بخشی از مقاله
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای شناختی رفتاری بر کمال گرایی منفی و خود کارآمدی دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان سمنان بود.
روش کار: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود. از بین 14500 نفر دانش آموز، 60 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه گواه 30 - نفر - و آزمایش - 30 نفر - تقسیم شدند. متغیر مستقل آموزش راهبردهای شناختی و رفتاری بود که در 9 جلسه به گروه آزمایش، آموزش داده شد.
ابزار پژوهش پرسشنامه اطلاعات دموگرافیگ، مقیاس گمال گرایی تری-شورت و همکاران و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار و جهت بررسی متغییر ها در سطح استنباطی از تحلیل کواریانس و آزمون تی استفاده شد. یافته ها با نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: آموزش راهبردهای شناختی و رفتاری بر کمالگرایی منفی و خودکارآمدی دانش آموزان موثر بود.
نتیجه گیری: با استفاده از آموزش راهبردهای شناختی رفتاری سطح کمال گرایی منفی، کاهش و خودکارآمدی افزایش می یابد. این مطالعه نشان داد اصول آموزش راهبردهای شناختی رفتاری می تواند با موفقیت بر جمعیت غیر بالینی تاثیر بگذارد.
مقدمه
کودکان و نوجوانان قشر عمده ای از جمعیت جهان را تشکیل میدهند به طوریکه درکشورهای در حال توسعه، سهم این قشر از کل جمعیت تقریبا به 50 درصد میرسد. در هر جامعه سلامت کودکان ونوجوانان اهمیت ویژه ای دارد و توجه به بهداشت روانی آنها،کمک می کند تا از نظر روانی وجسمی سالم بوده، نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند
کمال گرایی منفی و خودکارآمدی بدلیل تاثیر زیادی بویژه در حوزه تحصیلی به بار می آورد. بر این اساس شناسایی این باورها اهمیت زیادی دارد و می تواند مرکز توجه درمان گران به منظور مداخله هرچه موثر تر قرار بگیرد. یکی از مهمترین درمانهای روان شناختی در این مورد درمان شناختی - رفتاری است. در این رویکرد که توسط بک ابداع شده است اندیشههای زیربنایی یا طرحواره های شناختی دارای نقش ا سا سی در رفتار و اح ساس دان سته شدهاند
با توجه به اینکه کمال گرایی منفی و خودکارآمدی می تواند پی شرفت تح صیلی دانش آموزان تحت تاثیر قرار بدهد، راهبردهای شناختی رفتاری می تواند عاملی موثر در تغییرات بارز در جهت پیشرفت دانش آموزان تلقی گردد و با تلاش در جهت تغییر افکار و باور های غیرمنطقی افراد را یاری رساند تا افکار منطقی و باور های منطقی را جایگزین نماید و تغییرات برجسته رفتاری را شاهد باشند
امروزه راهبردهای شناختی رفتاری می تواند به عنوان یکی از رو شهای موثر در جهت کمک و راهنمایی و درمان به افرادی که نیازمند خدمات روان شنا سی ه ستند مطرح گردد و به افراد کمک کند تا افکار و رفتارهای خود را در جهت مطلوب سوق بیاید.
کمال گرایی منفی را یک ویژگی ناکارآمد، سختی عقاید و انعطاف ناپذیری ویک باور غیر منطقی ا سا سی که به پری شانی روان شناختی منجر می شود - مهرابی زاده و میناوردی، - 1382 تعریف کرده اند. در این پژوهش منظور از کمال گرایی منفی نمره ای ا ست که آزمودنی از مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی تری- شورت، اونز، اسلد، دیویی - 1995 - 2 کسب می کند.
اما خودکارآمدی، برداشت هایی که فرد از تواناییهای خویش در انجام یک تکلیف خاص دارد، به گونه ای که تکلیف مورد نظر به صورت مفید و مؤثر انجام شود یا سطح اعتمادی که فرد بر توانایی خویش در اجرای برخی فعالیتها یا موفقیت در برخی عملکردها دارد - باندورا3، - 1997 تعریف شده است. در این پژوهش منظور از خودکارآمدی نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه خودکارآمدی شرر - 1982 - کسب می کند.
و در نهایت به تلاش در جهت تغییر افکار و باور های غیر منطقی و تغییرات بارز رفتاری در جهت مطلوب با تاکید زیادی بر روی این مسئله که مفاهیم بطور عملیاتی بیان شوند و اعتباریابی، درمان بطور تجربی صورت پذیرد - قاسم زاده،. - 1385 در این پژوهش منظور از راهبردهای شناختی رفتاری مداخلاتی است که پژوهشگر انجام می دهد.
خود کارآمدی یکی از عواملی است که می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد. خودکارآمدی به اطمینانی که افرادبه توانایی های خود برای انجام یک تکلیف خاص دارند، اشاره میکند
یکی دیگر از عواملی که می تواند عملکرد مطلوب دانش آموزان تاثیر بگذارد کمال گرایی منفی است. باورهای غیر منطقی میانجیگر حالات هیجانی هستند و می توانند بعنوان علت اصلی پریشانی تجربه شوند - سیدمحمدی،. - 1385 این باورها همچنین بعنوان عامل علّی در شکل گیری کمال گرایی منفی می تواند مطرح با شد. اکثر تعاریف اولیه عمدتاً کمالگرایی را ویژگی ناکارآمدی در نظر می گیرند
ذاکرمن و تسای - 2005 - نشان دادند که راهبردهای خود ناتوان سازی منجر به کاهش بهزیستی روانی، احساس کفایت کمتر، انگیزش ذهنی پایین تر، افزایش نشانگان خلق منفی باعث استفاده بیشتر از مواد مخدر می شود.
شیلدز - 2007 - 8 در پژوهش خود ن شان داد می توان پیش بینی کرد که افراد با خودکارآمدی پایین در دوران بعد از تحصیل از و ضعیت شغلی و اقت صادی پایین برخوردار شوند. با توجه به اینکه کمال گرایی منفی و خودکارآمدی می تواند در عملکرد افراد بخصوص دانش آموزان در طول دوران تحصیلی تاثیرات زیادی داشته باشد به نظر می رسد شناسایی افرادی که با این مسائل درگیر می باشند و مداخلات شناختی رفتاری و تاثیری که راهبردهای شناختی رفتاری می تواند در عملکرد مطلوب دانش آموزان داشته باشد و دانش آموزان را برای مقاطع بالاتر تحصیلی و ورود به دانشگاه ها آماده کند می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
همواره زمانی که جنبه های پیشگیری مطرح می گردد ضرورت ایجاب می کند در جهت تلاش برای عواقب نا خوشایندی که کمال گرایی منفی و خود کارآمدی پایین می تواند در عملکرد تح صیلی و رفتاری دانش آموزان ایجاد کنند راهبردهای شناختی رفتاری می تواند در جهت تغییرات بارز و مطلوب در عملکرد تح صیلی، روانی و رفتاری دانش آموزان موثر واقع گردد. بر این اساس این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش راهبردهای شناختی و رفتاری بر کمالگرایی منفی و خودکارآمدی دانش آموزان شهرستان سمنان پرداخت.
موضوع انتخاب شده می تواند در زمینه کمک به دانش آموزان دوره دوم متوسطه و ایجاد تغییرات بارز بخصوص افرادی که با کمال گرایی منفی وخود کارآمدی پایین مواجه هستند می تواند فواید عملی داشته باشد و می تواند بصورت نظری مقدمه ای باشد برای تحقیقات جدید
. شاید این آموزش ها از لحاظ اقت صادی هم مقرون به صرفه با شد که قبل از بروز م شکلات جدی که در بالا ذکر شد با کمک راهبردهای شناختی رفتاری از بروز آن ها در مقاطع بالاتر زندگی جلوگیری کنیم.
روش
این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بر روی 14500 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان سمنان که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بوده اند، انجام شده است. با توجه به جامعه آماری و ویژگیهای آن و برای این پژوهش، حجم نمونه 60 نفر از بین دانش آموزان به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای، فیشبرداری، میدانی - استفاده از پرسشنامه - و مطالعهی سایتهای اینترنتی اقدام شد.
ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، مقیاس گمال گرایی تری- شورت و همکاران بود که ابتدا بر روی هر دو گروه آزمایش و گروه کنترل پرسشنامه های مقیاس کمال گرایی و مقیاس خودناتوان سازی اجرا شد و سپس مداخلات مبتی با روش آموزش راهبردهای شناختی رفتاری به گروه آزمایش در 8 جل سه 45 دقیقه ای داده شد و پس از اتمام جل سات درمانی دوباره بر روی هر دو گروه پر س شنامه ها اجرا شدند و مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار داده گرفت.
مداخلات یاد شده با توجه به جلسات راهبردهای شناختی رفتاری کیمز، فربس و گاردینر - 2007 - 9 به تفکیک جلسات که عبارتند از: آشنایی با افکار و فرض ها، ارزیابی افکار و چالش با آن ها، ارزیابی فرض ها و قواعد، ارزیابی نگرانی ها، پذیرش اطلاعات و خطاهای منطقی، قرار دادن موضوع در دورنما، درمان متمرکز بر طرحواره و فنون پردازش هیجانی انجام شد. در انتها برای تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS، میانگین و انحراف معیار نمرات دو گروه کنترل و آزمایش در پیشآزمون و پسآزمون، با هم مقایسه شد. روش آماری به کار رفته برای مقایسه میانگینها، روش تحلیل کواریانس10بود.
یافته ها
هدف این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای شناختی رفتاری بر کمال گرایی منفی و خود کارآمدی دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان سمنان بود. فرضیه اول در این پژوهش این بود که: آموزش راهبردهای شناختی رفتاری بر کاهش کمال گرایی منفی دانش آموزان تأثیر دارد.
برای بررسی فرضیه فوق، به بررسی همگنی نمرات پیش آزمون و پس آزمون کمال گرایی منفی پرداخته شد که یکی از پیش فرض های آزمون تحلیل کوواریانس است که جدول - 1 - بیانگر این مطلب است.
جدول : - 1 - نتایج تحلیل واریانس برای بررسی همگنی کمال گرایی منفی
چنانچه سطح معناداری در آزمون لونکه در جدول - 1 - بیشتر از 0/05 باشد می توان گفت واریانس گروه ها از تجانس برخوردار است. فرض صفر در این آزمون این ا ست که واریانس دو گروه دارای تجانس ا ست، با توجه به سطح معناداری جدول که از 0/05 بی شتر ا ست فرض مقابل رد و فرض صفر قبول میشود.
پس از اطمینان از پیش فرض های آزمون تحلیل واریانس به آزمون تحلیل کوواریانس مرتبط با فرضیه پژوهش پرداخته شد. جدول - 2 - بیانگر نتایج تحلیل کوواریانس است.