بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله تأثیر غزلیات حافظ بر غزلیات یغماي جندقی بررسی شده است. مطالعهي غزلیات یغما نشان میدهد که او به شعر حافظ بسیار علاقهمند بوده و از آن فراوان تأثیر پذیرفته است و نمود این دلبستگی به شکلهاي استقبال از وزن و قافیه و ردیف 12 مورد، تقلید از تصویرها 6 مورد، مضمونها 10 مورد، ترکیبات و عبارات 5 مورد، طنزها 25 بیت و گاه تضمین یک مصراع در غزلیاتش مشاهده میشود.
یغما مانند حافظ شخصیتهاي ریاکار و متظاهري مانند شیخ، مفتی، امام شهر، واعظ، فقیه، اهل مدرسه و خانقاه و نیز مکانهاي مذهبی مانند مسجد، مدرسه، خانقاه و صومعه را که در زمانهاش جایگاه ریاکاران بوده به باد انتقاد میگیرد و به همان شیوهي حافظ میکده و خرابات را بر آنها ترجیح میدهد. این امر نشان میدهد که جامعه در زمانهي یغما هم از نظر فضاي فرهنگی مشابه جامعه ي عصر حافظ بوده است و او نمیخواهد صرفا از حافظ تقلید کند.
مقدمه :
میرزا رحیم یغما پسر حاجی ابراهیم قلی به سال 1196 ه. ق. در خور بیابانک از توابع جندق به دنیا آمد. بعدها نامش را به ابوالحسن تغییر داد و تخلص مجنون را برگزید. زمانی که حاجی عزیز سمنانی نایب الحکومه ولایت جندق، از روي حسد نامه هایی را از طرف وي علیه سردار ذوالفقار خان جعل کرد و سردار ذوالفقار خان هم او را تنبیه و شکنجه کرد، مجنون به حضرت عبدالعظیم پناه برد، غزلی مناسب حال خود گفت و تخلصش را از مجنون به یغما تغییر داد.یغما سر انجام در سن هشتاد سالگی در سال 1276 ه. ق. در زادگاهش وفات یافت
دیوان یغما شامل غزلیات، مثنویات، مراثی و نوحهها، سرداریه و رباعیات است. بخش غزلیات که در این مقاله بررسی میشود شامل صد و پنجاه و سه غزل شیوا و دلپذیر به سبک قدما است و زبان و بیانش یادآور شعر رندانهي حافظ است. مطالعهي غزلها نشان میدهد که یغما نه تنها در وزن و قافیه و ردیف بعضی غزلها به استقبال حافظ رفته است بلکه بعضی از ترکیبها و تصویرها را هم از حافظ گرفته و از همه مهمتر طعن و انتقاد اوست بر اهل محراب و منبر که جلوتشان خلاف خلوتشان است که در این زمینه هم همان شیوهي رندانهي حافظ را برگزیده، البته گاهی لحن یغما تندتر و حملهاش به دینفروشان جسورانه تر میشود و این تندي و صراحت قدري از ارزش هنري سخنش میکاهد . علاوه بر این فعالیت پژوهشی یغما که » به اتفاق قاآنی نسخهاي از دیوان حافظ را نیز تصحیح کردهاست و برگزیدهاي از آن فراهم آورده دلیل دیگري است بر دلبستگی و انس یغما با شعر حافظ.
در این مقاله مشابهتهاي غزل یغما را با غزلهاي حافظ در شش مورد : استقبال از وزن و قافیه و ردیف، تصویرها، مضمونها، ترکیبها و عبارات، طنزها و تضمینها بررسی میکنیم تا از این طریق میزان تأثیرپذیري یغما از حافظ مشخص شود.
یادآوري میشود از میان پژوهشهایی که دربارهي شعر یغما صورت گرفته ، تنها ج.اسماعیلزاده از آذربایجان در مقالهي » ویژگی هاي هنروري در شعریغما جندقی« به بررسی شیوهي شاعري یغما پرداخته و به تاثیرپذیري یغما از ادبیات فولکلور – آن هم به صورت کلی و بدون ذکر نمونه – و یک مورد استقبال وي از غزلی از فضولی، شاعر آذري اشاره کرده است
طنز
درباره ي طنز دیدگاهها و تعاریف مختلفی ارائه شده شفیعی کدکنی « میداند که محتواي آن تجاوز به یک تابو ست و معتقدند هرچه تجاوز به تابويِ بزرگتري صورت گیرد ، آن طنز ماندگارتر است.
همچنان که حافظ شخصیتهاي ریاکار و متظاهري چون شیخ ، مفتی، امام شهر، واعظ، فقیه ، اهل مدرسه و خانقاه ، و همچنین مکانهاي مذهبیاي که در زمانهي او جایگاه این ریاکاران شدهاست ؛ مثل : مسجد ، مدرسه، خانقاه و صومعه را با طنزي رندانه و بسیار هنرمندانه به باد انتقاد میگیرد » و قلمرو طنزش را در سراسر دیوان بیهیچ استثنایی رفتار مذهبی ریاکاران عصر تشکیل میدهد
یغما هم با شیوهاي نزدیک به شیوهي حافظ از این تابوها انتقاد میکند و همچون او میکده و خرابات را بر مسجد و خانقاه ترجیح میدهد.هرچند یغما در این انتقادها به شعر حافظ توجه دارد اما به این نکته هم باید توجه کرد که اوضاع اجتماعی زمانهي او هم مانند روزگار حافظ بوده و گرفت وگیرهاي محتسبانه برقرار بودهاست ؛ مثلاً در ایام اقامتش در کاشان » رشوه و افترا کار خود را کرد و امام جمعهي کاشان او را به شرب خمر و بیاعتنایی به قواعد شرع متهم کرد و در نماز جماعت بیدین مرتدش خواند . از طرف دیگر جمعی به حمایت او برخاستند و حاجی ملا احمد نراقی در این راه کوشش فراوان کرد و یغما بر حسب ظاهر به جهت رفع تهمت توبه کرد و لباس زهد پوشید
در غزلی به همین حادثه اشاره میکند و میگوید :
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی // مدارا گر بدین کافر نمیکردم چه میکردم
نمونه ي این طنزها همراه با نمونهي مشابه از دیوان حافظ در زیر مورد نقد و بررسی قرار میگیرد :
-1-1 دجله دور است و مرا وقت نه،اي شیخ مزن // برگریبان میآلودهي من دامن پاك
حافظ به خود نپوشید این خرقهي میآلود // اي شیخ پاك دامن معذور دار ما را
یغما مانند حافظ شیخ را به طنز پاك دامن میخواند و نکته ظریف این که دامن پاك شیخ به گریبان میآلودهاش میخورد و او باید غسل کند و وقتش تنگ است. این نکته یاد آور بیت زیر از حافظ است که صومعه به خون دل حافظ آلوده شده اما باید حافظ را شستشو داد.
چنین که صومعه آلوده شد به خون دلم گرم به باده بشویید حق به دست شماست جحافظ108/ض همچنین ترکیبات میآلود و دامن پاك و شخصیت مورد انتقاد یعنی»شیخ« توجه یغما به حافظ را در سرودن این بیت بیشتر آشکار میکند .
-2 -1 یغما مردم مدرسه، شیخ و مفتی را نامسلمان و بیدین میخواند و فاصلهي خودش با مفتی را
فاصلهي مسلمان و یهود میداند :
مردم مدرسه را نیک شناسم یغما // کافرستم اگر این طایفه ایمان دارند
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی // مدارا گر بدین کافر نمیکردم چه میکردم
نشود صلح میان من و مفتی به خداي // تا خلاف است در اطوار مسلمان و یهود
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود // تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
-3-1 واعظ و مفتی اهل تزویر و سالوساند : یغما هم مانند حافظ از میان واژههایی که معناي دورنگی را میرسانند واژههاي سالوس ، تزویر و ریا را برگزیده است
سرّ سالوس و ریا پرسیدن از یغما چه سود // واعظ از وي خوبتر میداند این افسانه را
هوس شد درس سالوسم، بیارید // ز تحقیقات مفتی دفتري چند
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب // چون نیک بنگري همه تزویر میکنند
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود // تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
-4-1 فقیه شرابخواره است: یغما به صراحت از شراب نام نبرده اما گفته است چیز ناپاك خورده که
منظورش همان شراب است.
کرده مسواك فقیه از پی تطهیر دهان // آنچه او خورده کجا پاك به مسواك آید
فقیه مدرسه دي مست بود و فتوا داد // که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
-5 -1 شیخ و اهل منبر شاهدباز ند:
گفتم اي شیخ چرا این همه شاهدبازي // گفت در شرع بود مرد خدا شاهدباز
این تقويام تمام که با شاهدان شهر // ناز و کرشمه بر سر منبر نمیکنم
یغما مستقیماً شیخ را شاهدباز خواندمی اما حافظ خود را به عنوان کسی که بر سر منبر با شاهدان ناز و کرشمه نمیکند ، مورد خطاب قرار میدهد و آن را دلیل تقوا و دیندارياش میداند .و منظورش این است که کسانی که بر سر منبر مینشینند با شاهدان ناز میکنند .