بخشی از مقاله

چکیده

معماری اسلامی کاملا در سبک زندگی مردمان گذشته تاثیر داشته است. با نگاهی به خانهها، حمامها، مساجد، باغات وسایر بناها به وضوح روحانیت ومذهب در همه این بناها به چشم میآید. بناهای امروزی مجموعه ساختمانهای عظیم وبی روحی است که انباشته شده از سیمان وآهن بدون درنظرگرفتن ظرافت های خاص. صفا، ظرافت وزیبایی درمعماری گذشته به وفور یافت میشود.

حوضهای پر از ماهی، راحیه ی دل انگیز گلهای محمدی آرامشی داشت که با تمام وجود لمس میشد. طاق ها، ساباط ها، آجروکاشی وپنج دریها دل انگیز و روح افزا بود. درتمام معماری خانهها هماهنگی، همدلی، صمیمیت، خلوص وعشق را میتوان به وضوح دید. از انجا که هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر کالبدی معماری اسلامی خانهها برسبک زندگی مردم میباشد وباتوجه به این که اسلام ریشه در فرهنگ ونگرش مردم داشته ودارد، معماری آن زمان هم متاثر از همان ریشه اسلامی بودن مردمان است. ودر این مقاله سعی شده به بررسی تاثیر کالبدی معماری اسلامی خانه بر سبک زندگی مردمان پرداخته شود.

مقدمه

ازعوامل تاثیر گذار درسبک زندگی ما نوع معماری ومهندسی منزل ومحل سکونت است. نوع معماری منازل طبق بررسی روانشناسان بر روحیا ت وخلقیا ت و رفتار ما نقش بسزایی دارد. زیرا بخش عمدهای از عمر ما در منزل سپری می شود. نقش و نگارهای اطراف ومحیط زندگی در دوران کودکی برصحنه ذهن وروح انسان حکاکی می شود. ویا در بزرگسالی که معمولا ساعات خلوت وتنهایی، شادمانی یا ناراحتی ما درخانه سپری میشود. در معماری خانههای قدیمی ایران توجه معماران به ساختار خاص فضای خانهها و برقراری ارتباط میان اجزای آنها با بینش عرفانی و نشانه شناختی در پس معماری هنری است.

خانه در نوع نگاه انسان به هستی و زندگی و نوع رفتار مثبت و یا منفی او اثر خواهد داشت. .همان طور که خانههای بزرگ ودارای حیاط در روحیه وذهن ما تاثیر گذاراست. معماری کالبدی خانهها از جمله گچ کاریها نورپردازیها، نورگیرها، ورودیها، ونقش نگارهای داخلی وخارجی خانهها هم در روحیه وشادابی ما اثر گذاراست و به خاطر همین اثر گذاری است که دین اسلام که به دنبال تربیت و هدایت انسان است، مسئله مسکن را مورد توجه قرار داده و در راستای کمال و سعادتمندی انسان، اصولی را برای احداث خانه و منزل در نظرگرفته است که در این نوشته در حد فهم و درک ناقص خودمان وبا راهنمایی به برخی از منابع معتبر در حال دسترس به آن اشاره می کنیم، شاید تلنگری باشد برای توجه به سبک معماری اسلامی و توجهی باشد به آسیبها و خطرات فکری و معنوی معماری غرب که امروزه در شهر و روستا در حال پیشروی و توسعه است.

روش شناسی:

مطالعه حاضر مطالعهای مروری است که به بررسی تاثیرات کالبدی معماری اسلامی خانه برسبک زندگی مردم پرداخته شده است. در این مطالعه از پایگاههای اطلاعاتی علمی و همچنین مقالات معتبر فارسی و لاتین استفاده گردیده و با استفاده از بررسی و پژوهشهای صورت پذیرفته و تفصیر و توصیف منابع حاضر و در دسترس به نقش تاثیرات کالبدی معماری اسلامی خانه برسبک زندگی مردم پرداخته شود.

یافته های پژوهش

معماری اسلامی

معماری اصلیترین هنر در بین هنرهای هفتگانه محسوب میشود، چراکه دیگر هنرها در کالبد معماری جلوه گر شده است. جای تأسف است که امروزه مهندسین معمار به تاریخ متمدن کشور در حوزه معماری و شهر بی توجه هستند، در حالیکه بزرگان و گذشتگان این مهم را به خوبی متوجه شده بودند. امروزه برجها و آسمان خراش ها در مجاورت بافت کهن هر شهر موجب آسیب رساندن به تمدن و تاریخ آن شهر شده است.

معماری اسلامی یکی از بزرگترین جلوههای ظهور یک حقیقت هنری در در کالبد مادی بشمار میرود. از لحاظ تاریخی معماری اولین هنری بشمار می آید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گیرد. معماری اسلامی به عنوان یکی از موفقترین شیوههای معماری در تاریخ معماری جهان قابل بازشناسی است. در یک نگاه جامع نگر میتوان پیوستاری ارزشمند و پویا را در بناهای اسلامی باز شناسی کرد که موجب شده تمامی آنها در قالبی واحد با عنوان معماری اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند

معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیبایی شناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد مؤلفههای به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان میدهد از زمانی که انسان هنر را شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارهاپرداخت.

در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیلهای برای برقراری ارتباط او به شمار میرفت. هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارت های موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی وغیراسلامی به خوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح - ع - باز میگردد اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که میساخت از هنر خود بهرهامند می شد و آن را به نمایش میگذاشت.

معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان میداد؛ به گونهای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها به خوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کندهکاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دست نوشتهها، ظروف و یا اثاثیههایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آن ها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است. بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند

خانه: نخستین جهان آدمی است که او را از مخاطرات و احتمالات دور نگه می دارد و امتداد و استمرار زندگی را به وی توصیه میکند؛ چرا که بدون آن انسان موجودی پراکنده و پر ریخته است. خانه نه تنها حفاظی در برابر رعد و برق آسمانی است، بلکه میخواهد تا انسان را از طوفان های زندگی نیز برکنار دارد. خانه، همیشه آرامشگر و آرایشگر روح و مأوای منیر جسم انسان بوده و خواهد بود. خانه یکی از مباحث مهم در معماری ایرانی میباشد که کمتر به آن پرداخته شده است.

نیاز به خانه در این زمان خیلی احساس می شود ومی بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری معاصر این نیاز را برطرف کرد. واژه خانه که امروزه مصطلح است در گذشته با اتاق اطلاق میشده است، اتاق خصوصی را - وستاخ - یا گستاخ یا وثاق مینامیده اند، از واژه سرا به جای کلمه خانه در اصطلاح امروز آن، استفاده میشده است. انسان وقتی از غار بیرون آمد نیاز به سر پناهی داشت وبر این اساس طبیعی است که قدیمیترین مورد معماری، ساختمان خانه باشد. این امر از عصر حجر شروع شده وعناصر دیگر معماری از بعد زمانی فرع بر آن است

معماری اسلامی خانه

واقعیت این است که معماری، بسیاری از رفتارهای ما را جهت دهی میکند. تا پیش از آنکه بنایی ساخته شود، بنا، اسیر انسان است؛ اما پس از ساخت، انسان، اسیر ساختمان است؛ زیرا تا پیش از ساخت، ما به آن شکل می دهیم و پس از ساخت، بنا، رفتار ما را شکل میدهد. به همین دلیل، اگر در مرحله طرّاحی، براساس فرهنگ خودی و بومی نقشهای را طرّاحی کنیم، میان فرهنگ ما و فرهنگی که ساختمان بر ما تحمیل میکندتناقضی، پیش نخواهد آمد؛ امّا اگر معماری براساس فرهنگ بیگانه و غیر خودی ساخته شود، میان فرهنگ فرد مسلمان و فرهنگ ساختمان، تناقض پیش خواهد آمد.

ممکن است این تناقض در آغاز، مشکلساز باشد و رنگ و بوی ستیز دهد؛ امّا به مرور زمان،از فرهنگ فرد، حسّاسیتزدایی و عادی شده، فرهنگ ساختمان، چیره میشود. این تغییرات، آنقدر آرام و خزندهاند که شاید هیچ توجّهی را برنمی انگیزاند؛امّا پس از گذشت زمان، با مقایسه این دو دوره میتوان تغییرات را درک کرد. این تغییر، نخست در حوزه رفتار صورت میگیرد و سپس، تغییر رفتار، باعث تغییر فرهنگ میشود؛ برای نمونه حیا، یکی از بارزترین شاخصههای فرهنگ اسلامی است و معماری اسلامی با این شاخصه، هماهنگی کامل دارد.

به همین سبب در معماری اسلامی نه تنها درون هیچ خانه ای از بیرون، قابل دید نیست؛ بلکه ورودی بسیاری از خانها به نحوی ساخته شده است که اگر درِ خانه نیز باز بماند حیاط و درون خانه به هیچ وجه مشاهده نمیشود؛ اما متأسفانه امروزه به تبعیت از فرهنگ غرب نه تنها درون خانهها در معرض دید است، بلکه بسیاری از خانهها بهگونهای ساخته شدهاند که هر یک بر دیگری اشراف دارند.

نمونه دیگر از حیا در معماری اسلامی، پوشیدگی درونی خانههاست، به گونهای که خانوادهها در معرض دید میهمانان نامحرمنیستند. طبیعی است که برخی میهمانان با اعضای خانواده، نامحرم هستند و لذا ساختار معماری اسلامی به گونهای است که خانواده، کمتر در دیدِ نامحرم قرار گیرد. معماری اسلامی، همه فضای منزل را در برابر دیدگان نامحرم، قرار نمیدهد و فضاهای خصوصی خانه - همچون: آشپزخانه، سرویسها و اتاقهایاستراحت - را که معمولاً خانمها بیشتر از آن استفاده میکنند، به گونهای طرّاحی میکند که در معرضِ دید نباشد؛ امّا در معماری برهنه و غربزده، چنین ملاحظاتی بیمعناست.

اگر یک نگاه سطحی به نوع خانهسازی در گذشته و سنتی با خانه سازی و نوع معماری آن در عصر جدید داشته باشیم در مییابیم که در گذشته عناوینی چون: اندرونی، بیرونی، شرقی و غربی، شمالی، جنوبی، رو به آفتاب و غیره بوده است که در عصر جدید خانهسازی دیگر به آن تعابیر کسی توجهی ندارد یا لااقل کمتر توجه میکنند. امروزه آن تعابیر جای خود را به عناوینی چون: فضای بهینه، مدرنیته یا با اصطلاح عامیانه دارای کلاس است یا نه، داده است که خود اینتبدّل اثرات منفی بر اخلاق، روحیه و نوع تفکر افراد میگذارد؛ لذا در این مبحث به بررسی معماری خانههای قدیمی وامروزی میپردازیم :

ویژگیهای خانههای قدیمی ایران

از جمله خصوصیات خانههای قدیمی در اصفهان و بیشتر شهرها مساحت زیاد آن است. سبک معماری آنها نیز به این صورت است که از دو قسمت اندرونی و بیرونی بوده است. این خانهها از قسمتهای ذیل تشکیل می شده اند :

سکو، سردر ورودی، در ورودی، هشتی، دالان، ایوانها، حیاط و اتاق های اطراف آن، حوض، آشپزخانه، سرویسها.

هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه که اغلب کاشی کاری دارد و معمولاّ طوری ساخته میشد که در زمستان ها مانع از ریزش برف و باران بود و در تابستانها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار میرفت. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته میشد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی عبور کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید