بخشی از مقاله

چکیده

بیان مساله: یکی از مشکلات عمده ای که بعضی از نوجوانان با آن مواجه اند تصور منفی از بدن خود می باشد، که سازگاری آنها با محیط اطراف را مشکل می سازد و رضایتمندی روانی را تحت تاثیر قرار می دهد. این تصور منفی به علت شناخت معیوب آنان از خود می باشد. هدف مطالعه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش بازسازی شناختی در بهبود تصویر بدنی منفی نوجوانان پسر دبیرستانی شهر هرسین است.

روش تحقیق: این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است و برای رسیدن به هدف تحقیق، نمونهای با حجم 30 نفرانتخاب شد و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. این افراد از بین دانشآموزان دبیرستانی پسر شهر هرسین در سال تحصیلی 89-90 که به وسیله پرسشنامه تصویربدنی کش - 1997 - مورد سنجش قرار گرفته و دارای تصویر بدنی منفی بودند، یعنی نمره آنها یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین بود، انتخاب شدند. گروه آزمایش روش آموزش طراحی شده را در 8جلسه دریافت کرده سپس هر 2 گروه بوسیله پرسشنامه تصویر بدنی مورد سنجش مجدد قرار گرفتند.

یافته ها: برای تجزیه و تحلیل یافتههای حاصله از آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از بازسازی شناختی تفاوت معنی داری در تصویر بدنی گروه آزمایش و کنترل وجود دارد.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق توصیه می شود بازسازی شناختی نوجوانان در مورد تصویر بدنی خود مورد نظر قرار گیرد.

مقدمه

تصویر بدنی پدیده ای عینی نیست بلکه تجربه ذهنی فرد و ارزیابی او از بدنش میباشد. البته در عین حال به همان اندازه نیز، خصوصیات فیزیکی واقعی بدن فرد در تصویر بدنی او دخیل میباشد. در واقع هم تجربه ذهنی فرد که به همان معیارهای فرد را در مورد وضعیت ظاهری اش در بردارد و هم خصوصیات فیزیکی واقعی برای دستیابی به درکی از تصویر بدنی مهم هستند 

بطور کلی تأثیر تصویر بدنی نه تنها در حوزهای محدود بلکه در جلوههای آسیب شناختی نیز به چشم میخورد. در مجموع مطالعات بر این نکته تأکید دارند که تصویر بدنی یک ویژگی ادراکی در فرد درباره اندازه و شکل بدن خویش است که دارای ابعاد عاطفی و شناختی است. این ادراک بیشتر از آنکه تحت تأثیر دریافتهای حسی باشد، از نگرشها و باورها متأثر شده است 

تصویر بدنی شکل گرفته لزوماً تصویر مرتبط با واقعیتهای بدن نیست، بلکه تصویری ذهنی از بدن است، تصویری از نوع، شکل، زیبایی وغیره که ممکن است فراسوی واقعیت ها شکل گیرد و همچنین این تصویر جنبه عاطفی نیز دارد و بر رفتارهای فرد تأثیر میگذارد بطور کلی تصویر بدنی سازهای است که میتواند جنبههای متعدد رفتار را متأثر سازد. تصویر بدنی در زمانها و دوره های متفاوتی از زندگی اهمیت خود را به نمایش می گذارد. به عنوان مثال در زمان انتخاب شریک زندگی و تصمیم برای ازدواج.

در نظریه شناخت درمانی ماهیت و عملکرد پردازش اطلاعات،کلیدی برای درک رفتار ناسازگار و فرایندهای مثبت درمانی می باشد. شناخت کلیدی برای درک و درمان اختلالات روانی است. آلفرد6 و بک معتقدندکه شناخت به عنوان کارکردی معرفی می شودکه تأثیرات برتجارب اشخاص، وقوع و کنترل حوادث آینده را در بر میگیرد. انسانها نیاز دارند تا با شرایط متغیر محیطی تطابق یابند. شناخت فرایندهایی را که در تشخیص و پیش بینی روابط پیچیده بین رویدادها برای اهداف سازگاری درگیرند را شامل میشود. انسانها هم برای فرایند شناختی سطح ابتدایی و هم فرایندهای شناختی سطوح بالاتر ظرفیت دارند

تحریف های شناختی، مقوله ای است در دیدگاه شناختی که به بررسی باورها و عقاید فرد و تحلیل سیستم شناختی او می پردازد و با گذراندن آنها از فیلتر ادراکی - S.O.R - تفکیک منطقی و غیرمنطقی آنها را نسبت به معیارهای موجود مشخص می کند ، مهمترین تحریف های شناختی متداول عبارتند از:

1 تفکر دو مقولهای: با این تفکر که یک امر باید دقیقا همان طورکه ما میخواهیم باشد، در غیر این صورت یک شکست کامل است

- 2 مشاهده گزینشی: گاهی اوقات انسانها برای تأیید تفکر منفی یا افسرده خویش برخی عقاید یا حقایق را انتخاب میکنند

3 استنباط دلبخواهی: استنباط دلبخواهی یعنی نتیجهگیریهایی که شواهد و حقایق آنها را تأیید نمیکنند یا آنها را نقض میکنند. دو نوع است: فکرخوانی و پیش بینی منفی

4 فاجعه سازی: در این تحریف شناختی، انسانها در مورد رویدادی مهم اغراق می کنند و از آن یک رویداد وحشتناک میسازند.

5 بزرگ نمایی یا کوچک نمایی: افراد گاهی اشکالات را بزرگ و نقاط قوت را ناچیز جلوه میدهند.

6 فیلتر ذهنی: تحت تأثیر یک حادثه منفی، همه واقعیتها را تار می بیند. فقط به یک حادثه منفی توجه میکند و بقیه را فراموش مینماید.

7 شخصی کردن: خود را بیجهت، مسئول رخ دادن حادثهای میدانیدکه به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشتهاید.

8 برچسب زدن و برچسب نادرست زدنها: گاهی برچسب زدن بر مبنای برخی اشتباهات و خطاها باعث می شود نظری منفی در مورد خودمان پیدا کنیم.

9 تعمیم افراطی: انسانها گاهی براساس چند رویداد منفی، تعمیم افراطی میدهند و فکرشان را تحریف میکنند.

10 خطای تساوی گونه: نوعی تحریف که حادثهای و یا امری را با قاطعیت مساوی چیزی دیگر می داند و مادر تحریفات شناختی است. برای مثال: زیبایی در چهره = تداوم ازدواج ، عدم زیبایی در چهره= عدم تداوم ازدواج.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید