بخشی از مقاله

چکیده

هیچ کس نمیتواند ادعا کند که حقیقت بهشت و دوزخ را آنچنان که هست دریافته است. زیرا هر فرد از دیدگاه خود به مسائل مینگرد، در این صورت نتیجهای را که برای هر کس حاصل میشود نمیتوان نتیجه کلی دانست و چون هر که به جهان آخرت سفر کرده باز نگشته است تا خبری از آنجا بیاورد. بنابراین تنها راهی که میتواند دورنمایی از جهان ماورا به ما بدهد کتابهای آسمانی و ادیان الهی است که صاحبان خرد با استفاده از این منابع، آگاهیهای لازم را در اختیار ما قرار میدهند. کوشش این مقاله بر آن است که با استناد به آثار ناصرخسرو از جمله دیوان اشعار، خوان اخوان، گشایش و رهایش و... دیدگاه او درباره جهان آخرت تبیین گردد. ناصرخسرو بهشت و دوزخ را باور دارد و اخلاق ستوده را به امید یافتن بهشت و رستن از دوزخ توصیه میکند. از شکوه بهشت و نعمتهای آن سخن میگوید، امّا معاد جسمانی را انکار میکند و بهشت را نفس انسان کامل و دوزخ را نفس انسان جاهل میداند. کلیدواژهها: بهشت، دوزخ، برزخ، قیامت، اسماعیلیه، انسان.

مقدّمه:

ناصرخسرو قبادیانی - 394-481ه ق - ،شاعر اندیشه ور، حکیم و متکلم بزرگ قرن پنجم هجری و دوران سلجوقیان بود. وی بر مذهب اسماعیلی بود و در میان هم مذهبان القابی چون حجت خراسان و داعی بزرگ داشت که دلیل بر مرتبه و مقام والای او در نزد پیروان مذهب اسماعیلی - باطنیان - است. بیشتر آثاری که از ناصرخسرو به یادگار مانده مربوط به روزگاری است که او گرایش به مذهب باطنی داشته است.ناصرخسرو چون متکلم و مبلغ مذهب اسماعیلی بود، شعر را از دیدگاه و نظرگاه شاعران و قصیده سرایان درباری نمینگریست و مدیحه سرایان را شایسته سرزنش و نکوهش میدانست و شأن و مقام خود را بسیار برتر از آن میپنداشت که هنر خویش را برای خشنودی سلاطین و قدرتمندان به کار برد:
من آنم که در پای خوکان نریزم           مر این قیمتیدرّ لفظ دری را - ناصرخسرو، - 143:1368

آثار منظوم و منثوراین حکیم نام آور شامل دیوان اشعار، وجه دین، زادالمسافرین، روشنایی نامه، خوان اخوان، سعادت نامه و سفرنامه است، شعر او سرشار از پند و اندرز بر پایه مذهب و حکمت است.از پیروی نفس،دروغ،ریا،حرص وآزمندی،دنیاپرستی،تجمّل،تکبّر،نادانی وستمکاری نهی میکند و به زهد و طاعت،دانش،حقیقت جویی و...تشویق میکندودر آثارشبه زهد و تقوای خود افتخار میکند - شعار، - 13:1370
خواندن فرقان و زهد و علم و عمل     مونس جان اند هر چهار مرا - همان: - 125

ناصر زادگاه و موطن خود را خراسان معرفی میکند و این در بسیاری از ابیات او آمده است:

گرچه مرا اصل خراسانی است           از پس پیری و مهی وسری - ناصرخسرو، - 10:1348

علوم زمان را در خردسالی و نوجوانی در مکتب و مدرسه آموخته یا در دوران جست وجوگری و تبلیغ به ضرورت فراگرفته است. اوبا آرای فلسفی و حکمی، ریاضی، هندسه، حساب، موسیقی، مسائل فقهی مذهبی، کلامی و همچنین باورهای فرقههای گوناگون آشنایی تام داشته و گاه در اشعار خویش به این گونه اطلاعات اشاره و حتی پارهای اوقات از برخی بزرگان و صاحبان این علوم یادکرده است، به عنوان نمونه، فیلسوفان و دانشمندان یونانی چون سقراط - 399-470 ق.م - ، افلاطون - 348-427 ق.م - ،اقلیدس - 275-365 ق.م - ، شاعران و خطیبان عرب تبار همچون بحتری - 206-284 ه.ق - ، سحبان بن وائل و سخن سرایانی ایرانی چون رودکی - 244-329 ه.ق - ، عنصری - 350-431 ه.ق - ، کسائی - 341-395 ه.ق - و فردوسی - 329-411 ه.ق - .

چنان که پیشتر نیز بیان شد، ناصرخسرو بر مذهب اسماعیلی یا باطنی بود. آنچه واضح و آشکار است آن است که موضوع تأویل سخت مورد نظر باطنیان بود و به همین سبب ناصرخسرو نیز به تأویل باورمند بود و در این باره با تأکید تمام سخن گفته است: شور است چو دریا به مثل ظاهر تنزیل تأویل چو لؤلوست سوی مردم دانا - ناصرخسرو، - 5:1368 در این مقاله دیدگاه ناصر خسرو دربارهجهان آخرت در آثار او به اجمال آمده است. در واقع، ناصرخسرو برای بهشت ودوزخ، قیامت وعذاب، دجال و...معانی باطنی قائل است و برآن باور است که این تأویل ها و تفسیرها جوهره روح و حقیقت دین است و پذیرش آنها لازم و واجب.

پیشینه تحقیق:

جهان پس از مرگ و بهشت و دوزخ از مضامین مهم در آثار ادبی ملل مختلف به شمار میآید. نویسندگان و شاعران با توجه به عقیده و نظام فکری این مقوله را در آثار خود آوردهاند.حجم وسیعی از معارف در اسطورههای ملل مختلف، مربوط به جهان پس از مرگ و وابستههای آن، مانند: روح، بهشت، دوزخ و...است.اعتقاد به جهان پس از مرگ، در همه فرهنگ ها به یک شکل تکوین نیافته استمثلاً. در اساطیر یونان، قلمرو هادس و سرزمین مردگان، مکانی تیره و تار در زیر زمین است. اما در نزد اقوام دیگر مانند هندیها و آریاییان قبل از زرتشت،این جهان در آسمان قرار دارد. در باور برخی از اقوام بدوی، مردگان در گورها ادامه حیات می دهندو به وسایل زندگی نیازمندند. - رضایی،. - 180:1383

اوستا را میتوان نخستین کتاب مقدسی دانست، که در آن اعتقاد به جهان پس از مرگ، به صورت سه دنیای بهشت، دوزخ و برزخ نمایانده شده است؛ بهشت در آسمان است و هفت طبقه دارد. وجه مشترک تمام طبقات، روشنایی آن هاست و بهشتیان درخور نیکی خود، به یکی از این طبقات راه مییابند.دوزخ در درون زمین واقع شده و بسیار تاریک و بدبو و وحشتناک است و در آنجا انواع موجودات موذی دوزخیان را آزار میدهند .همستگان بین زمین و آسمان قرار دارد؛ جایی است ویژه افرادی که اعمال نیک و بد آنها برابر است. در آنجا نه پاداش بهشت است و نه عذاب دوزخ. پس از رستاخیز و زنده شدن مردگان، روان ها از مکانهای مذکور خارج میشوند و درجسم حلول میکنند. سپس به اعمال رسیدگی می شود و در مدت سه روز، پاداش و جزا میبینند و سرانجام تمام گناهکاران پاک میشوند و همه به بهشت وارد میشوند - سرگلزایی،. - 203:1379

در انجیل، از بهشت و دوزخ نام برده شده و بارها از عذابهای جهنم، که به صورت آتش است، برای انذار بندگان استفاده شده است . به عنوان نمونه در انجیل متی، باب پنجم، آیه21 ، آمده است:پس اگر چشم راست تو،مر تو را بلغزاند، قلعش کن و از خویشش برافکن. از این جهت که تو را سودمندتر آن است که یک عضو ازاعضای تو تباه شود، تا این که تمام جسدت در دوزخ افکنده شود - کتاب مقدس،انجیل متی:. - 10در اسلام، اصل ایمان به حیاتاُخروی، یکی از اصول جهان بینی و پس از توحید، مهمترین رکن ایمانی واعتقادی است .در قرآن کریم، برای هدایت مردم بیشتر از آیاتی که بیانگر خوشیهای بهشت و عذاب های جهنم اند، بهره گرفته شده است.مراتب بهشت در قرآن، با نامهای مختلف مانند :طوبی، فردوس، دارالسلام،جنّه المأوی و.. .توصیف شده است.

نعمتهای جسمانی و روحانی متعددی نیز برای بهشتیان، مانند باغ ها، قصرها، نهرهایی از شیر و عسل، همسران پاک، صلح و صفا، دوستان خوب و.. .ترسیم شده است .مراتب یا طبقات دوزخ نیز، با نامهای مختلف در قرآن آمده است که برخی از آنها عبارتند از : جحیم، هاویه، حطمه و سعیر .عذابهای متعددی نیز برای دوزخیان ذکر شده؛غذاها و نوشیدنیهای مرگبار مانند زقوم، باد کشنده، سایه سوزان، زندان و زنجیر، غم و اندوه و تحقیر.درباره بهشت و دوزخ، پژوهش هایی صورت گرفته است از جمله:بهشت و دوزخ در اساطیر بین النهرین از نانسی ساندرز و ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور است.

نویسنده در این کتاب با نقل دو داستان اسطورهای و حماسی بین النهرین؛ حماسه گیل گمش و داستان نزول ایشتر، باورهای اساطیری مردم این سرزمین را درباره جهان پس از مرگ و بهشت و دوزخ شرح داده است.سعید غفارزاده در کتاب »رازهای رستاخیز« با تکیه بر آیات قرآن و احادیث معصومین، ویژگیهای مرگ، قیامت، بهشت و دوزخ، کیفر و پاداش را توصیف میکند.احمدی بیرجندی درمقاله »جلوههای بهشت و دوزخ در ادب فارسی« با اشاره به آیات قرآن و احادیث،تصویری از بهشت و دوزخ و سرانجام نیکوکاران و بدکاران ارائه داده و سپس نمونههایی از شعر شاعرانی چون مولوی، سنایی و حافظ را در همین موضوع آورده است.

بینش ناصر خسرو درباره مسائل دینی:

ناصرخسرو بزرگترین مقام مذهبی اسماعیلیان - جماعت بزرگی از شیعیان هفت امامی بودند که بعد از امام جعفر صادق - ع - از فرزند آن حضرت،اسماعیل تبعیت کردند - را در ایران دارا بود. آنان معتقد بودند که پرداختن به ظواهر دین و ایمان آوردن بدون درک حقایق دینی، ارزشی ندارد و درست بدان می ماند که کسی به نزدیک بهشت برسد امّا آن را دربسته ببیند و نتواند داخل آن شود. بنابراین، علم تأویل را برای شناخت حقایق دینی لازم میشمردند، بلکه آن را به منزله روح دین میدانستند:
هرکه برتنزیل بی تأویل رفت    او به چشم راست در دین اعور است - ناصرخسرو، - 212:1386

آنها عقیده داشتند که دین دارای ظاهر و باطنی است و اصول شریعتهای پیامبران به رمز بسته است و رستگاری آدمیان در آن است که قفل رمزها را به نیروی تأویل بگشایند و به باطن آنها پی ببرند - ناصر خسرو،. - 35 :1363همین اعتقاد، سبب شد که به اسماعیلیان، لقب باطنی دهند، یعنی کسانی که دور از ظواهر دنی به درون و اساس آنها توجّه میکنند. ناصرخسرو، خود، به این نکته اعتراف کرده و پیروان دیگر مذاهب را به طعنه، ظاهری خوانده است - ناصرخسرو، . - 1368:55

فاطمیم، فاطمیم، فاطمی    تا توبدری ز غم ای ظاهری - ناصرخسرو، - 321:1386

به همین دلیل ناصرخسرو در آثار دینی خود و به ویژه در وجه دین کوشدهی است حتّی برای جزیی ترین امور دینی، ظاهر و باطنی در نظر بگیرد و به ذوق خویش آنها را تأویل ند،ک امّا در سراسر نوشتههایش به خوبی آثار تعصب عمیقی آشکار است تا بدان حد که آیات قرآن، احادیث پیامبر و حتی کلمات عادی را همانند عروسکهای خیمه شب بازی به سوی هدف خویش میکشاند و صدای عقاید خود را از دهان آنها به گوش خواننده میرساند و بدین وسیله میکوشد تا او را به هر وسیلهای که ممکن است با اندیشههای خود هم آهنگ سازد. این کار برای ناصر خسرو چندان دشوار نیست زیرا با ابزار فلسفه و منطق و همچنین با فراز و نشیب آیات و احادیث آشنایی کامل دارد و با زیرکی بسیار همه چیز را برای بیان عقاید خود به خدمت میگیرد.
بهشت و دوزخ از نظر لذّت و رنج:

هرچه روان آدمی کامل تر شود، شتربی از لذّتها بهره می گیرد و بهشت حد مالک لذّات است که در آن هیچگونه رنجی نیست چنان که در قرآن آمده استمُتﱠ:هَا»ئِنکعَیلَیفِ الْأَرَائِرَوْنَکلَاهَای شَمْسًافِیلَازَمْهَرِوَرًای / بهشتیان بر تختها می نشینند، نه درآنجا گرمی آفتابی وجود دارد و نه سرمایی بلکه سایه درختان بهشتی برسرآنها و میوههایش در دسترس آنهاست - «انسان: - 13؛ و دوزخ، نهایت رنجهاست هک در آنجا لذّتی وجود ندارد - ناصرخسرو، . - 229 :1350پیش از پرداختن به اصل مطلب، بادی انواع لذّت ها را بشناسیم تا راه برای شناخت بهشت و دوزخ هموار شود.
از لحاظ فلسفی موجودات زنده به سه دسته تقسیم میشوند: نباتات، حیوانات و انسان که شخصیت غیرمادی آنها به ترتیب: نفس نامیه، نفس حیوانی و نفس ناطقه نام داردلذّت. ها نیز بسته به نوع این نفس ها سه دسته هستندلذّت: نباتات در تغذیه مناسب و تولید مثل از راه میوه و تخم استلذّت. حیوانات حسی است یعنی پرهیز از ناخوشیها، رغبت و تخیل هک البته لذّت نباتی را هم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید