985) ثبات درونی پرسشنامه سـلامت عمـومی را بـا اسـتفاده از آلفـای کرونبـاخ 0/90 گزارش نمودند.

کی یس(1984) 1 آلفای کرونباخ پرسشنامه سلامت عمومی را 0/93 به دست آورد و شک(1984)1 ضریب آلفای کرونباخ 0/88 را بر روی 2150 دانش آموز گزارش نمود( به نقل از تقوی ، . (1380

پایایی فرم 28 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ توسط پالاهنگ ، نصر ، براهنی و شاه محمدی (1375) ، 0/91 محاسبه شـده اسـت ( کلافی ، استورا و حق شناس ، . (1378

تقوی (1380) ضریب پایایی بازآزمایی GHQ را به فاصله 3 تا 4 هفته برای کل پرسشنامه 0/72 و برای نشـانگان جسـمانی 0/60 ، نشـانگان اضطرابی 0/68 ، نشانگان اختلال در کارکرد اجتماعی 0/57 و نشانگان افسردگی 0/58 به دست آورد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید