بخشی از مقاله

چکیده

درمان نوجوان افسرده و پرخاشگر یکی از چالش برانگیزترین موضوعات بالینی بهداشت روانی بوده است. در این راستا، پیشگیری و مداخله های درمانی می تواند موجب بهبودی اختلالات ناشی از افسردگی و پرخاشگری شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سبک آبستره اکسپرسیونیسم در کاهش افسردگی و سبک رومانتی سیستم در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه شهر اهواز می باشد. در این پژوهش، روش پژوهش تجربی میدانی می باشد و برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. بدین صورت که تعداد 160 نفر دانش آموز 120 - نفر در 4 گروه 30 نفره شامل 2 گروه آزمایش و 2 گروه کنترل جهت سنجش متغیر افسردگی و تعداد 40 نفر در 2 گروه 20 نفره شامل یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جهت سنجش متغیر پرخاشگری - که در سال 96-97 مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک - BDI - و پرخاشگری اهواز - - AAI استفاده شد. روش های آماری پژوهش حاضر شامل روش کواریانس، واریانس یک راهه، تحلیل واریانس چند راهه، روش پیگیری توکی و t تست می باشد. در این پژوهش گروه های آزمایش در مدت زمان 2 ماه به تعداد 20 جلسه هر جلسه بمدت یک ساعت تحت آموزش سبک های نقاشی قرار گرفتند. نتایج آماری بدست آمده تأثیر سبک آبستره اکسپرسیونیسم در کاهش افسردگی و تأثیر سبک رومانتی سیستم در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه را تایید می کنند.

مقدمه

یکی از ابزارهای کمک به تشخیص و درمان اختلالات روحی و روانی به ویژه در نوجوانان گرایشی به نام هنردرمانی است.هنر درمانی یک تکنیک و ابزاری است مرتبط به رشته روانشناسی که یکی از شاخه های آن نقاشی درمانی است.هنر درمانی به عنوان یک حرفه اولین بار در آمریکا در نوشته خانم مارگارت نامبورگ-1890 - 1 - 1983 میلادی - مادر هنر درمانی - تعریف شده است.وی سالها به عنوان مسئول و آموزگار مدرسه والدن پی بود. وقتی که وی مشغول تدریس نقاشی به کودکان بود متوجه شد که هنر تداعی آزاد روان و ارتباط نمادین ناخودآگاه را به شکلی بدون سانسور، عینی و مشاهده آگاهانه خود است.همزمان با وی خانمی هنرمند بریتانیایی به نام آدرین هیل2 - 1895-1977 - میلادی نیز برای اولین بار واژه ی هنر درمانی را با نگاه هنری به کار برد و اثر درمانی هنرهای تجسمی و تصویر سازی در قالب هنر درمانی را توصیف کرد و از این رو فعالیت های خلاق روان درمانی با استفاده از مواد و روش های هنری ،دیداری شنیداری در روانشناسی هنر درمانی نامیده میشود . بانوی هنرمند دیگری به نام ادیت کرامر - 1916-2014 - 3میلادی می باشد که به زیبایی نقش هنر در درمان اختلال های روانی را تشریح و واژه therapy art یعنی هنر درمانی را توصیف کرد.منظور از هنردرمانی پرورش هنرمند نیست بلکهاراِئه یک فرصت به فرد است تا از این راه احساسات عواطف نیازها و حتی دانسته های خود را به نحوی که مایل است بیان کند. نقاشی درمانی یک خوبی که دارد این است که نیاز به آموزش های قبلی ندارد اما استعداد لازم است. در هر صورت گاهی ما نمیتوانیم شرایط سخت را از بین ببریم اما میتوانیم کاری کنیم که فرد با این شرایط کنار آید و سازگاری داشته باشد. انجمن هنر درمانی آمریکا 4 - ATA - هنر درمانی را وسیله ای برای افزایش توانایی های ذهنی و ایجاد احساسات مثبت در بسیاری از بیماریها تعریف کرده و هرروز به دامنه ی کارایی آن توجه بیشتری می کند. این انجمن هنر درمانی را نتیجه و اثر هنر بر آگاهی فرد از خود و مقابله با نشانه های بیماری های روحی و استرس تعریف کرده و نشان داده است که فعالیت های هنری باعث افزایش توانایی های ذهنی و بروز احساسات مثبت افراد می شود و از این رو برای هنر درمانی درست و موثر اقدامات آموزشی دانشگاهی را پیشنهاد کرده است در ایران از سال 1381 که سازمان نظام روانشناسی تشکیل شد مراکز مشاوره مورد توجه قرار گرفت .ابتدا در این مراکز فعالیت ها کلی بود و به مرور شکل تخصصی به خود گرفت و هنر درمانی هم یکی از این رشته ها تخصصی شد.تا پیش از این جریان هنر درمانی در جامعه ی ما مورد استفاده قرار نمیگرفت اما امروزه به اثبات رسیده که هنر می تواند روان انسان را درمان کند. از نقاشی و درکل هنرهای تجسمی به عنوان ابزاری برای برون فکنی،تخلیه هیجانی، ارائه افکار و نشان دادن احساسات ، تعارضات و تمایلات درونی استفاده می شود. در واقع با ابزاری چون نقاشی فرد همه مسائل زندگی خود را به تجربه درآورده و می آزماید و خویشتن را بنا می کند. شرکت در آفرینش های هنری به عنوان شرکت کننده های فعال و امکان تصمیم گیری و تغییر در آن به افراد و کسب اطمینان از توانایی و مهارت خود در سازنده بودن و حل مسئله و جلوگیری از تضعیف روحیه شان کمک می کند . جنبه های غیر کلامی و عینی هنرهای تجسمی به افراد فرصتی برای ارتباط ، خود ابرازی و تغیر وضعیت روابط بین فردی که شاید از طریق دیگر میسر نباشد ، می دهد.نقاشی هنری مبتنی برطرح هست که به طور مشخص حس بینایی را مخاطب قرارمی دهدو از این رو با نام هنرهای بصری یا دیداری نیز از آن یاد می شود . به نظر میرسد نقاشی چه آن ها که به صورت حرفه ای به دست هنرمندان خبره برای نمایش و فروش در گالری و نمایشگاه ها تولید می شوند و چه ان ها که با اندکی آموزش و نظارت توسط افراد عادی خلق می شوند با استفاده آگاهانه و بکارگیری قوه خلاقیت و اندیشه می توانند موجب بهبود عملکرد ذهن و فکر آدمی گردند و تاثیری مثبت در بهبود ناهنجاری های شخصیت و صفات شخصیتی ناکار آمد در افراد برجا بگذارند. در هنر نقاشی شکل پذیری و تنوع پذیری ، پرورش قوه خیال ، دارا بودن عناصری فعال و پویا چون نقطه ، خط، سطح ، حجم ، شکل بافت ، رنگ و کیفیاتی چون تعادل ، تناسب ، هماهنگی خصوصیاتی هستند که می توانند با فراهم آوردن امکان تجربه مستقیم بدون واسطه دنیای پیرامون مان ، امکان ارائه تصاویر ایجاد شده در ذهن آدمی و برقراری تعامل احساسی با محیط ، در بهبود منش و شیوه ی سلوک آدمی تاثیر گذارباشند. استفاده از رنگ ها در نقاشی از عوامل اصلی تعیین کننده سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار می کنیم . رنگ می تواند فضای یکنواخت را به مکانی روح بخش مبدل سازد و بر احساساتمان تاثیر مثبت بگذارد . شادی و نشاطی که با نقاشی کردن ایجاد میشود می تواند از استرس و فشارهای روانی بکاهد و احساسات و عواطف و عزت نفس شخص را بهبود بخشد. افراد می توانند از این طریق با دیگران ارتباط برقرار کنند و به بیان احساس و عواطف خود بپردازند. یونگ1 معتقد بود نقاشی مجالی برای بروز احساسات و افکار ناهشیار افراد است و آنها را از محور مرگ دور نموده در مسیر تحقق خود قرار می دهد. فرایند هنر موجب رشد مناسب تعاملات و کاهش تمایلات پرخاشگرانه می شود. کاپلان - . - 2007 به کار بستن روان شناسی هنر به شکل کنونی،توسط فروید آغاز شده و تحلیل روانی و هنر به تدریج از تاثیرات متقابل یکدیگر سود برده اند. - گلین و آنجل،. - 1990 در این پژوهش فرض بر این است که سبک آبستره اکسپرسیونیسم در کاهش افسردگی و سبک رومانتی سیستم در کاهش پرخاشگری دختران نوجوان موثر است. در اینجا ابتدا این دو سبک در نقاشی را توضیح داده و سپس به تعریف افسردگی و پرخاشگری می پردازیم. سبک آبستره اکپرسیونیسم ترکیبی است از هنر آبستره - که صرفا بر ارزش های جمال شناختی و فرم و رنگ تآکید دارد و نماینده آن واسیلی کاندیسکی2 است - و هنر اکسپرسیونیسم - که اغراق در رنگ و شکل است و می خواهد حالات عاطفی را هر چه روشن تر بنمایاند ، نماینده آن امیل نولد3 و ماکس بکمن4 است - . در این شیوه با ابداع شکل ها و لکه های تصادفی رنگ به ضمیر نیمه خودآگاه اجازه داده می شود که خود را بیان کند. سبک رومانتی سیستم معرف تفکری است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید