بخشی از مقاله

چکیده:

در زندگی انسان لحظهها و اوقاتی وجود دارد که از اهمیت و حساسیت فوقالعادهای برخوردار است. این اوقات میتواند فرصتی برای رشد شخصیت فرد باشد یا به عکس موجب بروز اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی اجتماعی شود. مسئله تنوع نیز امری مهم است و زندگی بدون تنوع خستهکننده میباشد. پس تنوع در گذران اوقات فراغت باعث ایجاد تنوع در زندگی میگردد. و تنوع مانع پدیدآیی افسردگی است. پس با راهنمایی فرزندان به انجام فعالیتهای متنوع زمینه علاقهمندی آنان را به زندگانی فراهم آوریم. منظور از فعالیتهای فوقبرنامه فرصتهایی است که انسان مسئولیتپذیر هیچگونه مسئولیت و سر و کار موظفی را به عهده ندارد و همه چیز در اختیار او میباشد تا با میل و رغبت خودش به برنامه خاصی بپردازد. یکی از مهمترین مسائل جوامع امروز بشری در سراسر دنیا مسئله استفاده صحیحتر و مؤثرتر از فرصتهای آزادی است که افراد در اختیار دارند و این اوقات برای مؤمنان لحظههای نیایش با معبود و برای عالمیان ساعات تفکر و برای هنرمندان زمان ساختن و ابداع و برای نوجوانان ساعات خلاقیت میباشد و بسیاری از مردم حتی صاحبنظران به این نتیجه رسیدهاند که باید مدارس و مؤسسههای آموزشی مسئولیتهای بیشتر و روشنتری در این باره بر عهده بگیرند تا بهرهبرداری بهینه از اوقات فراغت در برنامههای دانشآموزان طراحی و گنجانده شود.

کلمات کلیدی: آموزش و پرورش، برنامه درسی، فوق برنامه، مهارتهای اجتماعی و تربیتی

بیان مسأله

برنامههای رسمی و متداول در کلاسها و مدارس بیشتر متوجه پرورش حافظه و به کار انداختن قوای ذهنی شاگردان است و به رشد جنبههای عاطفی و اجتماعی افراد توجه چندانی ندارد. اغلب دروس رسمی از واقعیتهای زندگی فاصله زیادی دارد، بنابر این شاگردان را برای روبرو شدن با مسائل زندگی آماده نمیکند. معمولاً شاگردان بر مبنای سن، طبقهبندی شده و در کلاسها سازماندهی میشوند و در نتیجه فرصت همکاری با شاگردان کوچکتر یا بزرگتر از آنها سلب میشود.

علایق، و نیازهای خاص شاگردان علیرغم وجود تفاوتهای فردی مورد توجه جدی قرار نمیگیرد و فرصت لازم برای تمرین آموختههای نظری و درک رابطه میان این آموختهها با هم زیستی فراهم نمیشود. چگونه میتوان این نقایص و نارساییها را برطرف کرد؟ از چه راه و به چه وسیله میتوان موجبات تربیت کامل افراد را فراهم آورد؟ اوقات فراغت دانشآموزان را که در پرتو زندگی در عصر جدید روز به روز زیادتر میشود، چگونه میتوان غنیسازی کرد؟

اندیشه در این زمینه و تلاش برای پاسخ به سؤالات بالا ضرورت پیدایش برنامههایی تحت عنوان فعالیتهای مکمل و فوقبرنامه - پرورشی - در کنار برنامههای رسمی مدارس را مشهود ساخت، این برنامهها مجموعهای از تجربهها، فعالیتها و فرصتهایی است که در کلاس یا خارج از کلاس و مدرسه برای مقاصدی خاص نظیر رفع نارسایی برنامههای رسمی موجود و غنی سازی آنها در راستای تعمیق یادگیری، توجه به استعدادها، نیازها و علائق متفاوت فراگیران، کمک به آنان در پرورش قابلیتهای خاص، دگرگون کردن محیط آموزش و آماده کردن فراگیران برای ایفای تکالیف و مسئولیتهای شهروندی و مشارکت در توسعه توأم با موفقیتهایی در زندگی، پیشبینی و اجرا میشوند.

البته شکلگیری شخصیت مستقل و احساس وجود در دانشآموزان از جمله کارهای مهم فوق برنامه است فوق برنامه بهترین فرصت برای شناخت بچههاست. انسانها هیچگاه در شرایط رسمی، خود را آنگونه که هستند، نشان نمیدهند، ولی در حوزهای که آزادی وجود دارد، بهتر میتوان آنها را شناخت. میدان فعالیتهای فوق برنامه این فرصت را به معلمان میدهد که بدانند دانشآموز ما واقعاً کیست، تواناییهایش چیست و چه خواستههایی دارد. در نظام های آموزشی پیشرفته، مدرسه فعال و دانش آموز فعال مورد توجه است. کار اساسی مدرسه و تعلیم و تربیت، انتخاب فعالیتهایی است که منجر به پیدایش معرفت اساسی و فهم مفید شود و در مرحله دوم رغبت و علاقه شاگردان در انتخاب تجربیات، اهمیت زیادی دارد. وظیفه معلم، تحریک و هدایت رغبت می باشد.

مدرسه باید مانند لانه زنبور باشد. معلم باید به دانش آموز کمک کند تا با استفاده ازتجربه های گذشته، زمان حاضر و مشکلات آن را درک کند و تجربه های زمان حال را وسیله گسترش تجربه در آینده قرار دهد. از نظر این مکتب، تربیت اگر فقط به حفظ معلومات و اطلاعات محدود شود؛ فاقد ارزش است. ارزش هر مفهومی در نتیجه عملی آن نهفته است. محیط مدرسه باید روح دموکراسی را پرورش دهد و دانش آموزان را متوجه ارزش فردی و قدرت عقلانیشان کند - زاهدی،. - 1385 آموزش و پرورش مدرن بر تجربه تکیه کرده و اهداف و ارزش ها را از متن تجربه انتزاع می کند.

اهداف را از محدودیت ها، امیدها و الهامات موجود در تجربه روزانه بیرون می کشد و تلطیف می کند و آن ها را به صورت آرمان های هدایت کننده ی فعالیت ها در می آورد. وظیفه ی اخلاقی معلم، گزینش، سازمان دادن و هدایت تجربیات معرفت زا است. آنچه در جریان کسب معرفت مهم است، به کار افتادن قوه ی ابداع و ابتکار و نیروی تفکر است نه حفظ طوطی وار معلومات و مهارت ها. محیط کلاس و مدرسه باید هم نیروی تفکر و هم روح دموکراسی را در شاگردان تقویت کند و آنان را به ارزش افراد و قدرت عقلانی متوجه نماید. هدف تعلیم و تربیت، انباشتن ذهن دانشجویان از معلومات و اطلاعات نیست. آنچه در نظام تعلیم و تربیت باید مورد توجه قرار گیرد، برانگیختن رغبت و پدید آوردن روحیه ی خلاقیت برای حل مسائل است. محور اساسی تعلیم و تربیت، فراگیری روش حل مسأله و مشکل است - احمدوند،. - 1384

در این راستا فعالیتهای فوق برنامه می تواند محقق چنین امری گردد. فوق برنامه فعالیتهای جذاب و شادی هستند که فرصت برای تعامل اجتماعی در یک فضای آرام و راحت فراهم میآورند. این فعالیتها نگرش دانشآموزان را نسبت به مدرسه بهبود میبخشند. از دیدگاه دیویی، هدف تعلیم و تربیت،" جامعه دموکراتیک است" و در تعریف آن میگوید: جامعه دموکراتیک، جامعهای است که از پیدایش اختلافات و تبعیضات طبقاتی، قومی و نژادی جلوگیری میکند. وی میگوید: تعلیم و تربیت عبارت است از بازسازی و ساماندهی تجربه که بر معنیدار شدن و عمق آن میافزاید و توانایی هدایت جریان تجربه را توسعه میبخشد - دیویی،. - 1388 دیوئی در کتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت، چهار ویژگی تعلیم و تربیت را ذکر میکند:

الف - تعلیم و تربیت ضرورت زندگی است: دیویی تعلیم و تربیت را به عمدی و غیرعمدی تقسیم کرده است، اساس آموزش و پرورش را ارتباط و انتقال فرهنگی و اجتماعی میداند زیرا بدون آموزش و پرورش عمدی و غیرعمدی زندگی میسر نیست.

ب - تعلیم و تربیت به مثابه کنش اجتماعی: محیط اجتماعی نقش مهم تربیتی دارد و فراگیری کودک امری انتزاعی و مجرد از مناسبات و روابط اجتماعی و محیط نیست، بلکه در متن همین مناسبات مطالب فراوانی را فرا میگیرد.

ج - تعلیم و تربیت به مثابه راهنمایی: انگیزهها و کوششهای مشخص نوآموز را باید کنترل و هدایت کرد و نقش راستین تعلیم وتربیت همین است.

د - تعلیم و تربیت به مثابه رشد: دیویی در این مورد بر این نکته تاکید تام میورزد که تعلیم و تربیت به رشد رساندن است و رشد عمیق زندگی است. تا زندگی هست، تعلیم و تربیت هم است. با توجه به آنچه گذشت میتوان گفت تعلیم و تربیت متربی عبارت است از فرآیندی اصیل - نه فقط مقدماتی -میان مربی و مترّبی، ناشی از ضرورت زندگی اجتماعی و مبتنی بر رغبتهای درونی و فعلی دانشآموز و متربی به منظور بازسازی تجربه برای رشد و دموکراسی اجتماعی - همان - .

نظریه های مرتبط با فعالیتهای فوق برنامه

نظریه های مختلفی با فعالیتهای فوق برنامه مرتبط هستند. از جمله نظریه مازلو، نظریه جبر متقابل بندورا نظریه هوش عاطفی گلمن . مازلو نیازهای انسان را در 5 طبقه به صورت هرم زیر قرار می دهد. او معتقد است که نیازهای انسان از نیازهای جسمی و مادی شروع شده و به نیاز خودشناسی پایان می پذیرد. همچنین او معتقد است که قوی ترین نیازها تعیین کننده رفتار آدمی هستند و وقتی که آنها ارضا شدند از شدت می افتند و سایر نیازها به ترتیب قوی بودن آنها جای نیاز ارضا شده قبلی را می گیرد.

بندورا می گوید که شخص، محیط و رفتار شخص بر هم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده رفتار انسان به حساب آورد بندورا به نقل از سیف، هوش عاطفی، مشتمل بر شناخت احساسات خویش و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است. توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانش هاست. مهارت اجتماعی یعنی خوب تا کردن با مردم و کنترل هیجان های خویش در رابطه با دیگران و توانایی تشویق و هدایت آنهاست - سیف،. - 1388

در برنامه تربیت باید توجه داشت که صرف انباشتن اطلاعات بیروح و بیمعنی در ذهن، یادگیری و فهم واقعی نیست. در برنامه تربیتی باید مراحلی رعایت گردند که عبارتند از: استمرار و پیوستگی مفاهیم با یکدیگر، رابطه متقابل یادگیرنده و یاددهنده، کنترل اجتماعی و رعایت آن در برنامه درسی. دانشآموز باید انعطافپذیری، سازگاری و قدرت تجدید ارضای نیازهای حال و آیندهاش را داشته باشد. آموزش و پرورش یک عمل اجتماعی است. زیرا دانستن و انجام دادن به همدیگر بستگی دارند. پس یادگیری ضمن زندگی انجام میگیرد مخصوصا اگر فرد فعالیتهای زندگی را شخصاً انتخاب کرده باشد. آموزش و پرورش شامل مجموع تجاربی است که شخص در نتیجه تماس با محیط اجتماعی و طبیعی کسب میکند. زندگی، مربی واقعی است - شکوهی،. - 1386

تعریف فعالیتهای فوق برنامه

اگرچه مفهوم و اصطلاح فعالیت های فوق برنامه یک مفهوم نسبتاً جدید در ادبیات تعلیم و تربیت است اما ریشه های فکری ان با شبکه ای از سایر مفاهیم مشابه در ارتباط بوده و گاه با برخی از آنها همپوشانی نیز دارد که بعضاً بر ابهام تعاریف می افزاید. در اینجا به پاره ای از این مفاهیم و تعاریف اشاره می گردد: فعالیتی است که بر مبنای محتوای دروس یک موضوع درسی نظیر فارسی، علوم تجربی ، تعلیمات دینی و ... طراحی می شود. - آقازاده ، - 1381

فعالیت فوق برنامه درسی: فعالیتی است که به منظور حفظ انگیزه و ایجاد چالش در یادگیرنده به منظور تجربه در فضای آزاد و در عین حال مرتبط با موضوعات درسی طراحی می شود. دامنه ای که برای فعالیت های فوق برنامه در نظر گرفته می شود از مدرسه تا فضای بیرون مدرسه است. عالیتف های فوق برنامه را الزاماً معلم طراحی نمی کند اما معلم می تواند به عنوان عامل اصلی و محوری در طراحی فعالیت های فوق برنامه درسی نقش داشته باشد. - حاجی آقالو و همکاران، - 1382

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید