بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به این که منابع انرژی های تجدید ناپذیر رو به اتمام میباشد وتخریب ناشی از استفاده این منابع به محیط زیست انکار ناپذیر است، اهمیت وجهت گیری طراحی معماری آینده نگر همسو با طبیعت، با رویکرد پایدار قابل تامل است. از این رو هدف از پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی ارائه بازشناسایی مفهومی در نوع همراهی و همزیستی با طبیعت معماری پایدار یا به عبارتی با بررسی دقیق مفهوم ترکیبی از معماری پایدار و اثرات روحی روانی طبیعت در فضای های مطالعاتی کتابخانه ها به عنوان مراکز فرهنگی که می بایست فضای کارا و لازم را برای نیازهای مطالعاتی، روحی وروانی کاربران - شوق، شادی، لذت و... - ، برآورده سازد را بیان کند.
به طوریکه ارضای این نوع نیازها، بی گمان از طریق پیوند معماری با طبیعت قابل حصول می باشد. به طور یقین این نوع نگرش به معماری را می توان به خوبی در معماری ایرانی - اسلامی - سنتی - ملاحظه نمود.
یافته های پژوهش نشان می دهد با بکارگیری ترکیبی از معماری پایدار وسازوکارهای طبیعت در طراحی کتابخانه ها به عنوان مراکز فرهنگی، با توجه به اینکه در اینگونه فضاها نیاز به ایجاد فضاهای فرح بخش و سالم است علاوه بر انبساط خاطر در حین مطالعه، باعث افزایش مراجعین بیشتری به این مکانها خواهد شد. از این رو پیشنهاد می شود در طراحی فضاهای داخلی کتابخانه ها نیاز مبرم به بکار گیری الگوهای طراحی سبز را دارا می باشیم.
-1 مقدمه:
در دهه هفتاد با آغاز بحران انرژی در جهان عصر پایداری آغاز شد ودر پی آن سه حیطه موثر- ارزش های اجتماعی ، منابع محیطی و مهارت های طراحی در بحث توسعه وارد شدند . مقوله طراحی ودانش فنی با توجه به سه موضوع عمده انرژی ، محیط و اکولوژی مجددا تعریف گشته ودر رویکرد توسعه پایدار در مقیاس شهر تا ساختمان مورد بررسی قرار گرفت. در راستای ارتقاء کیفیت زندگی شهری ومشارکت های مردمی در توسعه پایدار معماری باید ضمن کاهش مصرف انرژی وکاهش آلودگی محیط زیست ،عناصر خود را به مثابه سامانه های کوچکتر در جهت اهداف توسعه پایدار هماهنگ سازد.
یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار توجه به محیط زیست ، جهت دست یابی به پایداری است ودر این راستا با استفاده از فضای سبز در محیط زندگی توجه ویژه شده است. ایجاد فضای سبز در قسمت های مختلف ساختمان ، یک راهکار مناسب برای دست یابی به اصول پایداری می باشد. در این معماری حفاظت از شرایط طبیعی بسیار مهم است به طوری که اثر نامطلوب ساختمان به اکوسیستم محلی اش به حداقل ممکن رسید وتعامل مناسبی میان آن با توپوگرافی ، گیاهان و موجودات بر قرار می شود. حال بر آنیم که استفاده از این فضاهای سبز بغییر از راه یافتن به توسعه پایدار ، تاثیراتش را از دیدگاه زیباشناسی و روان شناسی در مکان های عمومی بلاخص فضاهای کتابخانه ای بررسی کنیم.
-2 انسان+ طبیعت+ معماری
انسان، طبیعت، معماری سه اصل مهم برای بوجود آوردن شرایط مطلوب از لحاظ آسایش روانی ، فیزکی و همین طور معماری پایدار می باشد که هرکدام از این سه ایتم دوبه دو کاملا با یکدیگر ارتباط دارند - رابطه انسان با طبیعت ، انسان با معماری و معماری با طبیعت - و تاثیری عمیقی برروی یکدیگر دارند که به بررسی تک تک آن می پردازیم
شکل-1 رابطه متقابل انسان، طبیعت، معماری
-1-2 ارتباط انسان باطبیعت:
فطرت انسان گرایش ذاتی به طبیعت دارد. - فردریش ویلهم شیلینگ - 1فیلسوف آلمانی و از بانیان سبک رمانتیک معتقد بود که طبیعت جرئی از خود انسان است وبین انسان وطبیعت جدایی نیست.
انسان همواره با طبیعت در ارتباط است وبا دستکاری در طبیعت سعی داشته است که بگونهای بهینه طبیعت را در خدمت خود درآورد. این نوع همزیستی به خوبی در طول تاریخ بشر دیده میشود. به عبارتی دیگر بشر از زمانی که سرپناه، مسکن، محیط زیست و... ساخت ومورد بهره برداری قرار داد .همیشه به عوامل موجود در طبیعت توجه داشته است و طبیعت را به عنوان یک طرف مهم واساسی درنقشه ها و طرحهایش مورد استفاده قرار داده است
درحال حاضر بسیار سخن از آن میرود که معماری را به صورتی در آورند که چشم اندازهای بشری با طبیعت همسو باشد زیرا تجربه ثابت کرده است این همسویی در شکل گیری شخصیت، رفتار و نظام عملکردی انسان موثر است.
-1-1-2 دسته بندی دیدگاه ها در رابطه انسان با طبیعت:
چگونگی ارتباط انسان با طبیعت به عنوان زیستگاه خود وسرچشمه بهره وری مادی ومعنوی از آن، به دیدگاه او وتفسیر ای از طبیعت ونمودهای از کار و وجوه پنهان آن دارد.شناخت طبیعت همواره یکی از شالوده های هستی شناسی انسان بوده است . شالوده های دیگر آن شناخت خداوند وخود انسان هست. این سه شناخت در همه جهان بینی ها وباورها همواره مطرح بوده اند.
انسان وطبیعت سامانه - منظومه - هایی هستند که باهم روابط متقابل دارند و می توانند ،چهار گونه ارتباط باهم داشته باشند.
الف - ارتباط گسسته: انسان تنها در جستجوی بهره برداری از طبیعت وچیرگی برآن است. این رابطه در مکتب تاثیر اقلیم بر رفتار همان رویکرد اختیاری می باشد که معتقد هستند که محیط هیچ اثری بر رفتار انسان ندارد. - شکل - 2
شکل-2 ارتباط گسسته انسان وطبیعت
ب - ارتباط پیوسته: همان صاحب نظران مکتب جبر می باشند. رویکرد جبری ، رابطه محیط ورفتار را ، رابطه علی می داند آنان کیفیت طراحی محیط را ماهیتی متعلق به محیط وبه طور مشخص متعلق به فرم می دانند. از پیروان این نظریه می توان به آلدوروسی ، کریستوفر الکساندر اشاره نمود.
ارتباط پیوسته، دارای دوگونه تقسیم بندی می باشند.
ب- - 1طبیعت، پایه هویت انسان: در این دیدگاه انسان جزئی از طبیعت است وبه کسب هویت از طریق طبیعت می پردازد.شرط رسانایی وپایداری این جزء ، هماهنگی با کل است و انسانیت انسان در گرو فعال شدن وهماهنگ شدن او به عنوان یک جذء در کل طبیعت است.این دیدگاه طبیعت را، در انسان می شمرد واحترام به حقوق طبیعت را لازم می داند
شکل-3 طبیعت، پایه هویت انسان
ب- - 2 انسان، پایه هویت طبیعت: در این نگرش عظمت وجودی انسان چیزی فراتر از طبیعت است. ارزش طبیعت در هماهنگی وهم سنخی آن با سرشت انسان است . اساس این بینش ،معنوی است و هدفش این است که برساحت فرا طبیعی وجود انسان تاکید کند وکارکرد هنر مربوط به استعلاء وجود انسان از ساحت طبیعت به عالم ماوراء است
شکل-4 اتسان، پایه هویت طبیعت