بخشی از مقاله

چکیده:
صنعت گردشگری بزرگترین صنعت در زمان صلح است. تحولات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، امروزه گردشگری را به یک منبع مهم تولید ناخالص داخلی و یکی از سریعترین بخشهای اقتصادی در حال رشد جهان تبدیل کرده است. صرف نظر از قدرت اقتصادی گردشگری، گردشگری در معرض حوادثی است که ممکن است خطراتی را برای موفقیت صنعت گردشگری ایجاد کند. بیثباتی سیاسی یکی از بحرانهایی است که درجهی بالایی از خطر و نا اطمینانی را ایجاد و اثرات منفی برصنعت گردشگری خواهد داشت. شواهد موجود نمایانگر تأثیر منفی بیثباتی سیاسی بر رونق این صنعت و از رده خارج شدن برخی از مقاصد گردشگری ازصحنه گردشگری است .اعتراضهای خشونت آمیز، ناآرامیهای اجتماعی، جنگ داخلی، عملیات تروریستی، نقض حقوق بشر و یا حتی صرف تهدید این فعالیتها میتواند منجر به تغییر تصمیم گردشگران شود.با مقایسه درآمدها و میزان ورود گردشگران در شرایط امنیت و ثبات سیاسی و بی ثباتی سیاسی درعرصه جهانی و خاورمیانه ، می توان ارتباط بسیار نزدیک توسعه گردشگری با تحولات سیاسی را دید. استراتژی مبارزه با تروریسم بین الملل در عرصه جهانی، تشدید اقدامات گروه های بنیادگرا در فضای سیاسی- امنیتی منطقه خاورمیانه و شرایط داخلی رژیم های استبدادی کشورهای منطقه را می توان از جمله عوامل بی ثباتی سیاسی دانست . در این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این سؤال که "آیا بی ثباتی سیاسی و فضای سیاسی- امنیتی حاکم بر کشورهای منطقه خاورمیانه بر وضعیت رشد صنعت گردشگری کشورهای منطقه تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت؟" هستیم. این فرضیه مطرح می شود که بین بی ثباتی سیاسی و نا امنی کشورهای خاورمیانه و تأثیر منفی آن بر گردشگری این کشورها رابطه معنی دار مستقیمی وجود دارد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.

واژگان کلیدی : بی ثباتی سیاسی، صنعت گردشگری ، منطقه خاور میانه، امنیت
مقدمه:
امروزه گردشگری ، بعد از نفت به عنوان کالایی تجاری ، درآمدهای جهانی سرشاری ایجاد کرده و حجم زیادی از کل تولید ناخالص ملی جهان را تشکیل می دهد؛ به نحوی که در طول دو دهه گذشته سریع ترین بخش اقتصادی در حال رشد جهان بوده است . [1] گسترش صنعت گردشگری ،علاوه بر نقش و تأثیر آن در ابراز هویت ملی و ایجاد امنیت اجتماعی، موجب ارتقای وضعیت اقتصادی از جمله ایجاد فرصت های شغلی، درآمد زایی،کاهش فقر و گسترش عدالت اجتماعی و رفاه در جامعه می شود.

در سالهای اخیر صنعت گردشگری همواره به عنوان یکی از بخشهای پیشرو اقتصادی مطرح بوده و پس از بخش ارتباطات و اطلاعات از لحاظ اهمیت در جایگاه دوم قرار گرفته است. بر اساس گزارش شورای جهانی مسافرت و گردشگری - 2010 - ، سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی، اشتغال و سرمایهگذاری به ترتیب 9/8، 8/6 و 9/8 درصد بوده است.[2]
وقوع جنگ، گسترش تروریسم، گسترش روزافزون نا امنی،کنترل های شدید مرزی، اعمال مقررات شدید در صدور ویزا، وجود تعارض عقیدتی بین کشورهاو بی ثباتی سیاسی- امنیتی برخی از کشورها، از جمله چالش های مطرح در برابر گردشگری در گذشته بوده و در آینده نیز به عنوان یک متغیر پویا در این حیطه مطرح خواهند بود. با وجود چنین شرایطی، هنوز شاهد رشد هر چند آرام گردشگری در ابعاد جهانی آن هستیم؛ اما صنعت گردشگری برخی از کشورها دچار آسیب های فراوانی شده است و همین امر باعث کاهش شدید سهم این کشورها از صنعت گردشگری و افزایش سهم کشورهای دیگر شده است.[3]

مقایسه پتانسیل ها و جاذبه های گردشگری منطقه خاورمیانه با میزان موفقیت این کشورها در جذب گردشگر ، جای تردیدی از وجود مشکلات و موانع موجود در برابر گردشگری را برای ما بر جای نمی گذارد. سهم 6/01 درصدی منطقه خاورمیانه از جذب گردشگران خارجی در برابر سهم 52/24 درصدی کشورهای اروپایی از این حیث و درآمد ارزی 41/2 میلیارد دلاری کشورهای خاورمیانه در برابر درآمد ارزی 413 میلیارددلاری کشورهای اروپایی درسال 2009، گویای این امر است.[4]

در طبقه بندی سازمان جهانی گردشگری ملل متحد ، منطقه خاورمیانه شامل کشورهای اردن، امارات متحده عربی، بحرین، سوریه، عراق، عربستان، عمان، فلسطین، قطر، کویت، لبنان، لیبی، مصر و یمن می باشد. در گروه بندی کشورهای خاورمیانه از نظر اندیشمندان و دایره المعارف های علوم سیاسی، علاوه بر مطرح بودن بسیاری از کشورهای مورد نظر، سرزمین های اشغالی، ایران و ترکیه و برخی دیگر از کشورهای شمال افریقا چون الجزایر، تونس، سودان و مراکش نیز مطرح بوده اند.[5]

پیشینه تحقیق:
سفر و گردشگری انبوه به عنوان پدیدهای اقتصادی و جامعه شناسی نشانه ای از دنیای مدرن است. صنعت سفر و گردشگری به شکلی که امروز می شناسیم 50یا 60سال بیشتر ندارد.[6]

در کشور ما پژوهش های مربوط به وضعیت گردشگری خاورمیانه بسیار محدود است ، اما می توان به دو مورد آن اشاره کرد:

مسعود موسوی شفایی ، علی اکبر امین بیدختی و سید مجتبی اسماعیل شهابی [7] در پژوهش "تأثیر بی ثباتی سیاسی خاورمیانه بر صنعت گردشگری ایران در دوره پس از 11 سپتامبر " 2001 با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی به بررسی شاخص های بی ثباتی سیاسی و همبستگی این شاخص ها با شاخص های رکود صنعت گردشگری کشور پرداخته اند که همبستگی معناداری بین آنها دیده شده است.
رحیم حیدری چیانه و ناصر سلطانی در پژوهش "تحلیلی بر نقش ثبات سیاسی و امنیت در توسعه صنعت گردشگری مطالعه موردی: منطقه خاورمیانه" یافته های پژوهش خودرابا استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی چنین ارائه می دهند که نوسان و عدم تعادل شدید در میزان گردشگران ورودی به کشورهای این منطقه ، ارتباط بسیار نزدیکی با تحولات سیاسی در عرصه جهانی - چون استراتژی مبارزه با تروریسم بین الملل - ، فضای سیاسی- امنیتی منطقه خاورمیانه - چون تشدید اقدامات گروههای بنیادگرا - و شرایط داخلی کشورهای این منطقه - چون رژیم های استبدادی - دارد.

در مورد پژوهش های انجام شده در خارج از ایران بیشتر به رابطه بی ثباتی سیاسی و عوامل اقتصادی توجه شده است و تأثیر پذیری گردشگری خاورمیانه از بی ثباتی های سیاسی منطقه مورد توجه نبوده است.

ال- حماره و استینر>8@ ، راهبردهای توسعه گردشگری در جهان عرب بعد از یازدهم سپتامبر را مورد باز اندیشی قرار داده و به این نتیجه می رسند که حملات یازده سپتامبر با توجه به نقش جهانی و موقعیت ایالات متحده و نیز شخصیت جهانی گروه تروریستی القاعده، بر گردشگری تأثیر گذار بوده است.
 
منسفلد و پیزام - 2006 - در کتابِ گردشگری ، امنیت و ایمنی ،تغییری را از مطالعه موردی که در آن به ثبت خصوصیات عواقب حملات تروریستی به گردشگران ، گردشگری و جامعه قربانی می پردازند به رویکردی علمی پیرامون ، چگونگی کنترل و کاهش پیامدهای این حوادث، نشان می دهد.

کلمنت و فلچر. [9] از دانشگاه استنفورد، به تأثیر بی ثباتی سیاسی بر محصول آسیب پذیری جهانگردی در فیجی و کنیا پرداخته اند. نتایج به دست آمده چنین است که رویدادهای سیاسی مانند کودتا و مسائل سیاسی داخلی اثرات به مراتب شدید تری در سطح فعالیت های گردشگری نسبت به حملات تروریستی سطح پایین تا متوسط دارند.

تیموثی و جیان پی .[10] در کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه ، به مسائل ، چالش ها و روند های جهانی و منطقه ای مرتبط با میراث و گردشگری در کشورهای کمتر توسعه یافته می پردازد. این کتاب با استفاده از ایده ها و گفتمان های تئوریکیِ گردشگری میراث به بررسی موضوعات مطرح شده می پردازد، و از حفاظت، مدیریت، اقتصاد و توسعه نیافتگی ، سیاست و قدرت ، به کارگیری میراث، استعمارگری و غیره سخن می گوید.

تعریف گردشگری :
در سال 1991 سازمان جهانی گردشگری وابسته به سازمان ملل متحد به تعریف معیار به شرح زیر دست یافت:" گردشگری به مجموعه فعالیت هایی که افراد به هنگام مسافرت به مکانی خارج از محیط زندگی معمول خود انجام می دهند، گفته می شود. طول مسافرت نباید کمتر از 24 ساعت و نه بیشتر از 12 ماه متوالی بوده و هدف از آن تفریح، تجارت و دیگر اهداف باشد.در این مسافرت ، جهانگرد نمی تواند درآمد حاصل از اشتغال کسب کند .[11]

گردشگری در جهان:
در عصر کنونی کشورها و جوامع بشری به صورت فزاینده ای به این حقیقت پی برده اند که برای حفظ وضع اقتصادی خود باید ابتکار عمل به خرج داده و در صدد یافتن راه های تازه ای برای گسترش روابط تجاری خود و خروج از وابستگی به تک محصول ها برآیند .[12]

میزان رشد قابل توجه گردشگری در فاصله سالهای 1950 تا 1990، از 25 میلیون گردشگر به 457 میلیون گردشگر، بیانگر رویکرد مناسب افراد به مسافرت، سرمایه گذاری دولت ها در این بخش و ثبات نسبی در شرایط سیاسی و اقتصادی جهان بوده است. اما از سال 1991 شاهد میزان رشد اندک در مسافرت های بین المللی بوده ایم . رشد آرام مربوط به سال 1991، تا حدود زیادی ناشی از جنگ خلیج فارس و رشد آرام مربوط به سال های 1997-98 ناشی از بحران مالی آسیا بود.[13]

جدول شماره :1 توزیع گردشگران بینالمللی در مهمترین بازارهای مقصد برحسب تقسیمبندی اداری سازمان جهانی گردشگری - نرخ رشد 2009 نسبت به - 2008

از مجموع 880 میلیون گردشگر بینالمللی در سال 2009 تعداد 459/7 میلیون نفر به قاره اروپا سفر نموده و بالغ بر 413 میلیارد دلار در کشورهای این قاره خرج کردهاند. فرانسه با جذب 74/2 میلیون نفر مقام اول را در جذب گردشگر داشته است. قاره آسیا و اقیانوسیه توانسته است در این سال 181/2 میلیون نفر گردشگر را با درآمدی معادل 203/7 میلیارد دلار پذیرا باشد. قاره آمریکا شامل آمریکای شمالی مرکزی و جنوبی در سال 2009 بالغ بر 140/7 میلیون گردشگر با درآمدی معادل 165/2 میلیارد دلار از نظر درآمدی مقام سوم جهان را در اختیار داشته است. کشورهای منطقه خاورمیانه با 52/9 میلیون نفر و کسب درآمدی بالغ بر 41/2 میلیارد دلار در جایگاه چهارم و قاره آفریقا با 45/6 میلیون نفر و درآمدی معادل 28/93 میلیارد دلار در مقام پنجم جای گرفته است. قاره آفریقا تنها مقصد گردشگری دنیا بوده است که از رشد مثبت 3/1 درصد نسبت به سال 2008 برخوردار بوده است .[14]

لازم به ذکر است که کشور ایران براساس تقسیمبندی سازمان جهانی گردشگری در منقطه آسیا و اقیانوسیه قرار دارد.

سازمان جهانی گردشگری UNWTO در گزارش سال 2013به نکات برجسته و جالبی اشاره نموده و میزان رشد گردشگری در جهان و هر کدام از قاره ها و مناطق را بیان کرده است طبق این گزارش ، بیشترین رشد در گردشگران ورودی را منطقه آسیا پاسیفیک با افزایش 6 درصدی داشته و پس از آن اروپا و آفریقا هر کدام با 5 درصد رشد در رتبه های بعدی قراردارند. در امریکای شمالی و جنوبی ،گردشگری با رشد سه درصدی همراه بوده است و در خاورمیانه تقریبا شاهد رشد چندانی نبوده ایم .در آمد حاصل از گردشگری را در کل دنیا طی سال 2013، چیزی بالغ بر 1159 میلیارد دلار اعلام کرده است که نسبت به سال قبل 81 میلیارد دلار افزایش داشته است . طبق گزارش سال 2013 سازمان جهانی گردشگری ،میانگین میزان رشد گردشگران ورودی بین المللی در سال گذشته حدود 5 درصد در سراسر جهان بوده و این تعداد به 1087 میلیون نفر رسیده است و رشد میزان گردشگری داخلی را در سال گذشته 5 تا 6 میلیارد نفر اعلام گردید و پیش بینی شده است در سال 2030 گردشگران بین المللی به 8/1 میلیارد نفر برسند.[15]

به نقل از پیش بینی های سازمان جهانی جهانگردی درژانویه 2014 رشدی 4 تا 4/5 درصدی برای گردشگران بین المللی را نشان می دهد و در ضمن به این نکته اشاره شده است که این رشد در یک دوره بلند مدت تا سال 2030 ، حدود 3/3 درصد در هر سال خواهد بود. و همچنین این پیش بینی ها نشان می دهد که رشد گردشگران برای آسیا پاسیفیک 5 تا 6 درصد و برای افریقا 4 تا 6 درصد خواهد بود.همچنین بر اساس این گزارش چین به عنوان بازار اصلی و شماره یک گردشگری در جهان شناخته شده است و گردشگران در سال مذکور، رقمی بالغ بر 129 میلیارد دلار خرج کرده اند و منطقه خاورمیانه با کاهش 2 درصدی درآمد گردشگری رو به رو بوده است . آمار گردشگران بین المللی نشان دهنده رشد مستمر و بدون وقفه در این زمینه است که از 25 میلیون نفر گردشگر در سال 1950 به 278 میلیون نفر در سال1980 و از28 میلیون نفر در 1995 به 1087 میلیون نفر در 2013 رسیده است. [16]

درآمدهای جهانی گردشگری :
کشورهایی که توانستهاند در صنعت گردشگری کارنامه موفقی از خود به جا بگذارند، علاوه بر معرفی کشور خود به گردشگران درآمد سرشاری از این صنعت نصیبشان میشود.

سال گذشته میلادی در جهان، یک هزار و 241 میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش توریسم انجام شد که این رقم معادل 9/02 درصد از کل سرمایهگذاری جهان است. این رقم تا سال 2020 به 2/757 میلیارد دلار خواهد رسید که 9/04 درصد از کل سرمایهگذاری در جهان را تشکیل می دهد.
تولید ناخالص داخلی جهان از گردشگری در سال گذشته میلادی 9/2 درصد از کل تولید ناخالص داخلی بوده که نسبت به 10 سال گذشته رشد نیم درصدی داشته و این رقم معادل 5751 میلیارد دلار بوده است. طبق پیشبینیهای سازمان جهانی شورای سفر در سال

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید