بخشی از مقاله

چکیده:

منطقه ی خاورمیانه بیش از هر چیز یادآور»بحران« و »منازعه« است. رشد چشمگیر بنیاد گرایی اسلامی باعث به شده که منطقه ی خاورمیانه تداعی کننده ی درگیری ها و بحران ها گردد. ظهور جریانات سلفی گری در منطقه نه تنها صلح و ثبات و امنیت را به چالش کشیده، بلکه باعث تزلزل ایدئولوژیکی و هویتی نیز شده است.از آن جایی که جریانات اسلام گرایی مروج عقاید جدید نمی باشند در پی آنند که اندیشه ی پیشین - اسلام سلف - خود را بازخوانی کنند.و خاورمیانه را به یک منطقه ی تنش زایی تبدیل کرده که بیش از هر چیز از بحران هویتی رنج می برد که این بحران هویت خود می تواند موجب دیگر بحران ها در منطقه ی خاورمیانه از جمله بحران های مشروعیت، نفوذ، مشارکت و... گردد و از سوی دیگر کشور های منطقه به دلیل آن که خاورمیانه خاستگاه ادیان توحیدی و مهد تمدن اسلام است از رویداد های حاصله در منطقه متأثر می گردند. گروه های اسلام گرا حضور خود را در منطقه در جهت حل و فصل این بحران ها به ویژه بحران های هویتی توجیه می کنند. لذا این پژوهش برآن است تا تأثیر بحران های هویتی را در چارچوب تئوریک نظریه ی پنج بحران لوسین پای تبیین نماید و به بیان این مسأله بپردازد که آیا بحران های هویتی توانسته است به گسترش گروه های سلفی گری در منطقه ی خاورمیانه تأثیر گذار باشد.فرضیه ای که مطرح می شود این است که بحران های هویتی در منطقه ی خاورمیانه از یک سو در اثر بافت نامتجانس و پراکندگی فرقه ای- نژادی به وجود آمده و از سوی دیگر اشاعه ی بحران های هویتی به منطقه ی خاورمیانه زمینه ی گسترش گروه های سلفی گری را در منطقه فراهم آورده است.

واژگان کلیدی: بحران هویت، بنیادگرایی اسلامی،خاورمیانه ،سلفی گری، لوسین پای

مقدمه :اسلام سلفی به عنوان یک گفتمان سیاسی بر آمده از اندیشه های ظاهر گرایان یا اهل حدیث همچون ابن تیمیه، طیف وسیعی از مسلمانان از اندونزی و پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز، تا خلیج فارس و شمال آفریقا را در بر می گیرد. حوزه ی اصلی فعالیت این عقیده، خاورمیانه ی عربی در کشور های مصر، سوریه، عراق و لبنان است که در آن اسلام گرایان سلفی با نگرش های تکفیری و جهادی به فعالیت و یارگیری سیاسی و    مبارزه علیه غرب و مظاهر آن مبادرت می ورزند.علاوه بر عواملی همچون نفوذ پایدارسنت های مذهبی، فقر اقتصادی، ارائه ی نظم هنجارین بدیل، رسانه های سلفی، ناکامی دولت ها و وجود بحران هایی چون بحران هویتی - ایدئولوژیکی - باعث گردیده تا نفوذ سلفی ها در جوامع خاورمیانه افزون گردد. اما در مقابل هم عواملی چون به کارگیری رویه های خشونت آمیز و تکفیر، نفوذ اسلام گرایان میانه رو، دلالت های حقوق بشری و زمان پریشی گفتمانی سلفی ها باعث گردیده تا اقبال عمومی به این جریان در سال های اخیر مسیر معکوس به خود بگیرد.لذا خاستگاه جریان سلفی گری نیز در منطقه ی خاورمیانه می باشد. از این رو بحران هایی چون بحران هویت زمینه ی نفوذ جریانات سلفی گری را به دیگر کشور های خاورمیانه مانند عراق، سوریه و... فراهم نموده و    به نوعی باعث تحکیم ایدئولوژی سلفی گری در منطقه نیز گردیده است. تنازعات قومیتی و بی ثباتی سیاسی در منطقه ی خاورمیانه زمینه های سیاسی بحران های متعددی را فراهم نموده از جمله بحران هویتی، که این بحران نیز به گستردگی هرچه بیشتر گروه های رادیکال اسلام گرایی سلفی دامن زده است. لذا خاورمیانه از دیربازشاهد جنگ و درگیری بوده است و همواره از بحران های متعددی بنا برتفکر لوسین پای - بحران مشارکت، نفوذ، توزیع، مشروعیت و به ویژه هویتی - رنج می برد. از سویی نفوذ گروه های اسلام گرایی سلفی نیز در چنین فضایی رشد و نضج یافته اند.

به جریان شناسی آن در خاورمیانه خواهیم پرداخت. -1 ظهور قرائت سلفی گری در متن تاریخ اسلام

شناخت اسلام گرایی در عربستان جز در بستر تاریخی، یعنی شناخت سیر ظاهرگرایی در تمدن اسلام، ممکن نیست، و در این میان می بایستی جریان هایی که درون این چارچوب قرار داشته را شناسایی و مورد تحلیل قرار داد. ظرف جغرافیایی ظهور اسلام، شبه جزیره عربستان است. این سرزمین گرم و خشک، بر فرهنگ حاکم مردم شبه جزیره تأثیرگذار بوده و موجب به وجود آمدن روحیه ای خاص در مردم گردیده است. گرایش غالب در این سرزمین بت پرستی و فرهنگی جاهلانه بود و به دلیل شکل نگرفتن نهاد های فرهنگی جدید، از پایین به بالا در مردم، انقلابی فکری و اخلاقی ایجاد کند. در چنین وضعی پیامبر خاتم در شهر مکه و در خاندان بنی هاشم طلوع کرد. از همان آغاز، پبام توحید به صورت اجمالی بر قلوب بسیاری وارد شد. در این میان چون انتقال فهم ظریف از اسلام حقیقی در تند باد توطئه های سیاسی مبتنی بر فرهنگ جاهلی به محاق رفت، به تدریج، انحراف در مسیر اجمال به تفصیل اسلام فراهم آمد. تداوم سیر جدایی ولایت - سرپرستی و حکومت - از ولایت - حب و دوستی - در زمان خلفای اربعه، مرگ تدریجی اصحاب رسول، آمیختگی اعراب با فرهنگ های بیگانه، سرازیر شدن ثروت های روم و ایران به سمت اعرابی که زندگی به شدت بسیط و بدوی داشتند و سایر مسائل اجتماعی آن زمان، سبب شد آثار انحرافی جدیدی پیدا گردد. احمد بن حنبل در انحطاط عباسیان در زمانی که اوج تفکرات اعتزالی بود، اشعری مسلکی و حدیث محوری را تبلیغ می کرد. او علیه انحطاط اخلاقی و روحی جامعه ی عهد عباسی موضع گیری می کرد و بازگشت به سرچشمه های اسلامی را شعار خویش قرار می داد. ابن تیمیه و شاگردان او در زمان حمله ی ترک ها و سقوط عباسیان قد علم کردند و قیام محمد بن عبدالوهاب با سقوط امپراطوری عثمانی و عدم توانایی آن ها در رویارویی با امپریالیسم توأم شد. از این رو، رهبران مذهبی بیشتر به صورت یک مجدد و مصلح دینی ظاهر شدند که در ظاهر هدف اصلی آن ها نو کردن ایمان جامعه بود.

-1چارچوب مفهومی:
تئوری لومین پای بر مبنای پنج بحران - هویت، مشارکت، نفوذ، توزیع و نفوذ - می باشد و به گونه ای است که حل و رفع موفقیت آمیز یکی از مشکلات می تواند موجبات رفع سایر بحران ها را به صورت متوالی فراهم کند. همچنان که برطرف نکردن بحرانی چون بحران هویت به مراتب منجر به شکل گیری بحران های دیگر چون مشروعیت، مشارکت و نفوذ و توزیع می گردد. به تشریح هر یک از بحران ها در زیر می پردازیم:

-1-1بحران هویت:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید