بخشی از مقاله

چکیده
تأمین نیازهای یادگیری اعم از نیازهای ابزاری و نیازهای محتوایی مستلزم "آموختن چگونه آموختن" است تا یادگیری عمیق برای" دانستن، برای زیستن و برای با هم زیستن "در آنها ایجاد شود. در این میان آموزش ابتدایی از اهمیت و نقشی مؤثر برخورداراست.این تحقیق با هدف مشخص کردن نقش و تأثیر ارزشیابی مستمر در یادگیری دانشآموزان پایه دوم مقطع ابتدائی شهرستان بروجرد صورت پذیرفته است. تحقیق پیشرو یک مطالعهی مقطعی و نیز یک پژوهش کاربردی میباشد که به روش آزمایشی انجام شده است. جامعهی آمار این مطالعه دانشآموزان پایهی دوم مقطع ابتدایی شهرستان بروجرد بودهاند که به صورت خوشهای چند مرحلهای دو مدرسه انتخاب شدند. در انتها دو نمونهی 15 عضوی از میان دو مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مطالعهی حاضر با استفاده از دو آزمون پیشرفت تحصیلی دانشاموزان در چهار درس علوم، ریاضی، هدیههای آسمانی و فارسی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به منظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس و نیز آزمون تی همبسته استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها، تفاوتی معنادار را در سطوح یادگیری دو گروه نشان میدهد. فرضیه اصلی تحقیق مبتنی بر وجود تفاوت معنادار میان یادگیری دانشآموزانی است که ارزشیابی مستمر از فعالیت آنان به عمل میآید و یادگیری دانشآموزانی است که ارزشیابی پایانی از فعالیت آنها به عمل میآید. گروه مشمول طرح در کل آزمون، در سطوح مختلف یادگیری و قدرت خلاقه بهتر از گروه غیرمشمول طرح عمل کردند. همچنین مشخص شد که سیستم آموزشی همراه با ارزشیابی مستمر و نیز ارزشیابی سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مؤثر است.

-1-1  مقدمه
 جوامع نوین به انسانهایی بالنده نیاز دارند که بتوانند با بینش مناسب مجموعهای از مهارتها را در مشاغل گوناگون به کار گیرند. انسانهایی شایسته، خلاق و مبتکر با مهارتهای گسترده که در نظام آموزش علمی و نظاممند به اهداف مشخص دست یابند. مؤلفههای این نظام در هماهنگی و پیوستگی، جستجویی مداوم را در درون و برون انسان در پی دارند. " جستجویی برای دستیابی به کمال مطلوب و ارزشمند که نوعی مراقبت از رشد در مسیر طبیعی است و از مراحل پرستاری، تادیب و تعلیم تا مرحله خودسازی و تأثیر فرد بر خویشتن خویش و آغاز انعکاس فعل روی فاعل ادامه خواهد داشت" - ابراهیم زاده، . - 1382 قضاوت درست در زمینه میزان و عمق یادگیری باید متکی به شواهد و اطلاعات گوناگون و مستندی باشد که به طور مستمر در فرآیند یادگیری گردآوری شود. این فرآیند از مرحله گردآوری اطلاعات تا قضاوت درباره کیفیت و مطلوبیت یادگیری، ارزشیابی نام دارد و جزئی از فرآیند آموزش محسوب میشود که در هر مرحله از آموزش باید فعالانه عمل کند - فرجالهی و حقیقی، . - 1386 لذا لازم است نقش ارزشیابی مستمر در تعمیق یادگیری دانشآموزان به صورت مستند مورد ارزیابی قرار گیرداز سال 1960 در برنامه ریزی آموزشی به دلیل کثرت اطلاعات، دیدگاهی پیدا شد مبنی بر اینکه چون همه دانشها را نمیتوان به دانشآموزان آموخت، باید مفاهیم اساسی و کلیدی را به آنها یاد داد تا خود، جزئیات را فراگیرند . پس از سپری شدن مدتی، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که به دلیل تعدد و تنوع مطالب آموختنی، آموختن همه مفاهیم اساسی نیز عملی نیست و باید راه یادگیری و به دست آوردن مطالب را به دانش آموزان آموخت. این نگرش بر آموزش راه یادگیری و یادگیری فرآیند محور، تأکید دارد مأموریت اصلی نظامهای تعلیم و تربیت ایجاد، هدایت و غنی کردن فرآیند یادگیری است. برای موفقیت در این مأموریت خطیر، اطلاعات مربوط به فرآیندهای یادگیری، از نتایج یادگیری اساسی تر است. تأکید بر نتایج یادگیری و تعیین نمره برای معلومات و محفوظات دانشآموزان، پیامدهای نامطلوبی داشته است - کیامنش، . - 168 :1378 متأسفانه آمار نگران کننده مردودین مقطع ابتدایی نظام آموزش و پرورش ایران میان سالهای 1381 1376 به ویژه در مناطق محروم و روستایی و همچنین آمار ترک تحصیل دانش آموزان در تحقیقات سنجش صلاحیت پایه سال 1379 حکایت از وجود نارساییهایی در نظام آموزشی و تحقق نیافتن اهداف آموزشی در این مقطع میکند. نظرینژاد - 1380 - بیان میکند که یک پنجم دانشآموزان کلاس اول ابتدایی مردود میشوند و بیش از یک سوم دانشآموزان دوره ابتدایی قبل از پایان تحصیلات این دوره را ترک تحصیل می کنند. نتایج تحقیقات سعیدی در سال 1382 نشان دهنده آن است که تکرار پایه در مقطع ابتدایی سال 8180 در حدود 270183 نفر و میزان ترک تحصیل در حدود 57315 نفر بوده است. این مسئله برای دولت هزینهای در حدود 392'106'300'000 تومان را در برداشته است - به نقل از حسنی، . - 1382 پژوهشهای دیگر نیز حکایت از نارساییهای شیوه متداول ارزشیابی از آموختههای یادگیرندگان دارد - سپاسی، . - 1375 به نظر میرسد حلقه مفقود شده فرآیند آموزشی نظام ارزشیابی است که به استناد تعاریف علمی و وظایف تعریف شده از عهده گردآوری اطلاعات برای سنجش تحقق یافتن اهداف برنیامده است. ارزشیابی زمانی بیشترین تأثیر را می گذارد که منعکس کننده یادگیری همه جانبه و تعامل و عملکرد آشکار یادگیرندگان و آنچه آنها با دانش خود انجام میدهند باشد، لذا نمیتوان ارزشیابی را نقطه پایان کار دانست.

ابومحمدی و خانقایی - 1384 - در تحقیق "بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدائی پیرامون ارزشیابی توصیفی در استان یزد در سال تحصیلی 84"1383 به نتایج نظرسنجی 75 درصد معلمان مجری طرح مبنی بر اثرات اجرای ارزشیابی مستمر - توصیفی - در کاهش اضطراب، افزایش بازده یادگیری و افزایش سطح کیفی یادگیری اشاره نمودند.

موسوی - 1384 - در تحقیقی با عنوان "نظرسنجی از اولیا و مجریان طرح ارزشیابی توصیفی بر اساس اهداف تفصیلی اجرای طرح در سال تحصیلی 84"1383 دریافت که اولیای دانشآموزان و معلمان مجری طرح در زمینه ی اثر اجرای طرح در کاهش اضطراب، آرامش روحی، ایجاد علاقه به یادگیری، بهبود یادگیری، بهبود بهداشت روانی دانشآموزان و حذف فرهنگ بیستگرایی نظر مثبت دارند.

کریمی - 1384 - با بررسی "تأثیر روش جدید ارزشیابی توصیفی بر اختلالات رفتاری دانشآموزان دوره ابتدایی مدارس شیراز" دریافت که اختلالات رفتاری در هر دو مدرسه - دخترانه و پسرانه - تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی کاهش یافته است. در این تحقیق هدف بررسی دو فرضیه زیر می باشد

-1بین میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه دوم ابتدایی به دو شیوهی ارزشیابی مستمر و سنتی تفاوت وجود دارد.

2 بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون پیشرفت تحصیلی به شیوهی ارزشیابی مستمر تفاوت وجود دارد.

-1-2 نظریهی یادگیری شناختی 
روانشناسان پیشاهنگ گشتالت چهار دانشمند آلمانی به نامهای ماکس ورتهایمر، کهلر، کافکا، کرت لوین بودهاند که از میان آنها ورتهایمر بنیانگذار رسمی این نظریه به حساب میآید، نظریهی گشتالت را سردستهی نظریههای شناختی یادگیری میتوان به حساب آورد.روانشناسان مکتب گشتالت مخالف کاهشگرایی یا تجزیه کردن پدیدههای روانشناختی هستند. به اعتقاد آنان اندیشههای انسان از ادراکات کلی معنیدار تشکیل مییابند، نه از مجموعههایی ار تصاویر ذهنی جزئی که از راه تداعی به یکدیگر مرتبط میشوند. لذا از آنجایی که پدیدههای ادراکی جنبهی کلی دارند، یادگیری را میتوان با توجه به این کلینگری مورد مطالعه قرار داد. اساس نظریهی شناختی را قانون تعادل روانی تشکیل میدهد. بنابراین قانون، هر انسانی در تلاش است تا کل وجود او از نظامی متعادل و پایدار برخوردار باشد. ولی یادگیری یعنی مواجه شدن با آنچه تا به حال ناشناخته بوده است تعادل فرد را بر هم زده، زمینهی ایجاد تعادلی جدید را در او فرآهم میکند. پس در نظریهی شناختی، یادگیری شناختی فرآیندی است که باعث فروپاشیدگی تعادل فعلی فرد میشود و او میکوشد تا به یک تعادل روانی تازه دست پیدا کند 

-1-3 یادگیری انسان
مهمترین مسئله در یادگیری این است که درست یادگرفتن را یاد بگیریم. برای دستیابی به حداکثر کارایی و موفقیت، یاد گیرندگان باید روشهایی را برای یادگیری اتخاذ کنند که با زمینهها، تواناییها و مطالب مورد نظرشان سنخیت بیشتری داشته باشد. بدیهی است که افراد تا توجه خود را به چیزی متمرکز نکنند، نمیتوانند آن را یادبگیرند. نظریهپردازان یادگیری برای »توجه کردن« سه مرحله قائلاند: در مرحلهی اول، افراد باید توجه خود را به موضوع مورد نظر معطوف کنند. در مرحله ی دوم، باید به قصد واکنش نشاندادن، ذهن خود را در مورد آن موضوع فعال کنند. در مرحلهی سوم، باید بکوشند ذهن خود را تا پایان یادگیری در حالت انگیختگی نگهدارند. از طرفی افراد تا چیزی را نفهمند، آن را یاد نمیگیرند. یکی از مشکلات طراحی برنامههای آموزشی این است که آنچه برای یک فرد قابل فهم است، ممکن است برای فرد دیگر مبهم یا اساساَ غیرقابل فهم باشد. یعنی فهمیدن یک مطلب بیش از آنکه به موضوع ارتباط داسته باشد، به افراد بستگی دارد. یادگیرندگان برای افزودن یک مطلب جدید به دانش خود، باید اطلاعات پیشنیاز آن مطلب را در ذهن داشته باشند، و گرنه زمینهی فهم و به خاطر سپردن آن را نخواهند داشت. به عبارت دیگر، باید فعالانه در فرایند یادگیری شرکت کنند.

-1-4 ارزشیابی

ارزشیابی به طور ساده به تعیین ارزش برای هر چیزی یادآوری ارزشی گفته میشود. اما با این حال، میتوان تعریف جامعتری از آن به دست داد: ارزشیابی به فرآیند نظامدار برای جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات گفته میشود به این منظور که تعیین شود آیا هدفهای مورد نظر تحقق یافتهاند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی. ارزشیابی بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند برنامهریزی درسی در سطح کلان - سطح ملی - و یا در سطح خرد - کلاس درسی - محسوب میشود. عامل ارزشیابی در سطح کلان، به برنامهریزان و یا ارزشیابان کمک میکند تا مشخص سازند: آیا اهداف برنامهی درسی قابل حصول است، یا به اصلاح و تغییر نیاز دارد؟ آیا مشکل در برنامهی طراحی شده است، یا به اجرا بر میگردد؟ در سطح خرد، ارزشیابی به معلم کمک میکند، مشکلات تدریس خود را شناسایی کند، موانع یادگیری را تشخیص دهد، نارساییهای برنامهی درسی را باز شناسد، در شیوه ی تدریس خود تجدید نظر کند، دانش آموزان را از عملکرد خودشان آگاه سازد و یا خانوادهها را در جریان پیشرفت تحصیلی فرزندانشان قرار دهد.

-1-1-4 اهمیت ارزشیابی

از دیرباز در نظامهای تعلیم و تربیت موضوع ارزشیابی عملکرد دانشآموزان مطرح بوده و هست. اهمیت این پدیده از آنجا ناشی میشود که در این نظامها، فراگیری دانش و مهارتها امری تدریجی و سلسله مراتبی پنداشته میشود. از طرفی، فرآیند تحصیل توانمندیهای شناختی، عاطفی و روانی حرکتی به گونهای تدبیر میشود که فراگیران بتوانند متناسب با ظرفیتهای خویش حرکت رو به رشد داشته باشند تا در این رهگذر، بسط پارههایی از استعدادها محقق گردد و زمینهی شکوفایی تدریجی سایر توانمندیها مهیا شود.

-2-1-4 ارزشیابی مستمر

ارزشیابی بخشی از فرآیند یاددهی یادگیری محسوب شود، زیرا هدف آن بهبود بخشیدن و اصلاح کردن آموزش است نهصرفاً تعیین میزان موفقیت در پیشرفت تحصیلی . ارزشیابی اگر در مسیر فرآیند آموزشی انجام گیرد، تعیین میکند که چه چیزی، به چه کسی، در چه زمانی، به چه منظوری و چگونه باید آموزش داده شود تا رفتارهای مطلوب و منطبق با اهداف فراگرفته شوند 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید