بخشی از مقاله


بررسی نور طبیعی منازل مسکونی در مشهد
نمونه موردی حسینیه انصار الحسین شهیدیه ملقب به خانه داروغه

چکیده

خانه فضایی است جهت آسایش، فضایی که انسان ها پس از فعالیت روزانه در خارج از خانه با بازگشت به آن به فضای شخصی
و محیطی خصوصی باز می گردند تا خود را بازیابند. عامل موثری که در خانه و فضای داخلی تاثیر بسـزایی دارد، نـور خورشـید می باشد. پدیده نور طبیعی یکی از اساسی ترین نیازهای جسمی و روانی انسان به شمار می رود. این عامل، تعریف کننده فضـا
و شکل دهنده به رفتار انسان است. سبب ایجاد پیوستگی و آشنایی با محیط طبیعی، شرایط مطلوب تر و دلپذیرتر بـرای افـراد می شود و از این رو می تواند باعث ایجاد آسایش از یک سو و افزایش بازدهی از سوی دیگر شود. در طراحی فضاهای مسـکونی بسیار مهم است که برای روشن کردن فضاها از نور طبیعی روز بهره گرفته شود. طراحی با نور طبیعی روشی برای ایجاد کیفیت های مطلوب فضایی است که طراح به دنبال ایجاد آن است، اثر این کار آنقدر قابل توجه است که روشنایی روز را میتـوان یکـی از پایه های اساسی دستیابی به کیفیت مطلوب فضایی دانست. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلـی مـی باشـد. هدف اصلی این مقاله بررسی پاسخ این سوال است که با توجه به پیشینه تاریخی معماری خانه در ایران، ایا در منازل مسـکونی حاضر مشهد، به نور خورشید و تاثیر آن بر محیط و رفتار ساکنین توجه شده است یا خیر؟ همچنـین ایـن موضـوع چگونـه در ساخت و ساز بناهای مسکونی امروزی نمود پیدا کرده است؟ و چه چیزی جایگزین راهکارهای گذشـتگان در اسـتفاده بهینـه از نور طبیعی شده است؟ به منظور یافتن این سوال شرایط نورپردازی در خانه سنتی داروغه شهر مشهد، مورد بررسـی قـرار مـی گیرد.

کلمات کلیدی: نور طبیعی، فضای مسکونی، خانه تاریخی داروغه، نور در معماری


-1 مقدمه

کشور ایران در منطقه ای واقع شده که به لحاظ دریافت انرژی خورشیدی یکی از بالاتریـن رده هـای جهانی را بخود اختصاص داده است. میزان تابش خورشیدی در ایران بین 1800 تا 2200 کیلووات ساعت بر متر مربع در سال تخمین زده شده که بالاتر از میزان متوسـط جهانـی قـرار دارد. (safaii.2005( در این صورت می توان از این مبنع انرژی استفاده بهینه ای داشته باشیم. نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تأثیر به سزایی دارد، و هواره به عنوان عنصری مهم و حیاتی در طراحی فضاها در نظر گرفته می شود، و معماران باید از اثر نور خورشید برای ایجاد فضای ویژه در ساختمان

استفاده کنند. (نیکزاد، (1392


1

(رفیعی سرشکی


از زمان های گذشته، شکل گیری تجمعات انسانی و نحوه احداث سرپناه و بعدها ساخت و سازهای مسکونی در شهرها در ارتباط مستقیم با شرایط تابش نور خورشید بوده است. در معماری سنتی ایران نور و رنگ نقش مهمی در ساختار فضاهای مسکونی و همچنین فضاهای عمومی داشته اند و یکی از عوامل تعیین کننده مرتبط با ادراک بصری و روانشناختی ساکنین بوده است. بنابراین معمار سنتی ایرانی همواره کوشیده است تا به بهترین سازمان دهی بین نور، رنگ و فضا دست یابد. ابداع و بکارگیری ساختارهایی مانند ایوان، رواق، حیاط مرکزی، هشتی، تابش بند، سایه بان، شب اک، روزن و ارسی از جمله روش هایی هستند که دست اندرکاران معماری سنتی می توانستند با نوآوری خود، ضمن بهره گیری از روشنایی نور در تامین گرما و سرمای فضاها و همچنین زیبایی ظاهری اماکن موثر باشند. (ضیابخش و همکاران، (1393 نگارنده این مقاله با هدف تاکید بر اهمیت مقوله پردازش و تاثیرات نور بر شرایط جسمی و روانی ساکنین فضاهای مسکونی

تلاش نموده تا ضمن بازشناخت عملکرد معماران سنتی، این انگیزه را در سازندگان بناهای مسکونی ایجاد نماید که با تلفیقی از روش های ساده معماری سنتی و تکنولوژی امروزی ضمن حفظ فرهنگ و سنت ها، به کاربرد و کارآمدی نور طبیعی در اماکن مسکونی بیشتر توجه نمود.

-2 خانه

داشتن سرپناه از نیازهای اساسی بشر است، اما فراتر از نیاز به سرپناه به عنوان شرطی برای بقای نوع انسان، سکنی گزیدن از نیازهای وجودی انسان به مثابه انسان است. نیازی که در طول تاریخ و در فرهنگ های مختلف استمرار داشته و فقط شیوه های تامین آن بر حسب شرایط تغییر کرده است. سکنی گزیدن نیازهای وجودی انسان به عواطف، حفاظت، تفاهم، اشتراک مساعی، انبساط خاطر، خلاقیت و هویت را برآورده می کند. نیازهایی که مکتب توسعه در مقیاس بشری آنها را وابسته به هم و در چارچوب یک نظام تعریف می کند و نه به صورت سلسله مراتبی (چنان که در سلسله مراتب نیازهای مازلو دیده می شود).
(اهری، 1367، ص(4
ریشه واژه "خانه" آریایی است. چون آریایی ها برای ساختن خانه زمین را می کندند و به آن "کند" می گفتند. مرحوم احم حامی درباره ریشه خانه بیان کرده است که چون آریایی ها برای ساخت خانه زمین را می کندند، به آن کند می گفتند. به تدریج واژه کند به کد، کده، کنه و خنه که شکل دیگر آن خانه بود، به کار رفت. (تولن، 1374، ص (56 برخی از پژوهشگران کیومرث (گی مرتن=زنده میرا=انسان) را بر اساس بانی خانه ها و اقامتگاه هایی دانسته اند که در کوه بوده

اند و او را نماینده دوره ای دانسته اند که گروه هایی از مردم از کوچندگی به نوعی یکجانشینی در کوه ها و خانه های ساخته شده در آن روی آورده اند. هوشنگ بعد از کیومرث به پادشاهی رسید. نام او در زبان اوستایی که "هئوشینگه" است به معنای "دارنده خانه های خوب" زیرا از ترکیب های واژه شینگه دانسته اند و بیان کرده اند که شن به خ و ک و به شکل خان، خانه و کده تغییر یافته است. (سلطان زاده، 1390، ص (73 بر طبق برخی از متن های تاریخی، هوشنگ نخستین کسی بود که شهر ها و بناهایی ساخت. همجنین گفته اند گمان می رود که واژه "شان" با "شانه" کرمانشاهی برابر است و برگرفته از ریشه اوستایی

واژه ش ی ن جایگاه تخم مرغ را به فارسی شانه تخم مرغ می گویند که آن را به معنی جایگاه و خانه دانسته اند.
و همکاران، 1374، ص (13

خانه در فرهنگ معماری ایران عمدتا به صورت حیاط مرکزی است که با فضاهای دور بسته می شود. بدنه محصور کننده فضای حیاط اتاق ها هستند. در مقابل حیاط مرکزی به عنوان فضای داخلی، میدان و تکیه سرباز و سرپوشیده قرار دارد که از اطراف بدنه های مرکب از دکان ها، حمام عمومی، مسجد و مانند آن یا خانه های مسکونی محصور می شود. حیاط یک خانه با حوض
و باغچه بندی و اتاق هایی محصور کننده آن با حیاط یک مدرسه با حوض در مرکز آن و باغچه های دور آن، سکوها، طاقنماها

و غرفه های دور آن، با هم شباهت زیادی دارد. (توسلی، 1376، ص (23


2

-3 مسکن و ساختمان مسکونی

مسکن در لغت فارسی به معنی محل سکونت و آرامش است. (معین، 1362، ص(144 معنی منزل نیز یعنی محل فرود و نزول. (معین، 1362، ص (4390 انسان در طی سیر تاریخی خویش به منظور یافتن آن چه که در حرکت نمی یافت، استقرار پیدا کرد. به این معنا که اگر انسان درون خانه ای قرار نمی گرفت، این مکان برای او فراهم نمی شد تا رشد انسانی بیابد. واژه مسکن از ریشه "سکن" به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله آن تسکین یابد. (ارژمند و همکاران، 1391، ص(26 در تعریف مرکز آمار ایران مسکن یا و احد مسکونی، مکان، فضا یا محوطه ای است یک یا چند خانوار در آن سکونت داشته و به یک یا چند ورودی

عام و خاص راه داشته باشد. (نعمت اله پارسی یار و همکاران، (1394
مسکن پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زاییده مهم ترین احتیاجات انسانی است، به نحوی که به صورت یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده کانون زندگی افراد درآمده است. (عنبستانی و همکاران، 1390، ص(56 مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد. (پورمحمدی، 1387، ص (3 که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای زیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن، یک واحد مسکونی نیست بلکه کلیه محیط مسکونی را شامل می شود. (مخمبر، 1363، ص(18 در واقع مسکن به عنوان کوچک ترین عنصر سکونتگاه ها زایده مهم ترین انسان و به وجود آورنده یکی از پدیده های جغرافیایی هر منطقه به شمار می رود. در شکل گیری انواع مسکن در کنار عوامل نژادی، تاریخی، روانی، عوامل جغرافیایی نیز که از منطقه به منطقه دیگر متفاوت است، نقش عمده ای دارد. (تولن، 1374، ص (56 مسکن چیزی بیش از یک سرپناهصرفاً فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتا طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد.

در دومین اجلاس اسکان بشر که در 1996در استانبول برگزار شد مسکن مناسب چنین تعریف شده است: در سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست؛ سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب، فضای مناسب دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه ای، روشنایی، تهویه و سیستم گرمای مناسب، زیرساخت های اولیه مناسب از قبیل آبرسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل دسترس از نظر کار و تسهیلات اولیه است، که همه این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تأمین شود.

(سرایی، 1391، ص(5
در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن، یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می گردد. در یک تعریف ساده آمده است واحد مسکونی فضایی مشتمل بر حداقل یک واحد واحد آشپزخانه، یک اتاق و یک توالت اختصاصی که تمام یا قسمتی از یک ساختمان مسکونی را تشکیل می دهد و دارای ورودی اختصاصی با خیابان، کوچه و ... و یا به راهرو یا راه پله مشترک است. ساختمان مسکونی نیز فضایی است محصور، ثابت و مستقل از زمین ها و ساختمان های مجاور خود که تمام یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ گونه فضای مختص فعالیت اقتصادی (اعم از خدماتی و تولیدی) نیست و به عنوان محلی برای سکونت مورد معامله قرار گرفته است. مسکن اسلامی دارای جنبه های روانی و تعاملی است که در آن فرد ناخودآگاه به ترکیب رفتار مکان می پردازد. لذا فرد نقشی فعال در معنای مسکن دارد و با قرارگیری در

مکان، تجربه ای معنوی را پدید می آورد. به عبارتی انسان بازیگر اصلی سنجش مکانی، سکونتگاه است.
همکاران، (1394

-4 نور در معماری

گرما و نور مهم ترین جنبه های آتش در معماری هستند. خورشید نماد خدا و نور الهی است ابزاری است که هرچه موجود است را به وجود می آورد. نور در حالت کلی نماد نظم جهانی است و به هفت رنگ نمادین تجزیه شده است که جنبه های

متمایز آن را ارائه می دهند.


3


از زمان دگرگون شدن معماری سنتی، خصوصا معماری خانه های مسکونی، معنا و نقش برخی از عناصر طبیعی با زندگی روزمره مردم کم و کمتر شد و یا نقش خود را از دست داد. عناصری مانند آب و پوشش گیاهی که از طریق حیاط مرکزی و حوض با خانه های ایرانی مرتبط بود، به تدریج از اصول طراحی خانه ها حذف شدند. یکی دیگر از همین عناصر طبیعی که قبلا حوض با خانه های ایرانی مرتبط بود، به تدریج از اصول طراحی خانه ها حذف شدند. یکی دیگر از همین عناصر طبیعی که قبلا در زندگی روزمره پدران و مادران ما حضور موثری داشت و امروزه از آن دور شده ایم "نور" است.

نور در معماری امروز نسبت به گذشته دچار افت موقعیت شده است و حضور کم اهمیت تری را دارد. امروزه دیگر خانه های مسکونی بر اساس اقلیم و اصول اخلاقی طراحی نمی شوند و یک الگوی مشابه برای هر منطقه آب و هوایی اجرا نمی شود . طول هر فصل و میزان بارندگی و نحوه تابش خورشید تاثیری بر خانه های ما ندارد. نور، دیگر از طریق چند دری ها و حیاط مرکزی و ارسی های رنگی و نورگیرهای سقفی وارد خانه های ما نمی شود. ما نور را در ساعات کمی از شبانه روز از پنجره ها دریافت می کنیم. پنجره هایی که برای حفظ پوشیدگی و محرمیت فضاهای خصوصی خانه های ما، به ناچار با پرده پوشیده شده اند و از شیشه هایی ساخته شده اند که نور را تا حد امکان به بیرون بازتاب می دهند. همه این تغییرات که نه به یکباره بلکه تدریجی و آرام برای معماری مسکونی ما اتفاق افتاده است، بی آنکه خود بدانیم ما را از پیوند با طبیعت دور کرده است. بررسی نور در معماری گذشته دست کم به ما کمک می کند که نسبت به محیط زندگی گذشتگان خود آگاه شویم و تصوری از نوع زندگی آنها به دست آوریم و شاید به فکر تغییر شرایط فعلی بیفتیم و برآن شویم که محیط زندگی خود را بار دیگر با

ارزش های معماری اسلامی، طبیعت و اقلیم سازگار کنیم.

- 5 اهمیت حضور نور طبیعی در فضاهای زندگی

نادیده گرفتن تاثیر مهم نور طبیعی در طرح های داخلی و خارجی ساختمان ها و ساکنان آنها غیر ممکن است. بنابر این در نظر گرفتن روشنایی روز، یک نقطه شروع اساسی است. تاریخچه معماری مرتبط با تاریخچه پنجره و دریچه های اولیه است که نور، هوا، و سرما و گرما را به داخل می آورد. پنجره به عنوان وسیله ای برای ارائه نور روز بود. پنجره در طول قرن ها توسعه یافته است اما ورود روشنی روزبه داخل به عنوان نقش اصلی آن باقی مانده است دریچه های پنجره به حائل مناسبی برای تعدیل آب و هوای بیرونی نیاز داشتند. (اطمینان،×ٌٌَُ×،صُ) فرهنگ هر دوره در معماری آن دوره تاثیر مستقیم دارد .همچنین، نوع و اندازه و ارتفاع پنجره ها نیز متاثر از فرهنگ و عوامل

اقلیمی هر مکان است .مثلا پنجره های نمای بیرونی در خانه های مسلمان در جهان اسلام اغلب کوچک و ساده هستند و در قسمت بالاتر از طبقه اول ساخته می شوند تا از اشراف عابرین به داخل جلوگیری شود. به جز این در فرهنگ گذشته ما همواره ارتباط انسان با محیط طبیعی اطراف حفظ می شد .و در احادیث و روایات امامان معصوم ما، مردم را به نزدیکی با

طبیعت تشویق می کردند. (اسماعیلی مقدم، (1392

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید