بخشی از مقاله

چکیده

انسان موجودی هنرمند است، هنر خداوند انسان است و صفات خداوندی در آفرینش انسان به کار رفته است. در سوره حجرآیه 21 نیز اشاره شده است که "هیچ چیزی در عالم هستی نیست مگر اینکه مخزن آن نزد ماست؛ وبه اندازه فرو می فرستیم". تئوری های متنوع، نتوانسته اند تعریفی جامع و مانع، از ابنیه مذهبی هنر اسلامی ایران ارائه نمایند. در این گفتار با توجه به اهمیت معماری ایران به خصوص ابنیه مذهبی در دوره اسلامی که بخش مهمی از تاریخ معماری این سرزمین را تشکیل می دهد به قداست و وجوه این اهمیت پرداخته شده است وبا واژه های ابنیه مذهبی آشنا می گردیم. سپس به برخی مشخصات مهم از جمله : سازمان فضای شهری،هدفمندی، تناسبات، وحدت گرایی، معماری صراحت و سلاست، معماری تمامیت و قطعیت، معماری سهل و ممتنع و... می پردازیم.در پایان توصیه هایی در این باب برای رهایی از معضلات معماری معاصر و رسوخ کردن مفاهیم و هویت ابنیه سنتی با تمهیدات معمارانه توصیه می شود.

کلمات کلیدی: حکمت اسلامی، معماری اسلامی ایرانی، ابنیه مذ هبی، زیبایی شناسی

مقدمه

مطا لعه مبانی نظری و مختصات کالبدی شهرها ی مسلمین در زمینه های گوناگون قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است که این مهم می تواند در مورد تک تک عناصر و فضاها و مجموعه ها به خصوص ابنیه مذهبی انجام پذیرد. دیدگا ه های مختلف عملی ونظری و تفاوت بین این رهیافت ها در اصول و مبانی ابنیه مذهبی ایرانی - اسلامی و آنالیز این ساخت و ساز های هویت سازوبدست آوردن مفاهیم درونی/ کیفیت بی نام و استفاده مفهومی کاربردی در آموزش و عینیت دادن آنها در قالب امروزی وحدت گرایی، معنویت و انسجام شهری را برای شهروند به تصویر می کشد. استفاده از این رویکردها برای شهرهای امروزی خاطره انگیز می باشد. در مورد شهر و معماری تاریخی ایران و اسلام بسیار سخن گفته شده است.

این در حالی است که در عین تحقیق و تفحص و معرفی کالبد و ویژگی های فیزیکی و کالبدی و فنی، از اصول و مفاهیم حاکم بر آنها و از تأثیری که از فرهنگ ایرانی پذیرفته و از اثری که به فرهنگ مشی مردم داشته اند کمتر سخن به میان آمده است. هدف این تحقیق نیاز به برداشت و دریافت درست از مفاهیم اجتماعی - فضایی معماری گذشته ایران از جمله ابنیه مذهبی می باشد. در این باب تعاریف معماری و معماری ایرانی - اسلامی از دیده گاه های مختلف برای ما روشن می شود که در ادامه با حکمت هنر اسلامی، وجوه قداست ابنیه مذهبی، و واژه های ابنیه مذهبی و سپس به برخی مشخصات مهم ابنیه مذهبی از جمله : سازمان فضای شهری، هدفمندی، تناسبات، وحدت گرایی، معماری صراحت و سلاست، معماری تمامیت و قطعیت، معماری سهل و ممتنع می پردازیم.

معماری آمیخته و فرآیندی است از علم و هنر، ذوق و سلیقه، اعتقاد وایمان و مهارتهای خاص که در راستای تمدن و فرهنگ و در رهگذرتاریخ، زبان گویای زمانه خویش است.لکن معماری بر محور پیش مایه ها و به اتکای تجارب پیشینیان به وجود می آید.1 معماری اسلامی یکی از بزرگترین جلوه های ظهور یک حقیقت هنری در کالبد مادی به شمار می آید. معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگترین شاخه های هنر اسلامی توانسته است، بخش عظیمی از خصوصیات هنر اسلامی رادر بستر زمان ودر طول دوره های گوناگون نهادینه سازد.2 معماری اسلامی، اهمیت قول اخوان در مورد مکعب و دایره را به خوبی نشان می دهد:

اول پلان خانه کعبه - که مکعب است - ودوم فرم اکثریت معماری های مساجد که زیر بنای آنها مکعب و رو بنای آنها کروی گونه - گنبد - است که این خود نشان آشکاری از مماثلت معماری مقدس با تصویر حکمی آن در ذهن و حکمت حکمای مسلمان - دست کم در قرون اولیه شکل گیری حکمت اسلامی - است و نیز مبین ارتباط آن با حکمت اوپانیشاد هاست که معبد را نمونه کوچک شده عالم می داند.3 می توان گفت که معماری ایرانی - اسلامی تجلی گاه هنر و معنویت عرفانی است که روح جمعی مارا می نوازد ودر فطرت ما ایجاد "برانگیختگی" می کند و هنر اسلامی هنری است که برگرفته از استعارات و مفاهیم مقدس و اسلامی باشد.

حکمت هنر اسلامی

حکمت معماری اسلامی مرتبه ای است، که در آن نیازهای مادی و معنوی انسانی در تعألی پویا متبلور می گردند. سید حسین نصر در تبیین مفهوم حکمت در قرهنگ اسلامی می نویسد:"با این تعاریف "که ملاصدرا در کتاب رسایل داده است"، حکمتbنوعی دانش ناب عقلانی است که داننده خود را در روند دانش اندوزی به گونه ای دیگر می سازد که روحش بدل به آیین ها می گردد که سلسله مراتب کیهانی در آن انعکاس می یابد".1 آنچه امروز از آن به عنوان معماری ایرانی- اسلامی یاد می شود، ادامه سنتی است که توانسته بر آموزه ها ی معنوی، حکمت ناب اسلامی را با زبان رمز و اشاره در کالبد مادی عالم متجلی سازد.

2 ما در هنر تابع هر نظریه و دید گاهی باشیم، نمی توان نادیده گرفت که در هنر چیزی از خفا به در آمده واز باطن به ظهور رسیده است. اگراین فرآیند از خفا به در شدن و به ظهور رسیدن تحقق نداشته باشد هیچ صورتی از هنر به فعلیت نمی رسد. اگر چیزی بروز و ظهور پیدا نکند، در حقیقت چیزی به نام فعل هنری نداریم و دیگر نه هنر و اثر هنری و نه هنرمند وهنرمندی اصلاً معنایی ندارد.3 هنر دینی تجربه ای زیبایی شناختی از امر متعال و قدسی است و امر قدسی از ساحتی فراتر از ماده، و آسمان صادر می شود.4 بی گمان فهم ارزشهای اصلی معماری وابنیه مذهبی ما به درک و بیان حکمت خاص و روح نواز آنها بر می گردد.

وجوه قداست ابنیه مذهبی

عنصر بارز و هویت ساز معماری ایرانی - اسلامی ابنیه مذهبی آن - مسجد، تکیه، حسینیه، میدان - می باشد.این بناها و فضاها به صورت عمومی و در گذراصلی شهر بنیان شده بودند. میدان، تکیه و حسینیه به مفهوم فضای شهری - محله ای تنها یکی از عناصر تشکیل دهنده مرکز شهر یا مراکز محلات بوده اند. سایر عناصر را مسجد، بازار و مدرسه و ... تشکیل می داده اند . تکیه ها و حسینیه های مراکز محله در شهرهای تاریخی ایران فضاهایی انعطاف پذیر بوده اند که در زمان های مختلف به عملکردهای متفاوتی چون برگزاری مراسم مذهبی و سوگواری، برخورد های متقابل همسایگی، ایجاد نقطه عطف در مسیرهای پیاده درون محله ها پاسخگو بوده اند. - تصویر شماره 1 و - 2

بورکهات در کتاب های هنر مقدس و هنر اسلامی خصیصه های قدسی و دینی را همراه با خصیصه های سنتی به کار می گیرد و این واژه ها را مکمل یکدیگر می داند، به طوری که هر چه از سنت به طرف بالاتر یعنی دین و امر قدسی حرکت می کنیم، قداست بیشتر می شود. هنر قدسی بالاترین مرتبه هنری در آیین نامه های سنتی است و نمی توان آن را درباره هر اثر هنری که واجد موضوعی مذهبی است،به کار برد، چون هنر اساساً صورت است، اما مقدس امری مربوط به عالم اسماء و صفات حق است.5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید