بخشی از مقاله

چکیده

رضایت شغلی یکی از چالش برانگیزترین مفاهیم سازمانی است که از عوامل متعددی تأثیر میپذیرد. ویژگیهای شخصیتی، به عنوان زیربنای نظام فکری و رفتاری کارکنان یکی از عوامل موثر بر رضایتشغلی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر رضایتشغلی کارکنان مرکز خدمات مشتریان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است.

روش نمونهگیری این تحقیق، تمامشماری است که حجم نمونه آماری مورد مطالعه، 223نفر است. روشهای جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه تیپنمای مایرزبریگز نسخه - 1923 - M و پرسشنامه محقق ساخته رضایتشغلی است. روایی پرسشنامههای تحقیق مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامهها به روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مایرزبریگز 0/89 و برای پرسشنامه رضایتشغلی 0/97 محاسبه گردید. دادههای تحقیق به روش آمار توصیفی و آمار استنباطی - آزمونT تکنمونهای، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه - روش گامبهگام - - و با نرمافزار SPSS نسخه22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته های حاصل از آزمون همبستگی بیانگر وجود رابطه معنادار بین ویژگیهای شخصیتی - برونگرایی-درونگرایی، منطقی-احساسی و ادراکی-قضاوتی - و ابعاد مختلف رضایتشغلی است و نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد ویژگیهای شخصیتی قضاوتی، برونگرایی، احساسی میتواند 0/11 از واریانس رضایتشغلی را تبیین نمایند . - P<0/01 - بنابراین نتیجه میگردد مدیران مرکز خدمات مشتریان میتوانند در هنگام استخدام کارکنان، ویژگیهای شخصیتی موثر بر رضایت شغلی، شناخته شده در این تحقیق را مورد توجه قرار دهند و همچنین حتیالامکان برنامههای مربوط به افزایش رضایتمندی شغلی سازمان را متناسب با ویژگیهای شخصیتی کارکنان تنظیم نمایند.

مقدمه

امروزه بیش از هر زمان مشخص شده است که رشد و توسعه سازمانها و در پس آن جوامع در گرو استفاده صحیح از نیروی انسانی است و نقش کلیدی منابع انسانی باعث شده برای جذب نیروهای شایسته بین سازمانها رقابت شدیدی صورت گیرد - رحمانپور،. - 1380 رضایتشغلی شرط اساسی حضور و همکاری فرد با سازمان است. بنابراین رضایتشغلی نقش مهمی در افزایش بهرهوری، تعهد نسبت به سازمان، تضمین سلامت فیزیکی و روانی، تسریع در یادگیری مهارتهای جدید شغلی و افزایش روحیه فرد دارد

 در مطالعات مربوط به رضایت شغلی به ویژگیهای شخصیتی کارکنان - Bugg,2002 - و تناسب شغل با شاغل - Edward,2003 - توجه شده است. اگر فردی متناسب با تواناییها و رغبتها و ویژگیهای شخصیتی برای شغلی انتخاب شود نه تنها شکوفایی فردی حاصل خواهد شد بلکه جامعه نیز از او بهره بیشتری خواهد برد. برعکس، چناچه فردی متناسب با شغل مورد نظر انتخاب نگردد ممکن است نیازهای او ارضا نشود و درنتیجه روزها و ساعتها را به ناراحتی بگذراند. این فرد در زندگی راضی نبوده و درنتیجه در حرفه او تأثیر منفی خواهد گذاشت - حجازی، . - 1368 با در نظر گرفتن ویژگیهای شخصیتی افراد میتوان فرآیند استخدام، انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشید. از آنجا که ویژگیهای شخصیتی افراد به عنوان عاملی برای تعیین رفتار آنان عمل میکند، میتوان با شناسایی این ویژگیها برای پیشبینی رفتار چارچوبی به دست آورد.

آگاهی از شخصیت افراد میتواند به مدیریت سازمان کمک کند تا افراد واجد شرایط را در پستهای متناسب سازمان بگمارد که این کار به نوبه خود باعث خواهد شد جابهجایی کارکنان کاهش و رضایتشغلی آنان افزایش یابد باتوجه به اینکه مرکز خدمات مشتریان به عنوان پل ارتباطی بین سازمان و مشتریان و شکلدهنده چهره سازمان در نظر مشتریان از اهمیت ویژهای برای هر سازمان برخوردار است به همین منظور این پژوهش به بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر رضایتشغلی کارکنان در مرکز خدمات مشتریان میپردازد و به سوالات ذیل پاسخ میدهد:

1.    آیا کارکنان مرکز خدمات مشتریان از شغل خود رضایت دارند؟
2.    بین کدامیک از ویژگیهای شخصیتی و مولفههای رضایتشغلی رابطه معناداری وجود دارد؟

3.    کدامیک از ویژگیهای شخصیتی نقش تعیین کنندهای در پیش بینی رضایتشغلی دارند؟

مبانی نظری تحقیق رضایتشغلی

رضایتشغلی، مجموعه ای از احساسات و باورهایی است که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند George, 1999 - . - Jones, فیشر - Fisher - و هانا - Hanna - رضایتشغلی را عاملی درونی میدانند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال میانگارند؛ یعنی اگر شغل مورد نظر، لذت مطلوب را برای فرد تامین کند، او از شغلش راضی است.در مقابل، چنانچه شغل موردنظر رضایت و لذت مطلوب رابه فرد ندهد، دراین حالت، او از کار خود مذمت مینماید و درصدد تغییر آن برمیآید

 رضایت شغلی، مفهومی پیچیده و چندبعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایتشغلی نمیشود، بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب میگردد که شاغل در لحظه معینی از زمان، از شغلش احساس رضایت کند و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت میبرد 

از مجموعه تعاریف ارائه شده درباره »رضایتشغلی« چنین برمیآید که این مفهوم بیانگر احساسات و نگرشهای مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته میشود که کسی از رضایتشغلی سطح بالایی برخوردار است یعنی به طور کلی، شغلش را دوست میدارد، برای آن ارزش زیادی قایل است و به گونهای مثبت به آن مینگرد و در یک کلام، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار است - شفیعآبادی، . - 1370

شخصیت

نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان می دهد که تمامی معانی شخصیت را نمیتوان در یک نظریه خاص یافت، بلکه در حقیقت تعریف شخصیت به نوع تئوری و نظریه هر دانشمند بستگی دارد. برای مثال کارل راجرز - Karl Rogers - شخصیت را یک خویشتن - Self - سازمان یافته دائمی میداند که محور تمام تجربه های وجودی است.

یا آلپورت - Allport - از شخصیت به عنوان یک مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت میدهد، نام میبرد. جی.بی.واتسون - J.B.Watson - پدر رفتارگرایان، شخصیت را مجموعه سازمان یافتهای از عادات میپندارد. گرچه همه نظریه پردازان شخصیت با یک تعریف واحد از آن موافق نیستند، اما میتوانیم به تعریفی قابل قبول برسیم که به طور نسبی حاوی ویژگی های مشترک تعریف های ذکر شده باشد: شخصیت به مجموعه افکار، هیجانات و رفتارهای متمایز و پایداری گفته میشود که شیوه انطباق ما با دنیا را نشان میدهد

در تحقیقات مختلف موضوع شخصیت از جنبه های گوناگون مثل ماهیت رشد، سلامت، بیماری و تیپهای شخصیت مورد پژوهش و ارزیابی قرار گرفته است در مورد انواع تیپ ها متفکران نظریات مختلفی ابراز نمودهاند و بر اساس آن نظریات، ابزار سنجش متفاوتی تهیه کردهاند. از میان نظریاتی که تاکنون در مورد تیپ های شخصیت مطرح گردیده، نظریه یونگ1 ، یکی از عمیق ترین و مهمترین آنهاست

به نظر یونگ رفتاری که به نظر غیر قابل پیشبینی میرسد اگر بتوان زیربنای ذهنی و برداشتها و نگرشهای اشخاص را شناخت، قابل درک، شناسایی و پیش بینی میشود 2000 - ،. - Andersen کاترین بریگز و ایزابل مایرز با پذیرفتن نظریه تیپهای یونگ با بررسی و تحقیق فراوان توانستند نظام ویژهای برای تعیین تیپ شحصیتی طراحی کنند. تیپنمای مایرز بریگز کهاختصاراً 2MBTI نامیده میشودیکی از جامعترین و معتبرترین آزمونهای روانی برای سنجش شخصیت و مشخص نمودن تیپهای روانی است . - Hirsh,1991 - این تیپنما، تمایلات و گرایشها و تفاوتهای افراد را مشخص میسازد و به افراد کمک میکند که خودشان، انگیزهها، تواناییهای موجود و بالقوهشان را بهتر بشناسند 2004 - ،. - Kennedy, Kennedy در تیپنمای مایرزبریگز چهار جفت ترجیح ضد هم تعیین شده است که عبارتست از ترجیحات انرژیدهنده، جمعآوری اطلاعات، تصمیمگیری و سبکزندگی - بارون،. - 1998 ترکیبهای مختلف از این چهار بعد، تیپهای شانزدهگانه شخصیت را تشکیل میدهد. MBTI، علی رغم آنکه شانزده تیپ شخصیتی را مشخص میسازد ولی در مورد اینکه کدام یک از آنها ارجحیت دارد، قضاوت نمیکند، فقط نشان میدهد که هر شخص تواناییها و گرایشهای مخصوص به خود را دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید