بخشی از مقاله

چکیده

شهر تجلی فضایی نظام هاي اقتصادي- اجتماعی و کالبدي حاکم بر شهروندانش است. این نظامها مناسباتی دیالکتیکی بین شکل و عملکرد شهر برقرار میکنند و موجب پویایی مستمر شهر میشوند. امروزه با توجه به پیوندهاي فراگیر جهانی و نظامهاي باز شهري، درك تحولات و پویش شهري بدون نگاه جهانی کامل نیست. هدف این نوشتار نگاهی گذرا به فرایند جهانی شدن و پیامدهاي آن براي طرح مسالهاي ویژه شهرهاي اسلامی است و در واقع تلاشی است براي جلب توجه پژوهشگران شهري کشورمان به این مساله و برقراري گفتمانی براي یافتن راه حلها.بر این اساس، در این مقاله سعی خواهیم نمود تا با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه اي با بررسی ساختار حاکم بر شهرهاي اسلامی، نحوه برخورد این شهرها با پدیده جهانی شدن و به تبع آن تأثیراتی که این پدیده بر شهرهاي اسلامی بر جاي گذاشتهاند را مورد کاوش قرار داده و به شمایی کلی از وضعیت فعلی شهرهاي اسلامی دست پیدا کنیم.

مقدمه

در اثر تحولات مربوط به جهانی شدن فرایند شهري شدن در شهرهاي کشورهاي اسلامی شتاب بیشتري به خود گرفته است و در این فرایند، کلانشهرهاي بیشتر و بزرگتري پدید میآید. اما شهرنشینی شتابان و بویژه رشد کلان شهرها در کشورهاي اسلامی پیامدهاي شکل آفرینی داشته که دقیقتر آنست گفته شود بیشتر آشکار کننده مشکلات نهفته در روستاها - همچون بیکاري، فقر، بدمسکنی و خدمات ناکافی - بوده است تا آنکه خود موجد آنها باشد. با این حال از دیدگاه بوم شناسی این فرایند به صورت کنونی سخت مخاطره آمیز است، زیرا الگوهاي مصرف، تولید و توزیع ناسازگارتري با طبیعت را رواج میدهد که تهیسازي منابع طبیعی و آلودگی محیط زیست را شدت میبخشد. فرافکنی رشد کلانشهري کشورهاي اسلامی با توجه به کاهش توان دولتها در پاسخگویی به نیازهاي شهروندان، بحران-هاي زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادي را قریبالوقوع نشان میدهد که هشداري بر ناپایداري آنهاست 

بنابراین موضع اساسی ما در این مقاله این است که مسأله اصلی شهري شدن کشورهاي اسلامی، چشم انداز توسعهاي ناپایدار بویژه در کلانشهرهایش با روال کنونی است. به این منظور در ادامه ابتدا ساختار اجتماعی، اقتصادي و کالبدي شهرهاي اسلامی را به طور خلاصه مرور کرده و سپس پدیده جهانی شدن را در ارتباط با تحولاتی که در هر کدام از ابعاد مذکور - اقتصادي، اجتماعی و کالبدي - در شهرهاي اسلامی ایجاد نموده، بررسی خواهیم نمود.

ساختار شهرهاي اسلامی

الف: ساختار اجتماعی شهرهاي اسلامی

دو مؤلفه اجتماعی اساسی در شهرهاي اسلامی عبارتند از: - 1 مسجد جامع -2 بازار مسجد جامع در مرکز شهر و در اطراف آن بازار وجود داشت، طبقات ثروتمند و مرفه در اطراف بازار سکونت داشتند تا ارتباط بین مسجد جامع و بازار برقرار گردد، در لایه دوم طبقات متوسط و به نسبت آن، طبقات پائین اجتماعی از مرکز شهر به حاشیه شهر قرار داشتند - مصطفیپور، . - 1387اسلام مردم را برپایه مذهبی مشترك دور هم گرد میآورد،

با وجود اینکه مسلمانان شخصاً یکدیگر رانمیشناسند، اما مذهب یک فضاي امن و زمینهاي مشترك به نام مسجد به وجود آورده است تا مردم بتوانند با یکدیگرارتباط برقرار کنند و حس اعتماد و اصالت کنند. مسجد قابل قبولترین و امن- ترین فضاي اجتماعی است که گروههاي مختلف میتوانند یکدیگر را ملاقات کنند و باهم تعامل داشته باشند. اهمیت این مکان در مقایسه با دیگر مکانهاي عمومی که در شهرهاي غیراسلامی وجود دارد و معمولاً نوعی حس بیاعتمادي نسبت به آنها دیده میشود، بهتر قابل درك است.

در مقایسه با این فضاها، مسجد یک فضاي تاریخی است و به دلیل رابطه پذیرفته شدهاش با مذهب، مشروعیت یافته است؛ این فضا به شکلگیري تعامل گروههاي مختلف و هویت و روابط جدیدشان کمک میکند. قدرت مسجد با نوید جامعه متحد و برابر، بدون جمعیت شهري ناهمگون،تقویت میشود. مسجد براي تمام مسلمانان قابل دسترسی است و با آنها با مساوات برخورد می کند.

وحدت نمازگزاران و احساسات مشترك، در دستورالعمل هاي وحدت بخش و حرکات یکسانی که همزمان اجرا می شوند، نمایان است.احساس تعلق به یک جمع به خصوص از طرف زنان به عنوان یکی از دلایل اصلی براي رفتن به مساجد تلقی می شود - غنام، . - 1384از دیگر ویژگیهاي مهم شهرهاي اسلامی که از ذات خود اسلام نشأت میگیرد، میتوان به فراهم آوردن نوعی وحدت و یکپارچگی زندگی اشاره نمود. اسلام بر پایه وحدت بنا گردیده و وسیله حرکتی است به سمت یکپارچگی زندگی انسانی و در حقیقت از کثرت به وحدت. هر جلوه اصیل از روح اسلامی بازگو کننده اصل توحید است. این اصل پایه تمام هنرها و علوم اسلامی و همچنین شریعت است که همه اعمال انسانی را یگانه میسازد و انسان را آماده میکند تا به یک مبدأ رجوع کند. شهر اسلامی سنتی به طور مستقیم این وحدت را منعکس می- کرد.

از آنجا که در اسلام تمایزي بین مقدس - لاهوتی - و نامقدس - ناسوتی - وجود ندارد، وحدتی در معماري شهر راه یافته بود که معماري خانه یا حتی قصر و دیگر بناهاي شهري را به معماري مسجد مرتبط میساخت. این وحدت، فضاي داخل خانه فرد مسلمان را امتدادي از فضاي مسجد قرار میداد، که در واقع این امر از یک نقطهنظر، آیینی و همچنین هنري است. ماهیت فراگیر شریعت که عبادت تا معاملات را در برمیگرفت، یکپارچگی همه اشکال فعالیت را در قلب شهر اسلامی امکانپذیر میساخت؛ فضاهاي ساخته شده براي داد و ستد، با فضاهاي طراحی شده براي آموزش، ساخت اشیاء و معاملات تجاري، زندگی خصوصی و فعالیت هنري داراي ارتباط متقابل بود. امروزه - هر چند در مواردي بسیار معدود - قلب بسیاري از شهرهاي اسلامی هنوز این وحدت چشمگیر فضا و عملکرد در مسجد، مدرسه، بازار، خانه- هاي شخصی و نظایر آن را نمایان میسازد

ب: ساختار اقتصادي شهرهاي اسلامی

بسیاري از مورخان غربی و شرقی پیشرفت در تولید اقتصاد کشاورزي را عامل اصلی پیدایش شهرهاي نخستین میدانند. این نظریه مورد پذیرش کسانی که شهر اسلامی را مورد بررسی قرار دادهاند، نیز قرار گرفته است. نظریه کانونی پیدایش شهر که بسیاري از مورخان غربی و شرقی در آن اتفاق نظر دارند، نظریه تقدم کشاورزي و تولید اضافی مازاد بر نیاز، افزایش تولید و آزاد کردن بخشی از نیروي کار کشاورزي بر تولیدات صنعتی به مفهوم ابتدایی، پیشرفت در امر توزیع و ایجاد امکان توزیع است که به پیدایش بازار شهر1 منجر گردیده است.

محقق شهر اسلامی حورانی نیز در مقدمه کتاب "شهر اسلامی" هنگام بحث درباره پیدایش شهرهایی که میراث جهان اسلام به شمار میروند، به طرح نظریه بالا میپردازد - توسلی، 36 :1379. - 34برخی معتقدند که در پیافکنی این شهرها نخستین گام، گزینش جایگاه آن است که اصولاً با دسترسی به آب و وجود راههایی براي پیوستن به کانونهاي شهري دیگر صورت میگیرد. بر پایه این نظریه قرار گرفتن در مجاورت منابع طبیعی، تقدم اقتصاد کشاورزي، خودکفایی و متصل بودن به راههاي ارتباطی را میتوان از جمله ویژگیهاي اقتصادي شهرهاي اسلامی به شمار آورد.اما، مهمترین مشخصه اقتصادي شهرهاي اسلامی و دومین عامل اصلی در شکلگیري این شهرها، بازار است که اطراف مسجد به طور خطی شکل میگرفت و هر شهر حداقل یک بازار داشت که از دروازه آغاز و به میان شهر میرسید.

بعضی بازارها از یک دروازه تا دروازه دیگر به طور پیوسته امتداد یافته و کیلومترها طول داشتند. نخستین بازار بعد از مسجد بازار شمع-فروشان، عطاران، مهر و تسبیح فروشان است که در محدوده بلفصل مسجد قرار میگرفت بعد از آن بازار کتابفروشان، جواهرفروشان، صرافان و چرمسازان بود که بر گرد مدارس قرار داشتند. سپس بازار پارچه فروشان یا قیصریه بود که به دلیل اهمیت صنایع نساجی پراهمیتترین بازار و مرکز بازرگانی بازار بود. پس از قیصریه بازار نجاران، مسگران، قفلسازان و سپس حلبیسازان و آهنگران قرار داشت و هر چه بازار به باروي شهر یا دروازه شهر نزدیکتر میشد، عملکرد تغییر میکرد و در رفع نیاز روستاییان عمل میکرد. در نهایت بازار نعلبندان، زینسازان و پالاندوزان که نزدیک به دروازه بودند.

در بازار کاروانسرا، خانباز و مهمانخانههاي متعددي براي تجار و بازرگانان بود. هر بازار براي خودش در و دروازه داشت که زمان غروب بسته میشد. بعضی شغلها مثل نانوایی، بقالی، کبابی و...از این قاعده مستثنی بودند. در واقع شکلگیري عناصر بازار و روند توسعه آن بستگی به کارکرد اصلی شهر و میزان رشد اقتصادي جمعیت داشت. در شهرهاي متوسط و کوچکی که مبادلات خارجی آنها زیاد نبود بخش قابل قابل ملاحظهاي از بازار به تامین نیازهاي داخلی شهر و ناحیه پیرامونی میپرداخت. در واقع فضاي بازار به عنوان مهمترین شاهراه حیاتی شهر شناخته میشد -

ج: ساختار کالبدي شهرهاي اسلامی

شهر اسلامی به لحاظ ساختار کالبدي داراي ویژگی هاي زیر بوده است:

-    مسجد؛ که در قلب شهر بود و معمولاً سوق - بازار - آن را احاطه می کرد. در اینجا نماز جمعه برپا میشد و مدرسهاي به آن چسبیده بود که تعالیم علمی و مذهبی را ارایه میداد.

-    بازار؛ این مورد در مبحث ساختار اقتصادي شهرهاي اسلامی به تفضیل مورد بررسی قرار گرفته است.

-    ارگ؛ که به قصبه مشهور است نماد حاکمیت بوده است. قصبه - که دور تا دور آن دیوار بود- مشتمل بر ناحیهاي بود که داراي مسجد، باغ ها و دیوان خانه هاي ساکنان خودش بود و معمولاً در بخش بالایی شهر قرار داشت. - مناطق مسکونی؛ به مجموعه اي از خانوارهایی گفته شده که زندگیشان بر نزدیکی و صیمیت استوار بوده است؛ امري که در پیونددهی شخصی، منافع مشترك و وحدت اخلاقی مشترك متجلی بوده است. این مناطق مسکونی عملاً متراکم بوده و هرکدام داراي مسجد، مدرسه، نانوایی، مغازه اشیا و لوازم ضروري مختص به خود بوده است. آنها هر کدام دروازه هاي خودشان را داشته اند که معمولاً پس از آخرین عبادت در شب بسته و پیش از آغاز نخستین عبادت صبحگاهی باز می شدند. مناطق مسکونی در الجزایر و تونس از چنین نمونه هایی بوده اند. - شبکه خیابانی؛ پیوند میان مناطق مسکونی و مکان اصلی از طریق شبکه باریکی از خیابانهاي پیچ در پیچ صورت میگرفته است. خیابانهایی که خود به خیابانها و بنبستهاي شبه خصوصی، خصوصی و عمومی تقسیم میشدند.

-    دیوار؛ همواره دیوار مستحکمی با تعدادي دروازه، شهر را در برمیگرفته و آن را محافظت مینمود.

-    نماي بیرونی؛ در بخش بیرونی دیوارها، قبرستانها، بازار هفتگی و غیره وجود داشته است - حلبی، . - 1374
ساختار کالبدي شهر در دوران اسلامی عبارتند از: مسجد، بازار و محله - مسعود، 38 :1381. - 36 ویرث بازار را تنها وجه مشخصه اصلی و بهترین معیار اصالت شهرهاي شرق اسلامی در برابر شهرهاي دیگر حوزههاي فرهنگی جهان اسلامی دانسته است 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید