بخشی از مقاله


چکیده

زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر مدل ترانس تئوریک - فرانظری - بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی معتادین مرد مراجعه کننده به مراکز درمانی سرپایی شهر اهواز انجام شده است.

روش ها: طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و گواه میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی معتادین مرد مراجعه کننده به مراکز درمانی سرپایی بهزیستی شهر اهواز میباشد که از میان آنها 30 نفر به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شد، این 30 نفر به شکل تصادفی، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شده اند. درمان مبتنی بر مدل ترانس تئوریک به شیوهی گروهی طی 15 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامهی کیفیت زندگی وسلامت معنوی میباشد که شرکت-کنندگان در مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از روشهای آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شده است.

یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است. میزان کیفیت زندگی وسلامت معنوی به عنوان دو فاکتور محافظت کننده در گروه آزمایش در مرحلهی پسآزمون به طور معنیداری بیش از گروه کنترل بود.

نتیجهگیری: درمان مبتنی بر مدل فرانظری یکی از درمانهای گروه شناختی- رفتاری است که توانسته است کیفیت زندگی و سلامت معنوی سوءمصرفکنندگان مواد را بهبود بخشد.

کلمات کلیدی: درمانمبتنی بر مدل ترانس تئوریک - فرانظری - ، کیفیت زندگی، سلامت معنوی، اعتیاد.

مقدمه

اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اجتماعی، در جامعه می تواند مضرات مختلف اجتماعی بهداشتی مانند نابودی داراییهای شخصی،افزایش خشونت، خطرافزایش ایدز، بزهکاری و افزایش اختلالات روانی را در پس خود داشته باشد . - 1 - بر اساس آخرین گزارشات از سوی دبیرخانهی ستاد مبارزه با مواد مخدر دفتر برنامهریزی در ارزیابی سریع وضعیت سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر در ایران، تعداد معتادین کشور در سال 1386 برابر 1200000 نفر تخمین زده شده است. - 2 - از طرفی آمارها نشانگر این هستند که میزان مصرف مواد در بین جوامع مختلف بهویژه در میان نوجوانان و جوانان افزایش چشمگیری داشته است . - 3 - وابستگی همزمان به چند ماده، عدم کیفیت زندگی مطلوب، افسردگی، نا شادی واختلال شخصیت، از جمله اختلالات توأم با اعتیاد محسوب میشوند . - 4 - عدم سلامت ذهنی و افسردگی، عدم لذت و شادی در زندگی و به طور کل عدم کیفیت زندگی در تمامی مراحل زندگی معتاد، اعم از وقتی که مقادیر بیشتر از معمول را مصرف نموده یا به علت ترک مصرف دچار علائم شده، مشهود است - 5 - وقوع عدم کیفیت زندگی و عدم لذت زندگی که خود را در سایه ای از افسردگی و عدم کیفیت مطلوب زندگی نشان می دهد به دنبال ترک مصرف مواد، خاص مواد افیونی نبوده و در هنگام کنار گذاشتن سایر مواد، نظیر سیگار هم به فراوانی به چشم میخورد . - 6 - داشتن یک زندگی مطلوب، همواره آرزوی بشر بوده و هست نه تنها مختص افراد بیمار. در ابتدا رفاه بیشتر و طول عمر بالاتر، به معنای کیفیت زندگی بهتر مطرح بود. کیفیت زندگی در نقطه مقابل کمیت قرار میگیرد و منظور از آن سالهایی از عمر است که همراه با رضایت، شادمانی و لذت باشد . - 7 - طبق دیدگاه غالب امروزی روان پزشکی و روان شناسی، بیماری حاصل نقص در انطباق و تعادل ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی می باشد و استرس می تواند مقاومت بیولوژیک، روانی و اجتماعی را دگرگون نماید - - 8، ولی هم اکنون در تحقیقاتی که در ایران صورت گرفته است شاهدیم که برخی از دانشمندان، تعریف جسمی، روانی، اجتماعی را تعریفی جامع برای انسان نمی دانند و بنابراین معنویت را نهصرفاً به عنوان نوعی نیاز انسان، بلکه به عنوان قسمتی از وجود انسان پذیرفته اند؛ شاید به همین دلیل باشد که طبق برخی گزارشات ذکر شده در مقالات روان شناسی و روان پزشکی، ایمان و درمان های معنوی و اعمال مذهبی، وبه کل موارد مربوط به مذهب به درمان های مرسوم قبلی بیماران معتاد اضافه شده است. - . - 9 همچنین تحقیقات نشان داده است که احساس راحتی و قدرت حاصل از اعتقادات دینی میتواند در سلامت و احساس خوب بودن سهیم باشد . - 10 - در این راستا پژوهشها نشان دادهاند که داشتن نگرشها و باورهای مذهبی و اعمال معنوی با کاهش استرس های روانشناختی و پیشگیری از رفتارهای پرخطری همچون سیگارکشیدن، مصرف الکل و مواد همراه است. همچنین مطالعات نشان دادهاند که دینداری و معنویت از تأثیر فشارهای زندگی بر گرایش به مصرف مواد میکاهد و در طول زمان نیز میزان افزایش مصرف مواد را مهار میکند همچنین از میان اختلالات روانپزشکی همراه با اعتیاد، افسردگی و ناکافی بودن کیفیت مطلوب زندگی که دارای عناصر شناختی و معنوی فراوانی است از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا کاهش شادی، انرژی و ناامیدی ناشی از افسردگی، میتواند انگیزهی معتادان را برای ترک مصرف مواد و درمان کمرنگ نماید 11 - - .این در حالی است که در طول دهه ی گذشته روشهای درمانی مختلفی تاکنون جهت درمان اعتیاد مطرح شده است که در مرحلهی اول، بیشتر بر ترک جسمی استوارند؛ و پس از آن، روشهای مختلف، پیشگیری از بازگشت مجدد را مدنظر دارند. از جملهی این روشها میتوان به گروهدرمانی اشاره کرد. مدت زمان طولانی است که کفایت گروهدرمانی در درمان اختلال وابستگی به مواد به اثبات رسیده است. در واقع بسیاری از برنامههای درمانی برای این بیماران، در مراحل اولیه شامل گروهدرمانی میباشد - 12 - همچنین بیشتر مطالعات انجام شده پیرامون اثر بخشی رویکرد های مختلف گروه درمانی در درمان سوء مصرف مواد درمان شناختی رفتاری را به عنوان رویکردی موثر در درمان اعتیاد پیشنهاد کرده اند. - 13و14و. - 15 رویکردهای گروهی، دارای توان پنهانی برای حمایت و مواجههی بیمار، ایجاد چالش و درگیر کردن اعضاء با آگاهیهای آنان از مسایل فردی و شخصیتی خود میباشد - . - 16 گروه میتواند یک محیط امن برای ایجاد تعادل در عوامل خطرزا و جهتدهی به احساسات فراهم کند که منجر به تغییر در رفتار گردد. بر این اساس است که گروهدرمانی، بهعنوان درمان انتخابی وابستگی به مواد مطرح شده است . - 17 - یکی از این گروهدرمانیها، گروهدرمانی مبتنی بر مدل ترانس تئوریک - فرانظری - 1 میباشد که بر این فرض استوار است که تغییر رفتار در طول زمان و با طی مراحل متوالی فکر میسر میشود. این مراحل عبارتند از: -1 مرحلهی پیش از تفکر2، -2 مرحلهی تفکر برای تغییر3، -3 مرحلهی آمادگی4، -4 مرحلهی عمل - اقدام به ترک - 5 و -5 مرحلهی نگهداری6 که در آن مراجع برای نگهداری دراز مدت تغییر به وجود آمده، تلاش میکند . - 18 - در رویکرد تغییر مرحلهای فرانظری، دو ساختار توازن تصمیمگیری7 و خودکارآمدی8، عوامل اصلی تأثیرگذار بر ترک و ماندن در ترک محسوب میشوند و خودکارآمدی - یعنی اعتماد مراجعان به توانایی خود در ایجاد تغییر - ، عاملی کلیدی در تغییر موفقیتآمیز و نتیجهگیری از درمان، بهشمار میرود . - 18 - الگوی فرانظری در سال 1974 توسط دایکلمنت پایهگذاری شد. این الگو حاصل ترکیب نظریههای گوناگون رفتارمحور است و به همین جهت، کلیهی جنبههای رفتاری وشناختی فرد را بهطور جامع پوشش میدهد . - 19 - این مدل به وسیلهی انستیتو ملی سرطان جهت ایجاد موضوعات و مطالب در مورد توقف سیگار کشیدن به وسیلهی چندین گروه درمانی و نظارت رفتار سالم در ایجاد پروتکلشان به عنوان یک مدل پیشرو در زمینهی درمان اعتیاد در بریتانیای کبیر استفاده شده است. تحقیقاتی که این مدل را در گسترهای از تغییرات رفتار اعتیادی و بهداشتی مورد استفاده قرار می-دهند، به وسیلهی انستیتو ملی سرطان، انستیتو ملی سوءمصرف دارو، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری، مؤسسه رابرت وود جانسون مورد حمایت مالی قرار گرفتهاند. در بسیاری از مطالعات ساختارهای این مدل بر دامنهی زیادی از مشکلات رفتاری بهداشتی مناسب است - . - 19 تفاوت موجود این الگو با درمان های سنتی شناختی رفتاری این است این مدل مبتنی بر تحقیق یک تغییر عمده را مبنی بر اینکه چگونه متخصصان رفتارهای خطر را مورد فهم و درمان قرار میدهند، تسریع کرده است. یک جنبهی مهم این تغییر، این شناخت است که انگیزش مراجع میتواند دستکاری شود. قبل از این، در درمان های سنتی شناختی- رفتاری انگیزش به عنوان صفتی دیده میشد که قابل تغییر نبود و برنامههای درمانی، عملمدار بودند، یعنی، آنها مناسب مراجعانی بودند که برای تغییر اظهار آمادگی میکردند. اگر مراجعی بیانگیزه تشخیص داده میشد، درمانگر امید کمی برای موفقیت او داشت. مراجعانی که برای تغییر کاملاً آماده نبودند، برای درمان نامناسب تشخیص داده میشدند و با یک شیوهی رویارویانه از درمان طرد میشدند تا اشتباه شیوهی خود را درک کنند که این یکی از ضعف های موجود در درمان های سنتی شناختی- رفتاری در درمان سوء مصرف کنندگان مواد بوده است. این رویکرد درمانی به انگیزش به عنوان یک صفت نگاه نمیکنند، بلکه به عنوان حالتی پویا مینگرند که میتواند تاًثیر بپذیرد. رویکرد ترانستئوریکی - فرانظری - به وسیله متخصصان اخیراً در سراسر دنیابه عنوان چهارچوبی جهت فهم تغییر رفتار و الگویی برای انجام مداخلات درمانی مورد استفاده قرار گرفته است - - 18 با توجه به پیشینه ذکر شده، کیفیت زندگی و سلامت معنوی در پرهیز از مواد به عنوان متغیر های مهم در پیشرفت درمان به حساب می آیند 20 - و. - 21 همچنین اهمیت شناخت و ملزومات کیفیت زندگی در بهبود وضعیت روانی افراد و ارتقای شادکامی ، سلامت روانشناختی ، کاهش نشخوار فکری و فاجعه انگاری - رضوان، بهرامی و عابدی، - 1384 مفید بوده است. از طرفی با توجه به پیشینهی پژوهش، الگوی فرانظری به عنوان مداخلهای جدید در درمان اعتیاد به کار گرفته شده است . - 20 - از این رو انتظار میرود که اثر بخشی درمان ترانس تئوریک بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی معتادین در مقایسه با سایر درمانهای سنتی مطلوبتر باشد. در درمانهای سنتی بیشتر به بهبود علائم و نشانههای بیماری پرداخته میشود، حال آنکه درمان فرانظری مبتنی بر مدل تغییر رفتار است و این مدل مبتنی بر مدل شناختی- رفتاری است. با توجه به بررسیهای صورت گرفته در ایران، پژوهشی در حیطهی اثر بخشی رویکرد فرانظری هبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی و به طور کلی الگوی جدید زندگی بر جامعهی معتادین صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیردرمانمبتنی بر مدلفرانظریبر بهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی معتادین مرد است. با توجه به پیشینه و هدف پژوهش این سؤال پیش میآید که بهکارگیری الگوی فرانظری بربهبود کیفیت زندگی و سلامت معنوی معتادین تأثیر دارد؟

مواد و روشها
این پژوهش، در گروه پژوهش های نیمه تجربی - میدانی - قرار می گیرید. طرح تحقیق آن به صورت دو گروهی - گروه مورد و شاهد - و شامل دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون است. متغیر مستقل، درمان مبتنی بر مدل فرانظری میباشد که فقط در گروه مورد، اعمال شد و تأثیر آن بر نمرات پس آزمون افراد گروه مورد نسبت به گروه شاهد، مورد مقایسه قرار گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل معتادین مرد مراجعه کننده به کلینیک های سرپایی شهر اهواز بود که از میان آنها 30 نفر به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند، سپس این 30 نفر به شکل تصادفی به دو گروه 15 نفری، آزمایش و گواه تقسیم شدند. و به پرسش نامه کیفیت زندگی و سلامت معنوی پاسخ دادند. معیارهای خروج از پژوهش نیز شامل غیبت از مرکز، ابتلا به بیماریهای حاد پزشکی و غیبت بیش از 3 جلسه در جلسات آموزشی برای گروه آزمایش بود. گروه آزمایش بهصورت هفتگی تحت درمان گروهی بر مبنای اصول درمان ترانس تئوریک - فرانظری - قرارگرفت و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. جلسات درمانی به صورت گروهی توسط کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و بهمدت 90 دقیقه در محل کلینیک شهر اهواز برگزار شد. محتوای جلسات با توجه به غربالهای صورت گرفته از بیماران که در مرحله آمادگی به سر میبردند در این پژوهش با هدف تغییر و کنترل هیجانات و شناخت های منفی اعضای گروه طراحی شد، در نخستین مرحله به معرفی افراد گروه به یکدیگر و با درمانگر، هدف تشکیل گروه، اهمیت مسأله، تعریف و شناسایی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ، آشنایی با مدل فرانظری و مدل تغییر رفتار و همچنین تشریح مراحل تغییر، یادگیری مدل مراحل تغییر، اجرای تمرین با عنوان مرحله - من در کجا قرار دارم - ، جهت تعیین مرحلهی مراجعان برای رسیدن به افزایش آگاهی پرداخته شد در جلسه دوم به شناسایی ماشهچکانها، توصیف و تفسیر ماشهچکانها، توزیع رونوشتهایی از دستنویس - زمانهای وسوسه شدید برای من کداماند - و توزیع آن بین هر یک از اعضای گروه، بحث در مورد شیوههای اجتناب یا تغییر ماشهچکان پرداخته شد. در جلسه سوم آموزش مدیریت - کنترل - استرس، توضیح و تفسیر اینکه چگونه موقعیتهای استرسآمیز میتوانند بر بدن و رفتار آنها تأثیر بگذارند، پرداخته شد در مرحله چهارم به پاداشدهی در مراحل تغییر، بازخورد موفقیتهای اخیر به گروه، شناساندن ایده-هایی جهت خلق پاداش برای پاداشدهی خودکار به گروه، پرداخته شد در جلسه پنجم به توضیح و تفسیر ارتباط مؤثر، مشخص نمودن راههای ویژهای که افراد گروه از طریق آن با دیگران ارتباط برقرار میکنند، ارائهی ابزارهایی که افراد گروه بتوانند برای برقراری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید